اولین سکسم با زن همسایه

1396/04/07

سلام دوستان اسم من بیژن هست ساکن مشهد … داستان واقعی رو میخوام براتون تعریف کنم که بر میگرده به سال 87 ینی 9 سال پیش…اون موقع من 17 سالم بود و حسابی بدنسازی کار میکردم… یه همسایه ای داشتیم که شاغل بود ولی خیلییییی معتاد… اما زن خیلی توپ و خوشگلی داشت اسمش سمیه بود قد 174 خیلی هیکل گوشتی و ورزش یوگا هم زیاد کار میکرد …اون موقع 41 سالش بود فوق العاده خوشگل و کون گنده… جالبه بدونین هیچ وقت هم بچه دار نمیشد و…
از اون موقع کفیش شدم و خیلی به یادش جق میزنم لباسای خیلیی سکسی هم میپوشید. یه بار تو حیاط شون درش باز بود جوراب توری سکسی با شرت تنگ میپوشید دیدمش و خیلی حشریش شدم. یه روز صبح تابستون ساعت 11 خواب بودم و هیچکی تو خونه نبود دیدم یکی داره تلفن خونمونو میزنگه رفتم تلفن رو برداشتم دیدم زن همسایمونه گفت سلام بیژن جون(زیاد میومد خونمون و با مادرم خیلی در ارتباط بود و با منم خیلی شوخی میکرد)وقت میکنی بیای دیش ماهواره مونو درست کنی؟باز دوباره سیگنال نمیده…منم که خیلی دوست داشتم برم خونش گفتم فرصت خیلیی خوبیه گفتم چرا که نه خاله…گفت پس منتظرتم… اخه من تو کارای ماهواره خیلی وارد بودم…خلاصه چیزی خوردم و رفتم در خونشو زدم دیدم که داره میاد در رو باز کنه… در رو باز کرد از پایین اروم داشتم نگاه میکردم تا بالا…دیدم یه جوراب پارازین مشکی ساق بلند پوشیده و دور مچ پاهاش هم زنجیر انداخته یه شلوار خیلییییی تنگ و چسبون سفید رنگ کوتاه با چادر گل دار سفید…صورتشو دیدم یه گوشواره تو بینیش انداخت و با کلیییی آرایش اوووووف هم قیافشو دیدم شق کردم گفت سلام بیژن جان خوش اومدی خاله بیا بالا… سلام و احوال پرسی کردم و اومدم بالا رفتم دیدم سیگنال دیششون خراب شده… گفت بیژن جان خاله چی میخوری بیارم؟با چای موافقی؟ گفتم ممنون میشم سمیه خانم… خب تا میری درست کنی دیشو منم میرم چای بیارم برات…گفتم آقا میثم(اسم شوهرش میثم بود) کجان؟ گفت رفته تهران کاری براش پیش اومد… گفتم تا کی میاد؟گفت براچی اینو میپرسی؟گفتم هیچی همینظوری گفت شب برمیگرده… به خودم گفتم جاااان بهترین موقعیته که یه بار فقط یه بار بکنمش… رفتم و دیشو درست کردم یهو دیدم سمیه تو اتاقشه چادرشو در آورده و خم کرده دنبال چیزی میگرده یه کون خیلییییی گنده ای داشت و من اونقد حشری بودم که کیرمو از رو شلوارم داشتم میمالیدم خیلییییی کونش گنده بود معلوم نیس شوهرش چقد کلسیم هدر داده تو کونش خخخ…خلاصه اومدم تو یاالله گفتم و اومدم تلویزیون و برنامه هاشو تنظیم کردم دیدم کانالای سکسیییی خیلی داشتن بدون قفل زدم یکیشو صداش بلند بود و صدای اه اه یه جنده میومد سریع کانال و عوض کردم فهمیدم که شنید…گفتم خاله تموم شد…از اتاقش اومد بیرون دیدم بدون چادر اومده… تیپ قبلیش فقط یه تیشرت صورتی تنگ و کوتاه پوشیده خجالت میکشیدم ببینمش گفت بیژن جان عزیزم بشین چای بیارم برات… ازم عبور کرد دیدم کونش موقع راه رفتن مثه موج داره تکون میخوره کیرم داشت منفجر میشد… اومد کنارم نشست گفت بفرما کیکم خودم ساختم…گفتم مرسی خاله…گفت درسا چطوره؟گفتم خوب پیش میره… دیدم یهو دستشو گذاشته روی رونام… اووووووووف گرمای دستش روی پاهام حس میشد یه کم خودمو کشوندم اونور تر بازم چسبید بهم…با لرزه آب دهنمو قورت دادم گفتم خاله این کارا چیه؟گفت جون؟گفتم یه چیزی بگم؟گفت بگو جیگرم؟ گفتم منو دوس داری؟گفت برا چی من شوهرم معتاده و زیاد باهاش حال نمیکنم و زود انزاله…حدسم درست بود و فهمیدم با یکی دیگه هم رابطه داره…گفت برات بازم کیک بیارم گفتم اره عزیزم(کم کم داشتم باهاش صمیمی میشم)کیک آورد و یهو دیدم کونشو رو کیر من داره میماله اوووووف یه حالی کردم گفتم عزیزم دیگه داری ابمو در میاری خندید و یه جووون سکسی گفت … جنس شلوارش نرم نرم مثه ابریشم بود.و کیرم داشت از شدت شق منفجر میشد… به خودم گفتم دیگه دارم به آرزوهام میرسم…بغلش کردم بردم تو اتاقش و تا تونستم از پایین تا بالا بوسیدمش… از پاهای سکسیش شروع کردم…جورابش پاهاشو خیلی نرم کرده بود و وقتی دست میزنم بهش داشت کیرم حشری تر میشد پاهاش عرق کرده بود و جوراباش مرطوب شد و بیشتر چسبی تر شد تا تونستم پاهاشو لیسیدم و به کیرم مالیدم اووووووووف نمیدونی چه حالی داشت…بعد رفتم سراغ ساق و روناش… از رو شلوار یوگاش روناشو میلیسدم یهو یه جیغ زد و گفت جوووووون بخورش جیگرم منم بیشتر حشری تر شدم و تا تونستم رونای تپلشو به هم میمالیدم و به کیرم میمالیدم اوف چه لذتی داشت اصن نفهمیدم ساعت چنده نفهمیدم داره چه اتفاقی میفته… بعد شروع کردم به کسش…اووف کسشو از رو شلوار مالیدم و جلو شلوارش خیس شده بود تا تونستم از رو شلوارش کسشو میخوردم چند بار جیغ زد و گفت بخورش کس کش…منم دیگه از شدت شهوت داشتم دیوانه میشدم…کف پاهای گرمشو گذاشت رو گردنم و بعد من شروع کردم لباشو لیسیدم ااااخ چه لبای داغی داشت… لباشو خب عمل کرده بود و لباش خیلییییی پر و گوشتی شده بودن…شروع کردم به خوردن و مکیدن سینه هاش سینه هاشم کم از کونش از نظر اندازه نمیاوردن از آخر هم گردنشو لیسیدم… گفت از کون بدم یا کس خاله جون؟گفتم اول کس عشقم…یکمی کیرمو به کسش از رو شلوارش میمالیدم دیدم میخواد آبم بیاد سریع شلوارشو در آوردم و دوباره کسشو میخوردم…آب دهنم خیلییییی غلیظ شد و تو کسش ریختم و باز میخردم از شدت لذت سمیه داشت میلرزید.پاشدم کیر کلفتمو در اوردمو با تفم خیس کردم از شدت غلظت تفم مثه عسل شده بود بعد پوزیشن شو عوض کرد دو تا پاهاشو 180 درجه باز کرد(ژیمناستیک کار بود)و با دستش کسشو میمالوند منم اروم نوک کیر کلفتمو تو کسش بردم ااااااخ ااااه اولین بار بود داشتم کس میکردم اروم شروع کردم به عقب جلو بردن کیرم کسش خیلییییی تنگ ودر عین حال خیلییییی چرب بود و خیلییییی داغ انگار کیرمو تو کوره کردم…بعد 3 درقه تلمبه زدن پوزیشن تغیر دادیم و من خوابیدم و آون با کسش نشست رو کیرم ااااخ کیرم تا ته ته ته کسش رفت و دیگه با صدای خیلییییی بلند آه کشیدم و اونم یه آه سکسی اروم کرد و خوب کسشو داشت اینور اونور روی کیرم تکون میداد منم دیگه از روی لذت زیااااد داشتم از روی عرق خیس میشدم… دیگه داشت آبم میومد اونم که اصن بچه دار نمیشد گفت ابتو بریز تو کسم کس کش…منم با ته فشار تو اون پوزیشن ابمو کامل ریختم تو کسش اوووووف انگار ا دقیقه داشتم ابمو میریختم و تموم نمیشد… سریع پاشد ازم پرسید ارضا نشدی؟گفتم نه… عجیب بود رفت یکم آب‌میوه آورد برام خوردم گفتم نرسیدم کونته بکنم…گفت پایه ای دوباره عزیزم؟گفتم چرا که نه…ابمیومو خوردم و دوباره سکس داغمون شروع شد…ایندفه برام میخواست ساک بزنه یادش رفت ه بود که تو سکس قبل ساک بزنه… دیدم هنوزم حشریه… آب دهنشو تف کرد روی کیر کلفتم… خیلییییی تفش غلیظ بود منم نوک کیرمو آوردم روی زبونش و عقب جلو میبردم… ااااخ بعد لبای گوشتی و داغشو رو کیرم برد و شروع کرد به ساک زدن ااااه خیلیییییییییی خوب ساک میزد یه ساچمه ای هم روی زبونش گذاشته بود نفهمیدم برا چی بعد لباشو تا ته کیرم کرد یکم سرفه کرد اما اونم حال میکرد ااااه بلند کشیدم از لذت… گفتم جنده نمیخوای بهم کون بدی؟گفت چرا نه؟…خوابیدم رو تخت اونم رفت وازلین آورد و کیرمو به کلی وازلین آغشته کرد و داشت برام جق میزد آه کشیدم و بعد اونم کونشو یکم با انگشتش وازلینی کرد بعد من که خوابیدم رو تخت اومد با کونش رو کیرم نشست منم نوک کیرمو فرو کردم تو کون تنگ و داغشو اااااه داشتم تلمبه میزنم معلوم بود شوهرش خیلی از کون کردش…بعد رو سوراخ کونش دوباره تف کرد پوزیشن عوض شد یکمی پاهای سکسیشو خوردم پاهاش از شدت عرق خیش شده بود و جوراب سکسیش هم چسبیده بود به پاهاش یکمی پاهاشو به کیرم مالیدم و انگشتای پاشو داشت به نوک کیرم میزد ااخ چه حالی بعد جورابش در آورد و یکم سینه های سینشو به کیرم مالیدم و بعد رو داگی استیل نشست و منم کیر خیسمو اول کردم تو کسش هنوز آبم تو کسش مونده بود و خیلیی خیس و داغ بود اونم یه ااااه کشید دیدم میخواد ارضا بشه بعد خیلی تند تلمبه زدم کسشو و اونم گفت تند تند بزن جوووووون بعدش دیدم یه جیغ خیلی بلندی کشید و آبش اومد بیرون… بعدش که حس سکس نداشت با کلی خواهش با کونش نشست رو کیرم و منم خیلی حشری شروع کردم تند تند تلمبه زدن و یه آه کشیدم و ابمو تا ته ریختم تو کونش اااااه چه لذتی داشت دیگه حس سکس نداشتم دیدم ساعت 1و نیم شده بعد بهش گفتم شوهر تو ازاین به بعد کیه؟گفت تویی عزییییزم…من باهاش 4 بار دیگه سکس کردم که داستان های بعدی رو با قصه و اتفاقات حشری تر بعدا میذارم تو سایت.

نوشته: Bijan.horny


👍 1
👎 14
33537 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

636657
2017-06-28 20:22:53 +0430 +0430

نوش جونت دادا

0 ❤️

636660
2017-06-28 20:25:35 +0430 +0430

بیژن عمو اینا آمار این خانومه لیدی گاگا نبود؟ ناموسن با اون داشتی جق میزدی؟!؟

1 ❤️

636663
2017-06-28 20:30:56 +0430 +0430

جقي خان
كير تو دهن گوزوت بره
تو خَيلي واري تو ديش ماهواره
بچه ١٧ ساله
برو جقتو بزن
كدوم خري رو دماغش گوشواره ميزنه؟؟
يره برو كونتو بده
كسشعر سرهم نكن

2 ❤️

636673
2017-06-28 20:46:33 +0430 +0430

داستانت جالب نبود ننویس …
نصاب جماعت این داستانت بخونه خودکشی میکنه…
سیگنالش خراب شده بود؟؟ (dash)
خیلی سعی کردی دروغ و واقعیت رو به هم ببافی ولی خب نتونستی
به جان ادمیت ننویس …

1 ❤️

636682
2017-06-28 20:56:38 +0430 +0430

کسکش کیکو درست میکنن نمیسازن!

2 ❤️

636695
2017-06-28 21:21:29 +0430 +0430
NA

آخه مصبت بسوزه.شاشو کدوم خر ننه دور مچ پای جوراب دار زنجیر میندازه.پای لخت رو زنجیر میندازن.ابنه ای.

2 ❤️

636709
2017-06-28 21:36:01 +0430 +0430

چقدرکس کردن راحت شده! درحال حاضربرو جغ بزن بیاد زن همسایه،اگرشوهرش مواد را ترک نکردشایدبه تو دست مالیدن برسد.!!!

0 ❤️

636725
2017-06-28 22:18:23 +0430 +0430

داستانا دیگه از شربت به بعدشون حال آدمو بهم میزنن

1 ❤️

636752
2017-06-29 01:25:02 +0430 +0430

🤮 (dash)
ریدم به کوس مادرت که توی کوس باف رو پس انداخت

0 ❤️

636760
2017-06-29 02:55:54 +0430 +0430

دوست عزیز
اگه پیش از نوشتن داستان رو لهجه و نگارشت خوب کار کرده بودی دیگه الان هیشکی روشون کار بد نمیکرد

1 ❤️

636765
2017-06-29 03:41:20 +0430 +0430

یعنی ننویسی چیزی ازت کم میشه؟ تازه فوش هم واسه خواهر مادرت در نمیاری .
جقاز توهمی. برو بمیر مجلوق

0 ❤️

636770
2017-06-29 05:04:59 +0430 +0430

بيژن هورني يه تركيبيه مث مثلا قادر هورني

1 ❤️

636791
2017-06-29 07:12:01 +0430 +0430

دیدی داره میاد در رو باز کنه؟؟ مگه اونور دیوارم میبینی تو؟
کیک رو میسازن؟؟؟
کس چرب؟؟؟؟
منم خودم زن شوهردار کردم ولی نه با این چفنگیات و این طرز مسخره!

0 ❤️

636817
2017-06-29 09:07:41 +0430 +0430

بزرگیه کون چه ربطی به کلسیم داره و شوهرش چطور میتونه کلسیم بریزه توش؟!
ای بچه‌ی کسخل

0 ❤️

636820
2017-06-29 09:17:02 +0430 +0430
NA

کوس مغز کوس کله، اسپرم از قند و پروتئین تشکیل شده نه کلسیم.

1 ❤️

636854
2017-06-29 12:53:40 +0430 +0430

آبتو به مدت ۱دقیقه داشتی میریختی تو کسش بعد سریع پاشده بهت میگه ارضا نشدی ؟ تو هم گفتی نه؟؟؟؟؟!!! (hypnotized) (hypnotized) مگه میشه مگه داریم البته شایدم تو هنوز آب کمتر ساخته نشده

0 ❤️

636879
2017-06-29 18:41:56 +0430 +0430

یعنی دوتا شیت ال اس دی بچسبونی رو پیشونیت یه کله ایس بکشی یه لاین بدی تو بینیت یه رولم بزنی در این حد نمیتونی توهم بزنی .اب دهنم غلیظ شده بود از شدت غلظت مثل عسل شده بود .برایه اولین بار بعد از کلی عوض کردن پوزیشن ژیمناستیکیو یوگایی ابش میاد که نکته اصلی داستان اینه ۱ دقیقه اب میداده بعد از اون زنه میگه ارضا نشدی منم گفتم اره کونکش اگه نشدی پس اون ابیاریه سیلابیت چی بود در کل ریدی با این داستانت مجبور نکردنت که اخه

0 ❤️

636880
2017-06-29 19:15:26 +0430 +0430

سیگنال دیشش خراب شده بود؟؟؟؟ حتما رفتی از مصالح فروشی سیگنال خریدی بردی سر پشته بوم تعویض کردی درست شد!!! دیش و پایه هاش یکجا…

0 ❤️

636882
2017-06-29 19:35:19 +0430 +0430
NA

من مطمئنم نویسنده این و داستان زندائی ها یکنفر هست

0 ❤️

636945
2017-06-29 23:17:23 +0430 +0430
NA

چرت پرت نگو با این داستانت (erection)

0 ❤️

636961
2017-06-30 01:42:38 +0430 +0430

آخه جوراب پاریزین ساق بلند رو تو از زیره شلوار چطور دیدی اوشگول

0 ❤️

636962
2017-06-30 01:54:44 +0430 +0430

کسشعر بود که.حالا اولشم میگه داستان واقعی.اره جون خودت

0 ❤️