اولین سکسم با عشقم

1390/06/28

عروسی ستاره بود …
و برای من اولین جشن رسمی که با شهاب به عنوان دوست پسرم شرکت میکردم…
پر از هیجان بودم، فقط خدا میدونه چقد خوشحال بودم…
اوایل پاییز و هوا خیلی لطیف بود. پیراهن دکلته خردلی با یقه فرانسوی که از پشت بسته میشد و پاپیون مشکی پشتش چیز بسیار جالبی بود. تو این چند وقت که شهاب به خونم رفت و آمد داشت بیشتر با لباس اسپورتو ساده من دیده بود.
آرزو و فرناز و آزیتا هم برا حاضر شدن اومده بودن خونه من. جو شاد دخترانه. بوی عطر و لوازم آرایشی. شهاب از راه میرسه. آرایش صورتم مونده بود پیزاهن تنم با موهای نیمه باز به استقبالش رفتم.
عاشقش بودم تو اون کت و شلوار توسی …
به چشام خیره شد… دلم برا آغوشش ضعف میرفتو بغلم کرد و مثه همیشه خوددار! گونمو بوسید.
نشست و به آرایش شدن من توسط آزیتا زل زد. محو زیبایی صورت و اندامم بود. چش از لبام بر نمیداشت…
بچه ها کم کم حاضر شدن، راه افتادیم. تو ماشین کنار عشقم. نگاه های مردونش به پاهای لختم…
رقصیدم و خندیدم تو آغوشش غلت میخوردم و از قهقهه ی دختر و پسرا و صدای ارکستر سرمست میشدم…
دیگه وقت رفتن بود … ساعت از 2 گذشته بود که رسیدیم در خونه. بر خلاف شبهای قبل شهاب امشب پیشم میموند. … اولین شب و … هم آغوشی. توی آسانسور خودمو غلتوندم تو بغلش. سینه هام با پهلوش در تماس بود و دستش دور کمرم …
پامو که گذاشتم تو خونه شروع کرد بوسیدن لبام. این بار متفاوت …
بوسه های طولانی و محکم. … وسایلو دادم دستش و رفتم رو تختم. کفش مهمونی هنوز پام بد اومد کنارم … نشستم لبه تخت… بغلم کردو بوسه هاش از نو …
شهاب خیلی خستم … یه قهوه درست میکنی … قبلش کمک کن این لباسارو در بیارم. … موهامو از رو شونم کنار زد… تنمو میبوسید … زیپ پیراهنو کشید پایین. … خم شد کفشمو در آورد… شونه هام لخت بود … پیراهنو کشید پایین. بند پشتشو باز کرد. …
: خانمی یه تکونی بخوری بد نیستا! خسته بودم. نازم میکرد بهم میخندید. رفت قهوه بیاره. منم یه تاپ پوشیدمو با شرت…
هنوز لباساش تنش بود. قهوه رو میز … من بغل عشقم … سرحال شده بودم … میبوسیدمش… نازم میکرد … کراواتشو باز کردم … لباسش … دیگه کنارم دراز کشیده بود عاشق عطر تنش، گرمی سینش . … تاپمو دآورد … تمام بدنمو میبوسید. گردنم … با احتیاط اومد سمت سینه هام … . شهاب اون شب مست نبود ولی تو یه عالم دیگه بودیم…
لخت لخت … نگاهم بهش گفت شهاب امشب مال تو میشم برا همیشه. …
چقدر به کارش وار د بود. …سایه ای از اندام مردونش میدیدم. بهم میخندید. ترسیدی دخترم؟
سرش بین پاهام بود … با آرامش لیس میزد. نمیخواستم زود ارضا شم آخه امشب میخواستم شهاب باهام سکس کامل کنه.
ازش خواستم پهلوم دراز کشید… کیرش لاپام بود… لبامو میخورد میخواست مطمئن شه کاملا آمادم …
آروم کارشو میکرد… پاهام رو شونش … یه بالشم زیر کمرم… آخه شهابم قدش خیلی بلنده 190.
زیاد درد نداشت… هنوز تو نیمه راه بودیم هیچ کدوم به اوج نرسیده بودیم… با دستمال واژنمو تمیز کرد … یکم احساس سوزش میکردم . دوباره قسمتی از وجود شهابو تو خودم حس کردم. … این دفه با لذت بیشتر…
آبشو کجا بریزم عزیزم؟ همینجا شهاب… با تعجب نگام کرد… شهاب این اولین سکسمونه … بزا لذتشو کامل ببریم … بعدش قرص میخورم … تازه دوره تخمکگذاریمم نیست …
خیا ل هر دومون راحت شد… شهاب محکمتر میکردو من زیر بدن مردونش خدا میدونه چه لذتی میبردم…
یکی دو ثانیه بعد از من رضا شد. … گرمای آبش توی تنم … چه لذتی بود.
بوی عرق تنش …
آغوش گرمش بود و سر من رو سینش.

نوشته:‌ سحر


👍 0
👎 0
37623 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

299843
2011-09-19 23:57:22 +0430 +0430
NA

آخه قربونت نگفتي اين شهاب كيه كه اينقدر دلت ميخاد بهش كس بدي… لحن نوشتن محاوره اي زياد جالب نيست بخصوص تو كه يه جاهايي قاطي ميكردي… متنت بيشتر شبيه گزارش كوتاه بود با طوري خود سانسوري… بيشتر سعي كن …با تمرين وخوندن داستانهاي خوب بهتر خواهي شد… :? :? :? :?

0 ❤️

299844
2011-09-19 23:59:08 +0430 +0430
NA

fast-fioures آخه فدات شم وقتي توبجاي نظر مينويسي(1)چي گيرت مياد ما نميدونيم تورو خدا نكنين اينكارارو …

0 ❤️

299845
2011-09-20 03:11:50 +0430 +0430
NA

خيلى خلاصه و بى سروته و بى روح بود. يخ كرديم!

0 ❤️

299846
2011-09-20 03:53:40 +0430 +0430
NA

اول شدن تو نظر دادن اونم بدون اینکه جمله ای چیزی بنویسین چه لذتی داره؟؟
بابا بچه 5 ساله هم از این کار به هیجان نمیاد
عزیزم داستانتو احساسی تر و با جزییات بیشتر بنویسسسسسسس :X

0 ❤️

299847
2011-09-20 04:03:35 +0430 +0430
NA

کیرتو1

0 ❤️

299848
2011-09-20 04:29:11 +0430 +0430
NA

شهاب كي بوووووووووووووووووووووود حالا؟
آها عشقت
:loll:
هيچ چييزيوتوضيح ندادي سري رفتي سراصل مطلب همشم كه سانسوره
اين روزاهركي ميره عروسي بعدش يه دست ميده عجببب ب

0 ❤️

299849
2011-09-20 07:02:15 +0430 +0430
NA

?in dastan jadid bood

0 ❤️

299850
2011-09-20 08:05:39 +0430 +0430
NA

تابلوست که این سحر خانم فیلم سکسی داستانی زیاد دیده…
توهم زدی عزیزم !!!

0 ❤️

299851
2011-09-20 08:07:28 +0430 +0430
NA

این داستان بود واقعاً؟
ما که نفهمیدین آخر کی کی رو کرد؟

0 ❤️

299852
2011-09-20 09:57:40 +0430 +0430
NA

ما رو گرفتی دستگاه
رفتی 5 خط انشاء نوشتی بعد میگی داستان
:W :W :W

0 ❤️

299853
2011-09-20 10:22:38 +0430 +0430
NA

من که مذکرم، اگه می‌خواستم اولین سکس تو رو با عشق‌ات توضیح بدم، از این بهتر و کامل‌تر می‌تونستم بنویسم و احساس درون‌ات رو توصیف کنم!! آخه این چی بود دختر؟!
ضمناً، سه نقطه (. . . ) رو می‌دونم چیه. نقطه (.) هم که معلومه چیه. اما این دو نقطه‌های (. .) آخر جمله‌ها چیه؟ جدیده؟ می‌شه یه توضیحی بدی کارکردشون چیه؟!

0 ❤️

299854
2011-09-20 14:06:21 +0430 +0430
NA

هورا 14 شدم

جنده خانوم ریده بودی بهتر از این داستانت بود
1کلام حرف نوشتی 3تا نقطه حروم کردی که چی بشه؟خواستی داستان کوتاه کیریت رو به عنوان داستان بلند چاپ کنن ؟
آدرس این خونت رو هم بده ماهم قدو بالامون و حال دادنمون بد نیست وضع مالیمون هم توپه جیگر
جنده خانوم عاشق ندیده بودم

0 ❤️

299855
2011-09-20 16:31:12 +0430 +0430
NA

تا حالا به دخترا برای داستان نوشتن تخمی تخیلی فحش ندادم دهنمو وانکنید با این دست به قلمتون که بوی ریدن میده

0 ❤️

299856
2011-09-20 17:42:19 +0430 +0430
NA

کس شعر محض بود اولین داستانیه که از نویسندش تشکر نمیکنم حق با بچه هاست

0 ❤️

299857
2011-09-20 18:36:07 +0430 +0430
NA

man nazarat baghiaro ghabol daram
vali vaghan shahkar bod
albate sabk nvshtanet
yki az jazab taaarin noe nvshtane
albat shayad chon nvisandam ino migam
paro bal bde b dastan ba ehsase bishtar bnvis
motmaen bash nvisande khobi hasti

0 ❤️

299858
2011-09-21 02:40:30 +0430 +0430
NA

بله؟محو زیبایی صورت و اندامم بود؟ چه خود شیفته ! ننویس اینا رو بابا داستان دست پسرا نده :d
این نقطه چینات درست صاف رو اعصابه ها آخه اینهمه ؟ ~x(
ااا حواست نبود یه کلمه سوتی دادی همین یکی فقط غیر اخلاقی بود بقیش همش به درد کتاب فارسی می خورد =))
ولی خوب نوشتی خوشم اومد بازم بنویس چشم هر کی نمی تونه بخونه دربیاد
به این آقا شهابت که قدش خیلی بلنده 190 بگو اینجا همه بیشتر از اینن بعدشم همه چی اینقدر راحت نیست دفعه بعد هم نیا داستان دخترا رو بنویس :d

0 ❤️

299859
2011-09-21 06:34:29 +0430 +0430
NA

kheili kholase bood

0 ❤️

299860
2011-09-21 09:40:05 +0430 +0430
NA

‌بهتر نیست یه بار خودتو تعریف کنی؟ که می‌خوای چی‌رو نشون بدی؟می‌خوای از خودت چی‌رو به نمایش بذاری؟… “ازش خواستم پهلوم دراز کشید… کیرش لاپام بود.”

یه بار بخونش! خیلی با مزه است؟

“هنگام کردنم کراواتش می‌لغزید روی … نقطه چینم.”

نه… باید بیشتر کار کنی.

0 ❤️

299861
2011-09-21 13:37:22 +0430 +0430
NA

به قول خودت
يه بار كيرم رفت تو داستانت…
خودتم كه ريدي با اين بيان هنريت…
خواستي بگي بلدي هنر بريزي ولي انگار تو توالت اين فكرا به ذهنت…

0 ❤️

299862
2011-09-21 17:35:19 +0430 +0430
NA

اين بيشتر شبيه شعركوتاه بود كه!!!منكه شقدرد گرفتم چون فقط فهميدم يكي اين خانومو گاييده و شاعرانه هم گاييده.حالا چجوري و با چه كيفيتي و چه مدتي و چه حالتي…معلوم نشد.فقط حضور يك متكا اون وسطا كاملا بارز بود و همين.

0 ❤️

299863
2011-09-22 05:36:10 +0330 +0330
NA

پرده ام رو که میزد خیلی حال کردم. آخه خیلی فاز میده اصلاً هم درد نداره…
بابا کس نگو جوگیر شدی همینجور می بافی.
دادن به اون باحالیا هم که تصور می کنی نیس. (مخصوصاً دفعه اولش). ان شاا… وقتی دادی می فهمی. داغ کیر مثکه ناجور به دلت مونده.

0 ❤️