اولین مرد زندگی من و زنم

1396/09/05

سلام اسم من علی هست این خاطره واقعیه
یک شب با زهرا درمورد یک خانوم که رفته بود پیش یه رمال صحبت کردیم که رماله به خانومه گفته بود باید رو کست دعا بنویسم بعد زن رو انقدر کسشو مالیده بود تا راضی شده بود بده به رماله چون این جریان واقعی بود هردومون تحریک شدیم .
همون شب اقدام به سکس کردیم برای اولین بار سکس فانتزی رو تجربه کردیم طوری که من نقش رمال رو بازی کردم خانومم مثلا اومد که براش دعا بنویسم خلاصه اون سکس خیلی حال داد.زهرا میگفت که قلبش داره میزنه بیرون منم همین طور انگار واقعی بود این داستان ادامه داشت و ما هربار با یه سناریو جدید سکس میکردیم ومن نقش های جور وا جوری داشتم مثل قاضی .راننده.مدیر شرکت.مغازه دار ولی زهرا همیشه خودش بود یعنی نقش یه زن شوهر دار که نمیخواد سکس با مرد دیگه داشته باشه ولی زرف همیشه راضیش میکرد وانقدر مثلا میمالیدش که خودش یهو وا میداد وشروع به ساک زدن میکرد وبعد قول میگرفت که شوهرش یعنی من چیزی نفهمم بعد کس میداد
ای داستان اونقدر ادامه داشت که دیگه من هیچ وقت خودم نبودم وهمیشه تو نقش یه مرد دیگه زنم رو میگاییدم بعداز چند وقت اینم عادی شد دیگه نقش جدید نداشتم سکس اصلا حال نمیداد تا یه شب که باهم یه فیلم سکسی دونفره میدیدیم من یهو به زهرا پیشنهاد که ما هم این کارو بکنیم زهرا قبول کرد رفتم چند روز بعد بایه مرد قوی هیکل اشناشدم وبهش گفتم که یکی یهست که اهل دله بیا با هم بریم اون مرد هم قبول کرد قرار گذاشتیم
من رفتم خونه به زهرا گفتم که اونم لو نده ما زن و شوهریم
زهرا قدش 1/7هستش بایه باسن گوشتی بزرگ ولی کوسش خیلی تپله هر کی ببینه باورش نمیشه سایز سینه هاش 80 با یه صورت گرد چشم های عسلی درشت لبای گوشتی ودهن کوچولو خلاصه موعد قرار اکبر اومد من تلفنی بهش ادرس دادم اول شام خوردیم زهرا یه دامن کوتاه پوشیده بود هیکلش خیلی سکسی بود اکبر که من بخاطر کیر کلفتش اورده بودمش هیکل درشتی داشت دستای بزرگش رو به هر بهونه ای میذاشت رورون زهرا بعد شام همه ساکت بودیم جو سنگین شده بود من دو دل شده بودم اخه اکبر خیلی کیرش کلفت بود .اکبر به من اروم گفت اول تو برو زهرا هم رفته بود تو اتاق منتظر بود من گفتم تو مهمون منی اول توبرو اکبر پاشد رفت.
من ازلای در میدیدم اکبر نشست کنار زهرا شروع کرد با موهاش بازی کردن نگاه کرد تو چشمای زهرا هردو به هم زل زدن اکبر یه چشمک زد زهرا یهو وارفت لبش رو گذاشت رو لباش اکبرم لباش رو می خورد سینه اش رو میمالید زهرا شروع کرد لباس خود واکبر رو در اورد وقتی کیر اکبر از زیر شرت اومد بیرون زهرا تعجب کرد وشروکرد به خوردن خایه ارو میخورد کیرش رو لیس میزد اکبر کیف میکرد بعد اکبر اومد رو زهرا خوابید وقتی کله کیرش خورد به کس زهرا بلند گفت جووووووون اونم جا کرد توش حدود یک ساعت زهرا رو گایید منم فقط جق میزدم بعد ابشریخت رو شکم زهرا رفت ولی بعدا فهمیدم که شماره داده بود به زهرا هر چند روز میومد ومیگاییدش

نوشته: علی فق


👍 5
👎 20
24392 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

663225
2017-11-26 21:13:47 +0330 +0330

سعی میکنم مودبانه واست نظر بذارم…
اصلا خوب نبود.
خواهشاً دیگه ننویس…
تو به این میگی داستان سکسی…
اگه این داستانه پس نوشته های شیوانای قدیم چیه…

2 ❤️

663240
2017-11-26 22:10:15 +0330 +0330

داستانتو دیدم…به کله ی خودتو اکبرو زهرا ریدم…???

1 ❤️

663258
2017-11-27 00:58:41 +0330 +0330

اون اوائلش عالی بود ، دلم می‌خواد قضیه اکبر فقط تخیل باشه ، حیفه بخدا .
با زنت حال کن ، اما نه با کس دیگه. خودت هزارتا داستان باهاش بازی کن ، مث مامور پست و برق یا فروشنده دوره‌گرد که زورکی بهش تجاوز می‌کنه .
اما آخرش بگو اینا فقط مال زمان سکسه که فکرش منحرف نشه .
شاد باشید

0 ❤️

663263
2017-11-27 01:40:03 +0330 +0330

مادرق ح ب ه بی سواد
بی ناموس
سکس با محارم کم بود حالا می خوای س ک س زن شوهردار رو در حضور و اطلاع شوهرش باب کنی
تو به کوس ننه ی بی همه چیزت می خندی
ننویس دیوث

1 ❤️

663266
2017-11-27 02:04:42 +0330 +0330

من که عاشق گاییدن زن شوهردارم چه شوهرش
باشه چه نه زنو باید کرد و گایید♧

0 ❤️

663268
2017-11-27 02:15:10 +0330 +0330

???آقا هر چه مریض از تیمارستان فرار کردن توی شهوانی خودشونو قایم کردن و حالا سرک میکشن و ک س تان مینویسن. عجب روزگاری شده. کاری به جمهوری اسلامی و آخونداش و حرفاشون ندارم ولی واقعا انتشار چنین مسایلی از قبیل سکس با محارم و زن شوهردار و تجاوز به عنف و سکسهایی که تقریبا همه ازشون متنفرن هدفمند نیست؟ به نظرتون نمیخوان قبح اینچنین سکسهایی رو از بین ببرن؟ و هر روز انشالله شاهد این باشیم که هر کسی از مادر و خواهر و زن داداشش و عمو و… بره بالا و ترتیبشونو بده.گور پدر صهیونیسم. شهوانی کارش بیسته

0 ❤️

663280
2017-11-27 04:45:58 +0330 +0330

خاک بر سر جقیت

0 ❤️

663318
2017-11-27 12:01:11 +0330 +0330

اولین مرد زندگی من و زنم!!!
خوشم میاد خودتو مرد حساب نکردی.
خوب نقش تو اون وسط چی بود؟لااقل میرفتی یه کیفی،ساکی،چمدونی چیزی میزدی.
Eyval 123412341234 ?
تو یکی از شهرهای کردستان یه بلوایی بپا شد سالها پیش،به اسم “ملا شلنگی”.ماجرا ازین قرار بود که یه زن و شوهر بچه دار نمیشدند.اشکال از شوهره بوده اما رو نمیکرده.گویا تعداد اسپرمهاش بسیار بسیار کم بوده و توانایی بارور کردن تخمک زنش رو نداشته.زنه هم میره پیش ملا.بعد دو سه ماه حامله میشه. از حاملگیش که مطمئن میشه،میره با شوق و ذوق ماجرا رو به شوهره میگه.شوهر بدبختم گویی از پشت بام میندازنش پایین، دهنش باز میمونه و هاج و واج میگه چی میگی زن،منکه نمیتونم بچه دار شم،این از کجا اومده.اونم میگه چرا میتونی،فلان ملا کلی دعا کرد تا شد.اینم میره از ملاهه شکایت میکنه،کار به دادگاه میکشه و آخر سر معلوم شد ملا اینو نکرده بوده،اما دور از چشم زنه،با شلنگ و سرنگ و اینجور چیزا،اسپرم خودش رو تو واژن زنه میریخته و بعد از چند یا چندین بار حامله میشه زن ساده بدبخت.خلاصه داستانی شده بود که ماجراش به گوش ما هم در تهران رسید.
قدرت رمال و دعانویس رو دست کم نگیر ?

0 ❤️

663341
2017-11-27 18:43:09 +0330 +0330

چیز خاصی ندارم بگم والا :|
همون دیسلایک میکنم فقط:/

0 ❤️

663351
2017-11-27 20:41:17 +0330 +0330

سلام محسنم‌عاشقه کون پسر واقایون متاهل که دوست دارن از ناموسشون بگن
09333196037

0 ❤️

665854
2017-12-17 12:14:18 +0330 +0330

جونننزن جندت رو برم من

0 ❤️

671489
2018-01-30 10:26:39 +0330 +0330

افرين به زن جندت و خودت؛ بزار زنت راحتتر و بيشتر جندگي كنه و كيرهاي متنوع و بيشتري به كس و كونش بره

0 ❤️

778244
2020-11-23 02:54:34 +0330 +0330

ادامه بده

1 ❤️

781471
2020-12-12 20:54:53 +0330 +0330

یاد اون خانوم جلسه ایه افتادم که طرف میگفت امشب میخوام پرستارت باشم
تو هم ی شب بقال ی شب راننده ی شب … خانومت بودی 😂
کیرم تو تخیلاتت و اون اکبر و خانومت با کس گوشتیش

0 ❤️