اولین و آخرین سکس

1389/07/21

10 دقیقه دیرتر رسیدم. یه دربست گرفتیم و رفتیم خونه. اول اون رفت بعده 5 دقیقه من. یه اپارتمان کوچیک با دیوارای سفید . نمیدونم شاید اضطراب داشتم چون یه ربع تموم داشتم راه میرفتم. برو بیا. برو بیا. سرگیجه گرفتم. نشستم رو کاناپه. اون نشسته بود اون سمت کاناپه. خودشو کشید طرف من. دستشو انداخت دور گردنم. صورتم سمته تلوزیون بود. اونم داشت حرف میزد. نمیدونم چی میگفت. اصلا نمیشنیدم. برام مبهم بود. یه لحضه سرمو برگردوندم سمتش تا بفهمه هواسم بهش هست. چونمو گرفت و اروم لبشو گذاشت رو لبم. یه خورده نگه داشت بعد لبشو برداشت یه بوس کوچیک زد رو لبم دوباره لبشو گذاشت رو لبمو نگه داشت. یه چند بار همین کارو تکرار کرد. بعد با لباش لبمو تکون داد میخواست لبمو باز کنه یه خورده لبامو شل کردم. لب پایینمو میک میزد. لباش خیلی غنچه بود. لبای پر و درشته من واسه لباش لذت بخش بود. لباشو میکشید توی لبام. دستشو گذاشت رو کونم که یعنی دهنتو باز کن. دهنمو باز کردم زبونشو کرد تو دهنم . زبونشو میکشید رو زبونم . بعد یهو زبونشو تکون داد. ناخوداگاه ناله کردم. حشری تر شد. چند بار دیگه زبونشو تکون داد ولی دیگه ناله نکردم. دوباره یه بوسه کوچیک رو لبام. رفت رو گونه ام. لباشو میمالید به گونه و صورتم. بعد رفت لاله ی گوشمو مکید. اومد پایین تر رو گردنم بعد رفت رو اون یکی گوشم. سرشو برد عقب و نگام کرد. بعد اروم دستشو برد توی مانتوم. دستش سرد بود. همه چی سرد بود. کاناپه دستش من دیوار خونه. همه چی سرد بود. دکمه ی مانتومو باز کرد . داشتم دیوار رو نگاه میکردم . دیوار سفید. دستشو انداخت دور کمرم یه خورده کشید بالا و مانتومو در اورد. هیچ وقت زیر مانتو چیزی نمیپوشم. سوتینم مشکی بود. خواست بره سراغ سوتینم ولی یه لحضه انگار تصمیمش عوض شد دوباره اومد لب گرفت. گفت برگرد. نمیدوستم تو اون کاناپه ی کوچیک با دوتا ادمه بزرگ چجوری میشه برگشت؟!! پاهاش دو طرفه بدنم بود پاشد دوباره گفت برگرد. رو شکم دراز کشیدم. مچ پام بیرون از کاناپه بود. رو دسته ی کاناپه. شالم رو دسته ی کاناپه بود و روی پام میخورد به جنس حریر شالم. خوشم اومد. یه خورده پامو مالیدم به شالم. اومد روم. پاهاش دو طرفه بدنم. یه چند بار دست کشید رو کمرم. بعد شروع کرد ماساژ دادن گردنم. کیفم پایین کاناپه بود. همیشه زیپ کیفم بازه. توی کیفم فندکمو دیدم. دستمو دراز کردم فندک و برداشتم. یه خورده دستمو این طرف اون طرف کردم تا سیگار رو هم پیدا کردم. یه نخ روشن کردم. بعد چند تا پک تازه به فکر افتادم که خاکسترشو چیکار کنم؟ هنوز داشت گردنمو مالش میداد. سیگار رو تو دستم نگه داشتمو بهش زل زدم. بعد چند ثانیه یه اهی کشید و از روم پاشد. رفت از اشپز خونه یه زیر سیگاری اورد. یه زیر سیگاریه سفید. خاکسترو تکوندم. دوباره اومد روم. دستاشو گزاشت رو کمرم. وقتی داشت ماساژ میداد دستاش گرم شده بودن ولی تا رفت اشپز خونه اومد دوباره سرد بودن. کمرمو میمالید. نگاهم رفت سمته پنجره. پرده اش سفید بود. با خط های کرم رنگ. پرده رو کشیده بود. ولی من میخواستم بیرون و ببینم. بهش گفتم پرده رو بکش. یه اه کشید و دوباره پاشد. پرده رو کشید. داشت برف میومد. گفت چرا از زیر مانتو هیچی نپوشیدی؟ سردت نمیشه؟ سوءیشرتتم نیاوردی؟ هیچی نگفتم. اومد روم. سیگارو خاموش کردم. دراز کشید روم. سرشو گزاشت رو سرم. گونه اش افتاد رو گونه ام. بولیز بافتنیش اذیتم میکرد. تکون خوردم. پاشد. دوباره شروع کرد کمرمو مالیدن. دوباره دستاش گرم شدن. بند سوتینمو باز کرد. از بغل دست انداخت به سینه هام. فقط لمسشون کرد. یه خورده جا به جا شد و گفت برگرد. برگشتم و رو کمر خوابیدم. یه خورده سینه هامو نگاه کرد. اومد بالا یه لب گرفت بعد رفت پایین. با انگشتش نوک سینمو گرفت. کشید. یه چند تا نفس عمیق کشید بعد سرشو اورد پایین نوک سینمو کرد تو دهنش. دهنش سرد بود. پس واسه همین نفس عمیق کشیده بود. میخواست دهنش سرد شه. خوشم اومد. یه نفس صدا دار کشیدم. نوک سینمو میک میزد. دهنش گرم شد. دهنشو باز کردو تا جایی که میتونست سینمو کرد تو دهنش. جا نمیشد. بعدش سینمو لیس زد. اب دهنش رو سینه ام بود. بعد فوت کرد رو سینه ام. سینه ام خنک شد. ناله کردم. با اون یکی سینه ام هم همین کار رو کرد. بعد رفت پایین رو نافم. زبونشو کرد تو نافم یه خورده چرخوند. بلند شد. کمربندمو باز کرد. حالتش خشن بود. بعد دکمه بعدشم زیپ شلوارمو کشید پایین. امکان نداشت بتونه اون شلوارو رو اون کاناپه دراز کش از پام در بیاره. خودشم فهمید. گفت پاشو وایسا. خودمو از زیرش کشیدم بیرون و وایسادم. شلوارمو کشید پایین. خودم از پام در اوردم و دوباره صاف وایسادم. یه خورده نگاه کرد به پاهام و شرتم. شرتم مشکی بود. دست کشید لای رونام. زانوم. ساق پام. اومد بالا. شرتمو گرفت و کشید پایین تا زانوم. پامو تکون دادم که شرتم افتاد رو زمین. دوباره نگاه کرد. بعد گفت بشین رو مبل. نشستم. پاشد لباساشو در اورد. شرتشو که در اورد کیرش پرید بیرون. کلفت و سفید. اومد نشست رو زمین جلو پام. دستشو انداخت پشت باسنم کشید جلو. ولو شدم رو مبل. پاهامو باز کرد و یه خورده به کسم نگاه کرد. بعد سرشو اورد جلو و شروع کرد لیس زدن لبه های کسم. یه خورده که لیس زد زبونشو کرد لای لبه ها . سرشو کشید عقب بلند شد. یه دستشو انداخت کمر یه دستش هم پشت زانوهام و بلندم کرد. برد سمته اتاق. تو اتاق یه تخت دو نفره بود با رو تختی قرمز. پرده های قرمز. اباژور قرمز. منو گذاشت رو تخت. اومد دراز کشید روم. کیرش لای پاهام بود.شروع کرد لب گرفتن. بعد رفت پایین تا گردنم. از گردنم گاز گرفت. مکید. بوسید و رفت پایین. رسید به سینه هام. کلی سینه هامو خورد. گاز میگرفت لیس میزد میمکید بوس میکرد. نمیدونم چقدر گذشته بود که رفت پایین و یه خورده با نافم بازی کرد بعد رفت پایین رو کسم. لای کسمو باز کرد و یه لیس به چوچوله ام زد. لرزیدم. چوچوله امو انداخت تو دهنش و به شدت میک میزد. یه بار یه گاز هم گرفت که بلند اه کشیدم. کلی کسمو خورد. کسم خیس بود. نمیدونم از خودم بود یا اب دهن اون. پاهام رو تخت بود پاهامو کشید تو شکمم. منم نگه داشتم. رفت پایین و یه لیس زد به سوراخ کونم. تکون خوردم. فهمید خوشم نیومد دوباره اومد رو کسم. زبونشو میزد رو سوراخم. به چوچوله ام ضربه میزد و گاز میگرفتو لیس میزد. حوصله ام سر رفته بود. داشتم فکر میکردم لابد اسپری زده که ابش نمیاد. اخه خیلی وقت بود که داشت با من ور میرفت. شاید فهمیده بود حوصله ام سر رفته. دراز کشید روم. نمیخواستم لب بدم. تازه کسمو خورده بود. صورتمو برگردوندم. داشت با دست سینه امو میمالید. بعد کیرشو گرفت و میمالید به کسم. پاهامو جمع کردم. عصبانی شد. گفت چیزی اذییت میکنه؟ هیچی نگفتم. عصبانی تر شد. گفت کار خاصی هست که دوست داشته باشی؟ هیچی نگفتم. داد زد پس چرا ارضا نشدی؟ زن 80ساله هم که بود تا حالا اب انداخته بود 100 دفعه ارضا شده بود. هیچی نگفتم. پاشد نشست . پاهاش دو طرف بدنم بود. با عصبانیت نگام میکرد. سرمو برگردوندم. با خشونت سرمو برگردوند. گفت به من نگاه کن. زل زدم تو چشماش. یه چند ثانیه نگاه کردبعد سرشو برگردوند.دراز کشید روم. گفت بغلم کن. نکردم. عصبانی شد. دستمو گرفت. دستمو از دستش کشیدم بیرون. عصبانی تر شد. دورو بر اتاق و نگاه کرد یه چیزی دید. بلند شد رفت اورد دوباره اومد روم. تو دستش یه پارچه بود. نمیدونم شاید بولیز. دستمو گرفت و بست بالای تخت. خیلی محکم بست. با خشونت رفت پایین رو کسم. با خشونت داشت کسمو میخورد. چوچوله امو گرفت و محکم فشار داد. خیلی محکم. جیغ زدم. اونم داد زد اره جیغ بزن. دوباره یه فشار محکم داد و منم ناله کردم. همین طور محکم فشار میداد و من ناله میکردم. اونم داد میزد اها اینه. ناله کن. جیغ بزن. اه بکش. خودمو نگه داشتم که ناله نکنم. اونم یکی دو بار فشار داد بعد دید هیچی نمیگم دستشو کشید. خیلی عصبانی بود. دست کشید تو موهاش. بعد دستامو باز کرد. کیرش خوابیده بود. نمیدونم کی خوابیده بود متوجه نشده بودم. دراز کشید کنارم. یه چند دقیقه گذشت. رفت بیرون از اتاق. یه نیم ساعت 20 دقیقه بعد برگشت. کیرش قرمز بود. احتمالا جلق زده بود. اومد دراز کشید کنارم. منو گرفت تو بغلش. همینطور ساکت بودیم تا خوابش برد.


👍 0
👎 1
25033 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

267868
2010-10-14 16:16:46 +0330 +0330
NA

کسو شعره محض

3 ❤️

267869
2010-10-16 12:23:03 +0330 +0330
NA

کاملا موافقم خیلی چرت بود

3 ❤️

267870
2010-10-26 18:11:51 +0330 +0330
NA

واقعا كيري بود كس مامانت با اين داستانت

2 ❤️

267871
2011-10-18 10:31:15 +0330 +0330
NA

خوبه چرا بد باشه

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها