اولین کس لیسی من

1391/09/19

با سلام ،قبل از شروع داستان میخواستم بدونین چون خیلی تو فاز ایران باستانم تا جایی که بتونم تو زندگیم دروغ نمیگم(طبق فرامین کوروش کبیر)پس این داستانم دروغ نیست.
اما خودم, اسمم آرش,21سالمه,180 قدمه,قیافمم معمولیه(البته دوستام که نمیگن آخه پسرا از این سوسول بازیا ندارن!!!)اما دخترا میگن خوبه,پس معمولیه,هیکلمم به لطف دفاع شخصی که میرم بد نی.
یه روز تو خونه داشتم مجله ورق میزدم که دوستم زنگید گفت بیا اکیپی بریم بیرون,منم پایه رفتیم.
تا رسیدیم دیدم 2 تا از دختراشون ازاین آویزونای تو فیس بوکن که همش زیر عکسامون کامنت میذارن,نشستیم یه نیم ساعتی دیدیم فایده نداره.به بهانه خرید با دوستم اومدیم یکم با ماشین بچرخیم تو پارک و سیگاری وداریوشی…که 4 تا دختر دیدیم,ماهم کرم,هم برا ضایع کردن اون 2تادخترا,هم برا شاخ شدن جلو بقیه پسرا سوارشون کردیم که بیان به اکیپ بپیوندن.تارسیدیم پسرا بجز یکیشون (که ضعف کس بود و تو کار دخترای اکیپ)کلی گرخیدن.اون 2تا دخترام اساسی سوختن.که یکیشون گفت خریدتون اینا بودن؟چند حالا؟
اینو که گفت اون 4 تا قاطی کردن که برن منم ته فردین!گفتم تا یه جایی ببرمشون.سوار شدیم موقع اومدن به شوخی شمارمو بهشون گفتم.اونا رو گذاشتمو اومدم ، بماند که وقتی رسیدم با پسر دعوام شد و…
گذشت و فرداش یکی از اون 4 تا که بعدن فهمیدم صدف زنگ زد(تو رده بندی قیافه تو اون 4 تا دوم بود ولی در کل مرامی خوب چیزی بود).حدود 1ماه باهم در ارتباط بودیم که بحث رسوندیم به سکس.یه روز زنگ زد گفت بیا خونه تنهام هم شیطونی کنیم هم نهار درست کردم.مام رفتیم حموم با کرم مو بر و… صفا دادیمو رفتیم.تا رسیدم ازش یه لب جانانه گرفتم(بار دوم بود,یه بارم 4,5 روز پیشش تو ماشین موقع خدافظی ازش لب گرفته بودم)بعد که جدا شدیم دیدم چقد خوب شده پدرسوخته.یه تاپ سبز با شلوار سفید.کلی هم به خودش رسیده بود.
بعد با هزار زحمت خرش کردم رفتیم تو اتاقش.لبه تخت نشستیمو دستمو انداختم دور گردنش ،ازش لب گرفتم تا اومدم بخوابونمش گفت فعلا زوده وایسا حالا و از این اراجیف.
ولی من که ولکن نبودم تا آخر راضی شد.من خوابیدم اونم اومد روم باز ازش لب گرفتم بعد گردنشو خوردمو موهاشو ناز میکردم(اون وست کرمم ریختم گردنشو کبود کردم)همزمان از رو تاپش سینه هاشو میمالیدم اونم با یه دست با موهام ور میرفت با اونیکی دستشم با سینه هام(که هیچ حسی نداشت)بعد تاپشو در آوردم،سوتینم نبسته بود(هیف)افتادم به جون سینه هاش یکیش تو دهنم اونیکیم تو دستم هر 1،2 دقیقم عوض میکردم.
اونم هی زیر لب میگفت جووووووووون،عزیززززززززم دوست دارم.بعد که حسابی حال کرد لباسامو در آوردیم و شروع کرد از گردنم خورد تا شیکمم.بعداز رو شرت با کیرم که شبیه بنای یاد بود واشننگتن شده بود ور میرفت و هی مسخره بازی در میاورد.بعد شرتمو در آوردو شروع کرد به لیسیدن،یکم که لیسید گذاشت تو دهنش ولی دندوناش عممو گایید بعد هرچیم با دست سرشو فشار میدادم که تا ته بخوره عوق میزد(این پورن استارا چطوری میخورن؟؟؟) آخرش بیخیال شد و شروع کرد به خوردن تخمام و با دستش واسم جق میزد اینقد اینکار کرد(انصافی اینو خوب انجام داد) آبم نزدیک بود بیاد که بلندش کردم شلوارو شرتشو در آوردم خوابوندمش اومدم برا اولین بار تو عمرم کس لیسی کنم که چشمتون روز بد نبینه کس نبود که بیشه های مازندران بود اینقد پشم داشت گفتم بیخیال میخوریمش تا صورتمو بردم جلو خداییی بویی کپ بوی پنیر لیقوان زد تو دماغم اومدم بالا گفت پس چرا نمیخوری (منم که فردین)گفتم داشتم نگاش میکردم.دوباره رفتم پایین با هزار بدبختی بوش تحمل کردم و اولین زبون زدم که فقط به موهاش خورد،دومی محکمتر زدم که مثلا برسه به کسش که یه موش اومد تو دهنم.منم حالم بد شد(مرامی خیلی خودم کنترل کردم که بالا نیارم)نامردی نکردمو همون موقع بلندشدم لباسامو پوشیدموزدم بیرون.تا چندروزم زنگ زد ولی جواب ندادم.آخرشم یه اس داد که اگه دوس نداشتی مجبورت نکردم بخوری تازه موهاشم واست میزدم،تو منو دوست نداشتی و…
منم جواب ندادم و دیگم اس نداد زنگم نزد.الان هروقت بهش فک میکنم حسمو نمیدونم چیه.از یه طرف ناراحتم از دستش دادم از یه طرفم میگم اگه واسم ارزش قائل بود وقتی میدونست از پشم متنفرم پشمامو به خاطرم میزد وقتی کار به این سادگیو نکرد چه انتظاری میشه بعدن ازش داشت…
پایان

نوشته: samurai


👍 0
👎 0
43012 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

347313
2012-12-09 09:41:09 +0330 +0330
NA

با توجه به چند خط اول (سیگار و داریوش و فلان بهمان) فهمیدم فردی به غایت بی جنبه و تازه به دوران رسیده ای. پس با معادله ای دو مجهولی که جواب های آن به قرار زیرند پی به هویت اجلاق شده ی شما بردم و اما جواب ها:

1بچه ای 15-10ساله هستی که در شهری بزرگ روزگار میگذرانی.

2جوانکی 20-25ساله هستی که در شهری کوچک همی زیستی.
<<توماس ادیسون>>
به ترجمه ی محمد تقی بهار.

0 ❤️

347314
2012-12-09 11:47:28 +0330 +0330
NA

قابل قبول بود
ولی اگه راحت بهش میگفتی نمیتونم بخورم بهتر بود که کس خل

0 ❤️

347315
2012-12-09 15:33:02 +0330 +0330
NA

سگ بزنه به اون بنای یادبود،اینجوری تو فاز ایرانی دیگه
اه خاک تو سرت الاغ

0 ❤️

347316
2012-12-09 19:09:32 +0330 +0330
NA

بیچاره کوروش که تو طرفدارشی!

به قول خودت دروغ هم ننوشتی ولی کس خواهر دروغ گو

0 ❤️

557826
2016-09-25 10:22:11 +0330 +0330
NA

ک س ننه دروغگو اینایی که اولش نوشتی برای ایران صدسال بعده جیگر در ضمن همچی سیر بودی که ولش کردی رفتی تویی که اولین کی لیسیت بوده

0 ❤️