اولین کون دادن در ۱۳ سالگی (۲)

1397/05/13

سلام این داستان یه جورایی ادامه اون داستان کون دادنم تو سیزده سالگیه من میخوام ی ماجرای دیگم با علیو بگم 4 سال پیش هنوز سیزده سالم بود حدودا هفت هشت باری بود که به علی جونم کون داده بودم توی چوب بری. و منم عاشقش شده بودم کونم میخارید واسه کیرش و اون آبش که تو کونم خالی میشد و میرفتم دستشویی خالیش میکردم. کیرش رویایی بود از کیرش سیر نمیشدم قدیماش با خیار خاطره ها داشتم اما از اون زمان که علی جون منو گاییده بود فقط کیر علی منو راضی میکرد بگذریم. گذشت تا یک روز توی چوب بری بودیم علی هم طبق عادت تا صاحبکار میرفت دستشویی یا جایی میومد و کونمو میمالیدو سینه هامم دست میزد. علی اونروز خیلی حشری بود. چهار روز بود کیر نازشو تو کونم نکرده بود و کلی آب داشت. نزدیکای 2 بود و مثل همیشه صاحبکار رفت دنبال ناهار اما ایندفعه گفتش که زنم به اندازه ناهار درست نکرده و به ما پول داد تا خودمون ناهارو تو رستوران اون نزدیکا بخوریم. تو کون علی و من عروسی بود من دوباره میتونستم کیر علی رو لای درز خوشگلم و توی کونم حس کنم
صاحبکارم رفت علی بی مقدمه خودشو چسبوند به من کیر شق شدشو لا کونم حس میکردم که داغ بود منو آورد سمت میز اره زانو زدم و کیرشو در آوردو زد رو لبام کیرو گرفتم و کردم تو دهنم. جوری ساک میزدم که علی ناله میکرد
بعد با ناز گفتم علی نمیکنی؟ منو بلند کرد و گفت کجا بهتره و منم گفتم رو میز رفتم رو میز یه پهلو خوابیدم پزیشن مورد علاقم بود چون تمام کیر علی میرفت تو کونم. علی یک تف زد در کونمو گذاشت داخل تا نصف تو کرد و بعد تا ته شروع کرد تلمبه زدن لذتی بود که نمیتونم بگم انگار کیرش میخورد تو ته کونم تلمبه زد و زد تا گفت پزیشنو عوض کنیم منم روی میز کامل به پشت خوابیدم و حالت فرغونی گرفتم چشمام توی
چشمای علی جون بود و کونمم با کیرش به فیض میرسید
تند تر کرد میدونستم آبش داره میاد پس شروع کردم به زدن حرفای سکسی که علی جون تند تر یا جووون علی بکن.
تا اینکه بهم چسبید و شل شد آب داغشو تو کونم حس کردم
وخودمونو شستیمو من دوباره برا علی ساک زدم و آبشو آوردم اما اونموقع آبشو نمیخوردم. وفقط ساکیدنو دوس داشتم. اما بعد یک سال آبشو میخوردم خلاصه رفتیم ناهارم خوردیمو بعد صاحبکارم اومدو ادامه کار و تموم
اینم از یه داستان دیگم با علی
اگه بخوایین داستان خوردن اتفاقیه آب علیم براتون میفرستم
نوشته: حبیب


👍 7
👎 8
15788 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

707939
2018-08-05 06:58:57 +0430 +0430

تأسف،تأسف
امروز فقط چرت .
خاک تو سرت حبیت.
خواستی کون بدی یه کاندوم بچپون تو کونت.
تیر چراغ برقهای اصفهان تو کونت اگه دوباره بیایی.

2 ❤️

708266
2018-08-06 15:31:53 +0430 +0430

سلام كوني
چيطوري كوني

0 ❤️

708466
2018-08-07 05:06:41 +0430 +0430

با این کسشرای بی سر و ته تون ریدین به سبک گی

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها