اولین کون دادن شیرین

1392/03/06

سلام من شیرین هستم. هیجده سالمه و میخوام اولین باری که کون دادمو براتون تعریف کنم.
یه مدتی بود که با یه پسری دوست شده بودم به اسم علی. علی یه پسر قد بلند و ورزشکار بود. هیکلش نسبت به من خیلی بزرگ بود و هرکس که مارو باهم میدید از این نا هماهنگی خندش میگرفت. بعد از مدتی که باهاش بیرون رفتم یه روز توی ماشینش ازم خواست که باهاش برم ویلاشون. من اولش مقاومت کردم اما اون خیلی اصرار کرد. بعد از کلی اصرار منم همراش رفتم.
به محض اینکه وارد ویلاشون شدم از پشت بغلم کرد و شروع کرد به خوردن گوش و گردنم. میتونستم ورم کیرشو لای کونم حس کنم. من اونروز یه جوراب مشکی بلند و یه مانتو نخی نازک تنم بود. معمولا شورت نمیپوشم اما وقتی بیرون میرم شورت پام میکنم و یه جوراب بلند شبیه ساپورت. علی منو محکم چسبوند به دیوار و ازپشت کیرشو لای کونم فشار میداد. چون شلوار نداشتم و مانتوم هم نازک بود کاملا کیرشو روی تنم حس مبکردم. حرکات دست علی روی سینم تندتر میشد و تقریبا میتونم بگم که کمی وحشیانه کار میکرد. نفس نفس میزد و دستاش میلرزید. خودم خیلی آدم حشری هستم ولی از اینجور حرکتای تند و خشن خوشم نمیاد اما چون توی عمل انجام شده قرار گرفتم سعی کردم لذت ببرم. برای همین منم کونم به سمت عقب دادم تا بیشتر به کیرش بچسبه. علی توی همون حالت دکمه های لباسمو باز کرد و مانتومو در آورد. زیر مانتوم چیزی نداشتم فقط سوتین تنم بود علی هم خیلی سریع شلوارو پیرهنشو در آورد و دوباره محکم خودشو چسبوند بهم. اینبار کاملا کیرشو روی کونم حس میکردم. دست علی رفت سمت کونم فکر کردم میخواد با کونم بازی کنه اما اون انگشتشو فرو کرد توی کونم. دردم اومد. کونمو جمع کردم و دستمو گذاشتم روی دستش. کیرش بدجور بلند شده بود. کلفت هم بود. مسلما نمیتونستم برای اولین بار به اون کون بدم اون هم توی این پوزیشن.دستشو برد سمت کسم و شروع کرد به مالیدن کسم. من بدجور به کسم حساسم دست کسی بره لای کسم سریع داغ میکنم. اونم دستشو گذاشت لای کسم و فرو کرد تو سوراخم. اینو هم بگم که من پرده نداشتم. یعنی وقتی بچه بودم بر اثر یه ضربه پردم پاره شد. ولی تاحالا کس نداده بودم. علی دستشو فرو کرد توی کسم و شروع کرد به مالیدن و ور رفتنم. بدجور داغ شده بودم چشامو بستم و شروع کردم به تخلیه احساساتم. داشتم جیغ میزدم که علی دستشو درآورد و بلندم کرد برد رو تخت. بازم منو رو شکم خوابوند و از پشت افتاد روم. حدس میزدم که کون میخواد چون قبلا هم گفته بود. کاملا زیرش قفل شده بودم.نمیتونستم تکون بخورم. آروم در گوشم گفت: شیرین بدجور میخوامت. و کیرشو محکم تر فشار داد لای کونم. اینو هم بگم که کونم خیلی بزرگه و توپر. سر کیرش رفت لای کونم. فهمیدم میخواد کونمو بکنه. اگه میگفتم نه مطمئنا به زور اینکارو میکرد و شاید بعدا رابطمون بد میشد ولی منم میخواستم که لذت ببرم. یکم خودمو کشیدم بالا تر لای کونم باز شد و کیرش اومد دم سوراخم. علی که دید من دارم همکاری میکنم از روم بلند شد و منو به حالت سگی خوابوند. گفت: شیرین بدجور میخوامت. میخوام مال من باشی میخوام سوراخات مال من باشه. صداش خیلی میلرزید. احساس کردم روی سوراخ کونم سرد شد. داشت کرم میمالید به کونم. کلی کرم مالید. بعد با انگشتش شروع کرد به ور رفتن. انگشتشو میکرد توی سوراخم. بعد از چند لحظه دوتا از انگشتاشو باهم کرد تو سوراخم. دردم اومد. چاره نداشتم باید لذت میبردم. فقط آه و ناله میکردم. خودشو انداخت روم. کیرش رفت لای کونم. با یه دستش سینمو میمالوند با اون یکی دستش کیرشو آروم فرو میکرد تو کونم. به هیچ وجه توی کونم نمیرفت چون هم کیرش کلفت بود و هم سوراخ من تنگ. سر کیرشو گذاشت دم کونم و محکم فشار داد. وقتی کلاهکش رفت توی کونم انگار که یه قسمی از بدنمو بریدند. چشام سیاهی رفت. جیغ کشیدم و خودمو میکشیدم جلو که کیرش در بیاد اما اون منو محکم چسبیده بود و کیرشو بیشتر فشار میداد. بدجور کونم میسوخت. حدس زدم که باید پاره شده باشه چون خیلی میسوخت. نزدیک بود از درد زیاد گریه کنم. علی خودشو انداخت روم و گفت: عزیزم تکون نخور الان دردش کمتر میشه. مدام حرفای عاشقونه زیر گوشم تکرار میکرد. تخمشو روی کسم حس کردم. کل کیرشو کرده بود توی کونم. آهسته یکم کیرشو کشید بیرون و دوباره فرستاد توی کونم. همینطور اینکارو تکرار میکرد. کم کم حرکاتشو تندتر میکرد. دیگه درد منم خوابیده بود. داشتم آه و ناله میکردم. علی هم انگشتاشو کرده بود تو کسم و داشت میمالوند. یهو دیدم حرکاتش تند تر میشه و بدجور داره کسمو میماله. فهمیدم که داره ارضا میشه. کیرشو محکم تو کونم فشار داد و آبشو ریخت تو کونم. وقتی کیرشو کشید بیرون آبش از کونم ریخت بیرون. بدجور کونم گشاد شده بود. دستمو بردم سمت کونم دیدم یکمی خونیه. میسوخت. علی میدونست که من از سکس خشن بدم میاد اومد سمتم روم خوابید و گفت: شیرینم ممنونم ازت فکرش هم نمیکردم که بتونم کونتو بکنم. عشم ممنونم معذرت میخوام که بخاطر من درد کشیدی . علی رو خیلی دوست داشتم. نمیخواستم از دستش بدم. لبمو گذاشتم رو لباش و بوسش کردم و گفتم: عیب نداره عزیزم. داشتیم لبای همو میخوردیم که یه صدایی اومد. پسر نگهبانشون داشت از پنجره نگامون میکرد. علی اونقدر هول بود یادش رفت که پرده هارو بزنه. البته پسره خیلی ترسید و فرار کرد. علی گفت بعدا حالشو میگیره.
منو علی حدودا سه بار بعد از این ماجرا باهم سکس کردیم. که یه بار کسمو هم کرد. اگه وقت شد خاطره اونو هم مینویسم. اما منو علی سه ماه بعد از این ماجرا بخاطر دوبهم زنی یکی از دوستام باهم تموم کردیم. و من دیگه ندیدمش
امیدوارم خوشتون بیاد اگرم خوشتون نیومد دیگه ببخشید.

نوشته: شیرین


👍 3
👎 0
95596 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

382867
2013-05-27 23:20:49 +0430 +0430

و این شد بابی (ببخشید دروازه ای) که 18 چرخ هم میومد توش ملالی نبود…

0 ❤️

382870
2013-05-28 04:38:57 +0430 +0430
NA

یه چیز جالب!تو گفتی که پسره ازت خیلی قدبلند تر بود پس چطور همش میگفتی دارم چیزشو رو باسنم احساس میکنم!!!اگه قدش از تو بلند تر باشه چیزش میوفته رو کمرت نه باسنت پس خواهشا دروغ هم میخواید بگید یکم فکر کنید ؛دروغگو دشمن خداست

0 ❤️

382871
2013-05-28 05:19:48 +0430 +0430
NA

نمیدونم چرا همه با هم میگن دروغه ! آره اکثر داستانا اینجا دروغه ولی قرار نیست همه دروغ بگن! اگه همه دروغ میگن ینی هیچ سکسی تو ایران اتفاق نمیفته !؟ بسه دیگه چرا انقدر به هم حسودی کنیم؟
البته همونطور که گفتم اکثر داستانا اینجا دروغه ولی این به نظرم راست بود
انقدر کامنتا منفیه که من به شخصه اصلا دوس ندارم بنویسم چون میدونم همه میخوان بیان بگن دروغه!!!

0 ❤️

382872
2013-05-28 11:13:25 +0430 +0430
NA

سلام نوش جونت .بچه کجایی

0 ❤️

382873
2013-05-28 11:37:06 +0430 +0430
NA

با حال بود نوش جونت

0 ❤️

382874
2013-05-28 11:38:48 +0430 +0430
NA

با حال بود نوش جونت

0 ❤️

382877
2013-05-28 16:42:07 +0430 +0430

قاطی زیاد داشت اما قسمت سکسش خوب بود
7+5چند میشد؟

1 ❤️

382879
2013-05-28 18:45:51 +0430 +0430
NA

خوب بود شیرین جون بازم کون بده بیا برامون تعریف کن. باشه

0 ❤️

382882
2013-05-29 03:29:44 +0430 +0430
NA

خاك تو سر جندت!حالم رو بهم زدي.(پسر كوني)

0 ❤️

382883
2013-05-29 05:44:00 +0430 +0430
NA

خوب بود با کمی چشم پوشی میشه باورش کرد

0 ❤️

382884
2013-05-29 07:41:08 +0430 +0430
NA

کون دادی با شله زد که شیرین بوده؟ !

0 ❤️

382885
2013-05-29 09:05:43 +0430 +0430
NA

خیلی قشنگ بود شیرین جان

0 ❤️

382886
2013-06-01 01:26:50 +0430 +0430

تخمی بود، دیگه ننویس . . . . . . . . . . .
پسر جان مگه مجبوری که کُس شعر بگی؟ گفتی کونت داشت میسوخت و درد داشتی ولی مجبور بودی لذت ببری؟ آخه چرت و پرت گفتن هم حدی داره. دیگه از این جور اراجیف اینجا نباف. دیگه ننویس. پسر که نباید خودش رو جای دختر قالب کنه!!!. ننویس آقا، کله کیری دیگه ننویس.

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها