اونی که تا دیشب نمیداد امشب داد

1393/02/19

سلام تا حالا چند بار داستان ارسال کردم ولی نمیدونم چرا نمایش داده نشده امیدوار هستم این دفعه بزاره اسم من علیرضا هست ومن 21 سالمه با قد 181 وکمی هم تو پر و به پسرهای 13 تا 18 سال احساس خاصی دارم مخصوصا اگه خوشگل ناز باشه که دیگه هیچ و این خاطر برمیگرده به تابستان پارسال ما یه ماهی میشد که تغییر مکان داده بودیم و یه جای دیگر نقل مکان کردیم وچسبیده به خانه ما خانه کسرا جون بود وجریان و روشن شدن موتور کله من برای کردن کسرا جون از روز سوم در محله جدید و دیدن کسرا توی کوچه با یه شلوارک تنگ و اندامی که با چند نفر دیگه مشغول فوتبال بودند وقتی چشمهای من به پاهای سفید و بدون مو او افتاد بدجور شق کردم.اون روز من میخواستم برم باشگاه و با یکی از دوستام قراربود باهم بریم و وعده کرده بودیم ساعت 5 بعداز ظهر سر خیابون یکم از عشقم کسرا جون بگم
کسرا 16 ساله قد 166 باپوست سفید واندام گی کش وای قربونش برم که الانم بدجور شق کردم کون گرد ناز ومنحنی کشنده داشت و همین طور که بالا و.پایین میپرید لنبرها ولرزش های کونش بیشتر شهوتی ام میکرد من همین طور محو نگاه کردنش شده بودم که گوشیم زنگ خورد دوستم بود گفت من نیم ساعت معطل ایستادم میای یا نه برای من یک ثانیه,گذشته بود همنطور که نگاهم بهش بود از کنارش رد شدم و رفتم هر کار میکردم کسرا جلو صورتم بود تا شب رفتم حمام ویه جق به یادش زدم که خیلی حال داد اون کون نازش با تکون های که تو بازی میخورد وصورت ماهش,که شبیح دخترها بود را توذهنم تصور میکردم وکیرم را میمالوندم تا ابم با فشار تو.چاه فاضلاب تخلیه شد یکم آروم شدم هر چند روز یه بار تو کوچه میدیدمش و چند بار هم باشون فوتبال بازی کردم و باهاش گرم گرفتم و طوری شد که مامانش هم میومد خانمون و با مادرم دوست شدند و رفت آمد پیدا کردیم من وقتی که کسرا را میدیدم شق میکردم بد جور برا همین هم همش شورت های خیلی تنگ می پوشیدم روز به روز بیشتر حشری میشدم وشب ها تو ذهن خودم تجسم میکردم که الان پیشم خوابیده منهم دارم باهاش حال میکنم وبازم با یه جق خودم را آروم میکردم وچند بار هم میخواستم بهش بگم تو منو بکن یا کیرشو بخورم ولی چون خانواده اش یکم مذهبی بودند و خودشم از حرف سکسی سکس بدش میومد کار منو خیلی سخت کرده بود دیگه میومد خانه ما دو تایی می نشستیم با هم psبازی میکردیم ولی تا یکم باهاش شوخی میکردم ودست رو اون رون های نرم و داغش میزاشتم بدش میومد و بلند میشد میرفت معلوم بود خیلی از گی بدش میاد تا اینکه ورق برگشت و شانس بهم رو کرد پدر بزرگ کسرا تومور توسرش بود و پدر مادرش هم برای مداوا قرار شد اونو ببرند تهران برای عمل و مادر کسرا ازما خواست چند روزی که نیستند کسرا پیش ما باشه چون تک فرزند بود کسی هم اینجا نداشتند من تا شنیدم قلبم شروع کرد به تپیدن داشت از جا کنده میشدوای قراره چند شب تو بغل کسرا صبح میکنم خلاصه بعد از ظهر چهارشنبه بود که مادر کسرا زنگ در را زد و سفارشات لازم را به مادرم کرد و خدا حافظی کردند و رفتنداون روز هر کاری کردم تا بهش خوش بگذره و احساس غریبی نکنه ولی نقشه ها تو سرم بودمنم وقتی که 13 سالم بود با پسر همسایه که اسمش داود بود با هم سکس انجام دادیم من راضی نمیشدم ولی داود مخمو زد وهمین که دست شو گذاشت لای پام وشروع کرد به مالوندن خوشم آمدولی تو چند سکس که با هم داشتیم همش اون به من کون دادمنم توسرم بود اینجوری راضیش کنم از داستان خارج نشیم اتاق من یه سویت بود جدا بالای طبقه دوم شب شد شام خوردیم و رفتیم بالا اتاق من نشستیم چند دس بازی کردیم اونشب کسرا یه شلوار ورزشی مشکی سفید پوشیده بود که خیلی تنگ و سکسی بود.که وقتی راه میرفت می‌نشست شلوارش لای کونش گیر میکردومیدیدمنو اینجوری خیلی حشری میکنه انگار خیلی خوشش میومد بهش گفتم یه فیلم بزارم تا سر گرم بشیم خوابمون ببره بهم گفت اگه سکسی نزار ورفت روی تخت خوابید منم فقط چند تا فیلم سکسی توپ آماده کرده بودم مجبورشدم یه آهنگ خارجی کلاسیک گذاشتم داشتم از شق درد میمردم رفتم کنارش خوابیدم احساس عجیبی داشتم ضربان قلبم بالا رفته بود یکم که گذشت کسرا پشتش را کرد به من و خوابید منم چراغ خواب اتاقم را روشن کردم نگاهم به کون گرد کسرا بود که رنگ بنفش چراغ فضا را خیلی با حس کرده بود دیگه نتونستم جلو خودم را بگیرم دستم را یواش گذاشتم روی کونش خیلی نرم و داغ بود وشروع کردم آروم انگشتم را می کشیدم وسط خط کونش حرارت کونش حشرم را بالا میبرد چسبیدم بهش و کیرم را تنظیم کردم و دقیق وسط خط کونش گذاشتم یه تکون خورددلم ریخت گفتم الان بلند میشه داد بی داد میکنه ولی حرکت نکرد فهمیدم بیداره منم یواش شروع کردم به بالا و پایین کسرا هم داشت لذت میبرد و خیلی یواش ناله میکرد جراتم بیشتر شد دستم را بردم به سینه هاش سینه های کوچک وخیلی نرم بودندوچون توی بلوغ بود یکم باد داشت و یواش دستم را آوردم تا پایین همین که دست به کیرش زدم از جا پرید ونشست کیرش شق شده بود حسابی من دیگه تو حال خودم نبودم داشت به من نگاه میکرد بلند شدم یکم نگاهش کردم با نگاه های که بهم می کردیم معلوم بود جفتمون حشری هستیم سریع بدون اینکه حرفی بزنه بغلش کردم و لبمو گذاشتم روز لبای قرمز وباریک وداغش و شروع کردم با ولع خاصی خوردن و با دستم کیرش را می مالوندم و با اون دستم لپ های کون مثل بهشت شوکه دیگه برده من شد و شروع به اه ناله کرد بعد 5 دقیقه از روش بلند شدم لب و صورت وگردنش سفید ش مثل لبو قرمز شده بوداز بس مک زده بودم پیراهنش را درآوردم و شلوارشو یه شرت مایو تنگ پوشیده بود از روشورت شروع کردم کیرشو لیس زدم و شورت شو هم در آوردم وای یه کیر سفید 13 سانتی جلوم بود شروع کردم به خوردن کیر داغش که سرش سرخ سرخ بود و بعد تخم هاش که گرد ناز بودو بعد به حالت داگی کردمش وشروع کردم به بوسیدن وخوردن سوراخ کونش که رنگ قهوای روشن بود و گاز های کوچیک به لپ های کونش صدای ملچ وملوچ من سکوت اتاق را شکسته بود و صدای ناله های کسرا دیونم میکرد معلوم بود داره بشترین و بهترین حالو میکنه 7’8 دقیقه کارم این بود که خودش گفت کونم را بکن علی جون بهش گفتم حالا نوبت تو یکم ساک بزن برام نشست و کیر منو که18 سانتی هست یه براندازی کرد و گذاشت تو دهنش چقدر آب دهنش داغ بودبا اینکه بار اولش بودو دندون هاش به کیرم کشیده میشد بهش گفتم با لب این کار را بکنه ولی قشنگ میخورد حالا صدای اه ناله من بلند شده بودو در همون حالت یه نخ سیگار طمع دار قهوه روشن کردم بینهایت حال داد و همینطور که از سیگار کام میگرفتم
مدام قربون صدقش میرفتم چند دقیقه گذشت بلند شد گفت بسه دیگه منم سیگار را خاموش کردم و همون جوری دوباره یکم لباشو خوردم خوابوندمش لب تخت پاهاشو دادم بالا وانگشتم را خیس کردم و یواش کردم توش یه اخه گفت وخودشو جمع کرد یکم که انگشتم توش موند شروع به حرکت دادم صدای نالش بلند شد دو انگشت کردم و حرکتم را سریع ترکردم داش داد میزد و از دردش میگفت داره لذت میبره بعد یه پشتی گذاشتم زیر کمرش و پاهاشو دادم بالا یکم روغن زیتون ریختم لایکون و سوراخ گشاد شده یکم سر کیرم ریختم ویکم سر کیرم را در سوراخش. بازی دادم کسرا هم چشماشو بسته بود و ناله میکرد یه دفعه نسب کیرم را کردم تو از جا پرید معلوم بود خیلی دردش آمده همینطور خوابیدم روش وشروع کردم به خوردن سینه هاش و مالوندن کیر سفیدش تا درد از یادش رفت سوراخش یکم جا باز کرد کیر من از حرارت داشت می سوخت و بهترین لذت عمرم بود تلبه را شروع مردم صدای لپ لپ تلبه زدن و اه ناله من و کسرا اتاق را گرفته بود یاد اون روز وزدن جق به یاد کسرا والان که دارم باهاش حال میکنم بودم که آبم با فشار تو کونش خالی شد از شدت حرارت کونش و داغی آبم بهم گفت چیکار کردی کونم آتش گرفت دیونه دیونه شدم و همینطور ولو.شدم روی کسرا و شروع به خوردن لب هاش شدم 10 دقیقه همینطور روش بودم تا کیرم خوابید و از بهشتش در آمد کمرم حسابی خالی کرده بود از روش پاشدم کیر کسرا راست وسفت بود هنوز و شروع کردم به خوردن کیر سفید و نازش انگار آبنبات میخوردم و بالپ های کون نرمش ور میرفتم یک دفه یه چیز داغی با فشار وارد دهانم شد بله آب کسرا جون بود. زیاد نبود چون تازه آبش آمده بود یکم شور,شیرین بود یه طم خاص چند تا مک محکم زدم یه دو قطره دیگه آب آمد تو دهنم هردمون خیلی لذت برده بودیم من یه نخ سیگار روشن کردم و دو کام به کسرا دادم در اتاق قفل جفتمون هم لخت تا صبح همدیگر بغل کردیم و خوابیدیم من تا صبح خوابم نبرد و همینطور که دستم گردنش بود قربون صدقش میرفتم و بوسش می کردم و تا اون شب یه همچین سکسی نداشته بودم یکی از بهترین شب های عمرم و صبح با خوردن اون کیر و تخم های گردش بیدارش کردم البته تا سه شب بعدش که پیشم بود به روش های مختلف حال کردیم کسی که از سکس متنفر بود الان خودش پیشنهاد میده اگه دوست دارید بگید تا بنویسم الان هر یه ماه میاد پیشم تا صبح اینجوری از هم خسته نمیشیم نظر یادتون نره فقط فوش ندین این داستان واقعی است.

نوشته:‌ علیرضا


👍 0
👎 1
123306 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

418118
2014-05-09 21:01:22 +0430 +0430
NA

والا من دیدم اسم داستان خنده دار هستش خواستم بخونم دیدم گی هستش.حوصله ندارم بخونم 2 نفر از بی سوراخی گیر دادن به سوراخ همجنسشون.به سوراخ هم بذارید تا اوموراتتون بگذره .
حیف شاش تکاور که اینجا حروم شه :D :D

0 ❤️

418119
2014-05-09 21:50:35 +0430 +0430
NA

حالم به هم خورد.
كثافت بود…

0 ❤️

418121
2014-05-10 06:34:26 +0430 +0430
NA

رجوع شود به نظر شاه بلوط …

0 ❤️

418122
2014-05-10 07:00:43 +0430 +0430
NA

+989339096099
…گی

0 ❤️

418123
2014-05-10 07:20:08 +0430 +0430
NA

از كي يا لز خوشم نمياد. ولي غافلكير شدم اولش كفتم يه نوشته خوب دارم ميخونم. ولي به وسطاش و جاهاي حساسش كه ميرسيدم غلط غلوط زياد ميشد فهميدم با يه ادم جقى مفلوك مجلوق ذهني طرف هستم. . بعد فهميدم اين خاطره بر ميكرده به زمانهاي دورتر .وقتي كه خود نويسنده ما در نقش كسري براي بجه هاى محل ظاهر ميشد :D

0 ❤️

418124
2014-05-11 10:20:32 +0430 +0430
NA

خب…
مبارکه…
اونی که تا دیشب نمیداد امشب داد.
.

لت وپار

0 ❤️

418125
2014-05-11 18:25:06 +0430 +0430
NA

مزخرف بود !!
وسط سکس سیگار ؟؟ چند سالته ؟ اصلا سیگار دیدی تاحالا ؟ خط به خط هم که همراه با جلق زدنت لهجه تخمیتم اوج گرفت و… در نهابت داغی آبت ؟؟؟؟ سوخت ؟؟؟ یکی 2قطره دیگه رو هم تو دهنت حس کردی ؟؟؟
آخه…
حرومزاده :|

0 ❤️

418126
2014-05-12 02:37:41 +0430 +0430
NA

اخه داود به تو بچه 13 سال داده اونی که از تو بزرگتر بود پس حسابی به کسرا حال دادی

0 ❤️

418127
2014-05-12 15:58:01 +0430 +0430
NA

خوندم…

0 ❤️

418128
2014-06-02 06:02:23 +0430 +0430
NA

خاک تو سرت گی بدبخت ! یعنی همین که گفتی (پسرهای 13 تا 18 سال احساس) گفتم کیر ملت تو دهنت :))
نخوندم ! جمع کن خودتو کیری :))

0 ❤️

657575
2017-10-11 17:17:37 +0330 +0330

کونی تخم سگ حرومزاده بچه باز!

حرف خاص دیگه ای ندارم!افتخار اولین دیسلایک هم مال خودمه!خاک بر سر اون بیشرفای اوبی که لایکت کردن!پوفیوز اوبی!

0 ❤️