اکرم، جنده ای که دلمو برده بود

1398/01/08

خاطره ای ک میخوام بگم برای 4.سال پیشه ک من از دانشگاه دراومده بودم رشته ای بود ک علاقه نداشتم ولی بازار کار داشت و به همین امید رفتم این رشته تو یه شهر دگ تقریبا 3 ساعت فاصله داشت با شهرمون.
خلاصه بریم اصل مطلب روز اول دانشگاه بود تو یه کلاس ک نصفش دختر باشه تاحالا نبودم ادمو جو میگیره یجورااییی یه دختر بود جلوتر از همه صورتش عین ماه بود چشای سیاه خوشگلی داشت لاغر بود چادری بود لباش بینهایت زیبا بود من عاشقش شده بودم و غیرتی … باهمه دعوا میکردم اگ راجبش چیزی میگفتن
خلاصه کار کشید ب امار گرفتن ازش که بچه ها گفتن یه سالی ازم بزرگتره و نظرش راجبم زیادم خوب نیس به دوستاش گفته ک من بچم … از خودم بگم تاحالا نشده بود کسی منو ببینه بگه تو زیر 28 سالتی ?? حالا بخاطر یه سال شده بودم بچه تو چشاش به هر حال یکم شهر کوچیک بود و مردم شهر کوچیک هم حرفساز هستن شاید اونم چادری بوده خواسته ابروشه نگه داره و منم خودمو هرجور شده راضی میکردم چشامو عشق بسته بود خودمو هرجوره قانع میکردم یه باری گفتند با فلان پسر ترم بالایی رل زده یه بار میگفتن با اونیکی پسرای دانشکده حرف میزنه منم خیلی عصبی و حرص میخوردم ترم دو بودیم ک نزدیک امتحانات میشد دلمو زدم ب دریا گفتم هرجور شده بهش میگم چقد دوسش دارم خواست قبول میکنه نخواستم ازمن با لیاقت ترشو پیدا نمیتونه بکنه بره ب جهنم ماه رمضون بود بهش جریانو گفتم یکم من من کرد یکم گفت وقت بده فک کنم اخرشم دیدم مسخرم کرده که گفت تازه شکست عشقی خوردم نمیتونم بکسی اعتماد کنم میدونسم داره دکم میکنه یعنی هردختری بگه این حرفارو داره پسرو دک میکنه …
بعد اون بود ک حالم از هردختری خراب شد من که تاحالا لب به سیگار و الکل و گل و … نزده بودم تو خوابگاه فقط مست بودم ترم بعدش خونه گرفتم با رفیقام بساطمون جور بود همش گل و سرمست و سرخوش بودم که دردی ک تو قلبم گذاشته رو فراموش بکنم دوستام میدونستن قضیه رو منو با دخترای دگ اشنا کردن با ترم بالایی که ازم 3 سال بزرگتر بود رل زدم اوردم خونه کردمش تا دل سیر حتی با دوستاش یه بارم اوردم که با بچه ها حال کردیم تا صبحو ولی نتونسم اونو ب چشم جنده نمیدیدم فقط قلبم حسی خاصی نداشت به کسی ولش کردم با ترم پایینی رل زدم تو دانشگاه میمالیدم تو بین کلاس میبردم تو کلاس خالی میدادم ساک بزنه با اونم نتونسم با هم ترمی خودمون رل زدم شاید اون بهترم کنه خونمون میبردم از کون کردم چن باری ولی بازم از دپرسیون درنمیومدم با هرکی بودم 3 هفته نشده تموم میکردم نمیخوام فک کنین خالی میبنده ولی بخدا دخترا منتتونو بکشن که بکنیشون با هرکدومش بودم خودش میخارید … وقتی دیدم با عشق کلا نمی سازم و هنوز دلم با اونه دگ کلا دختر و دختر بازی رو کنار گذاشتم بچه ها جنده میاوردن شریک بودیم تو پولش سیگار میکشیدم همش واسم لذت بیشتر داشت وقتی برام ساک میزدن منم سیگارمو میکشیدم دخترای خوشگل زیادی رو کردم یه سید بود دوستم اون قیافش درحدی بود ک خودمم میخواستم بکنمش همه دخترا رو بلند کرده بود حتی از پیام نور و اونیکی دانشکده ها کلید خونه رو میدادم بهش برامم چنتا کوسی جور کرده بود …
روزگارم میگذشت درد اکرم تو قلبم سنگینی میکرد همش دنبالش بودم تو خواب و بیداری فکرم اون بود ترم 4 بود که خبر رسید نامزد کرده هنوز دردی ک تو قلبم حس کردم یادم نمیره شکستی ک بهم داده بود خیلی عمیق تر بود ناراحت بودم فحشش میدادم لعنتش میکردم اروم تر که شدم پشیمون بودم از خدا خوبی و خوشیشو میخواسم گذشت تابستون و ترم 5 اوایلش بود تحمل دانشگاه رو نداشتم دنبال کارای مهمونی افتادم برگشتم شهر خودم خبر رسید ک با نامزدش دعواش افتاده جدا شده ناراحت شدم واسش میگفتم کاش برگردم تو اینیستاش از این لینکای حرف ناشناس داشت پیام دادم دلم تنگته خیلی دوست دارم میدونم جدا شدی سخته تو برهه سختی هستی دعا میکنم همه چیز ب خیر و صلاحت باشه خوشبخت باشی بهم جواب نوشته بود میدونم تویی ازت خیلی معذرت میخوام ک ناراحتت کردم …
گذشت چن هفته ای تو خونه بوودم …خونه ک جهنم بود ن میتونسم سیگار بکشم ن الکلی بود تحت نظر خانواده چن باری نتونسم ترک کنم سیگاریواشکی میکشیدم ک از بوش متوجه شده بودند حالا یه دروغی سرهم کردم کسی چیزی نگفت ولی از خودم متنفر شدم تصمیم گرفتم ترک کنم بشینم پای درسم و موفقیتمو فک کنم کتابخونه میرفتم واس درس که برام پیام اومد سلام خوبین؟؟
-سلام بله شما؟
یه حسی بهم میگفت اکرمه چون هیچ وقت منو تو صدا نکرده بود همیشه شما میگفت
+منم اکرم مزاحمتون شدم
-خواهشم میکنم بله بفرمایید!
مخصوصا سنگین باهاش حرف میزدم چون حرصم درمیومد ازش
+هیچی تو دانشگا نمیبینمتون خبری نداشتم نگران بودن همه
-اهان اره یهویی شد مهمونی گرفتم شهر خودم شماها روراحت کردم از شر خودم
(نگفته بودم ب کسی که مهمانی گرفتم)

خلاصه بعد چنتا چت چرت و مزخرف گفت کتاب و جزوه هایی که بهم داده بودید مونده دستم نمیخوایید پس بگیرید که اولش گفتم نه بدید هرکی میخواد منم واس اینکه مخشوبزنم هرچی داشتم میدادم بهش خودم ک درس نمیخوندم لاقل بدرد مخ زدن میخورد بعد اصرار قبول کردم شهرتون اومدنی بیام وبگیرم واقعیتش دلم هنوز میخواستش درسته اسم مزخرفی داره اخه این زمونه چطور ب عشقت بگی اکرم فکر ادم یهویی میره صلوات بفرسی ?? … حالا پنهان نماند اینجور نبوده ک فقط واس عشق بخوامش ولی هدفم فقط.سکس نبود همیشه به خوشبختی باهاش فکر میکردم ازلحاظ اندام دختری لاغر و سینه هاشو زیاد نمیشد حدس زد ولی یا 75 بود یا 70 اما یه بار ک یادمه چادرشو بلند میکرد بشینه روصندلی عجببب کونییی داشتتت خلاصه گذشت تو این بین التعطیلی ها رفتم به دوستام سربزنم دوستا قدیمی و دل خوشی باهاشون داشته باشم وقتی رسیدم صب یکم کارای اداره داشتم رفتم دانشگاه البته بعد از احمدینژاد اداره ها بین التعطیلین تعطیل نیستن و همیشه من غصه میخورم چه اسطوره ای بود ایشون از دستش دادین هیف شد به این مملکت?? … نهار شد رفتم پیش دوستام املت زدیم بساط سیگار الکل باز بود به سلامتی همتون و همه رفیقای با مرام 7 پیک عرق زدم پیک 9 ام ک رسیدم تو خودم نبودم نمیتونسم راه برم استفراغم میومد ریدم به حیاط بچه ها ? بقیش یادم نمیاد ولی فیلممو گرفتن دیوثا هنوزم پاک نکردن ولی کلی بهم مالیدن قرمساق ها هنوز کونم سالمه دردی ندارم?? … شب ساعت 3 اینا بود بیدار شدم سردردددد خیلی شدید ژلوفن گرفتم انداختم گوشیمو میگشتم تو یخچال بود پیدا ک کردم 50 تا میس کال بود 20 30 تا از پدر و مادر ک این رفیقای دیوث گوشیو گذاشتن یخجال صداش درنیاد دیر بود یه اس دادم که خوبم گوشیم گم شده بود الان پیدا کردم تو ساک بوده اونام بیدار بودن از نگرانی حرف زدم حالشون خوب شد و قطع کردم بقیه زنگا برای اکرم بود یادم نمیاد من شماره مو داده باشم بهش ولی از یکی گرفته بود زنگ زدم مث کوسخولا هوش از سرم پریده بود ساعت 4 بود دستش درد نکنه اونم جواب داد بهش گفتم شرمنده من امرور کلا یادم رفت قراربود بیام بگیرم کتابا رو کلی گلایه کرد ک دانشگاه 2 ساعت منتظرم بوده عصری و الاف شده خیلی خیلی معذرت خواستم و راضیش کردم یهکافه بریم تلافی بکنم نهارم مهمون منی اولش ک قبول نمیکرد اخرش گفت با یکی از دوستام میام و منم ک نتونسم چیزی بگم قبول کردم خدافظی …
فرداش ک شد فیلممو نشون دادن بچه ها همشونو گاییدم ساعت 13 بود ک زنگ خورد گوشیم اکرم بود میگفت امادم کجا بریم منم یه کافه خوب میشناختم ک مناسب بود از لحاظ مزاحم و مثلا ابروی اون حفظ بشه و ازاین حرفا چون اون دگ یه بیوه حساب میشد بعد عقدش طلاق گرفته از دلیل طلاقشم زیاد خبر نداشتم خلاصه رسیدیم سر قرار تنها بود بهش گفتم دوستت کو گفت ک اون باباش نذاشت نتونس بیاد و خلاصه دستش پربود با کتاب گرفتم ازش کلی تشکر یه پیتزا خوردیم یادمه یه باز که قهر بود تو دانشگاه واسش پیتزا خریده بودم بردم بهش خاطراتو مرورکردیم به چشاش نگا میکردم همش منو مست میکردن از خود بی خود بودم حرفاش واسم مهم نبود فقط لباش ک تکون میخورد دوست داشتم نگاش کنم ارزویی بود که هروز میخواسم بهش برسم بعد تموم شدن حوصلمون سر رفته بود گفتم برنامه خاصی داری یا بیکاری گفت که ن ولی بایدبرگردم با کلی اصرار راضیش کردم یکمم بریم سینما خوشبگذرونیم بهونه های همیشگیش پا برجابود ک شهرکوچیکه همه میشناسنش والا جنده رو هم همه نمیشناسن نمیدونم دخترل چرا هی فک میکنن همه میشناسنشون حالا گفتم تو ماشینسم دودیه چیزی مشخص نمیشه راضی شد دم سینما پیاده کردم رفت بیلیطارو گرفت منم پارک کردم و رفتیم تو سینما باهم نشستیم گرماشو ک حس میکردم شهوتم بالا میزد ولی خودمو کنترل میکردم خیلی وقت بود سکس نداشتم یه جورایی آمپر سکسم زده بود بالا یکم به حرف کشیدمش گفتم حلقت کو مثلااا نمیدونم طلاق گرفته ? گفت چه حلقه ای بره ذلیل بشه راحت شدم از حلقش دستشو گرفتم مقاومت نمیکرد گفتم ولی لایق این انگشتته که یع حلقه داشته باشه به اون بهونه دستاشو لمس میکردم فیلم احساسی بود یکم خودشم ک اکرم خیلی احساسی شرو کرده بود به گریه دستمال دادم پاک کنه اون ارایشاتش پاک شده بود ? ولی تاریک بود سرشو تکیه داد به شونم منم دستمو ناخداگاه انداختم رو شونش دلم واسش محکم و تاپ تاپ میزد انگار صدساله باهاشم مث زنم ارومش میکردم یکم ب خودش اومد گفت ببخشید تو خودم نبودم نذاشتم سرشو کامل ورداره فشارش دادم گفتم اشکال نداره گریه کردن مفیده ناراحتیاتو درمیاره از اون چشای سیاه خوشگلت تو بغل هم بودیم تقریبا با اونیکی دستم دستشو گرفتم روی پاش گذاشتم دستشو برداشت که از کیفش وسایل برداره دستم موند رو پاش منم بی اختیاربودم پاهاشو میمالیدم یکم ک بخودم اومدم دیدم یه 5مینی هست که دارم میمالم اونم دستشو رو دستم گذاشته یکم مالشامو محکم تر و به سمت لای پاش کردم نفساشو میشنیدم که عمیق شده بود اروم اروم به کوسشنزدیک شده بودم تو سینما خیلی ضایعس یکم سرعتت زیاد باشه ازپشت میفهمن ک داری میمالی منم نزدیک کردم به کسش گرمای لای پاش شهوتیم کرده بود شرو کردم لای پاشو میپالیدم درست رو کوسش که نفس عمیق کشید تو گوشم بود دهنش موهام سیخ سیخ میشد تحریکم میکرد اونجوری نفس کشیدناش کوستشو میمالیدم ک دستمو گرفت برد بالا رو سینه هاش گذاشت شق کرده بودم فشار میدادم یا تمام قدرتم دستمو از لای دکمه های مانتو کردم تو از تاپش رد کرد زیر سوتینرسوندم نوکشونو فشار میدادم خودشو چسبونده بودب من پاهاشو بهم فشار میداد براش بازی میدادم خیلی حس خوبی داشت انگار اولین بارم بود اصلا نمیتونسم مقایسه بکنم یکم که بازی دادمش فیلم تموم شد شقه شق بودم اونم خیس بود تکون نمیتونسیم بخوریم چراعا روشن شد بهم نمیتونس نگا کنه دم گوشش حرف زدم ارومش کردم گفتم بین خودمونه نگران نباش بوسش کردم و گفتم دوست دارم خودمونو جمع کردیم سوار ماشین شدیم میخواسم برگردونم خونشون که باباش زنگ زد جواب ک داد گفت ما رفتیم بازار کلید ایناداری و… خلاصه گفت بهم 2 ساعتی هنوز وقت داره منم تو کونم جشن گرفتم ولی مکان جور نبود پیشنهاد دادم خونشون خالیه بریم اونجاک گفتم نهههه همسایه ها هستن کیرم تو همسایه ها که این همه تنگن زنگ زدم سید یه مکلن جور کنه نیم ساعت بود دور میزدیم از نامزدیش پرسیدم بهم گفت خیلی بچه بود هروقت مشکل داشتیم زرتی دست مامانش میذاشت همش دعوا بود خندیدم بهش اخه مادرجنده بمن گفته بود بچم اخرشم با یه بچه نامزد کرده تو فاز حاد شهوتی بودیم دوتامونم ک سید زنگ زد ادرس یه اپارتمان داد واحد 8ام کلیداشم دم ورودی زیر کنتور برق رفتیم خلاصه خونه رو ک باز کردم ناز میکرد جنده نمیامو کسی بفهمه و عاقبتمون چی میشه عصبیم میکرد نیکوتین بدنمم کم شده بود البته سیگار هنوز ترک نکرده بودم .
بازور کشوندمش تو خونه گفتم صدا درنیار ک میان میگیرنت ابروی تو میره کسی ب پسر نمیگه خاک تو سرت …
از دستم ناراحت بود قهر کروه بود یه گوشه رفتم پیشش گفتم ببخشید حس کردم دوباره از دستت میدم عصبی شدم دلشو بدست اوردم چشاشو بوس کردم فداش بشم دورش گشتم بغلش کردم چادرشو دراوردم لباشو میمکیدم لب بالاییش سفت تو دهنم بود زبونمو میکردم دهنش و زبونشو بازی میدادم یکم ک دیدم شل شده روسری شو دراوردم رفتم رو گردنش میک زدم محکم لامصب پوستش خیلی حساس بود همون اوا قرمز شد گوشش لیس میزدم زبون میزدم تو گوشش پشت گوششو لیس زدم دیگ دیونم شده بود بلوزمو میکشید بالا که دربیاره کمکش کردم و خودم مانتوشو باز کردم دراوردم تاپ ابی داشت خیلی بهش میومد همش قربون صدقش میرفتم بهم نگا میکرد وقتی داشتم لختش میکردم تاپشو کشیدم بالا سوتین اسفنجیشو باز کردم دراوردم سینه هاش تو دستام بود بوی خاص تنش منو مست میکرد بو میکشیدم بدنشو موهاشو از لباش یه بوس گرفتم رفتم میک زدم نوک سینه هاشو سفت سفت کردم تو دهنم با لبام محکم فشار میدادم و با دستم اونیکی سینشو اماده میکردم زبونمو رو نوکش فشار میدادم و هم بازی نوکشون کرده بودم هردو سینه شو چسبونده بودم بهم که لیس میزدم لاشونو لیس میکشیدم میرفتم پایین تر رو ناف رسیدم حسابی میخوردم نافشو زبونمو توش میزدم مشغول نافش بودم ک شلوار و شورتشو باهم کشیدم پایین سرمو بلند کردم تا همشو دربیارم اکرم جلوم لخته لخت بود خییلی خیذی خوشگلتر از اون چیزی ک فکرشو میکردم رفتم سر انگشتای پاش لیس میزدم انگشتاشو تو زانو و روناشو میک میزدم رسیدم دم کوسش پاهاشو خوب باز کردم انصافی تاحالا اینجور کوس اب افتاده و خوشگل ندیده بودم بوش خیلی شدت داشت از بوی کوس همیشه نفرت داشتم زننده هستن مال اکرمم زننده بود ولی دیونه شده بودم واسم بهترین بو بود یکم کنارهای کوسشو بوس کردم اب سرازیر بود التماسم کرد که بخورم کوسشو یکم لاشو از اطراف کشیدم باز بشه هنوز صورتی مونده بود کوسش نزدیک چوچولش شدم اروم زبونمو زدم چوچولش برامده نبود ولی کوس تمییزی داشت خوبم رسیده بود بهش کار اپیلاسیون بود یکم که زبونمو حس کرد صداش رفت بالا یه اهیی میکشید که دگ من همون ادم قبلی نبودم چسبیده بودم ب کوسش ول نمیکردم همچین میخوردم. صدای اب میومد فقط تند تند لیس میزدمو و میمکیدم چشاشو بسته بود پاهاشو به سرم فشار میداد لای پاهاش موتده بودم و با ولع بیشتر میخوردمش موهامو چنگ مینداخت و سرمو فشار میداد صداش واس چن لحظه قطع شد شرو که کرد به نفس کشیدن بدنش لرزید ارضا شده بود ول کردم اروم بشه…
بلند شدم کم کم ب خودش اومد دستشو انداخت رو کیرم دراوردم شلوارمو دادم دستش یکم که جق میزد برام دهنشو اورد شرو کرد ب ساک زدن گرمای دهنش رو کیرم زبونش ک با کیرم بازی میکرد خیلی زود تحریکم کرد ابمو خیلی زود اورد نذاشت دربیارم تو دهنش ریختم ولی ته گلوش ریخته بودم شرو کرد ب سرفه کردن و خفه شدن یکم ک ابمو خارج تف کرد بیرون درست شد ارضا شده بود خسته و بیحال بودم منو دراز کرد اومد سمت کیرمو دوباره شرو کرد ب ساک زدن نه کاندومی داشتم نه ترامادولی نه تاخیری کون لق سید که نگفته بود از همون اولش تو کابینت ها تاخیری هست برام ساک میزد کیرمو شق کرده بود یواش یواش افسردگی داشتم میگرفتم ک چرا باید مث جندها بکنمش ب خودم سرزنش بود ک هی میزدم ناراحت بودم یجوری نمیحواستم اینجوری میخواسم زنم بود اکرم برای من بود اکرم مشغول خوردن بود ک من مقاومت کردم فک کرد ک یعنی بسه نوبت کردنه ول کرد چارپا شد هنوزم اون حالتش یادمه کوس کوونش قمبل شده بود خیلی تحریکم میکرد از اون پست کوسش یه زیبایی دگ داشت بلند شدم شهوت زیاد بود و دیگ چیزی فکرم نبود
خودمو چسبوندم از پشت بهش هی ایی اییی میکرد لای پاهاش گذاشتم لاپایی میزدم بهش شهوتی بود بهم بگفت منو بکن تف کردم سوراخ کونش کیرمو گذاشتم دم سوراخ هول دادم اخخخ و اوخخخ میکرد ولی من کون زیاد کردم تنگ نبود اصلا راحت میرفت جنده تو نامزدی همش از کون داده یه چنتا تلمبه زدم کوسشو میمالید کیرمو دراوردم زیاد نمیتونسم بکنم ابم میخواست فوران بکنه دراز کشید ب پشت پاهاشو داد بالا نزدیکش شدم کیرمو گرفت دستش میمالید ب کوسش یکم گوهی شده بود با دسمال پاک کردم کیرمو با اب کوسش خیس کرد باز دم سوراخ کوسش گذاشت گفت بکننن توو گفتم جنده سوراخ اشتباهی گذاشتی ک اونم گفت احمق بازه جلو کردم تو کوسش خیلییی داغ حیلی هم تنگ اولین بارش نبود ولی حتما کم داده از جلو هر بار محکم تر از بار قبل تو کوسش میزدم نفساش درنمیومد مث جندهای قبلی میکردمش خیلی تنگ بود راحت تر با کیرم ارضا میکردم کیرم زیاد بزرگ نیس نزدیک 18 سانت میشه کلفتم هست خوب داشتم جرش میدادم سریع ارضا شد اونم ول کن نبودم از بس تند تند تلمبه میزدم بار سومم اومد پشتسرش خیلی راحت تر ارضا شده بود دیگ بیحال بود روش دراز کشیدم تو اون پوزیشن یکم خواستم تلمبه بزنم ن ته کیرم خیلی داغ شد ابم اومد ریختم تو کوسش محکم بغلش کردم سرمو کردم لای ممه هاش چادرشو کشید رو دوتامون تازه سردی خونه مشخص شده بود سرمو لای گردنش کردم و چشامو بسته بودم اکرم داشت جرف میزد گوش نمیکردم ولی همش نگران بود بلند شدم از روش پاشیدم دسشویی خودمونو تمییز ک کردیم پوشیدم دراومدیم از خونه سوار شدیم تا راه خونش فقط زر میزد ولی من ته لبام خنده داشت خوشحال بودم .
رسیدیم ک در خونشون بهم گفت توروخدا بین خودمون بمونه خیالشو راحت کردم تا ساعت 2 شب بیرون دور میزدم بعد اون ک رفت شرو کرده بودم ب گریه ریدم ب این زندگی گوه تو این زندگی تخمی اکرم عشق من بود الان جنده من شده فشش میدادم زنیکه جنده بیوه شده جلوش باز شده دگ لازم نیس از پشت خدمات بده … ساعت 5 زدم تو جاده و برگشتم شهرمون صبحش اکرم هی زنگ میزد بی خواب بودم تو شهرمون پیش دوستم رفتم چن شیشه عرق اورد پیک 5 6 بودم باز زنگ زد برداشتم تو خودم نبودم
گفت
+کجایی از دیشب زنگ میزنم نگرانتم

  • برگشتم مگ از تو باید اجازه میگرفتم؟
  • اسممو گفت و بهم گفت دیونه مم بدون تو میمیرم
  • اینو الان نباید بهم میگفتی دقیقا دوسال پیشش میگفتی و قطع کردم روش

چن بار بهم زنگ زد سرم درد میکرد ب شدت پیک 7 ام بود جواب دادم گفتم اخه جنده تو رو دیگ کی میگیره همون اول گوه خوردی رفتی از کون دادی ب مردم بجاش ب من میدادی الان دنبالم نبودی ک مخمو بزنی بگیرمت نذاشتم حرفشو بگه و قطع کردم…
صبحش ک بخودم اومدم حرفام یادم اومد اه لامصب ریدم تو عرق ابجو بود کاش اونارو میخوردیم برداشتم زنگ بزنم اکرم معذرت بخوام ازش وقتی شماره گرفتم گفت این شماره در شبکه موجود نمیباشد کاش زنگ نمیزدم بهش اون صدا یه غمی بهم داد ک هنوزم افسردم اینیستاشو پیدا نکردم تلگرام و واتس اپ دلت کرده بود یه ایمیل داشت که اونم خودم واسش درست کرده بودم ب اونم پیام دادم ولی میدونم ندیده از تکنولوژی و اینترنت چیزی بلد نبود همیشه من واسش درست میکردم.
چن ماهی گذشت افسردگی داشتم ب خودکشی فک میکردم یکم ب خودم اومدم دانشگاهی ک الان باید تموم میشدم رو 10 ترمه شدم ? ازش بیخبر نیسم ولی دگ هیچوقت ندیدمش عصبیم ک میکنه همش میگم الان ب کی داره میده ولی همیشه پشیمون میشم امیدوارم با یکی ک لیاقتشو داره باشه سر این پسرای مایه دار کوسخول نره مخ بزنه بدبختشون بکنه…

.
.
.
.

.

.
.
خاطرمو درمیونتون نذاشتم ک مادرجنده هارو پیدا کنم فحش بدن همش بلاهایی که سرم اومده سکسای دیگمو و ب گا رفتنامو نمیگم … یدونه خواستم بهتون عبرتی داده باشم که هیچ وقت عاشق نشید به هیچ عنوان روزتون خوش

نوشته: Xxxxxx


👍 4
👎 20
48801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

757002
2019-03-28 21:47:52 +0430 +0430
NA

منظورت از اینکه از دانشگاه دراومده بودی دقیقا چیه؟
1- دانشگاه قبول شده بودی
2-از دانشگاه خارج شده بودی
گوساله تو که سواد درست و درمونی نداری مگه مجبوری داستان بنویسی

3 ❤️

757011
2019-03-28 22:08:21 +0430 +0430

رل میزدی.شاشیدم تو رلت‌‌‌‌‌.دیگه رل نزن.

2 ❤️

757018
2019-03-28 22:20:08 +0430 +0430

جنده دلت رو برد؟!
آخ برا تو
حداقل نمیتونستی یه اسم قشنگتری انتخاب کنی؟ اکرم!

1 ❤️

757025
2019-03-28 22:39:05 +0430 +0430

لطفا یه نفر بهم پنجاه تومن کمک کنه ترو خدا ، حاظرم به خاطرش یه ماه سکس چت کنم منه بدبخت،یه نفر نیومد بگه کمکت میکنم همه فقط سکس میخوان از آدم ، بخدا اگه کمکم کنین شر یه نفر ازم کم شه از این سایت میکشم بیرون و فقط با همون یه نفر چت میکنم

1 ❤️

757026
2019-03-28 22:41:41 +0430 +0430

داستان رو نتونستم بخونم تا اونجا که با ترم بالایی و پایینی رل زدیو خوندم نمیدونم چطوره که مردم شهر کوچیک حرف سازن ولی دوست دخترتو راحت میوردی میکردی با دوستاش اوردی با دوستات حال کردین با یکی دیگه رل زدی تو کلاس دادی برات ساک زده واقعا دانشگاه رو از نزدیک دیدی؟

2 ❤️

757029
2019-03-28 22:50:15 +0430 +0430

كيرم دولا پهنا تو روده هات با اين داستان نوشتنت آخه گوزو مگه مجبورت كردن بنويسى!؟

2 ❤️

757030
2019-03-28 23:27:36 +0430 +0430

خاک تو سرت ک فقد از الکل و سیگار حرف میزنی.اخرم ک نفهمیدم اکرم جندست یا عشقته

1 ❤️

757033
2019-03-28 23:43:38 +0430 +0430

کیرم تو این اعتماد به نفست
من نمیدونم تو خودت چی دیدی که اینقدر از خودت تعریف میکنی
اخه کونی داستان نوشتی یا نشستی پیک های مشروب خوردن رو حساب کردی؟؟؟؟
انتر مهمان گرفتن کلا یه ترم هست
اونی که تو میگی اسمش انتقالی هست که به این راحتی ها که میگی نیست
کلا کس شعر بود

1 ❤️

757035
2019-03-29 00:31:53 +0430 +0430

فقط اینو بگو چجوری از پیک هفتم یهور رفتی پیک نهم ؟؟ کیرم تو اون مغزت .

1 ❤️

757041
2019-03-29 03:25:12 +0430 +0430

تو خودت از همه جنده تر بودی کصافت.بعد شهر کوچیک که مردمش اینقدر راخت حرف در میارن چشور یه بار بهت شک نکردن دختر می بردی؟اینجا چهار تا دانشجوی دختر پسر با هم رفته بودن چیپس و ماست مو سیر خریده بودن فروشنده آمارشونو داده بود پلیس صبح همگی بازداشتگاه بودند.بعد تو…

1 ❤️

757057
2019-03-29 06:24:32 +0430 +0430

دانشگاه میری و انقد بیسوادی شاشیدم تو سردر دانشگاهی که کسخل هایی مثل تو رو راه میده و تربیت میکنه لاشی گمشو بیرون از سایت

1 ❤️

757070
2019-03-29 07:32:08 +0430 +0430
NA

منم یع پارت اینجوری شدم طرف جنده بود شانس اوردم جور نشد …

0 ❤️

757078
2019-03-29 08:03:46 +0430 +0430

عجباا??

1 ❤️

757083
2019-03-29 08:34:09 +0430 +0430

توکه از پیک ۷ گوز میشی نخور .توصیه میکنم عرق نعناع یا بیدمش بخور . مگه مجبوری

1 ❤️

757102
2019-03-29 10:41:42 +0430 +0430

بله،باز هم حماسه سازی یک اوبی اصل،پیک ۷ و زدی بعد شد ۹؟ شرط میبندم تو دلستر مالتم نخوردی،بعدش خودت بشین بخون بینم چی نوشتی ریده ای بدرد نخور،و در اخر کفی سه بعدی سانا تو کونت عن اقا

1 ❤️

757104
2019-03-29 10:48:19 +0430 +0430

کسکشایی مثه توه ننه‌جنده هستن که هیچ گهی نمیتونن بخورن میان اینجا زر مفت میزنن که کردم و کردم و کردم، ضمنا تو خودت مزه عرقی پشم کون،

1 ❤️

757107
2019-03-29 11:06:29 +0430 +0430

ننویس کوسکش ننویس حالم به هم خورد از این بی سوادی نمیتونی ننویس کونکش عقده ای

1 ❤️

757122
2019-03-29 13:33:22 +0430 +0430
NA

چه گوهی خوردی تو بابا اه . گوه نخور

1 ❤️

757133
2019-03-29 15:08:38 +0430 +0430

کوس کش چند شیشه عرق آورد 5 تا پیک زدی تابه حال عرق از نزدیک دیدی کوس کش تو پنج تا چیز هیچوقت ادعا نداشته باش عرق وزن و بنگ وموتور و دعوا انگار تو دوتاش خیلی ادعا داری کونت پارس

1 ❤️

757162
2019-03-29 20:03:49 +0430 +0430

یاران چه غریبانه رفتند از این خانه…دلم برای اکرم سوخت…خخخخخخ…ننویس باشه فقط تمرکز کن شاید یکی از معدود افرادی باشی پا به کره ماه میذاره…

0 ❤️

757183
2019-03-29 21:52:27 +0430 +0430
NA

خاک تو سرت با این کس شعرت

1 ❤️

757283
2019-03-30 07:57:01 +0430 +0430

آغا، من نفحمیدم چتوری دانشگاح درص خوندی که ثواد نداری
درمورد فازت نمیدونم اما میدونم جق کیری زدی،فیوز خایه سوزوند. آفدامات مغزتم بگا رفته
از جنس کیری ساختنت واسه همین کلا بگا رفتی

0 ❤️

757308
2019-03-30 10:56:24 +0430 +0430

خيلي كسشعر بود، ريدم تو ادمين كه داستان قشنگ منو نزاشت اي كسشعرا رو گذاشت

0 ❤️

757309
2019-03-30 11:19:37 +0430 +0430
NA

هیزم بابام تو دهنت. آخه جنده پولی هم به تو نمیده. فکر کنم تصمیم کبری رو که خوندی ترک تحصیل کردی. فراش مدرسه که اسم دخترش اکرم بوده کونت رو شکاف داده.

0 ❤️

757332
2019-03-30 14:32:11 +0430 +0430

خوب شما اگه میخواستین برای درس عبرت داستان بنویسین حداقل یه کم با املا و نگارش درست تر مینوشتین.
بعدم خوب تو مستی مگه مجبور بودین عقده هاتونو سرش خالی کنین.شما که ازش لذت برده بودین دیگه فحش دادنتون چی بود.اگه واقعا عاشقش بودین به حق انتخابش احترام میذاشتین.
چقدر ضد و نقیض حرف زدین.
اول داستان که کلی تریپ مهربونی برداشتین که براش آرزوی خوشبختی کردم ،بعد وقتی طلاق گرفت انگار دلتون خنک شده بود و میخواستین ازش انتقام بگیرین.
اکرم درست گفته بود که بچه این.چون خودتونم تکلیفتون با احساسات خودتون معلوم نیست.
ضمنا یقول خودتون شهر دانشگاهتون کوچیک بوده.اکرم نمرده بوده که خدای نکرده. تلفنشو گم کرده بودین ولی از طریق دانشگاه که میتونستین پیداش کنین.
آدرس خونه پدر و مادرشم که داشتین.

0 ❤️

757452
2019-03-30 21:58:00 +0430 +0430
NA

دلم یه کس کون باهم میخواد شیرازی 09178128842

0 ❤️

757591
2019-03-31 13:36:29 +0430 +0430
NA

کصکش کسی ک یکیو دوس داره این کصکلک بازیارو در نمیاره

0 ❤️

759036
2019-04-06 15:42:40 +0430 +0430

جنده دختریه که با شوهرش بوده بعد طلاق گرفته؟ یا جنده دختریه که به خاطر عشق و به دست اوردن دل تو بهت داده؟
جنده تویی فقط تو. مغزت و کیرت جندست. خودت قبلا ده هزار نفرو کرده بودی . هیچ دختر خوبیم زن مرد لاشی نمیشه. به خاطر این نامردی که کردی زنی که میگیری مطمئن باش الکسیس تگزاس بوده و برات همه جاشو دوخته. هرری

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها