داستان ها برای خواندن ولذت بردن هستند ، شاید خاطره نباشند اما کم و بیش از خاطرات شکل می گیرند . مهم اینه که شما لذت ببرید!
ایمان هستم ، 26 سالمه ، من چند باری با دوست عموم که تابستون ها پیشش کار می کردم ، سکس داشتم . ولی بعدش هیچوقت نتونستم به کسی اعتماد کنم . همیشه حواسم به مردهای سن بالایی بود که می دیدم ، دلم می خواست ای کاش کسی بود که باهم سکس می کردیم . یکی از این مردها آقا اردشیر بود که حدود چند ماهی بود توی طبقه ما همسایه مون شده بود . یه مرد حدود 50 ساله ، هیکلی و خیلی چهره جدی ای داشت ، موها و ریش پرفسوری اش جوگندمی بود .کارش مربوط به معماری می شد و همیشه توی خونه اش بود چون مالک هم بود کلید پشت بوم رو داده بودن بهش ، خونه ما سمت امیرآباده ، یه مجتمع تقریبا خلوت ، اولین باری که توی پارکینگ دیدمش خیلی توجه ام جلب شد . البته اونقدر جدی بود که فقط در تصورات من شاید امکان داشت که منو بکنه . همیشه در حد سلام و علیک ارتباط داشتیم .
اونقدر تنها بودم که شاید احمقانه شروع کردم به تلاش که باهاش ارتباط بگیرم و توجه اش رو جلب کنم .خلاصه بعد از کلی برنامه ریزی و فهمیدن زمانهای رفت و آمد آقا اردشیر سعی می کردم باهاش توی آسانسور باشم و با نگاه کردن به لای پاش توجه اش رو جلب کنم . یه جورایی اون هم داشت اوکی می شد . یه چند بار که خونه خالی بود ، یه شلوارک و تیشرت تنگ می پوشیدم و به بهانه دیش ماهواره و کولر و … کلید پشت بوم و یا گرفتن مثلا چسب برق یا ابزار می رفتم دم درش و همیشه هم جوری حرف می زدم که متوجه بشه خونه امون کسی نیست . هیکلم کمی تپل بود و پاهام که شیو می کردم خب جلب توجه می کرد . خلاصه در این سعی و تلاش ها و نگاههای اون و لبخندی به لبش بالاخره یک روز که رفتم ازش کلید پشت بوم رو بگیرم ، گفت بیا تو بشین تا پیدا کنم . منم با یه تعارف الکی رفتم داخل . خلاصه اون روز کم کم صحبت کردیم و با حرف زدن از تیپی که زده بودم و رفتارم شروع شد و نشست کنارم و آروم آروم با پاهام و بدنم بازی کرد و سرش رو آروم آورد کنار گوشم و گفت : دوست داری کسی بغلت کنه و داغ بشی ؟ دستش رو روی کونم کشید و گفت : این چطور ؟ دستم رو روی کیرش گذاشتم و آروم می مالیدم . اونروز به دلایلی نشد و صرفا بابت آشنایی باز شد و شماره ای که برای ارتباط های اینجوری داشتم رو دادم بهش و با هم کمی چت کردیم و عکس بدن و کونم رو براش می فرستادم و اون هم عکس کیرش رو می فرستاد. نمی دونم شاید بی تجربه بود و اولین بارش بود که با پسر باشه و شاید چیز دیگه ای . چون فقط سکس چت بود و عکس و هیچوقت درباره سکس واقعی حرفی نمی زد . تا اینکه بعد از حدود یک هفته ، قرار شد سه شنبه ، قبل ظهر برم پیش اش .روز قبل اش رفتم حموم و شیو کردم که خیلی تمیز باشم .صبح رفتم سرویس و خودم رو آماده کردم و به بهانه دانشگاه از خونه اومدم بیرون و توی راه پله بهش زنگ زدم و گفتم در رو باز کنه و سریع رفتم داخل .
استرس داشتم که کسی از همسایه ها یا خانواده نبینه . آقا اردشیر وسایل ام رو از دستم گرفت و راهنمایی ام کرد برم داخل . کمی نشستم روی مبل و یه لیوان آب خوردم .آقا اردشیر رو بروم نشسته بود . فهمید که کمی هول کردم . یه کم آروم که شدم . اومد کنارم نشست و همونجوری که داشت منو می مالید ، گفت : خوبی ؟ چرا هول کردی ؟ گفتم : ترسیدم کسی ببینه . با لبخند موزیانه گفت : خب ببینه . اومدی پیش من که حال کنیم دیگه . یه کم که باهام ور رفت و زمان گذشت . گفت : پاشو اماده شو که شروع کنیم . گفتم : تمیز کردم . خندید و دستم رو گرفت و بلندم کرد و گفت پس معطل نکن ایمان جون . جلوش ایستاده بودم ، دکمه های پیرهنم رو بازکردم و اون هم کمربند شلوارم رو باز کرد و شلوارم رو در آورد و منو برگردوند . حالا لخت بودم و فقط شورت پام بود . دستای بزرگ آقا اردشیر روی کمر و کونم و رونهام می چرخید . شورتم رو در آورد و شروع کرد به مالیدن کونم و فشار دادن لپ های کونم . آروم زد به کونم و گفت : عجب تپله این کون و کمی مالید و آروم مثل گاز گرفتن ، کمی لپای کونم رو می خورد و گاز می گرفت و کمرم رو می بوسید . منو جلو پاش نشوند و خودش پیرهن اش رو در اورد و بدن هیکلی و پر از مو اش برای من دیونه کننده بود . از روی شلوارک کمی کیرش رو مالیدم و بعد بند شلوارک رو باز کردم و کشیدم پایین . یه شورت مشکی تنش بود و دوست داشتم از روی شروت نرم اش کیرش رو که کمی بلند شده بود رو لمس کنم . حس باهالی داشت . دستش رو گذاشت پشت سرم و به سمت کیرش جلو آورد . شورتش رو در آوردم و کیرش که نیمه شق بود حالا جلوم بود . بدون معطلی اول کمی لیس زدم و بعد شروع به ساک زدن و خوردن کیرش کردم . هر وقت که کیرش رو از توی دهنم در می آوردم با یه دست کیرش رو می گرفت و با یه دست سرم و کیرش رو به صورتم می مالید و چند تا ضربه با کیرش به صورتم می زد و دوباره من ساک زدن رو ادامه می دادم . یه کم مکث کرد و منو عقب برد و شلوارک و شورتش که پایین پاش بود رو کامل در آورد و منو نشوند بالای مبل جوری که دستش برسه به کونم و کیرش هم داخل دهنم . من ساک می زدم و اون گاهی با آب دهنش و انگشت کردن سوراخم رو کم کم اماده می کرد . پوزیشن خوبی بود . کیرش دیگه شق شده بود .
منو بلند کرد و همونجوری که لخت بودم و دستش لای کونم بود و سعی می کرد نوک انگشتش رو داخل سوراخم نکه داره ، به سمت اتاق رفتیم . از در که وارد شدیم ، بدن لختم که تو دستای آقا اردشیر بود رو توی آینه روی میز کنار تخت دیدم . باهال بود . انگار اون هم خوشش اومده بود . جلو آینه ایستاد . از کشور میز یه ژل برداشت و کمی به انگشتش زد و همونجوری که پشتم ایستاده بود یه دستش رو دور سینه ام حلقه کرد و با دست دیگه شروع کرد انگشت کردن و باز کردن سوراخم . توی آینه به صورتم نگاه کرد و گفت : ایمان جون امروز اومده که کون تپل اش رو با کیرم حسابی سرحال بیارم . کمی خجالت میکشیدم . منو رها کرد و با هم به سمت تخت رفتیم . رفت نشست روی تخت و منو از پشت توی بغلش گرفت . پاهام رو باز کرد و یکی از پاهام روی پاش بود . رونهام رو اول کمی با دست فشار داد و بعد دو تا انگشت اش رو داخل سوراخم کرد . همینجوری که با دو تا انگشت داشت سوراخم باز می کرد و منم پاهام از هم باز بوده ،گردنم رو می خورد و گاهی گردن و صورتم رو می بوسید . کنار گوشم گفت : بابا مامانت می دونن پسرشون چه کون خوبی داره ؟ اگه اینجا بودن ، می دیدن که داره آماده میشه برای کون دادن . با حرفهاش حشری تر می شدم . انگشتاش رو در اورد و گفت : دیگه آماده شدی .
حالا وقتشه که کونت بره زیر کیر . به شکم خوابوندم روی تخت . داشتم می دیدم که از کشوی میز کاندوم برداشت و روی کیرش کشید . کیرش رو همونجوری که روم خم شده بود ، کنار صورتم نگه داشت . با دستش سرم رو نگه داشت و کمک کرد که کیرش رو داخل دهنم کنه . یه کم خیس کردم و رفت که شروع کنه . چند تا ضربه زد به کونم و گفت با دست بازش کنم . با دست دو طرف لپای کونم رو گرفته بودم و باز کردم . حس می کردم که سوراخم حسابی باز و آمده است . آقا اردشیر سر کیرش رو روی سوراخم چند بار کشید و بعد یه کم فشار داد . سرش داخل رفت و دستام رو ول کردم . یه دستش کنار سرم بود و اون یکی کیرش رو گرفته بود . گفت : خوبی ؟ درد که نداری ؟ گفتم : نه . یه کم بیشتر از قبل فشار داد و کیرش رو تا نصفه داخل کرد . حالا دیگه کمی درد و فشار رو احساس می کردم . آروم بدنش رو روی بدنم آورد و خوابید روی من . گرمای بدنش و موهای تنش که بدن لخت من رو احاطه کرده بود دیونه کننده بود . کیرش رو کمی داخلم نگه داشت و بعد آروم تو گوشم گفت : آماده ای کونی من ؟ و بدون معطلی کیرش رو فشار داد و کیرش تقریبا تا ته داخل رفت . کمی درد داشتم و با چنگ زدن تخت داشتم تحمل می کردم . اردشیر دستاش رو دورم حلقه کرده بود و محکم توی بغل فشار می داد . با بوسیدن پشتم و گردنم سعی می کرد آروم بشم .یه چند دقیقه درد و فشار رو تحمل کردم و حرکت های آروم اردشیر شروع شد . کیرش رو آروم تا نصفه بیرون می کشید و دوباره داخل می کرد . کلفت تر از کیر دوست عموم که بهش می دادم بود . ولی خب داغی و هیکل بزرگ و پر از موی اردشیر اونقدر برام لذت بخش بود که از درد هم لذت می بردم . گاییدن من دیگه عملا شروع شده بود . اردشیر حسابی مشغول بود و من تو بازوهاش فقط داشتم از کیری که داخلم داشت حرکت می کرد لذت می بردم . چند تا حرکت محکم و عمیق زد و آروم منو به بغل چرخوند . کیرش رو فشار می داد که موقع چرخوندن از کونم درنیاد . دستش رو زیر زانوی یکی از پاهام گرفت به سمت بالا کشید . پاهام از هم باز شده بود و اردشیر بهم گفت : نگه اش دار . و خودش با یه دست که از زیرم اومده بود سینه ام رو توی مشت اش گرفته بود و با یه دست دیگه کیرم رو گرفته بود . پام رو به سمت خودم می کشیدم و نگه می داشتم و اردشیر شروع کرد به تلمبه زدن . همه جای بدنم در اختیارش بود . داشت گردنم رو می خورد و با دستش سینه ام رو حسابی می چلوند و کیرم توی دستاش حسابی شق شده بود و از همه مهمتر کیرش داشت کونم رو حسابی فتح می کرد . چند دقیقه ای توی اون پوزیشن من رو گایید . داغ داغ شده بودم . احساس می کردم هر لحظه ممکنه آبم بیاد . و دوست نداشتم حسم بره . دستش رو از روی کیرم فشار دادم که ول کنه . حالا پام رو گرفت و بیشتر از قبل از هم باز کرد و به سمت بالا می کشید و حسابی با کیرش ضربه می زد . خودش هم خسته شده بود .
منو رها کرد و من به پشت دراز کشید و خودش هم رفت پایین پاهام و پاهام رو از هم باز کرد و دور کمرش حلقه کرد . زوری کونم رو بالا نگه داشته بودم . کیرش رو آروم داخل کرد . کیرش که جا رفت کمی خم شد و من مجبور بودم تا جایی که می تونم پاهام رو باز کنم . بغلم کرد و شروع کرد به گاییدن . سرش کنار سرم بود و بعد از کمی کردن کیرش رو داخلم نگه داشت و ازم پرسید : کون تو به کی رفته ؟ به مامانت ؟ دوست نداشتم درباره مامانم حرف بزنه . می دونست . ادامه داد : اما من کون تو رو به کون یه زن ترجیح می دم . باید مامانت هم اینجا بود و می دید که پسرش چه کون خوبی داره و چقدر خوب کون می ده . سرش رو بلند کرد و لبهام رو بوسید و شروع کرد به محکم تر از قبل تلمبه زدن . حسابی داغ شده بودم . کونم می سوخت از التهابی که داشت کم کم بیشتر می شد . کمی که تلمبه زد . کیرش رو در آورد و اومد روم نشست . کاندوم رو از کیرش برداشت و شروع کردم به ساک زدن براش . کیرش حسابی شق شده بود و داغ بود . اونقدر حشری شده بودم که برخلاف چیزی که بهش گفته بودم برام مهم نبود که آبش بیاد توی دهنم و با شدت ساک می زدم . یه دفعه کیرش رو در آورد و عقب کشید و چند بار با دستش کیرش رو مالید و آبش روی سینه و پایین گردنم ریخته شد . دیوانه کننده بود . روی پاهام نشسته بود و کیرم رو گرفت توی دستش و چند تا حرکت که زد ، منم ارضا شدم ، اردشیر کیرم رو به سمت شکمم گرفت و آبم ریخته شد روی شکمم . آروم کنارم دراز کشید . با دستش آب کیرها رو که قاطی شده بود به نوک سینه هام و بدنم می مالید و پخش می کرد . یه کم که با بدنم بازی کرد . دستش رو با رونم پاک کرد و هر دو یه کم دراز کشیدیم .
با اینکه ارضا شده بودم ولی فوق العاده لذتبخش بود برام . لخت و گاییده شده ، پیش مردی خوابیده بودم که شاید تا چند وقت پیش حتی تصور نمی کردم که منو بکنه .آروم شروع کردم به نوازش کردن بدنش . از پشت بغلم کرد و به سمت خودش کشید . بهم گفت : ایمان جون امروز شیطونی کردی و کون خوشگلت حسابی حال داد بهم . الان چطوره ؟ گفتم یه کم می سوزه . گفت پس یه دست دیگه رو نریم . واقعا نمی تونستم ولی خیلی دوست داشتم . گفتم : واقعا نمی شه . نا خوداگاه گفتم باشه دفعه بعد . خندید و سینه هام رو که تو دستاش نوازش می کرد فشار داد و گفت پس دفعه بعد هم می خوای بیای . پس دیگه کونی خوشگل خودم می شی .
کمی حرف و نوازش کرد و بعد گفت بریم حموم . زیر دوش واقع حشری بودم . بدنم توی دستاش بود و همه جای بدنم رو می چرخید. کیرش توی دستام بود و مدام می مالیدمش . شق شده بود و منم با پررویی تموم جلوش زانو زدم و اونم شیر آب رو بست و شروع کردم به ساک زدن . انگار رها کرده باشه . فقط سرم رو نگه داشته بود و من سعی می کردم با فشار دادن کیرش داخل لپ ام و مالیدن به صورت و لبهام بیشتر حال بدم بهش . چند بار سرم رو نگه داشت و کیرش رو تا حلق ام فشار داد . اذیت کننده بود ولی خب حال می داد یه جورایی . مشغول ساک زدن بودم که یه دفعه کیرش رو کشید بیرون و من فقط سرم رو جلوتر بردم و آبش ریخته شد روی صورتم . هول شده بود . انگار نمی خواد اینطوری بشه . اما وقتی دید من حال کردم . چند بار کیرش رو با دست مالید و بعد شروع کرد کیرش رو روی صورتم مالیدن . دیگه حونی برای هیچکدوم نمونده بود .زوری تر تمیز کردیم و بعد کمی استراحت . نزدیک ساعت 1 بود . غذا سفارش داد و بعد غذا هم توی بغلش خوابیدم و تا عصر استراحت کردم . از چشمی بیرون رو پایید و بعد زدم بیرون .
توی خونه روی تختم مدام صحنه های سکس امروز مرور می شد . اردشیر چند تا پیام داد . توی چت پر رو تر شده بودم و کلی حرف از سکس زدم . بعد از اون از هر فرصتی برای سکس استفاده می کردیم . اگرچه خیلی نزدیک بودیم و مکان همیشه اوکی بود ولی خب شاید ماهی یک بار سکس داشتیم .
نوشته: mehrdad94y
Sorynasoo ایدی تلتو بده باهم اشنا بشیم کیرک کلفته امیر ابادم
ماهی یک بار برای کسی که تزدیکت باشه خیلی کمه می تونستی هر وقت هوس میکنی بری پیشش و بدی من که اینکارو میکردم اگه در شرایط تو بودم کیر کنارته و کونتم که میخواد
ریدم تو خودت و آقا اردشیرت
مزخرف بود و بو گوه میداد سراسرش
اووف به مرد سن بالا و پشمالو کون دادن فوق العاده است.بخصوص که هنپمسایه آدم باشه و هروقت هوس میکنی بری یه کون سیر بهش بدی.من جای تو باشم با لباس زییر توری زنونه بهش کون میدم که شیره جفتمون کشیده بشه
یارو یه انقلاب کرده تا هفت نسلشو نگاد ولکن نیست!!