بابام و زن عمو

1399/08/19

سلام اسم من محمد هست و 18سالم هست و بابام 43سالش هست.عموم یه خونه دو طبقه داره که خودشون طبقه اول هستن و طبقه دوم رو داشت میساخت.بابای من کارش برق کشی ساختمان هست و من و بابام رفتیم اونجا که برق کشی ساختمون رو انجام بدیم.
عموم هم و زن عموم جون هستن البته عموم چاق هست و عموم 38سالش هست و زن عموم هم میدونم چهار سال از عموم کوچیک تره.عموم کارش توی دادگستری هست و ساعت سه بعد از ظهر میرسید خونه و ماهم دیگه اون موقع کارمون تموم میکردیم.عموم و زن عموم این چند سال بچه دار نشد و هر کاری کردن نشد.
هفته اول بود و داشتیم کارمون انجام میدادیم که زن عموم بابام رو صدا کرد بابام هم دستش بند بود به من گفت برم ببینم زن عمو چی میخواد.رفتم پاین گفتم کاری داشتید گفت که تو چرا اومدی بابات بیشتر سر در میاره و خیلی تجربه داره این فن دستشویی خراب شده روشن نمیشه منم خیلی بهم برخورد اخه من از بچگی همراه بابام تابستون ها برق کشی انجام میدادم دیگه استاد شده بودم.
رفتم به بابام گفتم زن عمو میگه بابات بیشتر بلده.بابام رفت و یه نیم ساعت بعد اومد انگار خیلی اعصبانی بود. گذشت و فردا داشتیم کار میکردیم که زن عموم اومد بالا گفت حسن اقا این فن ما درست نمیکنید. بابام گفت مشکل از کلیدش هست بعدش میام درست میکنم ولی زن عموم گفت مگه نگفتید مشکل از موتورش هست و باید بیاید پایین یه نگاهی بهش بندازید.بابام هم گفت کی من گفتم یکم هم اخمو شد.
گذشت زن عموم بابام رو به بهانه های مسخره و عجب میاورد پایین بابام اولش اصلا نمیخواست بره و میگفت کار عقب می مونه و…اخرش مجبور بود بره پایین بعد یه هفته اینبار دیگه بابام خودش میرفت و اخلاقش و حرف زدنش با زن عمو کلا خیلی عوض شده بود و بهتره منم شک کردم گفتم عجیبه هر روز بابام وسیله یادش میره بیاره یا تو جعبه ابزار نیست و میره پاین از زن عمو بگیره یا بابا میگفت فلان سیم میخوایم برو از فلان مغازه بگیر ارزون تر میده منم میرفتم اینا همش عجیب بود و معلوم بود یه خبر هایی هست ولی میگفتم نه زن عموم همیشه نماز میخونه و حتی جلو ما تو خونه چادر رنگی سر میکرد حتی یه تار مو پیدا نبود و بابا مامان من هم نماز خون بودن ولی من خودم نماز نمیخونم 😂
خلاصه یه روز یه فکری به سرم زد.گوشیم رو برداشتم رفتم داخل رکورد ویس و گذاشتم صدا رو ضبط کنه وقتی صبح بود به زن عموم گفتم میشه گوشیم بزارم اینجا شارژ بشه گفت باشه گذاشتم و اون روز همون طور که انتظار داشتم بابام گفت برو کلید کولر و یه بسته مخروطی بگیر منم گفتم باشه ساعت یازده صبح بود رفتم و ساعت دوازده و نیم رسیدم بعد که رفتیم خونه رفتم دیدم حدود هشت ساعت صدا ضبط کرده بود رفتم گشتم تا رسیدم دیدم صدا بابام و زن عمو داره میاد دیدم بابام اومد پایین یهو صدای ماچ و بوسه اومد یهو جا خوردم دیدم باهم حرف میزنن بابام به زن عموم میگه عزیزم و قربونت برم و…کلا همش داشتن حرفای سکسی و صدای ماچ و بوسه می اومد خیلی اون شب داغ کردم ولی از یه طرف خیلی هم کیف کردم یه حس عجیب بود گفتم من باید ببینم چیکار میکنن رفتم یه برنامه دانلود کردم اسمش هم این هست xreay camera این بود که میرفتی داخلش میزدی فیلم میگیرفت کلی اصلا معلوم نبود و گوشی خاموش ولی حجم فیلم ها خلس بالا بود یه ساعت فیلم گرفتنش حدود دو گیگ میشد گفتم اگه صبح این فیلم بگیره تا سه ساعت حافظه ام پر میشه و دیگه فیلم نمیگیره.
فردا ساعت ده صبح بود به بابام گفتم بابا میخوام برم پیش یکی دوستام دوساعت دیگه میام اشکال نداره بابام هم گفت نه مواظب باش تو رانندگی گفتن باشه رفتم پایین گفتم به زن عموم من دارم میرم دوساعت دیگه میام اما گوشیم شارژ نداره میزنم به شارژ گفت باشه رفتم و وسط پذیرایی یه جایی که هم به اتاق و هم به اشپز خونه و کل حال دید داشت گوشی گذاشتم و رفتم تو اون برنامه زدم شروع فیلمبرداری و رفتم بیرون.بعد دو ساعت و نیم اومدم و دل تو دلم نبود رفتم خونه و ناهار خوردم رفتم تو اتاقم و هندزفری برداشتم و برم فیلم رو ببینم.‌ دیدم بابام بعد ده دقیقه اوند پایین زن عموم هم دیدم یه ساپورت ابی با یه تاپ سفید و موهای مشکی و یه خط چشم زیبا و ارایش هم اصلا نداشت لعنتی بدون ارایش هم خیلی خوشکل و سکس هست قدش حدود 170هست فک کنم وزنش نمیدونم اما یکم توپر هست صورت گرد و سکسی رون پاهاش ممه هاش عالی نمیدونم سایزش چنده ولی بزرگ بود تو فیلم تاحالا هیچ وقت اینجوری زن عموم رو ندیده بودم همیشه مانتویی یا چادر سر بود و با حجاب.
دیدم بابام اومد و شروع کرد به لب گرفتن و بوسیدن هم دیگه رفتن روی مبل و شروع کردن حرف زدن هی لب میگرفتن و بابام اومد یه سیلی محکم زد در کون زن عموم و از روی ساپورت کص و کونش رو میمالید کونش هم نرم مثل ژله. هی این کار رو انجام میدادن بعد بابام رفت پایین و از رو ساپورت کص زن عمو رو میبوسید و میخورد زن عمو هم صداش در اومده بود بعد دیگه لخت شدن و دیدم بابام چا کیری داره یه کیر بزرگ و کلفت بابام هم کیر رو کرد تو کص زن عمو که زن عمو اه و ناله هاش شروع شده بود
و بابام تلمبه میزد هی قربون صدقه زن عموم مریم میرفت. بعد بابام کیرش در اورد شروع کرد له کصلیسی وااای چجور کص رو میکرد دهنش و زن عمو چه اه و ناله هایی میکرد بعدش بلندش شدن و رفتن تو اتاق ولی من گوشیم فقط به یه اتاق دیگه دید داشت و دیگه سکسشون رو ندیدم.
فردا رفتیم سر کار بابام به من گفت برو سیم کشی های پشت بوم رو انجام بده سیم کولر و لامپ پشت بوم و اینا گفتم باشه رفتم بالا یه بیست دقیقه شد رفتم پایین ببینم بازم خبری هست یا نه دیدم بعله بابام نیست رفته پایین و منم اروم رفتم اما دیدم صداشون نمیاد وقتی من باشم اصلا صداشون نمیاد رفتم بالا از پاسیون طبقه دوم یه قسمت خونه معلوم بود دیدم بابام رفته تو اون اتاق و زن عمو هم هست دیدم بابام وایساده پشت زن عمو سرش اورده جلو داشت لب میگرفت و یه دستش هم داشت از روی دامن کص زن عمو مریم‌رو میمالید و یه دست دیگه ممه هاش رو بعد بابام رفت پیرهن زن عمو زد بالا سوتین سفیدش در اورد و شروع کرد مالید و خوردن ممه های زن عمو یهو زن عمو یه اه بلند کشید بابام دست گذاشت جلو دهنش و با دهنش ممه هاش میخورد و با یه انگار داشت برای کصش جق میزد ار بس تند میمالید‌ زن عمو مریم هم دیگه داشت ارضا میشد و بابام محکم گرفته بودش و جلو دهنش گرفته بود بعد فکر کنم ارضا شد بابام داشت میومد زن دستش گرفت شلوارش کشید پایین شروع کرد کیر سیخ بابام رو ساک زدن البته من همه این ها رو داشتم با گوشیم فیلم میگرفتم هم خودم اون بالا میدیم دیدم وااای چطور زن عمو مریم کیر بابام میکنه دهنتش سریع داشت ساک میزد بابام هم سر زن عمو رو فشار میداد بعد کیرش از دهنش در اورد شروع کرد جق زدن و ابش با فشار ریخت روی موها و سینه ها و سر و صورتش بعد هم بابام سریع شلوارش کشید بالا و داشت میومد طبقه بالا منم سریع با کیر سیخ رفتم بالا پشت بوم.
کاری که قرار بود یه ماه طول بکشه منم و بابام هی عقب مینداختیم حدود سه ماه طول کشید.
خلاصه هر روز اینجوری بود منم دیگه هر روز فیلم میگرفتم به بهونه شارژ کردن و بعد میگفتم کار دارم و یه ساعت دوساعت میرفتم بیرون از بس فیلم ها پر حجم بود مجبور شدم یه هارد یه ترابات بخرم حدود بیست و سه تا فیلم گرفتم.‌با خودم میگم کاش هیچوقت این کار تموم نمیشد ولی عموم مگیفت چرا انقدر طول کشید نمیشد دیگه بهونه بیاریم و دیگه کار ور تکمیل کردیم.
بعد رفتم یه روز گوشی بابام برداشتم رفتم شماره بابام داهل تلگرام خودم زدم و تلگرام بابام رو گوشی خودم فعال کردم بعدش هم سریع اون پیام تلگرام که میگه یه نفر اونده داخل اکانت شما اون رو هم پاک کردم بابام نفهمه بعدش رفتم سراغ پیام هاشون فهمیدم چند بار دیگه هم سکس کردن
واقعا از پدرم انتظار نداشتم کلا خانواده ما فامیل همه اهل روضه و نماز هستن ولی از زن عموم و بابام انتظار نداشتم ولی خیلی کیف کردم و اینکه فهمیدم بابام عاشق مالیدن کص و کون از روش شلوار و ساپورت هست و عاشق کصلیسی هست اخه تو همه سکس ها با زن عمو مریم این کار میکرد
به جان مادرم همه این ماجرا واقعی بود قسم میخورم بالاتر از جان مادرم نیست دیگه و لطفا فحش ندید اگه دوست داشتید بازم براتون تعریف کنم بگید ان دفعه انقدر طولانی نمینویسم و میرم سراغ سکس هاشون ممنون

نوشته: محمد کینگ


👍 20
👎 20
161101 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

776134
2020-11-09 00:40:52 +0330 +0330

عالی

0 ❤️

776139
2020-11-09 00:56:52 +0330 +0330

عه منم یه زن عمو به نام مریم دارم

ولی فرقش اینه که گاییده شدنشو ندیدم

5 ❤️

776150
2020-11-09 01:31:24 +0330 +0330

سیم کشی یه طبقه در حالت عادی سه روز کار داره این اتفاقا هفته دوم افتاد؟ بعد سه ماه کار طول کشید عموت فقط یه سوال کرد چرا؟؟ بابات نمیتونست کار سیم کشیو تموم کنه بعد بین روز خودش تنها بره زن عموتو بکنه؟ باید حتما به بهانه سیم شکی میرفت؟ بعد تو این سه ماه که بابای کونیت اونجا وقت تلف میکرد خرج زندگیتونو از کجا می آوردین؟؟ حیف مادر برای نفهمی مثل تو…


776163
2020-11-09 02:19:39 +0330 +0330

کل داستان تخمیت و توهین به شعور مخاطبت به کنار… چند خط آخرش رسماً حس انزجار بهم تزریق کرد! بیچاره مادرت! ۹ ماه تموم توءِ عنِ بی ذاتُ به دوش کشیده با کلی سختی زایمان کرده، با خون دل بزرگت کرده
اونوقت تو کونی خان بیای اینجا کص مفت تفت بدی تهشم جون اون بدبختُ قسم بخوری عذرتو موجه کنی غافل از اینکه خر خودتی!
لذا بی برو برگرد کیر دربونِ شیفت صبح وزارت دادگستری تا خایه هاش تو کونت 🖕🏻

7 ❤️

776166
2020-11-09 02:35:15 +0330 +0330

اصل ماجرا:با پدرت رفتی خونه عموت سیم کشی ولی تو بجای کار هیز بازی دراوردی زن عموت به عمو واون هم یه حال حسابی ازت گرفت ،حالا دردت گرفته امدی اینجا کستان تعریف میکنی :درضمن قسم مادرتو نخور بخاطر یه داستان .

4 ❤️

776169
2020-11-09 02:50:57 +0330 +0330

سناریست های برازر خودشونو حلق آویز کردن ازین فیل نامه ات کصکش😂😂😂😂

3 ❤️

776184
2020-11-09 04:52:44 +0330 +0330

كوني ملجوق از همون اولش معلوم بوداز ذهن تخميت اينو نوشتي خدا ميدونه به زن عموت چشم داشتي بعدش بابات فهميده چنان كونتو جر داده كه اينجوري پدرتو ميخواي خراب كني لاشي

2 ❤️

776197
2020-11-09 11:34:48 +0330 +0330

تو این سه ماه زن عموت پریود نمیشد کس مغز ؟؟؟؟
بعد میگی هرروز سکس میکردن مجلوق؟؟؟؟؟؟؟؟؟

2 ❤️

776209
2020-11-09 14:49:32 +0330 +0330

چون فحش دادی فوشت نمیدم

ولی اگه من جات بودم زن عموت رو میکردم با مدرک

1 ❤️

776225
2020-11-09 17:40:14 +0330 +0330

من کیرم دهن تو هست . من کیرم تو این داستان هست . این داستان کسشر هست . کسکش اینقد هست چرا استفاده میکنی . اگه از مادرت بالاتر نیست پس باید با خیانت بابات کون باباتو پاره میکردی دیوث

2 ❤️

776249
2020-11-09 23:25:25 +0330 +0330

ریدی پسرم
۱.مگه نیروگاه برقو سیم کشی میکرد بابات که اینقدر طول کشید؟؟؟؟
۲. اینقدر عموم زن عموم کردی حالم بهم خورد
ننویس نمیمیری

1 ❤️

776255
2020-11-10 00:19:43 +0330 +0330

بیخود نیست بهت میگن ممد کون گهی

0 ❤️

776286
2020-11-10 01:57:28 +0330 +0330

داستان مامانت با عموت رو وقتی میرفتین خونه عموت و عموت ب بهونه سر کار میرفته سراغ مامانت و همینطور یواشکی فیلم گرفتی رو هم برامون تعریف کن.هست😂😂😂

2 ❤️

776339
2020-11-10 16:30:13 +0330 +0330

اونارو بیخیال اسم خودت خیلی باحاله کینگ بابات کسو گائیده تو فقط تماشاچی بودی جوّ گرفتتا

0 ❤️

776343
2020-11-10 16:58:47 +0330 +0330

زن داداش مثله آبجی میمونه با اینکه داستانت همش تراوش مغز کثیفت بود ولی باباتو گاییدم دیس

0 ❤️

776360
2020-11-10 22:06:21 +0330 +0330

خونه قصر هم باشه یک هفته برق کشی طول نمیکشه
ننویس دروغ گو

0 ❤️

776425
2020-11-11 10:22:09 +0330 +0330

چون جان مادرتو قسم خوردی که واقعیه از خیر فحش دادن گذاشتم

0 ❤️