سلام به همه دوستان
من چند سالی هست توی سایت هستم و داستان ها رو میخونم. این داستان یک سافت گی هست اگه دوس ندارین نخونین.
اسمم مبین (مستعار) ۲۲ سالمه. من از سن پایین چون هم بازی هام توی فامیل یکم ازم بزرگتر بودن راجب مسائل جنسی بیشتر اطلاع داشتم و گاهی که توسط دوستام تو مدرسه به شوخی دستمالی میشدم خوشم میومد. ۱۲ سالم بود که خونه رو عوض کردیم و یه همسایه داشتیم که ۲ سال ازم کوچیکتر بود و با هم بازی میکردیم تو حیاط. یکبار حدودا ۱۴ ساله بودم بعد از بازی تو ظهر تابستون اومدیم خونه ما که یکم استراحت کنیم. (والدین من هر دو شاغلن و منم تک فرزندم) شوخی دستی ها زیاد شد و خلاصه لخت شدیم و با هم ور رفتیم تا اون حالت شبه ارضا بهمون دست داد. این مقدمه طولانی رو ببخشید ولی لازم بود.
گذشت تا رسید به ۲ سال پیش که من در تمام این مدت در کف این همسایه خوش هیکل بودم. یه شماره جدید گرفته بودم و از طرفی حشرم زده بود بالا. گاهی از خیار برای خودارضایی استفاده میکردم ولی گاهی دلم بیشتر میخواست. خلاصه بهش پیام دادم به صورت یه دختر ناشناس و اول درست جواب نمیداد تا اینکه انقدر گیر دادم زنگ زد و منم حواسم نبود جواب دادم و لو رفتم. توی این چتها گفتم دوس دارم بهت بدم. بعد از اینکه لو رفتم گفت این قضیه اش چی بود گفتم شب بهت میگم. خلاصه بعد از ظهر رفتم حمام و یه شیو کردم کونمو و چندتا عکس خوب انداختم و بی مقدمه فرستادم. اولش چندبار زنگ زد و ریجکت کردم تا اینکه پیام داد دیوونه چیکار میکنی و اینا که زدم به اون راه که از این عکس ها تو اینترنت زیاده. حرف از خاطرات شد و اون داستان بچگی رو براش تعریف کردم که دیدم خودشم بدش نمیاد. چون نمیخواستم تصویر بدی از خودم جلوه بدم و میخواستم مطمئن بشم اوکیه.
تونستم مخش رو بزنم یه روز صبح قبل از اینکه بره سرکار و منم برم بیاد و یه حالی با هم بکنیم.
قبول کرد و قرار شد بیاد ولی چون جفتمون یه جورایی خجالت میکشیدیم دفعه اول خیلی رو در رو نشیم.
صبح بیدار شدم چک کردم دیدم تنهام سریع رفتم دستشویی و خالی کردم توی کونمو پیام دادم بیا. طبق قرارمون رفتم لای در رو باز گذاشتم و اومدم اتاقم لخت شدم کامل و دستمال و روغن گذاشتم کنار تخت و روی تخت داگی استایل پشت به در اتاق شدم تا بیاد. اومد در خونه رو که بست یه حس عجیبی بهم دست داد که تا حالا نداشتم. هیجان و استرس و دلشوره.
اومد تو اتاق بدون اینکه حرفی بزنه محکم زد روی کونم (قرارمون این بود) یه جووون گفت و خودشم لخت شد. یکم با دستاش منو هدایت کرد به جلو و خودشم اومد رو تخت. روغن و برداشت با انگشتش سوراخمو روغن مالی کرد و انگشتشو کرد تو و با اون یکی دستش کیر خودشو چرب میکرد. منم با دستام کونمو براش باز کرده بودم. یک انگشت شد دو تا و بعد آروم سر کیرشو کرد تو یکم و نگه داشت. (توافق کردیم آبشو بریزه تو). لای کونمو قشنگ روغن مالی کرد و کیرشو درآورد گذاشت لای کونمو بالا پایین می‌کرد و کیرش سر میخورد لای پام و حس عجیب و باحالی بود. هی چک میزد به کونمو منم لپ های کونمو به کیرش فشار میدادم تا اینکه بهم فهموند داره میاد و منم کونمو تا جایی که میشد باز کردم و اونم سرشو کرد توش و آبشو کامل خالی کرد تو کونم. قشنگ آب داغشو حس کردم. یکم که موند دستمال برداشت خودشو تمیز کرد یه چک زد به کونم و تشکر کرد و رفت و منم پاشدم خودمو تمیز کردم.
این اولین خاطره من بود و خوشحال میشم نظراتتون رو ببینم

نوشته: یک بلاتکلیف