بالاخره خواهر زنم رو کردم

1390/12/23

سلام دوستای عزیز انقدر اینجا داستان سکسی خوندم که زد به سرم منم امتحان کنم ببینم می تونم ترتیبه خواهر زنم و بدم .
از اینجا بگم که خیلی حشریم یه زنه خوشگل و سکسم دارم که از هیچی برام کم می زاره ولی من عاشق فیلم سوپر و جق زدنم حداقل هفته ای سه بار با زنم حال می کنم کل هفتم هر شب یه بار کف دستی میرم بینشم اگه دوست دختری داشته باشم یکی دوبارم با اونا حال می کنم .
بگزریم بد جوری این داستانا تو مخم بود رفته بودم تو کفه خواهر زنم که یه کم تپل با قد حدود 165 ولی خوش استیل مخصوصا سینه های باحال .
اروم اروم شروع کردم باهاش اسم اس بازی کردن دور از چشم زنم اوایل اسم اسای پاستوریزه بود بعد یه کم سکسی که یه دفعه اس داد دیگه نه اس بده نه بامن حرف بزن این چیه فرستادی خلاصه قاطی کرد برام ،منم خداییش بد ترسیدم یه چند هفته کاری نداشتم دیدم خودش شروع کرد اسم اس دادن منم پیش شروع کردم .
یه چند وقت براش شارژ خریدم کلی خر کیف شد هر وقتم میومد خونمون کلی تحویلش می گرفتم ولی اون محل نمی زاشت .
تا اینکه یه روز بهش اس دادم میدونی به خواهر زن چی می گن میگن نون زیر کباب و آدم کباب و بخاطر نونش می خره اونم باز قاطی کرد بازم قهرو چند روز بی اس بودن .
ولی باز خودش شروع کرد دیگه حسابی پرو شده بود می گفت من و برای چی دوست داری منم حسابی زبون ریختم رفتم رو مخش تا اینکه با مامانش اومدن خونمون منم کلی خر کیف شدم ببینم چی کار می تونم بکنم .
صبح جمعه بود زنم پسر مو برداشت ببره جایی مادر زنم تو اطاق پسرم خواب بود منم اومدم لو تلوزیون شروع کردم کانال pg دیدن کیرم راست شده بود آماده جق زدن که دیدم از اطاق خواهر زن کون گنده من اومد بره دستشویی من انگار نه انگار کانالو عوض نکردم .
رفت دستشویی اومد بیرون بر عکس همیشه نرفت تو اطاق رفت آشپزخونه به من گفت چایی می خوای که من دیگه نفهمیدم چی شد رفتم تو آشپپزخونه از کمر خمش کردم محکم چسبوندم به اپن جوری که سینه هاش رو اپن بود و کونش طرف من خود مو چسبوندم به کونش شروع کردم مالوندن از روی دامن از جلو ام دست کردم سینه هاشو گرفتم با زی کردن داشت می مرد هی می گفت مامان میاد منم می گفت نترس یه کم مالوندم بعد خودمم ترسیدم ولش کردم رفتم رو مبل دراز کشیدم .
دیدم رفت تو اطاق دو باره اومد کنارم رو مبل منم دیدم حال کرده دست کردم زیر دامن انگشت و رسوندم به سوراخ کون یه کم مالوندم ولی اون از ترس مادرش هیچی نمی گفت و فقط می خواست فرار کنه .بعد رفت تو اطاق دیگه نیومد منم یه جق مشتی زدم رفتم حموم و بعدش رفتم بیرون .
دیدم اس داده خیلی حال داد ولی می ترسیدم مامان بیاد ،خوشم اومد از اینکارت خوشم اومد خیلی باحال بود کونم یه جوری شد .(اینم بگم این خواهر زنم تا بحال با هیچ پسری حرفم نزده )
گذشت یه چند وقتی ولی دیگه عاشقم شده بود اسم اس میداد باحال عاشقانه می گفت تو فقط تو زندگیمی و وقتی خواهرمو می کنی من تو اطاق صداتو می شنوم دیوونه می شم و از این حرفا .
تا اینکه بخاطر پسرم که میره مدرسه مجبور شد بیاد خونمون که منم تو کونم عروسی بود .
ولی زنم یه چیزایی فهمیده بود و یه کم شک کرده بود و اصلا منو با اون تنها نمی زاشت تا اینکه اون روز رسید و می خواست بره دانشگاه وای چه روزی بود کلی برنامه داشتم براش اون که رفت من سریع اومدم خونه وای چی بگم از کونه خواهر زنم سفید و تپل مپل همینجوری کیره آدم راست می کنه تو شلوار ولی من دامن و دادم بالا چی میدیدم کیرم داشت میترکید زده بود بالا .
دیدم خجالت می کشه یه کمم می ترسه یواش برشگردوندم پیرنشو دادم بالا سوتیو دادم بالا دو تا سینه باحال با سایز75 افتاد بیرون افتادم به جونش شروع کردم به میک زدن نوک سینش این ندید بدیدا می خوردم کیرمم می مالیدم به پاش که دیدم یواش گفت پریوده وای زد حال خوردم ولی یه ان گفتم به جهنم از کون می خوام بکنم .
اروم برشگردوندم و شورتشو دادم یه کم پایین سوراخ کونشو دیدم دیگه کیرم داشت میترکید .
یه کم تف زدم به انگشتم مالیدم دره سوراخ کونش شروع کردم بازی کردن باهاش و آروم یه انگشتم و کردم توش که دیدم نفس نفس مینه و یواش یواش دومی رو کردم توش که دیدم دردش میاد ولی با پرویی کردم دوتا شو توش و اروم اروم برگشتم پشتش و کیرمو در آوردم نوکشو توف زدم دیدم داره می ترسه و نامردیه رفتم کرم آوردم مالیدم به همهجای کیره عزیزم و نوکشو گذاشتم دره سوراخ همش تو زهنم بود اگه یه دفعه نکنم شاید نزاره که تو همین حین تا ته کیرم رفت توش و دادش در اومد حی میگفت درش بیار منم دلداریش می دادم که الان اروم میشه و اروم اروم تلمبه میزدم اونم نفسش بالا نمیومد ای کیرم بد نیست 15 سانته یه کمم کلفته ولی کلش خیلی باحاله .
سرتونو درد نیارم تلمبه هام تند شد دیگه تو اوج بودم باور نمی کردم این منم دارم کون خواهر زنه عزیزمو می ترکونم ولی حیف زود آبم اومد برعکس موقعی که خواهرشو می کنم و همه آبشو تا ته ریختم تو کونش خیلی حال داد زود پا شدم رفتم حموم و اومدم سره کار .
دیدم اس داده من تا اومدم عادت کنم بفهمم چی شده ابت اومد و رفتی کاش بازم منو می کردی خیلی مزه داد .
حالا قرار شده چهار شنبه دوباره بکنمش که داستانشو براتون می زارم .

نوشته: شایان


👍 2
👎 2
195803 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

313709
2012-03-13 16:17:15 +0330 +0330
NA

رواني ،اي جق زن مشتي، خيلي كوني هستي ميدوني، فرمودي خواهر زنت با هيچ پسري حرف نزده ؟!!! امارحت و بدون هيچ مقدمه اي تو آشپزخونه كونش رو در اختيار تو قرار داد؟ و تو كونت عروسي گرفتي و خر كيف شدي؟ از نوشته هاي تخمانتيكت معلومه تا حالا هيچي نديدي و يك آدم ابنه اي هستي ،به راحتي انگشتت رو كردي تو كون خواهر زنت بعدش هم دوتا انگشتت رو، به قول صادق هدايت هنوز شاشت كف نكرده برو جق بزن

0 ❤️

313710
2012-03-13 16:44:44 +0330 +0330
NA

کیرم تو دهن آدم دروغ گو
آخه کون کش احمق دروغ هم که میخواهی بگی یه جوری بگو که با عقل جور در بیاد !!!
یعنی همون پاراگراف اول را که خوندم از بقیه اش منصرف شدم کله کیریه کون گلابی با احتساب این کس شعرا جنابعالی هفته ای 12 بار مشغول کس کردن و جغ زدنی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ !!!
برو عمو کمتر برو فضا نوردی تا یکم مخت بیونه دو دو تا چهار تا کنه نه هر چی دلت میخواد و …

0 ❤️

313711
2012-03-13 16:50:53 +0330 +0330
NA

كمي خوندم فهميدم توهمات يه جقيه كه به قول خودش هر روز كف دستي ميره برا همين مغزش پوك شده برو كونت رو بده بجه كوني

0 ❤️

313712
2012-03-13 17:36:05 +0330 +0330
NA

خواهر زنت رو نگایدی اومدی اینجا رو بگا دادی کون ده لاشی تا حالا اصلا بو کوس به مشامت رسیده آره بو قرمه سبزی میده بدخت اون که بو قرمه سبزی میده آب کیرخرهست که هرصبح صبحانه میل میکنی نمیدونم چرا اومدی اینو نوشتی ولی بدون اون که به همین راحتی کوس میده ننته
.
.
.
ننت دزدی کرده ننت دزدکیره ننت تو اوین گیره

0 ❤️

313713
2012-03-13 17:57:36 +0330 +0330
NA

1 sikh kabab ba 2 ta goje vasat amade kardam .bodo ta sikhe bokhoresh

0 ❤️

313714
2012-03-13 19:02:39 +0330 +0330
NA

واقعا بعضی ها مارو چی فرض میکنن؟؟؟؟

0 ❤️

313715
2012-03-13 21:17:17 +0330 +0330
NA

چرا تو همه داستان ها سایز سینه ها رو 75 و 85 میزارین؟
بابا یکم تغییرش بدین که که تنوع ایجاد بشه
خیلی کیری بود

هیچ نقطه قابل تامل بحث برانگیزی نداشت

0 ❤️

313716
2012-03-13 21:18:41 +0330 +0330
NA

چرا تو همه داستان ها سایز سینه ها رو 75 و 85 میزارین؟
بابا یکم تغییرش بدین که که تنوع ایجاد بشه
خیلی کیری بود
کیرم تو زنت و داستان بعدیت
هیچ نقطه قابل تامل بحث برانگیزی نداشت

0 ❤️

313718
2012-03-13 21:22:22 +0330 +0330
NA

چرا تو همه داستان ها سایز سینه ها رو 75 و 85 میزارین؟
بابا یکم تغییرش بدین که که تنوع ایجاد بشه
خیلی کیری بود

هیچ نقطه قابل تامل بحث برانگیزی نداشت

کیرم تو زنت و داستان بعدیت

0 ❤️

313719
2012-03-14 02:07:16 +0330 +0330

گفتی زنت رفته بود کجا کون بده؟ ببین بچه کونی اینجا اگه کسی داستان سکسی بنویسه و عشق و احساس توش باشه خوب همه حشری میشند و لذت میبرند ولی وقتی تخمی تخیلی مثل تو بنویسه بچه ها حالشون گرفته میشه و فقط دوست دارند کونت بذارن. کیر تو داستانت و ذهنت و حلق و گوش و بینیت. از کجاش بگم که بفهمی داستانت کیری بود؟ خودت بخونش ببین با عقل جور در میاد؟ روزی 10 بار جلق میزنی؟ زن خوشگل و سکسی داری که همه نوع سرویس بهت میده ولی باز هم میری جلق میزنی و جنده میکنی؟ میری سراغ خواهر زنت؟ آخه چقدر کثیفی؟ احمق. یاد بگیر وقتی کون میدی دل به کار بدی و خاک بازی نکنی. گلهای قالی رو نشماری. کون بده و سعی کن به کسی که داره کونت میذاره لذت بدی. دیگه اینجا نیا از توهماتت بنویس.

0 ❤️

313720
2012-03-14 02:38:11 +0330 +0330
NA

میخوام امروز ساختار شکنی کنم و یه حال مشتی به نویسنده محترم بدم:
دمت گرم داداش.نوش جونت.امروزم که 4 شنبس مشتی بکنش.خیلیم خوب نوشته بودی خاطره تو.اینام هرچی میگن از کونسوزیه.تو راحت باش بکن خواهرزنتو از هر دو ور.بعدم بیا اینجا بنویس.

0 ❤️

313723
2012-03-14 06:54:29 +0330 +0330
NA

اينكه باور كنيد يا نه مهم نيست من كاره خود مو كردم خيلي حال داد 4 شنبه حسابي كردمش تازه يادم دادم برام ساك بزنه البته بلد نيست ولي تا دوهفته كه اينجاست راه مي يوفته .
آدم باشيد فحش ندين

0 ❤️

313724
2012-03-14 10:05:26 +0330 +0330
NA

این دیگه از کجا پیداش شده بود ؟؟؟
واییی افتضاحتر از این داستان تا حالا به عمرم ندیده بودم.

0 ❤️

313725
2012-03-14 10:29:32 +0330 +0330
NA

ریدی با اون داستان نوشتنت

0 ❤️

313726
2012-03-14 14:19:07 +0330 +0330
NA

من فحش نمیدم ولی برو بهتر بنویس واقعی تر بنویس این چرندیات نده خورد ملت پسرم وقتی زن داری چرا جق ؟

0 ❤️

313727
2012-03-14 15:39:45 +0330 +0330
NA

مردیکه مشنگ خالیبند اول اینکه مزخرفت نوشتی بر فرض محال انوقت زنت که به تو حرام میشه.

0 ❤️

313728
2012-03-14 16:10:03 +0330 +0330
NA

admiiiiin to ro khoda az in dastana nazar
perud bood az posht kardish mage gharar bood az jolo bokonish.akhe lajan ye chizi shenidi migi perud midoooni che gandi mikhore be adam age az aghabam bekhay bokoni,man ta hala fohsh nadadam be kasi khahesh mikonam azat majbooret nakardan ke miay bia dastanaroo bekhono lezat bebar cheram doost dari fohsh bekhoori

0 ❤️

313729
2012-03-15 13:49:40 +0330 +0330
NA

کس مغز عوضی تابلو ِ مثل اوبنه های حرامزاده دروغ میگی…!
بچه کونی فکر کردی مردم مثل خودت خرن؟ البته بلانسبت خر…!!!

0 ❤️

313730
2012-03-15 14:39:59 +0330 +0330
NA

خاک بر سرت با این داستان مسخره و افتضاحت.

0 ❤️

313731
2012-03-16 18:23:50 +0330 +0330
NA

میگم خواهر زن تو چی تو میشه

0 ❤️

313732
2012-03-17 06:19:11 +0330 +0330
NA

خواهر زنت تا حالا با پسر حرف نزده اونوقت تو میخواستی از کس بکنیش کود مغز

0 ❤️

313733
2012-03-17 06:23:48 +0330 +0330
NA

اینها تماماً اثرات جق می باشد شما دچار یک توهم شده ای

0 ❤️

313734
2012-03-17 08:56:10 +0330 +0330
NA

مسج میدادكه
باحال عاشقانه می گفت تو فقط تو زندگیمی و وقتی خواهرمو می کنی …

كله كيري هيچ خواهرزني همچين مسجي را نميفرستد چون ممكنه مدرك بشه و بگا برود

0 ❤️

313735
2012-03-17 19:42:21 +0330 +0330
NA

Age dastano vagheitar tarif mikardi inhame fohsh nemikhordi

0 ❤️

313736
2012-03-17 20:37:25 +0330 +0330
NA

خیلی جالبه این چیزایی که از خواهر زنت نوشتی بحدی مزحک و ناشیانه دروغ گفته بودی که خواننده چاره یی نداشت جز اینکه برای تزریق حس سکس در داستانت به زنت فکر کنه که در غیابت رفته خونه استادش و الان در جوار استاد عزیزش با هم عدد هفتاد و هشت (78) را درست کرده اند. راستی اگه برگشت خونه و بهت گفت عزیزم این ترم درسای سختی انتخاب کردم خونسردی خودتو حفظ کن و سعی کن باز هم در نبودش بشینی و با ساختن همجین توهماتی عقده هاتو خالی کنی. بهرحال خیلی میترسم این چهارشنبه سوری کونت سوخاری شده باشه.
در هرصورت کیر خر نگهدارت

0 ❤️

313741
2012-03-21 02:59:09 +0430 +0430
NA

از داستانت خیلی خوشم اومد چون خودمم خیلی توکف خواهرزنمم ولی اخه کس کش اون چه کس وشعرایی که نوشتی هرجور جنده ایی هم باشه برای اولین باریکه توبخوای بهش بچسبی ازخودش مقاومت نشون میده نکه فقط بگه الان مامان میاد پس معلوم میشه یاساخته ذهن پوکته یاخواهر زنت جندس, توجه می نموداری?

0 ❤️

313742
2012-03-21 15:40:37 +0430 +0430
NA

داستان خوبیه من هم یه زمانی با خواهر زنم جور شده بودم ولی اون هیچ وقت نزاشت از سینه پایین تر بیام ولی قول داده تا اخر عمرش یه بار بزاره از کون بکنمش…الان تو فکرش هستم دوباره جورش کنم… دعا کنید موفق بشم …نظر بدین ممنون میشم

0 ❤️

313743
2012-03-31 19:21:15 +0430 +0430
NA

خاک توسرت بی شرف کسکش قرمساق

0 ❤️

313744
2012-04-11 05:27:59 +0430 +0430
NA

خاک بر سرت بیچاره زنت
فکرشو نمیکرد با یک دیو ازدواج کرده

0 ❤️

313745
2014-09-22 13:16:12 +0330 +0330

اولا کیرم تو دهنت با این داستان تخمیت
ولی خوشم اومد تو مثل من تو کف کون خواهر زنت هستی.
من همیشه تو رویاهام میزارم کون خواهر زنم و جلق میزنم.
وجدانا اگه کسی راه ی بلده بگه چطوری مخ بزنم

0 ❤️

591182
2017-04-22 19:45:13 +0430 +0430
NA

گوه خورلدی کسکش
هفته اس سه یار زنت رو میکنی و بعدش شبی یبار جق میزنی و اون وسطاش دوست دختراتو میگای.
تو که راست میگی اما کیره 24 سانتی متریم تو کونت جاکش خالی بند.اول داستانت رو که خوندم فهمیدم تا تهش دروغهو
دآخه دیوس مگه با خر طرفی
خودت خری

0 ❤️

796346
2021-03-10 08:48:33 +0330 +0330

یعنی میشه روزی منم داستان گاییدن خواهرزنمو بنویسم

0 ❤️