سلام اسم من احسانه به طور مستعار.خب می خوام یکی از مزخرف ترین خاطراتمو بعد چندیدن سال بازگو کنم.خوب از اولش می گم من 14سالم که بود با یک دختر با اسم ریحانه تو محلمون آشنا شدم که دوس دختر دوستم بود من قبل از این که دوستم بهش پیشنهاد بده دوسش داشتم چون که خصوصیات اخلاقیش مثه من بود بعد این که دوستم باهاش دوس شد دیگه دورو برش نرفتم تا سال بعد تابستون…خب اینو بهتون بگم که کوچه ی ما قبلا نصف می شد به گروه دختر ینی ریحانه و داستان و منو دوستم وبه لطف ضایه بازی دوستام آشنا دیگه تو کوچه ما بازی نمی کردن رفته بودن تو کوچه پشتیمون…خلاصه بعد یک مدتی فهمیدم دوستم ریحانه قهرن اینقد خوشحال شدم که نه گفتم حالا نوبت منه باهاش دوس شم وبه لطف دوستم دیگه امیر که با دوست ریحانه دوست بود منو ریحانه باهم آشنا شدیم و اون شد دوس دختر…
این قسمت اول داستان
خب 5سال گذشتو من 20سالم شدم و ریحانه18ساله و چون واقعا با تمام وجودم ریحانه دوست داشتم به هر ضرب و زوری بود رفته خواستگاریش و ای کاش پام می شکستو این کارو نمی کردم…بعدش نامزد شدیم و عقد کردیم این دوران نامزدیمونو عقد خیلی عادی بود فقط چن بار ازش لب گفتم خلاصه من با ریحانه ازدواج کردم چون بابام رییس یه شرکت بود و وضعمون خوب بود مشکل مالی نداشتم…
این قسمت دوم
من آدم حشری بودم زیاد ریحانه می کردم اونم مثه من بودو حالشو می کردن زندگیمون عادی بود همه چی داشتیم یکسال از ازدواجمون گذشتو که یهو ریحانه گف دیروز همون دوس پسر قبلیش(رفیق منو)دیده.گفتم واقعا گفت آره…بعد اومدم تو گوشیمو گشتم و بعد کلی گشتن شمارشو پیدا کردم بهش زنگ زدم اول نشناخت بعد که گفتم کیم منو یادش اومد
بعد باهاش قرار گزاشتمو با ریحانه رفتیم دیدنش…وقتی دیدنش قیافش کلی عوض شده بود.
خلاصه شرو کردیم به حرف زدنو درباره ی کارو بارش گفت الان کارمند بانک شده باورم نمیشد که این همون رفیق باشه که سال هفتم5تا تجدید داشتم بعدش گفتم مجردی گفت آره…ولی درحین صحبتا دیدم که ریحانه و یونس(رفیقم) بد جور به هم نگاه می کنن من چون آدمه غیرتی بودم داشتم عذاب می کشیدم چون نمی تونستم به دوست قدیمیم چیزی بگم خلاصه گذشتو.بعد 2هفته متوجه تغییر رفتار ریحانه شدم که زیاد با گوشیش ور میره
برا همون یه روزکه حواسش نبود گوشیشو برداشتم چکش کردم دیدم بله با یک غریبه چه دلی داده چه قلوه ای گرفته می خواستم همون جا بکشمش ولی گفتم بزار طرفو ببینم.ببینم اون کیه…فرداش به زنم گفتم من برا یه هفته برا کارای شرکت بابام می رم مشهد بعدش برمی گردم بعدش بلیطارو بهش نشون دادم و ساک بستم و ماشینو برداشتم از خوبه زدم بیرون بعد 3ساعت به زنم زنگ زدم گفتم مشهدم چیزی نمی خوای گف نه بعد سریع گوشیمو قطع کرد باورم گفتم اون ریحانه ای که اینقدر قربون صدقم می رف چرا باید گوشیمو سریع قطع کنه بعد دیگه مطمین شدم که اتفاقی داده میفته رفتیم جلو خوبه کشیک بعد دیدم یه206امود جلو در خوبه بعد ریحانه ریموت کنترلو براش زدو در خوبه بازشدو رفت تو چون شیشه هاش دودی بود ندیدم کیه.یک نیم ساعت وایستادم بعد آروم رفتم تو خونه و آروم درو باز کردم رفتم تو و دیدم لباسای زنم ریخته کف حال شرتو سوتینو شرت مردانه او شلوار لی و خلاصه کاری ندارم آروم رفتم سمت اتاق دیدم صدای آهو اوه ریحانه میاد یک صحنه داشتم گریم می گرفت چون براش هیچی کم نزاشته بودم که بخواد به من خیانت کنه آروم درو باز کردم و ازشون یکم فیلم گرفته بعد یک صحنه یونس داشتم میگفت احسانه کصکش کو که کص زنشو جر دادم یهو رفتم تو گفتم همون جاست کص ننه که یهو زنم و یونس مثه برق از جاشون پریدن زنم رفت لخت یه گوشه دیوار یونس رفتم بود یه گوشه خون جلو چشمامو گرفته بود چون بهترین دوست زنمو کرده بود فقط می خواستم بکشمشون(اینو بگم من از بچگیم هیکلی بودم15سالم بود قدم180سانت بود)ولی خودمو آروم کردمو گزاشتمو اون نارفیقم گورشو گم کنه بعد رفتم سراغ زنم بهش گفتم چرا جوابی نداشت چون هیچ چیز براش کم نزاشته بودم…الان3سال از اون ماجرا می گزره ومن هنوز بعد طلاق دادم اون جنده باهیچ کس رابطه نداشتم فقط هر چن وقت یک بار جنده می کنن…البته فک نکنین یعد آوری اون خاطرات سخته برام…اصلا برام سخت نیس چون بعضی آدم لیاقت ندارم با یادشون ناراحت شی…
نوشته: Scorpion7
ناموسن کیرم تو سبکه نوشتن
پرده اول یه دوس دارم که دوس داره با دوسته تو که دوس داره … جمع کن بینیم باو برو کیونتو بده
پرده دوم من دید اون کرد انمن دید :| کیون بچه این شد نوشتن ناموسن
عجب صحنه ای بوده اونجا ک گفته احسان کسکش کو
اینم رفته داخل خودشو معرفی کرده 🙄
ولی عجب سگ غیرتی بودی ک کاری نکردی ماشالا ب تو میگن مرد غیور
البته من ک میدونم کس نوشتی ولی دیگه ب روت نمیارم (erection)
خو زنت قبل از تو با اون رفیق بوده
معلومه بعد چندسال ببینتش موت موتش میشه
خوب کردی طلاقش دادی
غمت نباشه داش
لیاقت نداشت
فرزندم داستانت که مالی نبود فیلم همسر سابقت را ارسال نما تا اندک استمنائی نمایند این جوانان مسلم
دلم تنگه برا فیلمای هندی اهای کس گفتی راستی استاد جق المعالی الجوقه
یکمی سعی کن جملات رو درست و مرتب و بنویسی و ضمایر رو رعایت کنی سر درد گرفتم هی باید جای تورو با یکی دیگه جای دوستت و جای ریحانه تو جمله ها جفت و جور کنم تا بفهمم کی به کی هست.
اینکه باکسی که دوستت بوده بعد با دوستت دوست شده ازدواج کردی کسخلی خودت بوده.
این قسمت اول
وقتی گفته دوست پسر قبلیش دیده بعد باهم قرارگزاشتین و اجازه دادی باهاش رابطه داشته باشه بازم کسخلی خودته
این قسمت دوم
اما اینکه موقع سکس و خیانت مچشون گرفتی و نکشتیشون دیگه کسخلی خودت نبوده کارخوبی کردی
اما کسخلی بابات بوده که بیغیرت کسخلی مثل تو رو تحویل این مملکت ک.ی.ر.ی داده اینم قسمت آخر
اینجا سایت شهوانی است یا اداره ارشاد اسلامی وقتی یک دختر بچه ۱۲سالگی رفیق پیدا میکنه معلومه۱۸سالگی بعد شوهر خیانت شروع میشه …جون مادرتون بسه از این کوس شعر های محلتان
پریود مغز از کلاس هفتم تا پیش دانشگاهی که شما بشه 18 سالت میشه 5 سال. دو سال بعد یعنی 20 سالگی ازدواج کردی میشه 7 سال.
یک سال از زندگیتون گذشت اینمیشه 8 سال.
الانم 3 ساله طلاقش دادی میشه 11 سال.
بچه جون 11 سال پیش سیستم اموزشی به صورت دبستان راهنمایی و دبیرستان بود و کلاس هفتم نداشت.
کوسخول
یه همچین اتفاقایی تو زندگی می افته و مشابهش و دیدم تو اطرافم و میدونم چی کشیدی ، بهترین کار و کردی و خودت و خلاص … زندگی خوب لیاقت می خواد که هر کس نداره ،
دختره ۱۲ ساله پسر ۱۴ ساله میگن سن همه چی پایین امده باورش کمی سخت بود ولی با این داستان هضمش کمی تا حدودی راحتر شد.???
بجای خوندن این داستانها حرف من رو گوش کنید !
دوستان برای فهمیدن این مشکل کافیه سایفون رو راه اندازی کنید و به آدرس https://browserleaksdotcom/webrtc
(بجای dot نقطه بگذارید)
بروید . می بینید که در قسمت Public IP Address آدرس ip ایران شما را نوشته است.
( این مشکل در ultrasurf و کلا فیلترشکنهایی که تمام ترافیک سیستم را تونل نمی کنند هم وجود دارد)
راه حلش هم اینجاست :
https://goodotgl/gLbs7P
بجای dot نقطه بگذارید
اخه کس خل چی بگم بهت اگه غیرت داشتی جفتشون و تیکه تیکه می کردی
خب…غلطای املاییت رو کاری نداریم باهاش و فقط ی جمله در موردش،کییییییرم تو سبک نگارشت،این اولیش
من که نفهمیدم داستان نصف شدن کوچتون چی بود،نکنه سر کوچه نشسته بودی کوچه نصفش رفته تو کونت که نصف شده؟؟؟؟؟؟این دومیش
بر فرض که اینا رو بعد از جق نوشتی(نه هنگام جق) آخه کدوم گوساله ای به شوهرش میگه دوس پسر قبلیم رو دیدم؟؟و کدوم شوهر گوساله تری خودشو جر میده که شماره اونو پیدا کنه و ی قرار سه نفره هم بزاره…که چی؟؟؟؟این سومیش
و بعنوان چهارمیش هم جا داره بابت زحمتی که کشیدی ازت تشکر کنم…تو تونستی کاری رو که دهخدا نتونسته بود انجام بده رو انجامش بدی…معنی کردن کلمه غیرت!!!
دیگه ننویس گلابی…دیسلایک سه
عجب کاری کردی مرد
زن خراب داشتن خیلی عذابه خیلی،،من به شخصه توی آتیش بودم از فکرش تا ردش کردم رفت هرچند چهارسال از جوونیمو توی دادگاه و فراری بودن تلف کردم، اما برای من دم به تله نمیداد،چونکه خواهرش و مادرش خبر داشتند و پشتش بودند اما من میدونستم و عذاب میکشیدم و برخلاف تو بعد از چهار سال از طلاقش هنوز کابوسش میبینم خوب دلی داری والا که بهش فکر نمیکنی
ببین کس شعری بیش نیست
تو اگه زرنگ بودی زنت و پیش دوس پسر قبلیش نمیبردی چون اون یه بار مخش و زده
یا اصلا نمی گفتی که همه چی رو براش فراهم کردم پس ولم نمی کنه نه عزیزم زن ها تا یه نفر بهتر پیدا میکنن میرن
حالا این رفیق شما از نظر پول در حد تو نبود اما بکن تر از تو بوده
اگه غیرتی بودی تا میگفت دوس پسر دهنشو جر میدادی نه اینکه از ذوق برداری هول هولکی ببریش پیشش
بازم میگم کس شعرررررررررررررررررررررررررررررررر
کسکش هفتمممم؟ سال هفتم5تا تجدید داشته؟کونی کلا13 14 سالته !
چون تا اونجایی که من میدونم کلا 5 6ساله عوض شده دوباره نظام اموزشی و کلاس هفتم داری
جقیه بدبخت بی غیرت
چ عجب ی با غیرت پیدا شد
قبلاً اینجور داستانارو میخوندم شوهره هم خودش می نشست و نگاه میکرد
ایول قشنگ بود ولی اگه میزدی جفتشونو له میکردی قشنگ تر بود
خیانت خیانت خیانت خیانت
لعنت به هرچی ادم خائنه
دوستان به اندازه کافی ریدن بهت… من چیزی نمیگم دیگه… یه بار دیگه نرینی صلوات…
داستانت خیلی چرت بود, خیلی تند و سریع و عجولانه نوشتی و برای جزئیات اصلا وقت نذاشتی
حس میکنم واقعیت نداشت چون اگه واقعیت داشت امکان نداشت زنت اینقدر زود دوباره به بی اف بچگیش پا بده.
البته این احتمالم هستش که اونا از خیلی قبل پیش رابطه دارن ولی خب تو اصلا به جزئیات اشاره نکردی که بفهمیم چی به چی بود و ارزش نوشتن نداشت و الکی وقت مارو ضایع کردی.
بد آوردی رفیق ولی نباید میبردی زنتو اونجا از اول