بدترین نوع دلسوزی:‌ دلسوزی با شهوت

1398/02/03

ساعت 12 شب بود میرفتم خونه پک آخر سیگارو زدم و انداختم کنار یه صدای قدم سریع مثل دویدن شنیدم دیدم ی نفر به سمتم داره میدوه با چشمای خیس التماسم کرد کمکش کنم قایم بشه نور دوتا چراغ ماشینو دیدم سریع دستشو گرفتم و کشوندمش توی کوچه توی تاریکی کوچه قایم شدیم یدونه پژو پارس با دوتا پسر توش اروم رد شدن دستاش توی دستم داشت میلرزید و یخ کرده بود اونا رفتن ازم اومد تشکر کنه منو بغل کرد قدش تا زیر چونم بود وقتی دیدمش یدونه دختر باصورت ناز ولی باموهای کوتاه و کلاه و شال و کاپشن بود ازم خدافظی کرد و راهشو کشید که بره بهش گفتم کجا میری گفت نمیدونم خودمو بهش رسوندم و گفتم یعنی چی مگه خونه نداری گفت خونه دیگه نداره بیچاره باباش وقتی موادو میزنه مادرشو میکشه اونم دیگه پاشو تو اون خونه نمیذاره گفتم بیا خونه من امشبو اونجا باش هوا سرده خیلی راحت قبول کرد…

رسیدیم خونه یک دست لباسای خودمو بهشدادم که عوض کنه اونم همینکارو کرد گفتم گرسنته. گفت اره منم یدونه تن ماهی واسش درست کردم خورد و تشکر کرد بهش گفتم رو تختم بخابه منم روی مبل خابیدم …صبح 7 بیدار شدم رفتم شرکت به خاطر اینکه بهش اعتماد نداشتم درا رو قفل کرده بودم و تو شرکت حساب ها و پرونده هارو بردم خونه که درست کنم وقتی رسیدم خونه دیدم نشسته سر میز و داره صبخونه میخوره بلند شد سلام کرد و خیلی مودب تعارف کرد منم گفتم نوش جان نشستم پای تلوزیون …ساعت 1 شد گفتم بلدی ناهار درست کنی گفت یه کاریش میکنم دیدم داره تخم مرغ و سوسیس درست میکنه منم به شوخی گفتم دختری مثل تو فقط همینو بلده دیدم بغض گلوشو گرفت و گفت دختر؟دختر اونه که باباش نازش کنه بوسش که و ناناز باباش باشه نه من من از دختر بودن فقط هرزه بودنشو بلدم کنارم نشست و گریه کرد سرشو گذاشتم روی سینم و نوازشش کردم چشمای ناز و پر اشکش دل ادمو میلرزوند یدونه بوس به پیشونیش کردم و اشکاشو پاک کردم و گفتم منم خانوادم 4سال پیش تو یه تصادف مردن اون داشت اروم میشد زنگ زدم دوتا پیتزا اوردن خوردیم گفتم مشروب میخوری؟ گفت اگه باشه اره …بطری skyyرو گذاشتم تو یخ سرد شه بعد ریختیم و خوردیم و نشستیم پای تلویزیون یکی یکی شبکه هارو میزدیم گذاشتم pmc یه اهنگ شاد بود نشستنکی توی خودش میرقصید گفتم خجالت نکش پاشو برقص بلند شد و شروع به رقصیدن کرد تازه چشمام به بدن زیبا و خوش فرمش افتاده بود اهنگ تموم شد یه اهنگ ملایم گذاشت رفتم کنارش باهم میرقصیدیم خیلی خوشمون اومده بود چشماش خمار و مشکی بود توی رقص لب میگرفتیم و بوسه های من روی سر و گردنش بود رفتم سمت گوشش وقتی بوسیدم نفسش بند اومد باریتم اهنگ بردمش توی اتاق خابوندمش روی تخت در گوشش گفتم اجازه هست که گفت همه به زور ازم میگرفتن ولی من الان بارضایت میخام بهت تقدیم کنم تیشرت و شلوار رو که از تنش در اورد تا مرز جنون رفتم پوست سفید و بلورین با بدنی خوش فرم شروع کردم بوسیدن از پیشونی تا بهشت زیباش پستونای سفت و خوش فرمی داشت که هرکدوم قشنگ اندازه مشتم بود صدای اه و ناله ارومی ازش در میومد رفتم سمت بهشت زیباش که یک چشمه خیلی کوچیک ازش سرازیر شده بود اول یه بوس کردم که یه نفس عمییق کشید بعد شروع کردم زبون زدن به لبه ها توش که نفسش بند اومده بود چوچولشو بالبام گرفتم و مکیدم که لرزید و ارضا شد بلند شد منو گرفت و هل داد روی تخت وحشیانه لباسامو از تنم در اورد و اول یه بوس سر کیرم زد که جای رژ لبش موند بعد شروع کرد لیسیدن و ساک زدن هردو روی ابرها بودیم بعد چندین دیقه اومد و گفت نوبت توعه من دوباره یکم بهشتشو خوردم بعد با مجوز خانم خانما حضرت کیر رو راهی غار حرا کردم خیس و فوق العاده داغ شروع کردم تلمبه زدن نگاه بهش کردم اشکش در اومده بود فک کردم ناراحته تا داره درد میکشه ازش پرسیدم و بابغض گفت:تا الان هرزگی کرده و بخاطر پول کس میداده همش هم به زور ولی این بار بارضایت خودش بود و نهایت حال رو داشت میرد من تلمبه هامو سریع تر کردم هردو تو اسمون بودیم 4 …5 نوع پوزیشن عوض کردیم بعد 4 بار ارضا شدنش نوبت من بود در اوردم و همشو روی شکمش ریختم با لذت تمام همشو با دستاش خود رفتیم حمام هم دیگرو شستیم و اومدیم بیرون یکم مشروب خوردیم سیگار کشیدیم و توی بغلم خابید …الان نزدیک 4 ماهه ما باهم هستیم هر دو رضایت داریم و مشکلی برای من درست نکرده اون از امنیتی که واسش فراهم کردم راضیه و گفته همین واسش کافیه …

دختران هرزه هیچ وقت از روز تولد هرزه نبود این عمل های خدمونه که این طور میشن
دختران هرزه هیچی جز مهر محبت عشق و امنیت نیاز ندارن

نوشته: علی کیر 18 سانتی


👍 31
👎 14
36721 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

763309
2019-04-23 20:27:50 +0430 +0430

نوشته: علی کیر 18 سانتی

3 ❤️

763315
2019-04-23 20:31:38 +0430 +0430

الان چیه ؟ تا خرخره تو گل گل گیر کردی ؟ مستاصل شدی ؟
نمیدونی بهش چی بگی ؟ نمیتونی ولش کنی ؟ کیفتو باهاش کردی و میخوای دکش کنی
زندگی مشترک خیلی ها هم الان همینه کیفاشونو باهم میکنن و وقتی به تهش میرسن میخوان یه جوری همو دک کنن

3 ❤️

763321
2019-04-23 20:35:02 +0430 +0430

خوب این که ظاهرا همه چیش خوب بود و به نفع دو طرف بود.پس چرا اسم داستان بدترین نوع دلسوزی بود.
مگه بخاطر دلسوزی باهاش سکس میکنین؟
تو داستان که اشاره ای به این موضوع نکرده بودین.

1 ❤️

763337
2019-04-23 21:04:13 +0430 +0430

هنوز به حدی از استقلال فکری نرسیدی که فارغ از هنجارهایی که همین آدمای احمق دور و برمون دراوردن باهاش یه زندگیو اغاز کنی خخ

2 ❤️

763339
2019-04-23 21:13:14 +0430 +0430

بچه کونی الان فک میکنی خیلی کار انسان دوستانه ای انجام دادی با اجازه خودش کردیش؟!
فرق تو با اونایی که به زور میکننش چیه؟!
تازه اونایی که میکننش شاید یه پولی بهش بدن ولی تو فقط با یه تن ماهی و پیتزا خامش کردی!
اگر ب جای این که با یه دختر فراری سکس کنی یکم واسه آیندش برنامه میریختی و مثل خواهر خودت باش رفتار میکردی شاید آینده ی خوبی واسش درست میکردی!


763350
2019-04-23 21:31:25 +0430 +0430

خاک بر سرت
دختر تنها گیر اوردی

1 ❤️

763351
2019-04-23 21:31:59 +0430 +0430

استعاره های ادبیت به‌کی رم
ولی دمت گرم.خوشبخت بشین

0 ❤️

763354
2019-04-23 21:38:26 +0430 +0430

بعد چند وقت که خسته بشی ازش به راحتی بهش میگی بفرما برو

2 ❤️

763398
2019-04-24 01:30:17 +0430 +0430

طرف کارش کس دادن پولی تو خیابون بود بعد پسر می افتاد دنبالش فرار میکرد؟؟ اون باکره است که فرار میکنه الودش نکنن حضرت اقا معلومه صنعتی سنتی رو با هم زدی!
بعدشم کیرتو وارد غار حرا کردی؟؟ حد اقل یه یا اله می گفتی جبرئیل لخت نباشه!! شهوانی فقط جبرئیلو کونی نکرده بود که امشب اونم کرد!!! ?

5 ❤️

763433
2019-04-24 06:14:23 +0430 +0430
NA

احمق خان
ببرش ازمايش اچ اي وي بده الاغ!!!

2 ❤️

763439
2019-04-24 06:58:22 +0430 +0430

ناموسا خودت ی بار ب چشم خواننده بخون ببین میتونی قبول کنی طرف از دست یکی دیگ در رفت بعد ب تو سریع اوکی داد ک بیاد خونت

1 ❤️

763442
2019-04-24 07:15:06 +0430 +0430

آقای علی‌کیر، با همون ۱۸ سانت قدت این کسشعرا رو تفت دو آتیشه دادی کله کیری کونی؟
آخه قدت به این حرفا میخوره کون‌تلق‌تولوق…
پلشت کونی، چقدرم خودشیفته‌ ای …

0 ❤️

763477
2019-04-24 12:02:19 +0430 +0430

فراخوانی در توییتر منتشر شده برای حمایت از یاسمن آریانی. از شما دعوت می‌کنم که به این فراخوان بپیوندید. این کمترین کاری است که هر انسان مسئول می‌تواند در آن سهمی داشته باشد

شیما بابایی نوشته: «آیا کسی هست که ما را یاری کند؟!»

قصد داریم روز چهارشنبه تاریخ ۴ اردیبهشت ساعت ۷ شب به وقت ایران در حمایت از یاسمن آریانی در توئیتر طوفانی به پا کنیم و از این دختر جوان حمایت کنیم و خواستار آزادی هر چه سریع‌تر او شویم.

0 ❤️

763478
2019-04-24 12:04:23 +0430 +0430

دختر داریم تا دختر دخترای خیابان انقلاب ، دخترای با غیرتی که شرف و آزادی زنان و دختران ایرانی رو فریاد میزنن تا ابد شما را میپرستم.

دخترایی هم داریم که کارو بارشون قمبل کردن و عکس سلفی انداختن و پارتی رفتن و زیر هر سگی خوابیدنه دختران کون قمبلی و کون بابا

0 ❤️

763502
2019-04-24 14:32:38 +0430 +0430

بهتر نیست بجای کلمه دختران هرزه، بگی دختران بی خانمان؟

2 ❤️

763504
2019-04-24 14:42:17 +0430 +0430

داستان رو خوندم خوندم واز پایان خوبش داشتم لذت میبردم که ناگهان به نوشته:علی کیر18سانتی رسیدم اینجا بود که پشمام ریخت و هراسان دیس لایک نهم رو تقدیم کردم و پا بفرار گذاشتم

0 ❤️

763547
2019-04-24 20:51:11 +0430 +0430
NA

كصي رو كه هزار نفر توش كير كردن رو خوردي مارجنده!
بيا كيرمنم بخور
من موندم يكي واقعا به كمك احتياج داشت شما اول ميكنيدش بعد كمك ميكنيد؟ خوار كسده بي غيرت كوني

0 ❤️

763691
2019-04-25 08:39:32 +0430 +0430

خیلی خوب بود مرسی

1 ❤️

763809
2019-04-25 22:37:07 +0430 +0430

هیچی بهتر از این نیست
که یه دختر رو به میل خودش بکنی
نوش جونت

0 ❤️

763984
2019-04-26 20:18:14 +0430 +0430

دقیقاً کپی فیلما بود لعنتییییییییی
/////////ولی فقط اون قسمتی که تو خونه تنها گذاشتی اونم مدارکتو بالا کشید و کونت گذاشت رو حذف کردی

0 ❤️

764339
2019-04-28 14:58:10 +0430 +0430

وقتي جق ميزني زياد تف نزن،بيش از حد كصشعر تايپ ميكني

0 ❤️

765681
2019-05-05 10:35:09 +0430 +0430

پند آخرش دگرگونم کرد
مرسی 18 سانتی کبیر

0 ❤️

796345
2021-03-10 08:48:01 +0330 +0330

لایک دمت گرم مرد

0 ❤️