بدن زنونه من و کیر کلفت رضا

1393/10/29

اسم من الوینه. 20 سالمه و خاطره ای که مینویسم عین حقیقته بدون ذره ای تغییر. اول از خودم بگم. همونطور که گفتم من اسمم الوینه. 20 سالمه. پسری تپل با اندامی زنونه و سینه های خیلی بزرگ. به حدی که همیشه از بچگی مردهای غریبه تو تاکسی یا حتی تو محیط مدرسه سعی میکردن به نحوی با سینه هام بازی کنند. بدن کم مویی دارم و به معنای واقعی لعبتی هستم. اولین بار که فهمیدم میل به رابطه جنسی با همجنس خودم دارم 16 ساله بودم و از اون روز تا حالا به یک جنده ی واقعی تبدیل شدم. الوین کسی که به کیر هیچکس نه نمیگه! من سکس های زیادی داشتم اما زیباترین و به یاد موندنی ترین اونها با معلم ورزشی به نام لهراسب بود. با لهراسب تو اینترنت آشنا شدم. اون موقع من هیجده ساله بودم و لهراسب کمی بیشتر از 50 سال سن داشت.اولین بار که چت کردیم از بدنت بهش وب کم دادم و جلوی دوربین براش کاملا لخت شدم. اون هم وب کمش رو روشن میکرد و با تصویر اندام سفید و زنونه ی من خود رو الهراسب میکرد. کم کم به هم اعتماد کردیم و شماره تلفن بینمون رد و بدل شد. گاهی زنگ میزد و خیلی حشری بود و من سعی میکردم با حرفهام آبش رو بیارم. کم کم بحث سکس حضوری پیش اومد. چیزی که آرزوش رو داشتم با لهراسب انجام بدم. بعد از چند بار صحبت بالاخره قرار گذاشتیم. درست یادمه روز سوم دی سال 91 بود. بهم آدرس داد. خیابون شریعتی تقاطع معلم! رفتم حمام. خودم رو حسابی برق انداختم. نقطه نقطه ی بدنم رو صاف صاف کردم و به سینه هام حسابی رسیدم. کمی ابروهام رو دستکاری کردم و سینه هام رو زیر آب سر گرفتم تا یکم فرم بگیرن. ساعت 3 بعد از ظهر قرار داشتیم. و من با وجود اینکه به مردهای بسیاری کون داده بودم، آروم و قرار نداشتم. وقتی تاکسی سر تقاطع ایستاد و پیاده شدم، بی اختیار لرزیدم. دقیقا روبرو ایستاده بود. دستی تکون داد و من هم به طرفش رفتم. گفت الوین جان این منم. ظاهر و باطن. گفتم خیلی هم خوبه. من خیلی از اندامت و چهره ت خوشم میاد. با هم به سمت کوچه ای که نشون داد حرکت کردیم. هر چی جلوتر میرفتیم، بیشتر متوجه بی طاقتی و تمنایی که برای سکس داشت میشدم. تا اونجا که به محض خلوت شدن کوچه سینه چپم رو محکم فشار داد و گفت “جنده ی من کیه؟” منم با کمی عشوه گفتم: “من” خندید و به راهمون ادامه دادیم تا وارد خونه اش شدیم. به محض ورود وقتی خم شدم تا بند کفش هام رو باز کنم دستش رو کاملا لای چاک کونم قرار داد و محکم فشار داد. آه کشیدم. گفت: “ببخشید ولی خیلی حشریم.” با نگاهی پر از شهوت بهش گفتم : “من اومدم اینجا که بهت بدم دیگه” اینو گفتم انگار دیوونه شد. سریع لختم کرد و لباش رو چسبوند روی لبام. داغ ترین بوسه ای که تا امروز هم طعمش یادم نرفته. سینه هام رو با ولع میخورد و من بلند آه میکشیدم. کیرش رو از روی شورتش به کیر لخت من میمالید و مرتب میگفت عاشقتم. کم کم سراغ گردنم رفت. جایی که من روش خیلی حساسم شروع به خوردن کرد. دیگه طاقت نیاوردم. دست کردم تو شورتش و کیرش رو بیرون آوردم. بدون معطلی روی زانوهام نشستم و شروع به خوردن کردم. خوشمزه بود. بی نظیر بود. هنوز طعمش یادمه. بلندم کرد. خوابوندم رو تخت طوری که صورتم رو بروی کیرش قرار گرفت. کیرش رو کرد تو دهنم و شروع به تلمبه زدن کرد. کیرش چنان کلفت بود که به زحمت تو دهنم جا میشد. یه 10 دقیقه ای ساک زدم و اون همزمان سینه هام رو با تمام قدرت فشار میداد. کم کم کیرش رو در آورد و یدونه محکم زد در کونم و گفت: “بخواب رو شکمت جنده.” مثل یک گوسفند مطیعش بودم. همون چیزی که همیشه از سکس میخواستم. تحقیر… عاشق حقارت بودم. دوست داشتم در پیش کسی که میخواد من رو بکنه تا حد ممکنه بی ارزش باشم و لهراسب خیلی خوب این رو میفهمید. گفتم چشم و روی شکم خوابیدم گفت : " امروز کاری باهات میکنم که تا خونتون رو نتونی راه بری" گفتم: " من در اختیارتونم ارباب" خنده بلندی کرد. تف زد به کیرش و با تمام قدرت فرو کرد… درد تمام وجودم رو گرفت. از طرفی سوزش کلفتی کیرش که تمام رگهای کونم رو به تپش در آورده بود. و از طرف دیگه برخورد کیرش با انتهای کونم که حس پاره شدن شدیدی بهم میداد. بی اختیار اشکم اومد. تا حالا کیری به این کلفتی تو کونم نرفته بود. آروم در گوشم گفت: جنده جونم اذیت شدی؟ گفتم: عادت میکنم نگران نباش. چند دقیقه بی حرکت فقط تو کونم نگهش داشت. بهش اشاره کردم که حالا وقتشه. شروع کرد به آرومی تلمبه زدن و من مرتب لذت بیشتری میبردم. این کلفت ترین کیری بود که تا امروز تو کونم رفته و من داشتم از کلفتی این کیر خوش سیما لذت میبردم. چند دقیقه به همون شکل تلمبه زد بعد کیرش رو در آورد و گفت بخور. منم شروع کردم به خوردن. دوباره از دهنم درش آوردم و اینبار خودش روی زمین خوابید. عضلات شکمش داشت دیوونه میکرد. بی اختیار خم شدم و شروع به لیسیدن عضلاتش کردم. بعد طوری که کونم سمت صورت لهراسب باشه کیرش رو توی کونم کردم و شروع به بالا پایین کردم. کیرش واقعا کلفت و خوشفرم بود. بعد از چند دقیقه برگشتم رو به روش نشستم و کیرش رو دوباره توی کونم کردم و با هر بار که کمرم رو بالا و پایین میکردم، لهراسب با ولع به سینه هام چنگ میزد. یدونه محکم زد توی گوشم. حشری تر شدم. تندتر تلمبه زدم اونقدر بالا و پایین کردم تا لهراسب خیلی سریع از کونم در آورد و فرستاد تو دهنم و همه آبش رو همونجا خالی کرد. با ولع آبش رو خوردم و همونطور که آب منی از همه جام میریخت نشستم روی مبل… به لهراسب نگاه میکردم و کیرش و اون به اندام زنونه ی من… تا آخر اون شب سه بار دیگه لهراسب من رو کرد و بعد از اون هر ماه من رو میکرد تا وقتی که منتقل شد به ساری…

نوشته: الوین


👍 1
👎 0
97858 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

451028
2015-01-20 00:36:03 +0330 +0330

خیلی عالی بود. منم مثل خودتم. دوست داشتی باهام تماس بگیر

0 ❤️

451030
2015-01-20 07:10:09 +0330 +0330

Manam asheghe inam me yeki mese toro bokonamo jer bedam, age kasi khast to khosisi behem khabar bede

0 ❤️

451031
2015-01-20 11:44:26 +0330 +0330
NA

ماشالاهمتون با تجربه هستید ایوال بابا

0 ❤️

451032
2015-01-20 12:43:00 +0330 +0330

ای جووووووووونم… منم کونی جنده میخوام aggressive
یه کون میخوام مطیعم باشه و هر روز جرش بدم dirol

0 ❤️

451033
2015-01-20 15:47:06 +0330 +0330

این داستان رو من نوشتم و برام خیلی جالبه که هر جا من توی داستان نوشتم رضا، مدیر سایت تبدیلش کرده به لهراسب! حتی جایی که نوشتم خودش رو ارضا میکرد، تبدیلش کرده به الهراسب و از این ره گند خورده تو داستان. ضمنا من همیشه کونم رو حسابی تمیز میکنم و اینم بگم اتفاقا وقتی کون رو حسابی با آب گرم میشورین و پر و خالیش میکنین ضربه های کیر که ته کون میخوره درد بیشتری داره.

0 ❤️

451034
2015-01-20 15:53:19 +0330 +0330

دفعه دیگه هم داستان کون دادنم به یه مردی که تو آگهی ها همجنسگراها پیدا کردم رو مینویسم. مردی که ظرفیت نداشت وگرنه میتونست هفته ای یکبار منو بکنه. البته اینم بگم واقعا کیر خوبی داشت. اما امان از بیشعوری.

0 ❤️

451036
2015-01-21 00:34:52 +0330 +0330

منم یه دوست پسر مفعول تپل بی مو از تهران

0 ❤️

451037
2015-01-21 08:18:19 +0330 +0330

مفعول از اراک و تهران میخوام

0 ❤️

451038
2015-01-21 08:44:37 +0330 +0330
NA

بيا تا با تحقير بكنمت بچه كونيه جنده!!!

0 ❤️

451039
2015-01-21 13:11:07 +0330 +0330

خاک بر سرت آشغال لاشی اه اه اه حالمو بهم زدی از مردونگی چی به ارث بردی لجن

0 ❤️

451040
2015-01-21 13:58:29 +0330 +0330

وای وای عاشقه سینه بزرگ پسر چاقم اوف بخورما بکنمش داستانت بد بود اما … dance4

0 ❤️

451041
2015-01-21 14:59:52 +0330 +0330

من کونی هستم و اصلا هم از کونی و جنده بودن خجالت نمیکشم

0 ❤️

956116
2023-11-03 19:41:01 +0330 +0330

افسوس.داستان به این خوبی خیلی عجله ای نوشته شد.ای کاش وقتی یه همچین تن و بدنی رو سپردی به یه سن بالای حشری می بایست لباس زیر زنونه تنت میکرد تا بیشتر حس زنونه بوجود میومد و بعد یکساعت تموم تن و بدنتو میخورد و به حد مرگ سوراختو میلیسید.نه اینکه تا رسیدین بکنه تو کونت.همین داستانتو خیلی غیر قابل باور کرد .تازه ارضا شدن خودت رو هم اصلا ننوشتی.حیف سوژه به این خوبی رو به باد دادی

0 ❤️