بستنی با کس مامان

1392/11/08

بابام یه دوست داشت که همیشه میاومد خونه ما مامان منم یه کم خوش استیل و باحال بود منکه بچه بودم سر درنمی اوردم ازین چیزا .یه روز که بابام خونه نبود دوست بابام اومد خونمون و یه چشمک به مامانم زد مامانم منو فرستاد برم بستنی بگیرم از سوپر سر کوچمون بهم پول داد گفت برو 3 تا بخر بیا من چون با یکی از بچه های تو کوچمون دعوا داشتم مجبور بودم به جای دیگه برم بستنی تهیه کنم خلاصه یه 20 دقیقه ای شد برگشتنم وقتی برگشتم دیدم کسی تو خونه نیست کنجکاو شدم همه سوراخ سمبه های خونه رو گشتم آخه خونه ما تو روستا بود بزرگ و جا دار یه اتاق داشتیم که رو پشت بوم خونه بود خرت و پرتا میریختیم …وقتی دیدم کسی نیست رفتم پشت بوم از کنا در دیدم بله مامان خوشکلم زیر کیر اقا رضا داره رفع تشنگی میکنه همچو براش ساک میزد که منم از ترس و استرس تمام بستنیها رو پشت در خوردم مثل مامانم آقا رضا اه و اوف میکرد مامانم میگفت جان چه کیری داری اووووووووممم خلاصه منم جفت کرده بودم از یک طرفم تازه همچی صحنه ای رو میدیدم برام عجیب بود یبارگی دیدم آقا رضا مامانمو از پشت بغل کرد طوری بود که من از لای در کون آقارضا که خیلی پشم الو بود میدیدم ولی بیضه هاش از بس بزرگ بودن معلوم بود خلاصه تلمبه میزد مامانم اخ اوفش رفته بود به اسمون یبارگی دیدم رضا میگه داره میاد من خیال کردم کسی داره میاد بعدش مامانم گفت ن ن ن ن ن ن ن حالا نیاد بکنم کیر رحمان کوچیکه حال نمیکنم بکنم بعد اقارضا ابشو ریخت رو باسن مامانم و من سریع اومد م پایین رفتم تو کوچه مثلا من الان درارم میام خلاصه چند دقیقه لفتش دادم به دم در که رسیدم دیدم آقارضا از در خارج شد و گفت بستنی کو پس محسن منم همشو از ترس خوردم لوپامو کند و رفت با خنده …رفتم توخونه دیدم مامنم باز نیست شک زده شدم بازم رفتم پشت بوم دیدم مامان داره کسشو میمالونه دلم براش سوختسرو صدا دام که خوشو جمع کنه داد زدم مامان مامان کجایی .با صدای شهوت الودش گفت کوفت چته داد میزنی رفتم تو دیدم الکی داره دنبال چیزی میگرده گفتم آقا رضا بستنی هامو خرد گفت نوش جونش یبار دیگه اومد میگم برات بخره خلاصه گوشه دامنش رو دیدم پر آب کیر آقا رضا بود که باهاش پاک کرده بود گفتم بستنی ریخته اینجا گفت آب شده بود اقا رضا برات بستنی آورده بود اینجا قایم کرده بود اومدم بیارم برات آب شده بود خلاصه من 7 سالم بود این اتفاق همیشه یادمه بعد ازون اقارضا رفت جبها راننده تانکر آب بود رفته بود رو مین نصف پاش قطع شده بود الانم جانباز تشریف دارن …

نوشته: داف


👍 3
👎 3
416801 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

411113
2014-01-28 23:51:30 +0330 +0330

ماشالله به غیرت…
مطمئنی شما بچه آقا رضا نیستی؟!

0 ❤️

411114
2014-01-29 01:20:04 +0330 +0330
NA

پس مامانت حتماً بهشتيه .

چون به جانباز كس داده .

خره نميدوني چقدر ثواب داره .

0 ❤️

411115
2014-01-29 02:12:08 +0330 +0330

بچه‌گانه بود، ننویس . . . . . . . . . . . . .
کیر آقا رضا تو چشم و گوشِت، دیگه ننویس.

0 ❤️

411116
2014-01-29 03:08:28 +0330 +0330

سلام فرزندم من آقا رضا هستم عراقيا تو كوس ننت مين كذاشته بودن زياد تلمبه زدم مين تركيد ي بامو ازدست دادم عوضش تانكر آبمو خالي كردم تو كوسش
راستي خواهر برادرات كجان؟ به كوس ننت سلام كيرمو برسون
بشماي كونم دهنت

0 ❤️

411117
2014-01-29 03:57:21 +0330 +0330
NA

همونجا بايد ميرفتي تو اتاق حالشونو ميگرفتي.

1 ❤️

411120
2014-01-29 07:27:53 +0330 +0330
NA

طرف هفت سالش بیشتر نبوده
اصن چی میفهمیده این چیزا چین !
برو پسر شانس اوردی عاقا رضا کون تو نذاشته

0 ❤️

411122
2014-01-29 15:04:40 +0330 +0330
NA

چه راست چه دروغ! باید بیای بگی ننت جندست؟؟؟

0 ❤️

411124
2014-01-29 16:14:22 +0330 +0330
NA

با نظرا کلی حال کردم.

0 ❤️

411125
2014-01-29 16:40:28 +0330 +0330
NA

د اخه جاکش ننویس گوسفند ننویس جدا از تخمی بودن داستان یکی لطف کنه و این جمله رو برام معنی کنه من که نفهمیدم ///دامنش رو دیدم پر آب کیر آقا رضا بود که باهاش پاک کرده بود گفتم بستنی ریخته اینجا گفت آب شده بود اقا رضا برات بستنی آورده بود اینجا قایم کرده بود اومدم بیارم برات آب شده بود///

0 ❤️

411126
2014-01-29 20:09:41 +0330 +0330

!!! Bacheganetarin dastan

0 ❤️

411127
2014-01-30 07:47:28 +0330 +0330

Yani Mozakhraf booda!!!

1 ❤️

411129
2014-03-24 17:07:35 +0430 +0430
NA

بده کس ننتو ماهم بکنیم برا تبرکش میگم آخه جانباز کردتش خره الان کس ننت ارزش معنوی داره

0 ❤️

411141
2014-03-30 06:18:02 +0430 +0430

نوش جوشن

0 ❤️

411130
2014-04-04 18:54:49 +0430 +0430
NA

کامارو پنتیاک خیلی خندیدم باحال بود؛
ولی داستان کلا چرت بود

0 ❤️

411131
2014-06-26 02:33:11 +0430 +0430
NA

آقا رضا با اینکه روستایی بوده خوب وارد بوده البته مامان جند… ببخشید محترم شما هم کم نیاورده انشاالله همهتون عاقبت به خیر بشین

0 ❤️

411132
2014-07-01 05:09:00 +0430 +0430

من نمیدونم چزا تو همه عکس ها و مطالب به جای نظر فحش می نویسین… بابا جنبه چیز خوبیه

0 ❤️

411134
2014-07-22 07:58:17 +0430 +0430

بخدا دروغه

0 ❤️

411135
2014-08-02 08:22:26 +0430 +0430
NA

diablo عقده کس داریتو

0 ❤️

411136
2014-08-15 06:47:20 +0430 +0430
NA

خواهشمندم دیگه داستان ننویس

0 ❤️

411137
2014-11-05 17:32:53 +0330 +0330
NA

جانباز؟؟؟:))

0 ❤️

411139
2014-11-28 08:48:15 +0330 +0330
NA

سلام پسرم منم آقا رضا چرا وقتی دیدی مامانتو می کنم نگاه می کرد خب کار بدیه هاااا دیگه تکرار نکن

0 ❤️

411140
2015-02-23 18:59:44 +0330 +0330
NA

شک نکن حرومی باشی
حتما ی تست دی ان ای بده

0 ❤️