بهترین خاطره سکسم با نوید

1391/10/26

با سلام به شهوانیای عزیز…من 23 سالمه و شیرازی هستم و اولین سکسم 20سالگیم بود.البته این اولین باره که میخوام خاطرمو تعریف کنم.
سال اول دانشگاه بودم که با نوید آشنا شدم.روزای خوبی باهم داشتیم واقعا دوستش داشتم و نویدم دوستم داشت.1سال بود از اشناییمون میگذشت و رابطمون فقط در حد عشق بازی بود.لب گرفتن تو ماشین و بغل و نوازش…راستش چند وقتی بود حس میکردم دوس دارم اولین سکسم با نوید باشه -راستش وقتی داستانای شهوانی رو میخونم فک میکنم دخترا همش میخوان بگن که یکی مخشونو زده و سکس کردن در صورتی که اینطور نیست خب دختر هم غریزه داره و من اصلا دوس ندارم اینو انکار کنم-خلاصه چندوقت نشون دادم که سکس با نویدو دوس دارم تو عشق بازیا دستشو میبردم تو سوتینم یا ازش میخواستم انداممو توصیف کنه.البته نوید اصلا سرد نبود حتی گاهی که خیلی شیطنت میکردم با شهوت و البته شوخی میگفت میگیرم میکنمتا…تا اینکه به تعطیلات عید رسیدیم واقعا جدایی از نوید سخت بود تو 15 روزی که همدیگه رو ندیدیم دیگه از سکس باهاش حرفی نردم تا اینکه یه شب بهم اس داد که شراره وقتی ازت لب میگیرم بوی تنت دیوانم میکنه ازین میترسم که یه روزی کارمون به سکس برسه و فکر کنی واسه شهوتم میخواستمت.منم که تازه فهمیده بودم چرا این مدت حرفی از سکس نزده طاقت نیاوردم و گفتم نوید شهوت تو مال منه منو تو همدیگه رو دوس داریم…نویدم که خیلی خوشحال شده بود زنگ زد و بهم گفت خودمو واسه یه سکس عاشقانه اماده کنم…بعد تعطیلات وقتی برگشتم اهواز پیش نوید گفت که کلید خونه داییش تا چند روزی که از سفر برگردن دستشه و هرموقع اماده بودم میتونیم بریم.خلاصه روزی که ارزوشو داشتم فرا رسید مطمئن بودم نوید واسه لذتم هرکاری میکنه واسه همین خیلی هیحان داشتم.همین که در خونه رو پشت سرمون بستیم منو محکم تو بغل گرفت و گفت امروز به اوج میرسونمت شراره.با نگرانی نگاش کردم و گفتم نوید قول بده اتفاقی نیوفته گفت عزیزم حواسم بهت هست اینو گفت و بغلم کرد و بردم داخل سالن همینکه رفت تو اشپزخونه مانتومو در اوردم و تاپ مشکیمو که خودش واسم خریده بود تنم کردمو موهامو باز کردم وقتی برگشت اولین باری بود که منو اینطور میدید با هیجان بغلم کرد و شروع کرد لبامو خوردن نشستو منم تو بغلش نشسته بود م و با موهام بازی میکرد و رو بازوهام دست میکشید تا شربتمونو خوردیم و کم کم دستش رفت تو سوتینم نوید خیلی خوب سینه هامو میمالوند عادت داشت نوک سینمو لای دو تا انگشتش میگرفت و میمالوند …سرمو گذاشتم رو شونشو اه کشیدم 5 دقیقه به کارش ادامه داد دیگه حسابی داغ شده بودم دوباره بغلم کرد و بردم تو اتاق خواب وقتی رو تخت بغلم کرئ شروع کرد گوش و گردنمو خوردن و لیسیدن واقعا لذت داشت کم کم اومد پایین بین سینه هامو لیس زد و فوت کرد بهشون تنم لرزید ازین کارش …میخواشت سینمو بذاره دهنش منم واسه اینکه حشری تر بشه و خوب بهم حال بده مقاومت کردمو نمیذاشتم یه دفه دستامو گرفت و همه سینمو کرد تو دهنش وااااای هنوزم که یادم میاد مک زدنش نوک سینه هام سفت میشه…دستمو بردم تو موهاشو نوازشش میکردم نویدم محکم تر مک میزد حس میکردم الانه که شیر بزنه بیرون از سینه هام…که دیدیم نوید اروم دست میکشه رو شکممو صورتشو میاره پایین با خودم گفتم وااای اگه کسمو بلیسه فوق العاده میشه یه دفه زبون داغ و خیس نوید لای کسم کشیده شد یه ااه بلند کشیدمو با شهوت گفتم نوید خیلی خوووووبه نویدم گفت عجب کس نرمی داری نفسم اینو گفت و بی وقفه شروع به لیسیدن کسم کرد زبونشو اروم رو چوچولم فشار میذاذ و میلرزوند…از شهوت بازوهاشو چنگ میزدم و دیدم هرچی بیشتر اه میکشم بهتر میلیسه کسمو پاهامو باز کرده بودمو نوید لای پاهام همینطوری کسمو لیس میزد موهاش به کشاله پام که میمالید میخواستم غش کنم اااااه کشیدمو گفتم نوید الن غش میکنم واااااااااای …یه دفه شکمم لرزید و یه لحظه نفسم حبس شد وای که چه حسی داره ارضا شدن…صورتشو مالید به کسمو گفت جانمم چه ابی اومد ازت…رو پهلو دراز کشیدمو بیحال که اومد پشتمو شکمشو چسبوند به کمرم و گفت خب حالا نوبت نویده منم که واقعا لذت برده بودم برگشتم لبشو بوسیدمو گفتم عزیزم چیکار کنم ارضا بشی ؟ دستاشو رو گونه هام گذاشت و اروم سرمو برد نزدیک کیرش …فهمیدم دوس داره واسش ساک بزنم …منم که تا حالا این کارو نکرده بودم اولش یکم سخت بو که عق نزنم ولی خیلی راحت یاد گرفتم…وقتی میدیدم موهامو میکشه میفهمیدم دارم درست کار میکنم تا جایی که میتونستم کیرشو تو حلقم عقب جلو میکردم بیضه هاشو میمالیدم.کیر نویذ واقعا کلفت بود فکم درد گرفته بود یه دفه کیرشو از دهنم کشید بیرون گفتم عزیزم ارضا شدی؟گفت نه شراره نمیخوام اینطوری ارضا بشم و دست کشید رو کونم…با عشوه و البته نگرانی گفتم شنیدم خیلی درد داره نوید می ترسم …گفت میتونی تحمل کنی واسه نویدت؟اینو که گفت تو اون وضعیت رام شدم راستشو بخواید خیلی هم بدم نمیومد بدونم چه حالی داره…کمکم کرد داگی استایل شدم و اول یکم از اب کسمو مالید رو سوراخ کونم بعد انگشتشو فرو کرد تو کونم خیلی اروم اصلا درد نداشت…کم کم می چرخوندش و درش اورد و سر کیرشو گذاشت گفت شراره بگیرش نزنم تو کست…بعد اروم قشارش داد و گفت جوووونم چه کون تنگ داری و بازم فشارش داد به سختی میرفت تو کونم اخ که چه درد و سوزشی داشت جیغ کشیدم و گفتم نوید درش بیار …دستامو از زیر شکمم گرفت و گفت یکم تحمل کنی تمام میشه واااای تلمبه میزد و من جیغ میزدم نوید بسه…نوید اااااااااااخ…بعضی وقتا که میبینم تو داستانای شهوانی مینویسن اولش درد داشت بعد حال کردیم تعج میکنم چون من بجز درد و سوزش هیچی حس نمیکردم ن-نوید دستاشو از زیر اورده بود و سینمو چنگ میزد و میگفت جرت میدم …عزیزم…نزدیک 5 دقیقه که شد یه دفه کشیدش بیرونو ابشو ریخت رو کمرم…کنارم افتاد و نفس نفس میزد با اینکه خیلی درد داشت خوشحال بودم که ارضا شد…دستشو گذاشت رو کونم و مالیدش و قربون صدقم رفت…بعد ازون منو نوید حداقل 2بار در هفته رو با هم سکس داریم و واقعا راضی ام. دلیل رضایتمون از سکس رو علاقمون نسبت به هم و اینکه با هم روراست هستیم میدونم. واستون آرزوی زندگی پر از شهوت و عشق دارم.

نوشته: شراره


👍 0
👎 0
34393 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

353021
2013-01-15 23:53:48 +0330 +0330
NA

به نظر نمیومد که نویسنده یه دختر باشه
اونجاش که گفتی مانتو رو در آوردی بعدش تاپ پوشیدی یعنی نمیشد از قبل تاپو زیر مانتو بپوشی؟؟؟؟ و زیر مانتو فقط سوتین داشتی؟؟
ولی خوب از این نطر که همجنس بازی و خیانت و سکس با نزدیکان و و حشی بازی توش نداشت خیلی خیلی خوب بود
و در مورد کون هم باید بگم که اگه بلد باشی یا طرف راهنماییت کنه میتونی ماهیچه های حلقوی مقعدو ریلکس کنی که درد نداشته باشه یا خیلی کم درد داشته باشه ولی پروسه زمانبریه

0 ❤️

353022
2013-01-16 02:14:12 +0330 +0330
NA

خوب بود
امیدوارم بهم برسید

0 ❤️

353024
2013-01-16 06:24:28 +0330 +0330
NA

یه جاهایی با ایراد مینویسی… مثلا یه آدم عادی چجوری میتونه از روی لباس یکیو بکنه؟ میشه؟ خب نه! باید یه جوری بنویسی که خواننده بیاد تو فضای داستانت. نیمه کاره ول نکن.

0 ❤️

353025
2013-01-16 06:33:11 +0330 +0330
NA

iiii LOVe عالي بود خيلي حال كردم بازم بنويس رواملاتم كاركن

0 ❤️

353026
2013-01-16 07:17:13 +0330 +0330
NA

عزیزم کاش بیشتر روی جزئیات زوم می کردی. ما اینجا میایم که لذت ببریم. اما خب نسبت به بقیه خیییلی عالی بود.
تمیدوارم به عشقت برسی.
فقط دفه ی بعد بشین فرق بین (د) و (ذ) رو مطالعه کن.
جدی گفتم گلم. بازم مرسی از داستانت. عاشق عشق بازی هستم.
عذاب وجدان نگیریا. دخترم. هههههههه

0 ❤️

353027
2013-01-16 12:53:34 +0330 +0330

یکی از رفیقام تعریف میکرد:
و بالا خره من رفتم خواستگاری دوست دخترم…

.
.
.
.
.

پدرش پرسید ، آقا داماد چيكارن ؟
با با م جواب داد: هنرمندن…
جلو مدرسه دخترانه تك چرخ ميزنن

خخخخخخخخخ

0 ❤️

353028
2013-01-16 12:58:15 +0330 +0330
NA

:)) از دست تو بیژن

0 ❤️

353029
2013-01-16 13:46:38 +0330 +0330
NA

این هیچ اشکالی نداره که نویسنده در نقش جنس مخالف بنویسه ولی…
به شرط اینکه بلد باشه ، این خیلی کار سختیه که آدم بتونه احساس و تفکر و منهیّات جنس مخالف را با تمام وجود درک کنه و از نگاه اون بنویسه من چند تا داستان خوب اینجوری توی همینجا دیدم قبلن که نویسنده هاش در نقش جنس مخالف نوشته بودند ولی اونا بلد بودند
و شما هنوز بلد نیستید پس لطف کن تا وقتی که انقدر تابلوئه که پسری از زبون خودت بنویس شاید مردم بپذیرندش چون اینوری با اسم جعلی دخترونه به شعور خواننده توهین میکنی تابلو.

0 ❤️

353030
2013-01-16 22:05:00 +0330 +0330
NA

Kheyli mamnun az khatere qashanget. Montazere khatere hae badit ham hastam

0 ❤️

353031
2013-01-19 13:54:36 +0330 +0330
NA

آخه بابا کس لیسی هم حدی داره
ما ایرانیا یه عادت خیلی خیلی خیلی بد داریم
اونم همینه
که اکثر ملت کس لیسن
حالا من کاری ندارم نویسنده پسره یا دختر
ولی زیر داستان اسم یه دختره و دوستان هم قریب به اتفاق خیلی حال میکنن
ولی اگه یه پسر نوشته بود خوارمادر هفت پشتشو آباد میکردن!!
حالا چه داستانش خوب باشه چه بد

0 ❤️