بهترین سکس من و سایه

1391/08/01

سلام دوستان گرامی من ایلیا هستم و 24 سالمه میخوام داستان سکس خودم و سایه را واستون بگم.سایه دختر قشنگ و خوش تیپ و خوش استیلی هست.به
طوری که هرچی ازش بگم کم گفتم.اون 22 سالش بود و با هم تو خیابون های اصفهان آشنا شدیم.تو بهره داستان بیشتر باهاش آشنا میشید.
بچه ها زیاد اهل حاشیه نیستم و میخوام زود برم سره اصل مطلب.بعد یک هفته آشنایی تونستم اونو متقاعد کنم تا روزی که تنها بودم بیاد خونمون.شاید از اول بدش نمیومد ولی این طور نشون میداد که زیاد هم مایل نیست.
از صبح با هم گرمه صحبت بودیم و بعد از خوردن نهار.نزدیکای ساعت 1:38بود که:
1:38
Saye:باشه یک بار این کار و میکنیم خوشم نیومد دیگه تکرار نمیکنیم.باشه؟
1:38
Iliya :سایه اینا چیه تنت کردی؟
1:39
Saye :اول بگو باشه خوب؟
1:40
Iliya :باشه خوب خوشکل من.
1:41
Saye :من بیشتر این بولیز و شلوار که دوست دارم تنم می کنم.
1:45
Iliya :ولی من حالا چون گرمم هست فقط یک شرت پام کردم و همین طور که میبینی یک پارچه رو خودم انداختم.ولی سایه بازم گرمم شده.
1:46
Saye :آها
1:48
Saye :میخوای خودم پارچه را برات بزنم کنار؟?
1:49
Iliya :خوب اون طوری لای پاهام عرق میکرد گرمم بود .
1:50
Saye :خوبه.
1:51
Iliya :نه سایه جون, خودم میزنم کنار.فقط اگه میتونی تو شرتم و از پام در بیار که حسابی عرق کردم.؟
1:52
Iliya :سایه تو چی عزیزم گرمات نیست؟
1:54
Saye :پات و باسنتو ببر بالا تا درش بیارم.
1:54
Iliya :باشه سایه جونم.
1:55
Saye :من نه خنک خنکه اگه در بیارم یخ میکنم.
1:56
Iliya :خوب فقط سریع خیلی گرممه .تو چی هنوز گرمت نشده؟
1:57
Saye :من یخ میزنم اگه در بیارم.
1:58
Iliya :چیکار میکنی چاهام خسته شد.شرتم در بیار.
1:59
Saye :خوب دیگه درش اوردم.
2:00
Iliya :آخیش.زودتر.راحت شدم.یه لحظهصبر کن.
2:01
Saye :چی؟

2:04
Iliya :هیچی میرم با دستمال کاغذی کمی دوره کیرم و که عرق کرده بود پاک کنم.تو راحت باش.
2:06
Saye :خوب باشه.حالا چی کار کنم؟
2:07
Iliya :هیچی عزیزم هر کاری میخوای بکن.
2:07
Saye :خوبه.
2:09
Iliya :؟حالا کیرم که تمیز شده قبلش هم که حموم بودم نمیخوای بهش دست بزنی
2:10
Saye :اوهوم.
2:11
Iliya :هواست به شرتم بود؟

2:14
Iliya :چه قد قشنگه.
10 2:16
Saye :حالا من چی کاره شرتت دارم میخوام کیرت و بخورم .اول لیسش بزنم یا همینجوری بکنم تو دهنم.؟
10 2:17
Iliya :یه کم لیسش بزن بعد بخور.
2:19
Iliya:سایه داری چیکار میکنی؟هواست به کیرم هست؟
2:19
Saye :مگه چشه؟
2:20
Saye :خوب بسه دیگه زیاد لیسش زدم میخوام بخورمش.اوووممم.

2:21
Iliya :آه آآه ادامه بده عزیزم آه
2:22
Saye :منم گرمم شده وای چه گرمه.
2:23
Iliya :سایه جون میخوام پیرنت و در بیارم.
2:24
Saye :نه خودم در اوردم تو کمک کن سوتینم و دربیارم.
2:25
Iliya :حالا قشنگ شدی فقط یه سوتین تنت با یه شلوار.(سوتینش رنگه پوستش بود و شلوارش هم مشکی)
2:26
Iliya :وای عزیزم چه سینه هایی داری اینا که هر کدوم به زور تو دستم جا میشند.

2:28
Iliya :نوکه یکی از سینه هاش تو دهنم بود و با دست راستم هم داشتم سینه طرف چپش را میمالیدم.
Saye :هی جان.جاااااانم.
2:30
Iliya :سایه تو داری چی کار میکنی بیا کمک کن شلوارت و از پات در بیارم.
2:32
Saye :من خودم شلوارم و در میارم تو شرتم و در بیار.
2:33
Saye :من که شلوارم و در آوردم.

10 2:34
Saye :وای شرتش کمی نم داشت .رنگش هم مشکی بود با کمی صورتی پررنگ توش بود.

2:36
Iliya :های سایه حالا جفته مون لخت لختیم.
2:37
Saye :آره حالا بهتر شد.
2:39
Iliya :سایه حالا تو باسنتو بده بالا پاهاتم بنداز دوره گردنم.
2:40
Saye :باشه ای جان.
2:43
Iliya :حالا با نوک زبونم رو کسش میمالیدمو با یکی از دستام هم سینه هاشو اون یکی دستم هم زیر باسنش بود و داشتم میمالیدمش واقعا که عجب باسنی داشت.
2:45
Saye :ای ای آی ی ی ی ی
10 2:46
Iliya :وای سایه دارم کاملا خط کونت هم لمس میکنم حالا میگی چیکار کنم؟
2:47
Saye :نمیدونم.هر کاری میدونی بکن.
2:49
Iliya :دیگه زبونم و برداشتم و سر کیرم و گذاشتم رو کسش میمالیدمش اونجا.چند تا ضربه آروم هم زدم رو کسش.
2:51
Iliya :های های های دیگه داشتم نفس نفس میزدم.
2:53
Iliya :پاهاش و انداختم رو شونه هام و با دو تا دستام روی دو تا ماهیچه های پاهاش و مالش میدادم.سایه من نمیتونم دستم بنده کیرم و بذار جلو کست.
2:54
Saye :ای جااااان آه
2:55
Iliya :وای سایه ببین میتونی کیرم و با دستات بذاری جلو کست راهنماییش کن عزیزم.
2:57
Saye :.کیرتو گرفتم گذاشتم رویه کسم بقیش و خودت انجام بده.
2:59
Iliya :های سایه تا نصفه کردم تو کست خیلی تنگه.آها حالا شد خوب جا باز کرد…آه آه آه سایه ببین چه خوب روون شد.آه ه ه ه
3:00
Saye :آی آ ی ی ی ای ای ای

3:02
Saye :آی واااااای
3:02
Iliya :ای جانم ای جان.جااااان.آه
3:04
Iliya :سایه بیا جامون و عوض کنیم نظرت چیه؟
3:04
Saye :خوبه
3:05
Iliya :من میخوابم رو تخت و تو بیا بشین رو کیرم و پاشو…
3:06
Iliya :میتونی عزیزم چی کار کردی؟
3:07
Saye :باشه تو کونم و بگیر من روت میخوابم تو تو کونم و بالا پایین کن.

3:10
Iliya :وای سایه راست میگی این طوری خیلی بهتره.
3:11
Iliya :های های
3:13
Saye >آه ه ه ه ه ه ه ه
3:13
Iliya :سایه میخوام دیگه از پشت بکنمت.میشه آخه خوب باسنی داری؟.
3:14
Saye :وای نه اون طوری خیلی دردش بد تره همین کسم و بکن.
3:16
Iliya :چی شد عزیزم فقط چند لحظه بر میگردم میام رو کست.
3:17
Saye :باشه.فقط…
3:18
Iliya :عزیزم آروم میکنم دردت نگیره به پشت بخوال خانمی.
3:20
Saye :باشه
3:21
Iliya :وای که سایه جون چه کونی داری ی ی…نوک کرم و کردم تو کونش و کم کم میرفتم جولو.
3:22
Iliya :های ی ی ی …
3:23
Saye :آخ خ خ آ ی ی ی ی ی
3:23
Iliya :وای حالا کیرم تا نصفه تو کونش بود…
3:25
Saye :آخ آخ آیی…
3:25
Iliya : واقعا که باسنش مثل برف سپید بود.وای دیگه حالا کیرم تا ته کرده بودم تو کونش خایه هام چسبیده بود به باسنش.
3:27
Saye :ای وااااااااای…
3:27
Iliya :دیگه سرعتش را بیشتر کردم.هااااااااااااااااااااااای
3:29
Saye :واااااااااااااااااای ایلیا جون بسه دیگه جونه خودت تمومش کن.آیی ییی ی…
3:31
Saye :آخ اخ یواشتر…
3:38
Iliya :سایه؟
3:39
Saye :بله؟
3:39
Iliya :خوبی عزیزم؟
3:40
Saye :وای وای ایلیا جان تمومش کن.

3:41
Iliya:سایه دارم میام چیکار کنم؟کجا بریزم.توکونت؟

3:44
Saye :آره عزیزم فرق نمیکنه بریز هر جا میخای بریز.بریز تو کونم.

3:51
Iliya:منم همه آبمو رختم تو کونش. تا 10 دقیه هم روی هم افتاده بودیم وبدش هم باهم رفتیم و دوش گرفتیم.

اما ما هنوزم با هم سکس داریم ام به شکل های متفاوت تری.منتظر نظرات خوبتون هستم.

نوشته: ایلیا


👍 0
👎 0
46186 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

339505
2012-10-23 02:42:19 +0330 +0330

چی بود :W

0 ❤️

339506
2012-10-23 02:48:23 +0330 +0330

جناب آقای 119از شما بعیده شما هم اومدی خاطراتتو اینجا گذاشتی !؟

0 ❤️

339507
2012-10-23 04:57:05 +0330 +0330
NA

من نمیدونم آخه چی بهتون بگم
قبله خواب عزیزم کمتر خیال پردازی کن

0 ❤️

339508
2012-10-23 06:50:29 +0330 +0330
NA

بابا کس گیرش نیومده با “سایه خودش” جق زده
دودول احمدی نژاد تو اونجای مامان بزرگ داداشت

0 ❤️

339509
2012-10-23 23:40:18 +0330 +0330
NA

ساعت 7:03‍ (به وقت گرینویچ )…
roodi:نمی دونم …
نمیدونم…
نمی دونم… بالاخره به تو چه فحشی بدم که لایقش باشی ؟؟ اصلن نمی دونم…
Iliya:خودم هم نمی دونم؟!!

0 ❤️

339510
2012-10-24 02:38:15 +0330 +0330
NA

کس شعر محض بود
بدترین داستانی بود که تابحال خوندم

0 ❤️

339511
2012-10-24 07:31:04 +0330 +0330
NA

*نویسنده محترم *
بدین وسیله بخاطر داستان بسیار زیبا تان به سفر زیارتی- سیاحتی همراه با شخص محمود احمدی نژاد به مناطق جنگی دعوت شدید و ****با اتوبوس ویژه راهیان نور ساعت 12امشب ***
دم سایت شهوانی منتظر باش ممنون
(((اتوبوسرانی شهوانی)))

0 ❤️

339512
2012-10-24 09:49:19 +0330 +0330
NA

انگشت وسط راست میگه
کاش بری تو اتوبوس راهیان نور مثل اون 26نفر که مردن تو هم شهید شی

0 ❤️

339513
2012-10-24 10:31:00 +0330 +0330
NA

به به ميبينم آقاشيره هم آب دادن
نخونده مشخص شد داستان مخصوص راستان بوده و هست با اجازه فانتزي كف دستي بزنيم تا شهوتناك قضاوت نكنيم .اتوبوس راهيان نور باعلامت من حركت ميكنه،اونم اين علامت وطني وايراني،“بيلاخ”.همون انگشت شصت بره بالا،همون لايك.
بريم يدور بزنيم تابعد.

0 ❤️

339514
2012-10-24 14:56:16 +0330 +0330
NA

نویسنده عزیز یادت باشد گذاشتن وصییت نامه الزامی هست
دی:

0 ❤️

339515
2012-10-24 16:29:26 +0330 +0330
NA

کس تمام خواندانت با این داستانت نخوندمش کیری

0 ❤️