بهترین گی دوطرفه در مشهد

1393/02/25

با سلام به تمام دوستای خوبم من اولین بارمه داستان سکسی مینویسم اگه از گی خوشتون نمیاد نخونید.
این داستان کاملا واقعیت داره خواهشا فحش ندید چون ی داستان واقعی گی لزومی به فحش دادن نداره.
خوب بریم سر اصل مطلب.من اسمم امیره بچه تبریزم 17سالمه رنگ پوستم سفید،قدم175،وزنم75.قیافمم بدک نیست منو خانوادم سال گذشته تو سال 91قرار گذاشتیم دسته جمعی بریم مشهد چن روزی مونده بود بریم مشهد که خانوادم در حال خریدو جمع کردن میشه گفت اماده شدن برا سفر بودن اون روزا زیاد دنبال دوست پسر یا دوست دختر مشهدی بودم تو چت روم ها که ی روز عصر تو ناز چت بودم که به ی پسری پیام خصوصی دادم بعد اینکه خودمونو معرفی کردیم و اشنا شدیم.
اسمش حسین بود اون18سالش بود قرار شد وقتی رفتم مشهد برم پیشش حسین ادم باحالی بود از حرفاش میشد فهمید که وقتی خواستم از چت روم خارج شم شماره موبایلمو بهش دادم که در تماس باشیم شب ساعت 12بود که دیدم صدای اس ام اس گوشیم اومد رفتم سر گوشیم پیامو باز کردم دیدم نوشه (سلام امیر منم حسین ببخشید ظهر شارژ نداشتم الان از مغازه دارم میام خونه خوبی.نکنه خوابی)درست همین پیامو داده بود من جواب سلامشو دادم گفتم الان چه کاریو فعلان بعد کلی سوال جوابو احوال پرسی بهم گفت:تا حالا دختر کردی منم واقعیتش گفتم ن چطور؟تو کردی؟
گفت اره ی دوست دخترم دارم که چن ماهی با هم سکس داریم بهم گفت اگه بیای ردیفش میکنم بکنیش شکه شدم بودم که نیم ساعت بعد دوستی حرف سکسو بینمون مطرح کرد خلاصه گفتم باشه ولی این ول کن نبود کم کم درباره همه چی پرسید مثلا تا حالا پسر کردی یا کون دادی و…
بگذریم اون شب گذشتو ما خوابیدم فرداش بازم حرف سکسو اقا حسین بینمون انداخت بلاخره جایی رسید که اکه تنها شدیم با هم گی کنیم منم قبول کردم چون چن باری با پسر عموم گی داشتم خلاصه سه روز مونده بود بریم مشهد که اقا حسین داشت بال در میاورد که داره جا اماده میکنه کلی تدارک دیده بود . روز موعود رفتم به مشهد فرا رسید که صبح ساعت شش راهی مشهد شدیم بعد اینکه رسیدیم به مشهد گوشیم خاموش بود بخاطر نداشتن شارژ.
بعد بابام رفتیم دنبال اتاق که تو امام رضا پنچ تو ی کوچه ای اتاق گرفتیم وسایلامونو خالی کردیم رفتیم اتاق وقتی رسیدم گوشیمو زدم به شارژ به حسین پیام دادم که ما رسیدمو فعلا جا اتاق گرفتیم.حسین گفت الان میام جلو هتل بیا تا ببینمت منم که خسته بودم گفتم الان نیا بهت خبر میدم کی بیای اونم قبول کرد بعدش رفتم حموم ی دوشی گرفتم صفای به خودم دادم بعد کتو شلوارمو پوشیدم رفتم بیرون بعد به حسین زنگ زدم درست جلو هتل زمرد بودم قرار گذاشتیم در ورودی بازار امام رضا رفتم اونجا بهش زنگ زدم.گفت الان من جلو درم با کاپشن ابی نفتی منم گفتم با کتو شلوارم به رنگ توسی بعد ادرسو دقیقتر گفتیمو به هم رسیدیم ی پسر تعقریبا هم هیکلی خودم اما خدایش کونش از کونم بزرگ بود بعد رفتیم تو ی بستنی فروشی نشستیم کلی حرف زدیم درباره اینکه جا پیدا کرده تا بریم اونجا خلاصه باهم رفتیم زیارت اومدیم ی تاکسی گرفت سوار شدیم دقیق یادم نیست کجارو به تاکسی ادرس داد منم که بلد نبودم نمیشناختم رفتیم خیلی استرسو ترس داشتم اما دیگه کار از کار گذشته بود.
رفتیم ی جا پیاده شدیم ی خونه دو طبقه بود تو یه کوچه. جای خلوتی بود گفت که خونه خالشونه رفتن شهرستان کلیدشو دادن به ما تا گاهی به خونشون سر بزنیم با دلهره وارد خونه شدیم حسین از پشت سر من درارو قفل میکرد رسیدم دیدم داخل خونه هیچ کس نیست یکم خیالم راحت شد که حسین اومد تو من ی جا نشستم چون واقعا خجالت میکشیدم حسینم رفت جایی درست کرد بعد مدتی چای اوردو با چن تا شکلات در حال نوشیدن چای بودیم که اون از خودش برام تعریف کرد از رابطه اش بعد بهم گفت نظرت چیه فیلم سوپر یا همون سکس نگا کنیم؟
منم قبول کردم حسین از جیب کاپشن ی سی دی در اورد گذاشت تو دستگاه سی دی چن تا فیلم خارجی بودم همشون سکسی بود حسین گفت:بیا هم دیگرو بمالیم منم گفتم باشه رفتم کنارش نشستم دستمو برد طرف کیرش دست خودشم گذاشت رو کیرم از رو شلوار کیرامونو میمالیدم کیر اون بزرگتر از کیر من بود که گفتیم لخت شیم من ی جا کتو شلوارمو با ی زیر پیرهن (رکابی)بودم در اوردم رفتم پیشش اونم در اورد اومد نشستیم حسین گفت بخورم برات کیرم شق بود بخاطر فیلم منم موافقت کردم کیرم از کیر حسین کوچیکتر بود اما سفیدو بی مو بود حسین اروم کرد دهنش داشت با زبونش سرشو میمکید منم واقعا داشتم حال میکردم یکم که ساک زد احساس کردم ابم داره میاد بهش گفتم بسه اونم از دهنش بیرون اورد اومد لبامو خورد اون دراز کشید من کیرشو کردم دهنم یکم خوردم دیدم داره اهو اوخ میکنه فهمیدم داره حال میکنی یکم که خوردم دیدم دهنم با اب گرم شد نگو اقا حسین ابشو ریخته دهنم بعد از دهنم کشیدم براش جغ زدم که کل ابش اومد ولی حسین زیاد حشیری بود رفت از اتاق دوتا کاندومو اسپری اورد (اسپری لیدوکاءین10%بود) بعد گفت امیر دلم کیر میخواد منم بدجور حشری بودم کاندومو کشیدم رو کیرم رفتیم اتاق خواب گفتم لا پات بزارم یا توش کنم گفت ن من دو سه باری دادم بازه گفت تو چی؟منم گفتم:چن باری حال کردم اما توش نشده تا حالا بعد برگشت بهم گفت دولا شو رفت اسپری رو ارود زد رو سوراخ کونم گفت بزار بی حس شه بعدش با دستاش جدا کرد کونشو سوراخش تنگو قرمز بود جوری که نتونستم کیرمو بکنم توش گفت اونجور دردم میاد بهم گفت دراز بکش دراز کشیدم اومد نشست رو کیرم سر کیرم رفت توش که معلوم بود درد زیادی داره منم با دستم کیرشو میمالوندم ی کم که جا باز کرد نشست همه کیرم تو کونش بود دیگه داشتم از حال میرفتم داغ بود داخل کونش بعدش اونو به مدل سگی کردمو چن دیقه ای تلمبه زدم اما بخاطر اینکه اسپری زده بودم ابم نیومد حسین گفت میزاری ی کم بکنمت گفتم باشه خوابیدمو کونمو جدا کردم بار اولم بود ی کیر تو کونم میرفت اون کرم اورد سوراخمو با انگشتش چرب کرد ی کمم به کیرش مالید سر کیرشو که گذاشت دم سوراخم گرمیشد حس کردم ولی یکم که فشار داد ی سوزش بدی بهم وارد شد که قابل تحمل نبود اخ اوخ میکردم اون همش میگفت فدات شم تموم شد تموم شد دیگه صبرم سر اومده بود که دیدم سرعتش زیاد شد منم داشتم درد میکشیدم که ی اخی کشیدو سرعتشو متوقف کرد یهو از جاش بلند شد من فکر کردم فلج شدم نای بلند شدن نداشتن جوری دردم اومد که حالم از سرم پرید بعدش بوسم کردو جلوم دولا شد منم با ی درد پاشدمو کیر راست شدمو تا بیخ کرد تو کونش اونم دردش میومد ولی تحمل کرد منم با سرعت تلمبه میزدم دوتامونم اخو اوخ میکردیم که احساس کردم ابم داره میاد بهش گفتم داره میاد اونم خودشو ستف گرفت و ابم اومد خالی کردم تو کونش تو کاندوم واقعا بهم حال داد بعدش رفتیم حموم ی بارم تو حموم هم دیگرو کردیم بعدش خودمونو شستیم اومدیم بیرون بابام زنگ زد که برم خونه بعدش اون زنگ زد به اژانس ماشین اومد سوار شدیم رفتیم من فلکه اب پیاده شدم اونم با اژانس رفت خونشون تا وقتی تو مشهد بودیم هف بار با هم گی داشتیم خیلی بهم خوش گذشت ممنون که داستانمو خوندید امیدوارم خوشتون بیاد نظر یادتون نره ولی فحشو حتما یادتون بره مرسی.

نوشته:‌ امیر


👍 2
👎 0
39692 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

418469
2014-05-15 06:10:49 +0430 +0430
NA

گی!
تورو خدا ننویس

0 ❤️

418470
2014-05-17 18:32:49 +0430 +0430
NA

نگارشت خیلی مزخرف بود واقعا به زور خوندم
کسایی که از گی بدشون میاد لزومی نداره بیان داستان گی بخونن که بخوان اه اه پیف پیف کنن
گی وجود داره و یه کشش ذاتیه چه شما خوشتون بیاد چه بدتون !

0 ❤️

418471
2014-05-23 18:40:29 +0430 +0430
NA

زیارت قبول.

0 ❤️

418473
2014-05-24 03:55:59 +0430 +0430
NA

دمتگرم داستانت باحال بود
هرچی گی رو عشقه

0 ❤️

418474
2014-06-13 23:10:44 +0430 +0430
NA

۲۳ -ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺩﻭﻃﺮﻓﻪ.
ﺍﮒ ﮐﺴﯽ ﻫﻢ ﺳﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﻭ ﭘﺎﯾﻪ ﺳﮑﺲ ﻫﺴﺖ
من همجوره هستم

0 ❤️

526606
2015-12-27 12:30:10 +0330 +0330

گی مشهدی میخوام

0 ❤️

591261
2017-04-22 21:50:02 +0430 +0430

عالي بود دوست عزيز. عاشق اينجور حال كردن هستم. خوشم امد از داستانت ولي اونجا كه گفتي رفتيم زيارت خرابش كردي

0 ❤️

724697
2018-10-18 22:24:36 +0330 +0330

سلام منم پایه گی هستم دوس داشتی پیام بده

0 ❤️