این داستان یه سیر سعودی هست به یه سکس کامل . برا اینه که یه کم طولانی شده .دوستای گلم با حوصله بخونید لطفا.از این شر و ورایی که معمولا می خونیم نیست این متن . یه ذره بهتره !!!
رو تخت دراز کشیدم .پاهام انداختم رو هم .نرمی ساعد چپم زیر سرم گذاشتم ، خیره شدم به سقف .به ستاره ها نگاه می کنم .چند ماه پیش که رفتیم کویر کلی از کهکشان عکس گرفتیم .چند وقتی هست که یه چاپ بزرگ زدیم از آسمون پر ستاره کویر و سراسر سقف اتاق رو باهاش پوشوندیم .حالا تو اتاق هم زیر سقف آسمون می خوابیم.همه جا ساکته صدای مسواک زدنت رو می شنوم از سرویس، تو مث من نیستی همیشه با دقت مسواک می زنی .من همون به اندازه اینکه وجدانم دردش نیاد از بی مسواکی !!
.تو با حوصله نخ دندون می کشی .دندونات سفید و ردیفه کنار هم . وقتی می خندی تو دلم یه طوری میشه .صدای زنگ دار مسواکت رو می شنوم که انداختی تو لیوانی که گذاشتیم بالای رو شویی.صدای پات نمیاد حتما ایستادی جلو آینه خودتو ورانداز می کنی.شکلک در میاری به خودت چشمک میزنی . .گاهی می پرسی از من که قیافت چطوره . همیشه بغلت می کنم فدر گوشت می گم تو خوشکل ترین دختر دنیایی. دروغ نمیگم که هستی که میگم .
راه افتادی هشت قدم تا پشت در .دوباره می ایستی .نمیبینم چیکار می کنی همیشه دلت می خواد مرتب باشی .قدم که میزنیم توی ویترین مغازه ها یکی در میون خودت رو ورانداز میکنی.لبات رو میمالی به هم .شالتو عقب جلو می کنی
تق تق تق .بیام تو …
یاد اون شعر می افتم .حالا سالهاست پشت در چشم گذاشته ام .منتظرم که بگویی بیا
لای در ایستادی .سرت جلو تر از خودت توی اتاقه. بدنت رو قایم کردی .فوری میفهمم لباس جدید خریدی میبینم یه قسمتاییش. بیشتر وقتا ست خواب با رنگای شاد می پوشی .صورتی .قرمز .آبی . اینبار زرشکی پوشیدی . خیلی به رنگ پوستت میاد …میای تو اتاق درو آروم پشت سرت می بندی تو واقعا زیبایی . .می ایستی جلو در سرتو خم می کنی موهات مثل آبشار میریزه پایین . با ناز میگی: اوچکل شدم؟ شدم رو با نازتر می گی ،می کشی حروفش .چشمم سیاهی میره مث وقتی که یه نتهای خاصی از سه تار تو گوشم می پیچه.نیم خیز میشم روی تخت ارنجم رو تکیه می کنم زیر بدنم به چیزی فراتر از خوشکلیت نگاه می کنم .چشمام می خنده شرر داره .لب پاینم رو گاز می گیرم و نمیدونم چرا یهو بالشتو پرت می کنم طرفت .میخوره بهت. نمیذاری بیفته زمین .فقط میبینم که به حرکت افتادی داری میای سمتم فقط نگاه می کنم .بالشتو که گذاشتی کنارم یه کم خم شدی .ازشنیدن بوی عطرت دوباره گیج می شم .
نفس عمیق میکشم .مکث می کنی میدونی چیکار می کنی. بوی عطرت کمرنگ میشه چشمم باز می کنم .صاف نشستی جلوی میز توالت .مث نقاشیهای ویکتوریایی . .عادت داری شبا موهاتو شونه کنی .رنگ بلوند موهات زیر نور بیشتر برق میزنه .سنگینی نگاهم رو حس می کنی یه کم زاویه میدی به سرت سمت من .زیر چشمی نگاه می کنی .لبخند می زنم .لبات از هم باز میشه .گاهی توی سکوت ساعتها با هم حرف میزنیم .به کلمات احتیاجی نداریم .دوباره نگاه می کنی انگار توی نگاه قبلی چیزی جا مونده و حالا دنبالش می گردی.با مکث پلک می زنم لبم یه چیزی زمزمه می کنه بدون صدا، انگار می گم قربونت برم الهی یا فدات بشم .لبت بیشتر از هم باز میشه بر میگردی سمت آینه عمیق تر نفس می کشی .چشمات خمار میشه.ابروهات رو با دست کمونی می کنی
شونه رو میذاری به خودت خیره میشی از کرختی بیرون میای سریع از رو صندلی بلند میشی . خودتو میندازی روی من .درازکش غلط میزنی با مکث میرسی اون طرف تخت .همیشه اونطرف می خوابی یه قرار داد نا نوشتس .گاهی که نیستی می خوابم جای تو. یه بار نصف شب اس ام اس دادی که برو سرجا خودت بخواب!!!بر میگردم سمتت، بالشتت رو داری مرتب و تپل می کنی.بعد نوبت موهات هست که افشون کنی روی بالشت ،چند ثانیه طول می کشه آروم می گیری هنوز خیره هستم بهت .
-می گی : چیه عزیزم .چی می خوای
نوشته: امیر کسرا
راستش من از شاخ و برگ زیادی دادن خوشم نمیاد خیلی سعی کردم تا آخر بخونم چون از چرت و پرتایی که مینویسن خیلی بهتر بود ولی متاسفانه به هیچ وجه کشش نداشت که بتونم بخونمش
چقدر با احساس و رویایی.
کاشکی همه انقدر با هم جور باشن که اینجوری به آرامش و لذت برسن
کوتاهتاهترین داستان سکسی = در را باز کردم دیدم دختر همسایه است و کیرم را در کسش کردم و خوشحال شد.
خیره شدم به سقف .به ستاره ها نگاه می کنم!!!
اینو خودت نوشتی گوساله!!
از کدوم کهکشان عکس گرفتی؟!!!
رییییییییییییییییییییییییییییییییییدی!!!
داستانت قسنگ وخيلي احساساتي بود
هرچندتوصيف صحنه ها يه كم طولاني بود.
سلام گوساله .اره خب مگه چیز نامعقولی نوشتم ؟ اگه تشریف ببرید بعد از جندق یه کویر بسیار زیباست بغل روستای مصر .که خط بیرونی کهکشان شیری خیلی شفاف پیداست .اخه این کویر بعد از کویر نوادا امریکا تاریک ترین کویر دنیا هست .این عکسایی که میگم رو اونجا گرفتم .عکس هم که مشخصه چیه !! چاپ قطع بزرگ هم که باید دیده باشی فک کنم تا حالا!!!. بعد اینکه قربونت برم با گوساله که نمی خواستم سکس داشته باشم که برم بچسبم بهش تلمبه بزنم . ریدن هم نمیدونم .نظر لطفتون هست .
بد نبود. نه خیلی خوب ولی نه خیلی هم بد. و این شاید کمی پیشرفت محسوب بشه برای کلیت داستانهای سایت شهوانی که متاسفانه بیشتر از 99 درصدشان اصلا غیر قابل خوندن هستند. پس به فال نیک می گیریم این پیشرفت را؟!!!
“ادبیات اروتیک” ، خوبه خیلی بهتر و ارزشمند تر از ادبیات “چرت و پرت”!! که اکثراً به جای خاطرات مثلاً سکسی می بینیم و گاهی به اشتباه ، به امید بهتر بودن نسبت به قبلی ها ، (می دونید که، مثل وقتی که آدم خودش را گول میزنه) ، میخوانیم آنها را ، و نتیجه چیزی جز تاسف عمیق نیست. پس به فال نیک می گیریم و با آرزوی بهتر شدن.
سلام beneton مرسی که چراغ اول رو با انرژی روشن کردی .ممنونم .نویسنده خوبی نیستم ولی سعی می کنم از این داستانا بنویسم اینجا یه کم حال و هوا عوض بشه .خوشحال میشم ایرادا رو بگی
کس کش خیلی طولانی بود.متاسفانه فقط اولاشو خوندم.بهسای سکسیتو گاییدم کس مغز
این سناریو یه تئاتر یا فیلم بود یا یه داستان سکسی؟ واقعا اگه موقع سکس این چرت و پرتا رو میگید که خیلی مسخره است . البته فکر کنم فیلمهای نیکلاس کیج زیاد می بینی . البته فیلم دیگه هم بود الان اسمش یادم نیست همین جملات رو استفاده میکرد.بنظرم برای ایرانیا در وقت سکس این ادبیات خیلی حال نمیده .
من نویسنده این داستان هستم . برام خیلی جالبه که بعضی ها نمیتونن اسم اندام سکسی رو تفکیک کنن از فحش !! دلیلش چیه واقعا که اینجا بعضی ها اینقدر بی ادب هستن . خب عزیز من اگه از کار خوشت نیومده خیلی خوشحال میشم بگی که چرا ناراضی هستی . چرا فحش ؟؟؟؟ به خدا همه ما همونایی هستیم که هر روز تو خیابون با هم سر و کار داریم و همکاریم و …
بیاین یه کم جدی تر به موضوع سکس توجه کنیم .
از همه دوستایی که راهنمایی کردن و نقد کردن بسیار سپاسگذارم .
ممنون از داستانت. خوب بود ولی اگر یه کم ملموس تر بود بهتر بود.
از اين نوع نگارش واسه رمان خوشم مياد،نه واسه داستان سكس!!
ولي به هرحال زحمت كشيدي چون اينجوري ادبي نوشتن سخته!!!
gosh fargh dasht???
taze tokhmitaram bud.ahah faghat chosi miayn
نحوه نگارشتون فانتزی وزیباست والبته متفاوت!
از وقتی که گذاشتید ممنون!
در مورد داستان یه نکته وجود داره :
شما در یک سوم داستان خیلی لطیف و از روی احساس فضا را میسازید و
از بهسا یک فرشته میسازید!!
اما در دو سوم داستان فقط سکس بهسا را برای خواننده به نمایش میگذارید
و در حقیقت در ذهن خواننده (علیرغم تلاش شما) از بهسا یک عروسک بی احساس که
فقط به منظور انجام عمل سکس مورد استفاده قرار میگیرد تداعی میشود که به نوعی باعث ایجاد عکس العمل در خواننده میشود
و شما بهترمیدانیدواکنش منفی در این سایت یعنی چه!
فکر میکنید تمام شدن صبر وحوصله خواننده در یک داستان نسبتا طولانی یعنی چه؟
( متاسفانه یعنی فحش)!
>:) کارت فوق العاده است… من به این کار نمره کامل دادم… یعنی محشر. نویسنده زبر دستی هستی و تصویر سازی و همینطور فضا سازی کارت تقریبا" بی نقصه… اما در مقام یه منتقد باید بگم که این نوول جمع وجور بین دو ژانر عاشقانه و سکسی دست و پا میزنه یه قسمت سنگینترش عشقیه… اما خالی از سکس نیست… ودر آخر کاملا"سکسی میشه… اما عشق روش سایه انداخته…! و این عشق کاملا" حقیقی و تجربه شده هست… و اون شرم مردونه ای که تا آخرای کار نمیزاره اسم کس رو بیاری…! اکثرا" با واژه هایی مثل ناز… غنچه… گل ناز و… آشناییم و با خوندنش ذهنمون ما رو به خاطره خوشی در گذشته دور یا نزدیک می بره… خاطره عشق…! علیرغم این همه زیبایی خیلی کم تحریک میکنه آدمو…و محرک بودن شرط لازم برای داستان سکسیه… درست مثل داروی ویاگرا… یا آمفتامین…! و اکثرا" خیلی بیشتر از عکس و فیلم سکسی. من عامل این تحریک کم رو در این تشخیص دادم که بهسا و کسری طی ده ها و شاید صدها بار سکس… بنوعی مکانیک همدیگه شدن… و این در ژانر سکسی خوب جواب نمیده… درست مثل عشق زیاد…! خواننده این ژانر معمولا" هیجانی پیچیده در تنوع و تازگی میخوادبا چاشنی خشونت و البته رضایت و ارضای نهایی طرفین…! کما اینکه الفاظی مثل جر دادن کس… پاره کن منو… فشردن تا ته… یا همان سپوختن… یا داستانهایی در باره تجاوز… درد لذت بخش… یا سکس ممنوع همیشه تاثیر بیشتری بر مخاطب میگزاره… ای کاش با همین قلم قوی در باره اولین سکس بهسا و کسری مینوشتی… کلام آخر اینکه همه این حرف ها ذره ای از ارزش کارت کم نمیکنه… یادت باشه… منتقد ها بیش از حد بیرحم هستن…!
>:) کارت فوق العاده است… من به این کار نمره کامل دادم… یعنی محشر. نویسنده زبر دستی هستی وتصویر سازی و همینطور فضا سازی کارت تقریبا" بی نقصه… اما در مقام یه منتقد باید بگم که این نوول جمع وجور بین دو ژانر عاشقانه و سکسی دست و پا میزنه یه قسمت سنگینترش عشقیه… اما خالی از سکس نیست… ودر آخر کاملا"سکسی میشه… اما عشق روش سایه انداخته…! و این عشق کاملا" حقیقی و تجربه شده هست… و اون شرم مردونه ای که تا آخرای کار نمیزاره اسم کس رو بیاری…! اکثرا" با واژه هایی مثل ناز… غنچه… گل ناز و… آشناییم و با خوندنش ذهنمون ما رو به خاطره خوشی در گذشته دور یا نزدیک می بره… خاطره عشق…! علیرغم این همه زیبایی خیلی کم تحریک میکنه آدمو…و محرک بودن شرط لازم برای داستان سکسیه… درست مثل داروی ویاگرا… یا آمفتامین…! و اکثرا" خیلی بیشتر از عکس و فیلم سکسی. من عامل این تحریک کم رو در این تشخیص دادم که بهسا و کسری طی ده ها و شاید صدها بار سکس… بنوعی مکانیک همدیگه شدن… و این در ژانر سکسی خوب جواب نمیده… درست مثل عشق زیاد…! خواننده این ژانر معمولا" هیجانی پیچیده در تنوع و تازگی میخوادبا چاشنی خشونت و البته رضایت و ارضای نهایی طرفین…! کما اینکه الفاظی مثل جر دادن کس… پاره کن منو… فشردن تا ته… یا همان سپوختن… یا داستانهایی در باره تجاوز… درد لذت بخش… یا سکس ممنوع همیشه تاثیر بیشتری بر مخاطب میگزاره… ای کاش با همین قلم قوی در باره اولین سکس بهسا و کسری مینوشتی… کلام آخر اینکه همه این حرف ها ذره ای از ارزش کارت کم نمیکنه… یادت باشه… منتقد ها بیش از حد بیرحم هستن…!
salam be hame dostani ke mian inja dastan minevisan va ina ro mikhonan
be nazare man sex tanha erza shodan nist
balke ye ehsase ghashangye ke to zate ma adamast
va bayad behesh ehtram gozasht
pas donbale takhlie shodan nabashin
balke residan be oje ehsas hadfe ma bashe
خیره شدم به سقف .به ستاره ها نگاه می کنم!!!
چطوری سقف جلوی دیدن ستاره هارو نمیگرفت!
نکنه نامرئى بود؟
خیلی زیبا بود سرشار از عشق . اینه سکس واقعی با کسی که دوسش داری
Bade modat ha 1 dastan be sabke doost dashtani va por ehsas khoondim,ali boood