بهشت جهنمی (۱)

1397/04/03

_اين پتوهارم بشور قشنگ تايد زياد بريز دستات مگه جون ندارن خوبه صبح دوتا نون نوش جان کردی… دختر پولي ک ميديمو حلال کن دوسه تا ديگم هس الان ميارم
__مامان یه زن سن بالا بايد ميووردي خوب بلد نيس کار کنه حيفه پولي ک ميگيره چه قیافه ای هم داره اصن تعجب کردم اومده باشه کلفتي.
خدايا یعنی اين چه پيشونيه سياهيه ک من دارم چرا بايد برای دراوردن چندرغاز حرف مفت بشنوم کمرم داره ميشکنه یه لحظه نميزارن بشينم الان دلم ميخواد بخوابم چرا انقد خسته ام هرچی جلوميرم نميرسم
اصن نمیدونم به چي قراره برسم
_ بیا دختر اينارم قشنگ بشور اون دستکشاهم ازدستت دربيار دستات کوچيکه ليز میخوره دستاتو تو اسيد ک نمیزنی خبرت. اصن توکه انقد تيتيش ماماني هسي کی گفت بیای عه
+ميشه برم حالم خوب نيست
_ چي اینهمه پتو رو چیکار کنم پس منو مسخره کردي تو? برو گورتو گم کن .
واقعا حالم داشت از حرف زدنش به هم ميخورد یه ذره احترام هم خوب چيزيه خدايا توکه نيسي يکيو بفرس جا خودت ديگ خسته شدم پیاده داشتم ميرفتم میخواستم تا جايي ک نميدونستم کجاست پياده برم یه ماشين بوق زد و صدام کرد خانوم برگشتم سمتش شاید ادرس ميخواد بپرسه
+بفرمائید?
_مسيرتون تاکجاست?
+پياده ميرم ممنون آقا
_ هوا گرمه بفرماييد سوار شید لطفا مزاحم نيستم
راستم ميگف هوا خيلي گرم بود نميشد همه راهو پياده برم یه پوزخند به خودم زدم هه اصن کجا میخوام برم?

  • پس ممنون ميشم تا سرچهاراه برسونيد منو با مترو ميرم
    _ چشم بفرماييد
    _ خونتون اينجاس?
  • ن برايه یه کاري اومدم
    _ آها خسته نباشين
  • ممنون
    _ ادرس بدين برسونمتون شايدمسيرمون يکي باشه
    حالا داشت ميرفت راستش حوصله متروهم نداشتم اونقد خسته بودم ک نتونم سرپا وايسم فقد موندم کجا برم باید ميرفتم پيشش شايد یه جايي ميتونست برام جور کنه
  • پس بی زحمت برين سمت …
    _ ميخوايين برين خرید? تواين هوا!!
  • نه آقا ميرم پيش دوستم اگه راتون نميخوره دير نشده ها پياده میشم
    _ ن این چه حرف ايه
    اصن بهش نميخورد انقد بخواد حرف بزنه با این خستگي اینو کجاي دلم بزارم اگه باتاکسي ميرفتم حداقل به طرف ميتونستم بگم دهن گشادشو ببنده ولي الان زشته
    چيزي بگم عه دیگه داشتيم ميرسيديم
  • ممنون همينجا نگه دارين
    _ باشه ممنون که افتخار دادين
    باخودم خنديدم مگه همين پسرا يکم ارجو قرب برام بزارن چه تضادي همين چن ديقه پيش عين گوشت کوب داشتن ميکوبيدنم بعد الان اين چه احترامي ميزاره بهم .داشتم کم کم احساس نياز میکردم جايه یه تکيه گاهو تو زندگيم خالي ميديدم یکی ک تو تمام شرايط بد بين تمام ادمايي ک ميکوبنم اون منو بلند کنه از نو بسازه يکي ک بدونم نگرانمه ولي خيال واهي بيش نبود. خدام منو نمیخواد بنده ش ک ديگه هيچ خدام داره بيلاخشو سمتم نشونه میگیره…
    وارد مغازش شدم مريم تنها رفيق تنهاييام مونس دردام ولي اونم هميشگي نبود برام چه زود داره طناب مهبتش که هميشه سمت من بود پاره ميشه کارم به جايي رسيده ک با آشتي کردن یه زنو شوهر زندگي من داره آوار ميشه سرم .
    +سلام
    _ سلام عزيزم الهي فدات بشم کجا بودی??
  • یه جايه خوب خيلي خوش گذشت مريم ميشه اون پشت بخوابم چشمام داره ميره چن شبه نتونستم بخوابم فقد نيم ساعت نميتونم سرپاوايسم لطفا
    _ اره الهي من فدات بشم کاش من ميمردم اين وضعتو نميديدم تمام بدنم داشت خوابو نياز ميکرد نيم ساعتم برایه من غنيمت بود چشام رفت روهم تو اوج خستگی خواب عين نوتلا ميمونه…
    _ بيدارشدي عزيزم همش دو ساعت الان ناهار ميرسه پاشو یه ابي به صورتت بزن بيا کلي حرف دارم .
    تواينه خودمو نگاه کردم چید شبيه پارسالم? چقد شبيه يک ماه پيشم? من شبيه ديروزمم نيستم یه آدم مگه چقد پتانسيل تغير رو داره زل زدم به چشمام مشکي زاغ دقيقا رنگ بختم بود
    _ بیا ديگه عه چه طولش ميدي
  • اومدم
    _ این دوشب کجا بودي تو چرايهو ميزنه یه سرت اخه چرا انقد کله شقي تو دختر اون بی پدر اومده ک اومده مگه جايه ترو تنگ کرده یا تو جايه اونو من از اول بهت گفتم تو مهمون نيسي چرا گذاشتي رفتي اخه
  • مريم ازت ممنونم که بهم جا دادی عين یه فرشته بالاتو برام باز کردي تویه زندگيم اگه یه نفر باشه که تااخرعمر بخوام ازش یاد کنم تويي ولي سخته بخدا سخته تو فرهاد زنوشوهرين یه حريم هايي دارين برای خودتون اخه مگه ميشه یه نفر اضافه رو جا بديدن من سختمه نمیتونم بخدا اينجوري راحت ترم
    تو هم به زندگيت برس منو فراموش کن فقد بدون ادماي مثل من زيادن باورکن از موهاي سرت زيادترن تو نبايد ناجي باشي توهم عين بقيه باش توهم بفکر خودت باش مطمعن باش زندگي منم یه روزي خوب ميشه بلاخره یه جايي يهو یه تغيري بوجود مياد همين تو کی فکرشو ميکرد بعد از يک سال با اون همه جنگ و جدل فحش و فحش کاری باز دوباره برگردين پيش هم خدايي من فرهادو ديدم شاخ دراوردم پس مطمعن باش بلاخره زندگی رويه خوششو به منم نشون میده.
    داشتم کسشعر ميگفتم ميخواستم خيالشو ازبابت خودم راحت کنم وگنه منکه ميدونستم زندگيم رو به پسترفته هيچ تغيري جالبی هم قرار نيس رخ بده ولي خوب بايد دلگرمش کنم اگه بفهمه بدون اون نميتونم تحمل کنم ممکنه زندگيش به هم بخوره.
    _ خداروشکر ک به این نتيجه رسيدي ک بدبخت نيسي من تو چشماي تو چيزاي خوبي رو ميبينم عزيزم حیف ک روزگار جوري ک ميخواييم جلونميره من يکي از ارزوهام این بود ک تا آخر عمر پيش هم زندگي کنيم ولی نشد.
    +مريم تو زن پاکی هسي قلب مهربوني داري از خدا میخوام که زندگی خوبی داشته باشي خوشحالم ک برگشتين به هم .
    _ عزيزم تروخدا ديگه منو بی خبر نزار بخدا دق ميکنم …الانم برات یه جایی پیدا کردم خاله مامانم یادت گاهي
    ميرفتم بهش سرميزدم تنهاس ن شوهري ن بچه اي باید بري پيش اون زنه مهربونيه درضمن تنهاس و اين حساي کسشر سربار بودن هم بهت دست نميده درضمن کمکشم ميکني تویه کارا.
  • جدن چه خوب،خيلي خوشحالم کردي تواوج ناامیدی،بودم توبهتريني مريم .
    _ اين دوشب نميخواي بگي کجا،بودي?
  • پارک
    _ نترسيدي بلايي سرت بیارن ديوانه چرا يهو ميزنه به سرت اخه
  • ن بابا،خيليا بودن هوا گرمه شب نشيني ميان ولی از ترس نخوابیدم مریم دوشبه حالم بده حس یه آدم بی کس رودارم اخه تو همه،کسم بودي
    _ عزيزم الان ديگه بی کس نيسي خالمو داري منو داري هروز بهت سر میزنم الهي من فداي اون چشمات بشم
  • خدانکنه حالا ادرسو بده برم انقد خسته ام ک نگو خداروشکر اين دوروز رو توحالت لشي بودم وگنه مخم ميترکيد گاهي هوشیار و سرحال بودن کار دست ادم ميده.
    _ عزيزم ادرسو الان مينويسم رسيدي خبر بده حتما…درضمن خيلي دوستت دارم
  • من بیشتر خدانگهدارت
    خداروشکر کم کم داره باورم میشه که خدام اون بالا هس… ولي عين قطره چکان داره امید ميده بهم مرسي خدا همين ک تويه اين مدت نزاشتي پام کج بره تو اوج نااميدي یه روزنه اميدی نشونم دادي ازت ممنونم.
    سوار اتوبوس شدم و رفتم طرف ادرسي ک مريم داده بود احساس کردم یه ماشين داره اهسته دنبالم مياد اما بيخيال شدم توجه نکردم. رسيدم در خونه در زدم…

ادامه دارد…

نوشته: shakila.mj


👍 6
👎 5
646 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

697007
2018-06-24 23:42:14 +0430 +0430

فعلن لایک،حالا قسمت بعدشو بنویس که ببینیم با هم چند چندیم

1 ❤️

697037
2018-06-25 03:56:17 +0430 +0430

خوب بود، فعلا لایک، امیدوارم قسمت بعد رو بتونم پیدا کنم

1 ❤️

697062
2018-06-25 07:20:21 +0430 +0430

تعداد لایکها با توجه به استعدادت خیلی سخاوتمندانست…

1 ❤️

697357
2018-06-26 19:47:51 +0430 +0430

قشنگ بود قسمت دومشو فقط توروخدا زودتر بزار مثل بیشتر داستانای چند قسمتی نشه ک وقتی دومیش میاد قسمت اولشو اصن یادمون نیاد.خداکنه اون ماشینه هم همونی باشه ک اول رسوندت و حالا دنبالت میاد ادرستو یاد بگیره و نقش ناجیت باشه نه یکی ک یه زخم دیگه هم رو تنت بزنه.لایک

0 ❤️