بوی روح نوجونی میده

1396/02/25

اره این دخترا واقعا برام جالبن.خیلی.از اون لبای باریک و بدن های جور واجور و چهره هایی که یکبار دیدنش تا سال ها تو ذهن باقی می مونه.
بوی نوجوونی این بود که با بوی جوونی هیچ وقت عوضش نمی کردم ولی هیچکی نمیتونه جلوی تغییراتو بگیره.
سال ها پیش .من یه نوجون بودم.یه نوجون عادی و با افکار عادی .علایق عادی و نیاز های عادی.
مدتی از بلوغم گذشته بود و یه نیاز اتشینی توی دلم بود که به فکرم تسلط داشت. همه زنا فقط از پایین برام مهم بودن نه از بالا.بالا فقط صورت واسم مهم بود ولی ناحیه مورد علاقه پایین بود.
اصن مخ طرف واسم مهم نبود که ببینم مخی داره بزنم یا نه.نه تحصیلات و سطح شعور واسم مهم بود نه سن و سال . دنبال یه تیکه گوشت بود که باهاش ارضا شم یه بیشعوری قدرتمندی داشتم یکی نبود بگه اخه لامصب برو در یخچالو باز کن اون مرغی که بسته بندی شده بود رو بگیر…
ولی اگه هم بود نمی کردم.چون من فقط دختر می خاستم. تو خواب دختر می دیدم تو بیداری چشام دنبال دختر بود تو گوشی تو نون وایی تو همه جا فقط یه هدف بود : دختر
یکی از روزای تابستون بود. هوا گرم افتاب طبق معمول تابان و رطوبت هوا بالا. داشتم می رفتم خونه مادربزرگم تا یه پارچه ای رو از مادرم بهش برسونم. تو مسیر خونشون یه دندون پزشک هس که تو یه خونه مطب داره(مرتیکه پول پارو می کنه) و رودر خونه اسمشو نوشته با تخصصش.
داشتم میرفتم که یه پراید سفید جلوش پارک بود. و دو تا دختر توش بودن.اولش نگاشون کردم. از بغل پراید که اونور جوب بود رد شدم صدای ماچ موچ و لب دادن شنیدم که می گفت .اه فاطمه
فهمیدم این دو تا دختر حشری تشریف دارن ولی باید پارچه رو می رسوندم. رفتم خونه مادربزرگ پارچه رو رسوندم دوباره با عجله برگشتم رفتم دیدم اون پراید اونجاس هنوزم دخترا توشن. ولی سرشون تو گوشیه
رفتم با یه فاصله نزدیکی از پراید ایستادم.یه ربع ایستادم .اونا جلو ماشین نشسته بودن.و من پشت ماشین ایستاده بودم و به اسمون و روبه رو خیره بودم تا یه فرصتی گیر بیارم. بالخره دختری که پشت فرمون بود یه لحظه عقبو نگا کرد منم نگاش کردم که نگامون گره خورد. بعد سرشو برگردوند.
دوباره چند دقیقه بعد نگام کرد من واسش یه بوس فرستادم که خندش گرفت فهمیدم طرف دلش می خاد.اونم همسن من بود و یه سری نیاز داشت .
یه جند دقیقه بعد با ترس و لرز رفتم دم شیشه راننده که هردو منو نگا می کردن. بعد شیشه رو زدم با اشاره گفتم بده پایین اونم شیشه رو داد پایین. گفتم ساعت چنده ؟ گفت پنج و نیم
گفتم مرسی اخه منتظر یه نفر بودم
گفت اره معلومه.!!!
با یه اعتماد به نفسی گفتم: شما ها تنها پشت فرمون چیکار می کنید؟
دختره پشت فرمون خواست بگه که اون دختره طرف شاگرد گفت: ما که اینو نمیشناسیم بهتره بره گمشه
منم تو ذوقم خورد ولی به روم نیاوردم
دختره پشت راننده گفت منتظریم
با یه لحن عاشقانه گفتم مثل من؟!
اون دختره هم با عشوه سرشو یه ذره کج کرد گفت اره
هردومون می دونستیم چی می خایم ولی از کجا شروع می کردیم.اینو راستش خیلی سخت بود انجام دادنش.
شمارمو که تو پشت قاب گوشیم همیشه اماده بود دراوردم گفتم اگه مشکلی پیش اومد من هستم رو من حساب کن با لرزه شماررو بهش دادم اونم با لرزه گرفت ولی هر دو یه لبخند ریزی از روی رضایت داشتیم. منم رفتم خونه
فردا دیدیم یکی بهم پیام داده و گفت اسم من مریمه و همونی که دیروز دیدیش. شروع کردیم اس ام اس بازی دو سه ساعت هر دومون سرگرم شدیم . اخرش بای بای
دوباره دو سه روز بعد این دفعه من بهش زنگ زدم.کلی صحبت کردیم و چیزای بی معنی می گفتیم.مثلا گفتم گلدون تو خونمون انگار داره خشک میشه اونم گفت اب بهش بده
کلان تو این رنج بود حرفامون ولی هر دو راضی بودیم.
دیگه به هم عادت کردیم و اعتماد . بعدش راحت شدیم و درددل می کردیم و لاس می زدیم.
حدود چند ماه حرف زدیم و بیرون قرار می زاشتیم و کلی کار می کردیم.
یه روز که مادرم سرکار بود (پدر ماردم جدا شدن واسه همین با مادرم بودم و اون خرجمو میداد،الان که خاییمم نیس ولی اون موقع تاثیر بدی داشت)
زنگ زدم بهش گفتم بیا اپارتمان ما فلان جا اونم من من کرد و منم اصرار کردم که بیا حتما خوش میگزره.
چند ساعت بعد دیدم ایفون زنگ می زنه.
بله خودش بود.در رو وا کردم تا از پله ها بیاد .اومد در رو زد قلبم تاپ تاپ می کرد به معنای واقعیش. دستم شل شده بود به زور در رو وا کردم اومد.سلام و اینجور چیزا باهاش رفتم پیش کاناپه نشستیم بعدش گفت اب داری بیار که بخورم هوا خیلی گرمه.
اوردم واسش خوردش . و تلویزیون نگا کردیم.بعدش زدم ماهواره که شاید بهانه ای گیر بیارم سر صحبتو وا کنم. زدم چند کانال که یه کانال بود زنه داشت شنا می کرد و لخت بود منم همونجا نگه داشتم اونم نگا می کرد من شقالقمر کردم.از بس صحنه سکسی داشت.
بالخره فیلم تموم شد و اونم خسته بود اومد سرشو گزاشت رو پام و خوابید منم تعجب کردم.یه نیم ساعت تو این حالت بودیم که گفتم چقد سرت گرمه و حس خوبی داره.اونم یه اهه باحالی کشید .دستمو گزاشتم رو سرش شالشو در اوردم و موهاشو چنگ میزدم اونم فقط به تلویزیون نگا می کرد.دیگه حشری شدم و سیخ کردم. که کیرم به وسط پشتش اصابت می کردم. اونم فهمید و هیچی عکسالعملی نشون نمیداد .کیرم تکون می خورد و اون حسش می کرد.یهو سینه هاشو با دستام گرفتم و اونم نگام کرد.بعد وحشیانه با دست کلشه گرفتم و بوس می کردم.و اونم خودشو تکون می داد.
یهو بلند شد و منو یواش هل داد و اومد نشست رو پاهام و لب گرفتیم. کلی لب گرفتیم .و من پیرهنشو دراوردم و اونم تی شرت منو دراورد.خلاصه لب گرفتیم.تا خسته شدیم یه ذره بغل کردیم همو. اون روبه رو دراز کشید رو کاناپه و شلوارشو در اورد .گفت موش شو بخورش. گفتم چی شم گفت موش شو. منم خندم گرفت .شلوارمو دراوردم و کیرم سیخ بود. حلوم یه کس تپل بود که یه پش حنایی دور وبرش بود . حشر چشامو گرفته بود خواستم بکنم تو گفت دخترم .
باور کنید اولین بار بود که جلوی حشرمو گرفته بودم. اوردم پایین تر گفت درد داره.
نا امیدانه نگاش کردم .بعد خم شدم سروع کردم کسشو لیس زدن. کسش بو زننده ای داشت و حالمو بد می کرد و یه مایعی لزجی بود که مزه تخم مرغ خام می داد. بزور کسشو لیس زدم و اونم حال کرد بعد رو شکمش نشستم بدون اینکه بهش فشار بباد کیرمو بردم جلو دهنش اونم شروع به خوردن کرد.خیلی نابلد بود و فقط سر رو زبون میزد . ولی خوشم اومد ازش انتغام گرفتم چون کیرمم زیاد از کسش بهتر نبود. اونم به زور کیرمو خورد . دوباره نشتیم لب دادن بوی تف کل صورتمو گرفته بود و صدای ملچ ملوچ می اومد.
کیرمو گرفت و برام جق زد و تا ابم اومد.اولین بار بود یه حس عجیبی بود به جز جق .فشاری از تو روده هام انگار می خواست بریزه بیرون.وقتی ابم اومد یه اه کشیدم .ناخود اگاه بودش .
بعد با یه اشتیاق خاصی کسشو لیسیدیم تا اینکه با چنگ تو موهام کلمو اورد بالا ودو تا پاشو فشار می داد به کلم .منم حال می کردم.
بعدش کلمو گزاشتم رو شکمش یه چند دقیقه اینجوری بودیم. خلاصه لباس مباسا رو پوشیدمو اون رفت خونش منم رفتم حموم

نوشته: girling


👍 2
👎 7
2016 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

596050
2017-05-16 04:25:50 +0430 +0430

دوستان کم تجربه و جوان، چه دختر و چه پسر، تاپیکهای اموزشی من رو بخونید، بخدا براتون زمان رابطه و سکس مفیده…

0 ❤️

596094
2017-05-16 10:46:23 +0430 +0430

mano yade kurt conbain endakhti…nirvana

0 ❤️

596231
2017-05-17 06:06:24 +0430 +0430

با اين كاستانت ادم از هرچي اورال سكسه زده ميشه

0 ❤️