بگم مهندس زنت جنده است؟

1392/08/19

سلام
من فرید هستم،مهندس عمران گرایش آب و فاضلاب…
زمانی که برای پایان نامه ارشدم دنبال یه شرکت میگشتم که بتونم با همکاری اون پایان نامه رو انجام بدم توسط یکی از اساتید به یکی از شرکت ها معرفی شدم که پایه یک ابنیه بود ولی برای آب و فاضلاب اصلا رتبه خوبی نداشت.اما تونستم استاد راهنما رو راضی کنم طرح رو با اون شرکت انجام بدم.رییس شرکت مهندس صابر بود که آدم زرنگی بود و خیلی پروژه های خوبی میگرفت،از همون موقع رفتم تو نخش
که تو همون شرکت مشغول بشم.با چند تا ایده و برنامه که دادم تونستم مخ مهندس صابر رو بزنم و برای خودم جایی باز کنم تو شرکتش،بعد از چند ماه که مدرکم رو گرفتم مهندس تونست رتبه آب و فاضلابش رو بالا ببره،به من هم گفت اگه تونستی پروژه آب و فاضلاب بگیری ۵۰،۵۰ با هم شریک میشیم،من هم افتادم دنبال پروژه گرفتن و در عرض چند ماه چند تا پروژه کوچیک و بزرگ جور کردم،کم کم با مهندس خیلی عیاق (ایاق)شدیم چون اون آدم زرنگ و پول دوستی بود و منم براش خوب پولسازی میکردم،دیگه مهندس بدون من هیچ
کاری نمیکرد،حتی راننده اش رو فرستاده بود سر یه کار دیگه و من شده بودم راننده اختصاصیش!‏‎ ‎
حدود دو سالی از همه این ماجرا ها گذشت که یه روز سر یکی از پروژه ها با یکی از مهندس های ناظر در مورد اخلاق مهندس صابر حرف میزدیم که یهو گفت آره بیچاره اون ماجرایی که برای زنش پیش اومد خیلی داغونش کرد و ابروش رو برد!گفتم کدوم ماجرا؟و او هم تعریف کرد که همسر مهندس چند سال پیش توسط یک راننده آژانس دزدیده شد و بهش تجاوز کردند…
اصلا باورش برام امکان نداشت،مهندس صابر بسیار آدم متدین و متعصبی بود و حتی اجازه نمی داد منشی و سایر کارکنای زن شرکت هم کوچکترین لغزشی داشته باشند و حتی به همه گفته بود با چادر بیان سر کار،حتی یکی دو تا رو بخاطر همین کارها اخراج کرده بود!خلاصه بعد از این ماجرا دیدم نسبت به مهندس کمی تغییر کرده بود و دلم براش خیلی میسوخت،تازه فهمیده بودم که چرا در تمام این مدت مهندس هیچ حرفی از خانواده اش نمیزد و با اینکه روزی دو سه بار میرفتم دم در خونه اش اصلا تعارفی نمی کرد و من هم هیچ کس از خونواده اش رو ندیده بودم.با خودم میگفتم حتما زن بیچاره اش تو خونه خودش رو حبس کرده،یا مهندس بهش اجازه نمیده بیاد بیرون!
مدتی گذشت و من همچنان مشتاق دیدن خانم مهندس که ببینم چه طور یارو راننده آژانس به خودش اجازه داده بهش نظر داشته باشه!‏
یکی از روزها آخر وقت اداری که همه از شرکت رفته بودند مهندس صابر اومد پیش من و گفت: من دارم میرم،با تعجب گفتم: مگه ماشین داری؟گفت: نه! گفتم: خب وایسا برسونمت، گفت: آخه عجله دارم، گفتم:چرا؟گفت:خانمم با ماشین تصادف کرده و زده به یه ماشین…
خلاصه ما خودمون رو رسوندیم به صحنه تصادف و وقتی مهندس پیاده شد من هرچه نگاه کردم زن مهندس رو ندیدم،یعنی من دنبال یه خانم حدودا ۴۵ تا ۵۰ ساله با یه سر و وضع محجوب میگشتم که اون بین همچین کسی نبود،فقط یه خانم حدود ۴۰ ساله بود با یه سر و وضع بسیار فجیع!یعنی یه مانتوی کوتاه و چسبون با یه روسری که نبودش بهتر از بودنش بود و یه صورت با آرایش غلیظ و …،وقتی مهندس رو دیدم که داره با همون خانم صحبت میکنه تازه دوزاریم افتاد که اون اون خانم همون زن مهندس بوده،از دور که اون دو تا رو میدیدم هیچ سنخیتی با هم نداشتند،مهندس یه ادم جا افتاده که همیشه با کت و شلوار بود و خیلی سر و سنگین و اون خانم… وقتی به خودم اومدم دیدم ۵ دقیق ای هست که با خودم دارم کلنجار میرم!پیاده شدم و رفتم جلو، تازه صحنه تصادف رو دیده بودم خانم مهندس آنچنان با یه پراید شاخ به شاخ شده بود که نگو،البته خودش خیلی آسیب ندیده بود ولی پراید داغان شده بود!مهندس من رو صدا کرد و من رو به خانمش معرفی کرد و بهش گفت:شما با مهندس برو خونه تا من ماشین رو ببرم پارکینگ، من هم بلافاصله گفتم:نه مهندس شما با خانم برید خونه من خودم ماشین رو می برم پارکینگ،یه دفعه خانم مهندس رو به شوهرش کرد و گفت:لازم نکرده،من خودم ماشین رو می برم!مهندس هم ناچار پذیرفت و من هم با ماشین دنبالشون تا پارکینگ رفتم،ولی واقعا اصلا انتظار نداشتم زن مهندس اون شکلی باشه!کاملا هنگ کرده بودم!تو مسیر برگشت مهندس حرفی نمی زد و من گاه گاهی که از آینه چشمم به خانم مهندس می افتاد متوجه می شدم که اون هم داره من رو بر انداز میکنه!وقتی رسیدیم در خونه مهندس،خانم مهندس کلی تشکر کرد و من برگشتم خونه. تازه فهمیدم که یارو راننده آژانس بی تقصیر نبوده، این خانم مهندس بد جور ادم رو هوایی میکنه،اگه همین جور راننده آژانس رو زیر نظر گرفته باشه،حق داشته بهش تجاوز کنه!
خلاصه کلا معادلات ذهنی من رو بهم ریخته بود این خانم مهندس…
سه روز بعد مهندس صدام کرد نامه رفع توقیف ماشین زنش رو بهم داد و گفت برو از پارکینگ برش دار و ببرش درستش کنن.وقتی رسیدم در پارکینگ خانم مهندس هم اونجا بود،گفتم شما اینجا چه کار میکنید؟گفت اومدم همراه شما بیام مبادا ماشین رو داغون کنید،منم گفتم از این داغون تر هم مگه میشه؟با صدای بلند خنده ای کرد که کیر ادم راست میشد!خلاصه ماشین رو بردیم صافکاری و از همونجا یه دربست گرفتم که خانم مهندس رو برسونم خونه شون،دم در که رسیدیم اصرار کرد که بیا بالا و خستگی در کن و از این حرفها،من هم به هر زحمتی بود از چنگش در رفتم…
راستش ار اون به بعد چندین بار به بهانه های مختلف برام زنگ میزنه و پیام میده و من هم از اونجا که به نیت پلیدش پی بردم همه اش در حال فرار و چواب ندادنم،نه اینکه خیلی مذهبی باشم یا کیر و خایه نداشته باشم،فقط از خیانت بدم میاد اون هم به کسی که واقعا دوستش دارم و اون هم به من اعتماد داره و در طی این مدت کوتاه خیلی به من کمک کرد و من رو از خاک بلند کرد،به اضافه وقتی میبینم خود مهندس صابر انقدر سالم و چشم پاکه واقعا خجالت میکشم…
هفته پیش ازش عذر خواهی کردم و گفتم که مجبورم باهاش قطع همکاری کنم،اون هم بهم گفته تا دلیلش رو نگی نمی ذارم بری!
آخه چی بگم؟

نوشته: فرید


👍 0
👎 4
232400 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

403813
2013-11-10 13:05:18 +0330 +0330
NA

‏‎ ‎ببینم دم خونه مهندس که رفتی خانمش فقط آمار داد یا اینکه پیرهنتم از پشت کشید و تو فرار کردی لباست پاره شد ؟! ‏‎:D

1 ❤️

403814
2013-11-10 13:06:05 +0330 +0330
NA

‏‎ ‎ببینم دم خونه مهندس که رفتی خانمش فقط آمار داد یا اینکه پیرهنتم از پشت کشید و تو فرار کردی لباست پاره شد ؟! ‏‎:D

0 ❤️

403815
2013-11-10 13:09:42 +0330 +0330
NA

خب کسخول مشنگ تو داخل شرکت با مهندسی نه تو خونه چه ربطی داره که بخوای جدا بشی کس گفتی در حد لالیگا. دم پلنگ صورتی تو کونت که مردمو سر کار نزاری . بابا یوزاسیف مثلا اینو نوشتی که ازت تعریف کنن. چائیدی بچه کونی دهنت گائیدس بزار بچه ها برسن

0 ❤️

403816
2013-11-10 13:12:20 +0330 +0330
NA

W T F???
اخه بیشعور تو داشتی ارشدت رو تموم میکردی، مخ مهندس رو زدی تا واست کار جور کنه بعد با افتخار اعلام میکنی که راننده ی خودش رو رد کرده و تو شدی راننده ی اختصاصیش؟؟؟؟؟
مدرک ارشد اب و فاضلابت یه طرف
راننده ی شخصی شدنت یه طرف
عقده ای بی سواد شرط میبندم دانشگاه هم نرفتی چه برسه به ارشد
روانی
با صدای خنده ی یه زن تحریک میشی حقته با ماشین سنگین دو دور از روت رد بشن اشغال هوس باز
لازم نیست به مهندس بگی زنش جنده اس. برو جلو اینه به خودت بگو من یه لاشی بی مصرف هستم. برو به همون اب و فاضلابت برس.
خیلی دارم سعی میکنم بهت فحش ندم
ننویس روانی دیگه ننویس
اینقدر دلم میخواست گیرت میوردم با پنجه بوکسم پدرت رو درمیوردم عوضی اینقدر میزدمت که جون بدی
ننویس میزنم " داغاتت " میکنم دیگه ننویس

0 ❤️

403818
2013-11-10 13:39:40 +0330 +0330
NA

‏‎ ‎اوه اوه … چقد خشنی تو ‏nazli :O

0 ❤️

403819
2013-11-10 13:52:24 +0330 +0330

اسی میگه: در تو که میل کون دادن نیست، در خرابه ها چه میکنی!؟/
بعدش هم میگه: شتر در خواب بیند در بیابان لنگ کفش کهنه هم نعمتیست، عزت اون یه لنگه رو هم بنداز بیاد

0 ❤️

403820
2013-11-10 14:26:14 +0330 +0330
NA

فرض می گیریم که داستان شما درست باشه. شما کارتو بکن و سرتو به کار خودت گرم کن و سعی کن اصلا دیگه با خانوم رو به رو نشی. به جواب ندادن هات هم ادامه بده فقط اگه می تونی برای یکی از معتمدین خودت سر کار تعریف کن این ماجرا رو که اگه یه روز یه جوری مهندس متوجه شد زنش به تو زنگ می زنه اون نتونه چاخان کنه و تو رو خراب کنه . اگه دیدی می تونی کارتو ادامه بدی ادامه بده اگه هم نه و اوضاع روحیت خراب می شه اونجا ، بذار و برو .
چقدر فحش دادین به این بدبخت. من مورد اینجوری زیاد دیدم . به نظر من جای فحش نداشت .

0 ❤️

403821
2013-11-10 14:54:34 +0330 +0330

سرت تو همون آخر رشته ات (فاضلاب) حرومزاده.
فقط تیکه “راننده بودن مهندس” رو راست گفتی بقیه اش تراوشات ذهن مریضته.

0 ❤️

403822
2013-11-10 14:58:58 +0330 +0330

الا کسخل که رشته فاضلابی
شبا با یاد کسها تو میخوابی
بکش دستت برون از شورت زیرا
تمام آنچه گفتی، بود سرابی

0 ❤️

403823
2013-11-10 16:46:35 +0330 +0330
NA

یه نفرم که یه چیز واقعی مینویسه شماها نزارید به نظر من که بجز اخرش که گفت میخاد بیاد بیرون بقیش راس بود

0 ❤️

403824
2013-11-10 17:05:57 +0330 +0330
NA

اقا چرا فحش میدید این بنده خدا فقط تنها اشتباهش این بود که نباید توی قسمت داستان سکسی،داستانشو پست میکرد و گرنه به نظر من که واقعی بود فقط اصل مطلب یعنی سکسی بودن رو نداشت.
فلذا دم معلم گرم

0 ❤️

403825
2013-11-10 17:11:41 +0330 +0330
NA

نه داداش بگو مهندس میشه خواهش کنم زنت منو بکنه؟

0 ❤️

403826
2013-11-10 17:20:33 +0330 +0330
NA

بگم بگم نداره که خب بگو بگو.

0 ❤️

403827
2013-11-10 18:07:33 +0330 +0330

نازلی خانوم کوتاه بپوش :D

0 ❤️

403839
2013-11-11 07:18:55 +0330 +0330

sfsryy

0 ❤️

403830
2013-11-11 07:52:24 +0330 +0330

پسرك : اگه ميگفتي تو يه شركت راننده يا آبدارچي هستي و همسر مدير شركت رو ديدي و حشرت بالا زده و آنگاه از فانتزيهات ميگفتي ؛ قابل قبول تر بود. فلذا :
حتما شنيدي كه فردين مرد. با رفتنش ؛ فردين بازي هم رفت . نتيجتا :
به عمل مقدس جلق زدن ادامه بده .

0 ❤️

403831
2013-11-11 13:22:37 +0330 +0330
NA

والله خود من فوق خاک و پی دارم حالم ازت به هم خورد جوری مهندس مهندس میکنی معلومه که دیپلمی بیش نیستی یا یه کاردانی گرفتی و تو کف موندی که بهت بگن مهندس
ریدییییییییییییییی اصلا الان اگه به یه نفر بگن مهندس افت کلاس داره عزیز فهمیدی
کیرم تو کونت با این مهندس مهندس گفتنت
کیر اسپولوت تو کونت بچه جقو
خیلی دوست دارم با fathom دبی جلقتو حساب کنم هر چند مطمینم ضریب مانینگ سوراخ کونت خیلییییییییییییی زیاده

0 ❤️

403840
2013-11-12 01:15:00 +0330 +0330
NA

ajab :| :| :|

0 ❤️

403834
2013-11-12 02:05:45 +0330 +0330
NA

فاضلاب تو داستانت

0 ❤️

403835
2013-11-12 08:00:33 +0330 +0330
NA

خیلی جالبه تمام نظرات بخونی اگه داستان انتوان چخوف هم باشه باید فحش بدیم نمیشه دیگه کله همه ماها خدای فحشه دیگه بعدش اخه این چه داستانیه سکس نداره پس برا چی گذاشتی فک کردی فیس بوقه

0 ❤️

403836
2013-11-12 12:39:43 +0330 +0330
NA

khooondam khoob boood

0 ❤️

403838
2013-11-21 17:57:21 +0330 +0330
NA

آبرو منو بردی. بچه ها کن همین الان اعلام براءت میکنم. چون من خودم مهندس عمران هستم و این آقا مایه ننگ ما هست

0 ❤️

525421
2015-12-14 23:08:17 +0330 +0330

(confused)

0 ❤️

525432
2015-12-15 00:43:32 +0330 +0330

کیری آخه مدیر شرکت اونم رتبه یک ابنیه میاد با تو که هنوز مدرکتو نگرفتی دمخور میشه احتمالا تو آبدارخونه شرکت بودی اسکول

0 ❤️

530237
2016-02-06 02:16:09 +0330 +0330

به مهندس نگو زنش جندس به مامان جونت بگو بچه نزاییدی . ریدی !
ای کیر تمام کارکنان زحمت کش شرکت آب و فاضلاب رامهرمز تو سلول های خاکستری مغزت

0 ❤️

647443
2017-08-25 10:38:27 +0430 +0430

کیییرم توی چشات. ترو چه به کس کردن؟ کووون کش برو سماق بمک . پسر خوب زیاد هست اونو بکنه. بهتره بری کوون بدی با این رویای تریپ مثبت

1 ❤️