بگو من یه زنم (۱)

1400/05/14

ساعت از ۱شب گذشته بود هر چی دفتر حسابها را با زونکن اسنادبیشتر چک میکردم بیشتر گیج و عصبی میشدم هوا بدجور گرم بود بدنم داغ وگرم بود و این شهوتم را بیشتر میکرد. لعنت به زن بودن پریودی. یه جور تموم میشه یه جور والان این تخمک گذاری لعنتی که تمام شورتم را خیس کرده بود.

رفتم دستشویی واب سردی به کسم وبعد به صورتم زدم ولی انگار تازه این شهوت بود که بیدار شده بود کاندومی که از ترس پیدا شدن توسط مامانم توی ملافه پشتی قایم کرده بودم را بیرون اوردم وروی خیاری که باترس ولرز از یخچال کش رفته بودم کشیدم کاندوم خاردار بود وبمحض تماس با کسم تمام شهوت وجودم را گرفت خودبخود ذهنم میرفت روی سکسهای عاشقانه ای که اوایل باشوهرسابقم داشتم یه سکس عاشقانه ‌سکسی که فکر کنی طرف مقابل مال خودته عاشق خودته وتو هم عاشقشی دلم میخاس زمان اونجایی که فهمیدم این عشق یه طرفه بوده وجز من پای چند تا زن دیگم وسط بوده وایمیساد ،وقایع اونجوری که پشت هم اتفاق افتادند نمیفتاد ومن هنوز تو آغوش یه مرد قوی وداغ بانوازشهاش اروم میشدم وفکر میکردم من علاوه بر اینکه زنشم تنها عشقشم واون فقط مال خودمه …چقدر خوب بود وقتی زنگ میزدم احسان من درس داشتم غذا نپختم هم کباب میخام وهم کیر واون میخندید یا کیر یا کباب وبعد میگف بیا امشب کیر منا کباب کن خیال جفتمون راحت شه بخدا منم درس دارم کار دارم برم تو صف کبابی بعد تازه بیام کس کنم ومن میگفتم کس وکباب باهم حال میده میخری ومیای دوتا بچه ۲۳و۲۵ساله که هیچی از زندگی نمیفهمیدیم جز لذت سکس …نمیدونم چی شد، چشم خوردیم یا من از چشمش افتادم یا دیر فهمیدم که فقط من تو اغوشش اروم نمیشم وانگار دوتا وسه تا هم نیستند وعملا زن یه مرد زن باز شدم وخودم خبر نداشتم دیگه زیباییهاش اون قد ۱۸۵ اون شونه های پرومردونش که من توش گم میشدم اون خانم دکتر خانم دکتر گفتنای بقیه برام نه تنها جذاب نبود که چندش اور بود خیلی بده حتی وقتی میدونی شوهرت رفته سر کار بخای فکر کنی نکنه رفته با یه جنده دیگه نکنه الان با کسیه وتمام ذهن وجسمت خسته عصبی و فرسوده بشه حتی بگه رفتم نون بخرم وتو فکر کنی باز تو را پیچونده …کاش زمان برمی گشت ومن هنوز مثل اون اوایل سرمست از اومدن شوهری که فکر میکردم قلب وکیرش شش دونگ بناممه میپریدم بغلش، دستام را دور گردنش حلقه میکردم ؛خودم را میکشیدم بالا اویزونش میشدم ولب میگرفتم ولب میدادم واون کیفش را پرت میکرد وکپلم رومیگرفت تو دستاش واسپنک میزد ومیگف قربون زن داغ وحشریم برم من دستاش کونم را به بازی میگرفت وضربه میزد ومن داغ تر از قبل دست تو موهای پرش میکردم وبیشتر بخودم فشارش میدادم…یه دستم توی شورتم بود شصتم روی چوچولم دایره وار حرکت میکرد گوشی را روی تخت گذاشتم وچرخیدم اینطوری ورود خیار به کسم را بیشتر حس میکردم رفتم شهوانی چند تا عکس ببینم تا بیام بیرون از اون خاطره های زجر اور اما عکسها تکراری بود از سکسهای متفاوت من واحمد وبیشتر یادم میورد لذت با اون بودن را رفتم توی صندوق ورودی آن تایم همون موقع پیام اومد توروخدا دارم سکته میکنم اگه واقعا زنی بیا تلگرامم.
خندم گرفته بود نمیدونستم ادم از شهوت زیاد هم ممکنه سکته کنه رفتم تلگرامش فکر کردم اونم مثل من سکس میخادوشقه سلام خوبی فرستادم که نوشت اگر زنی وویس بده وبگو ۱۲۳ من یه زنم
حالا اصلا نمیدونستم هدفونم کجاست اتاق پایین بودم رفتم اتاق داداشم که همیشه هدفون از گوشش درنمیومد وچند مدل داشت تا اومدم تو صداش دراومد هر وقت چیزی نداشتی یواشکی بیا بردار در هم نزن ۱نصفه شبم بیا که اجازه نخاد چقدر خسیسی گفتم وسریع هدفون را برداشتم که دوباره گفت دستم درد نکنه خیلی ممنون نه من اصلا نمیخاستمش بی هیچ حرفی در را بستم ورفتم اتاق بالا اتاق بالا هم مال داداشم بود که حالا بخاطر گرما کوچ کرده بود پایین دلم سیگار میخاست اینجا از خونه جدا بود روی سر پارکینگ بود وکسی نمیتونست بفهمه من چی گفتم
الو ۱۲۳من یه زنم
همون لحظه تو ذهنم اومد کاش مرد بودم کاش انقدر زندگی برام سخت نبود کاش انقدر تنها نبودم وقتی توایرانی ویک زنی هر چقدر هم زرنگ باشی ومثل یه مرد مستقل باشی اخر سایه یه مرد را میخای تا بقیه به چشم های دیگه بهت نگاه نکنن ادمایی که خودشون هرزند واصلا مفهوم پاکی را نمیدونند بخاند به چشم یه …بت نگاه کنند بفهمند مطلقه ای فکر کنند طلاق گرفتی که بری زیر تن لش اینا بخابی که بخای مثل مردا تنوع داشته باشی …
وویس ۲دقیقه ای سریع اومد
مردی باصدای هق هق گف میدونی من امروز صبح فهمیدم زنم بم خیانت میکنه تاالان توخیابونها بودم اگه بایکی حرف نزنم سکته میکنم صبح تاحالا دارم باخودم حرف میزنم واز علت این کارش خودم را سین جین میکنم
دوباره گریه امونش نداد وصدا قطع شد وویس دادم سلام عزیزم برات متاسفم ولی تو این موارد باید بری پیش روانپزشک دارو بگیریدمشاوره بگیرید اصلا پاشید برید مسافرت آب وهوا عوض کنید من کشیدم میدونم چقدر سخته تنهایی از پسش برنمیایید
دوباره رفتم تو گذشته روزیکه فهمیدم شوهرم خیانت کرده ومثل روانیا عصبی شده بودم زدم چند تا چینی شکوندم ولی ارومم نکرد بیشتر عصبی شدم
-خانم چی میگی برم پیش کی از بدبختیم از هرزگی زنم بگم بگم نتونسم چیزی که مال من بود را برای خودم نگه دارم بگم زنم زیرخواب یه مرد دیگه شده بگم چیش کم بود پول بش نمیدادم تو سکس کم براش میزاشتم محبتم کم بود کاش اذیتش کرده بودم الان دلم خوش بود میگفتم به این دلیل رفت کاش اونی که باش بود از من بهتر بود میگفتم از من خوشش نمیومده کاش یه دلیل فقط یه دلیل برا این دل صاب مردمم پیدا میکردم
دوباره گریه امونش نداد وویس باصدای هق هقاش تموم شد کسم خشک خشک شده بود از یه طرف خوشحال بودم که راحت شدم از اون همه حس نیاز واحتیاج از یه طرف دلم براش میسوخت یه زن چقدر میتونه یه مرد را تاحد جنون ببره جمله هاش را درست نمیتونس ادا کنه انقدر فشار عصبی روش بود که بیشتر کلمات را دوباره تصحیح میکرد
-ببین میدونم شعاریه ولی لیاقتش تو نبودی بعضی زنها مثل مردا تنوع دوست دارند دوست دارند با مردای مختلف باشند معاشقه های مختلف ،ارگاسمهای مختلف را تجربه کنند اقا بخدا منم همچین شوهری داشتم دست خودش نبود زن میدید دست وپاش شل میشد از نگاهش میفهمیدم تو ذهنش داره فکر میکنه لخت این زنه چه شکلیه
-غلط کرده شوهر تو مرد بوده مرد ذاتش تنوعه ولی این جنده بوده تنوع میخاس چرا بامن ازدواج کرد خودش کلی بمن نخ داد تا گرفتمش همیشه دوست داشتم از طرف زنم دوست داشته بشم برای همین وقتی دیدم من را میخاد منم قبول کردم برم خواستگاریش خانم تو چرا زن رابامرد مقایسه میکنی خیلی فرق دارن اکثر مرداحتی وقتی زن دارند خیانت میکنند ولی به زن باید خیلی اشغال حرومزاده
گریه اش به نعره تبدیل شد وقطع شد یه جورایی راست میگفت درسته برای منی که زن بودم این نهایت بی منطقی بود ولی تو جامعه ای که زن چندین پله از مرد پایین تره وهر چقدر هم از یه مرد کارآمدتر باشه باز از اون خیلی کمتر وعقب تره. انگار این برجستگی که خدا لای پای مرد گذاشته اون را تو همه موارد از زنها برجسته تر کرده حالا تو ایران این خیلی پررنگ تره وشاید تو بعضی کشورها اصلا نباشه …
دیدم وویس نمیده بدجور هوس سیگار کرده بودم خیلی وقت بود ترک کرده بودم ولی الان خیلی حال میداد جای سیگار داداشم را که ازترس بابام تو کمد اتاق قایم کرده بود ومیرفت رو پشت بوم میکشید را، یه روزی به کنجکاوی اینکه نکنه برای دید زدن زنهای همسایه میره پشت بوم پیداکرده بودم رغتم بالا وآهنگ گذاشتم تو بودی که فکر میکردی اگه بری من میمیرم حالا خودت میبینی …قطعش کردم حالم بهم خورد خیلی وقتا تو زندگیت فکر میکنی اگه یک کاری را بکنی موفق میشی همه غصه ها ومشکلاتت حل میشند حال طرف مقابلت را میگیری ولی بعد میبینی که حال خودت گرفته شده مشکلاتت رفع نشدند فقط عوض شدند از شکلی به شکل دیگه دراومدند ونمیتونی تشخیص بدی اونموقع بهتر بوده یاالان …
وویس اومد ولی سیگارم را تموم کردم وشنیدم دوست داشتم سیگاری که میکشم فقط بفکر سیگارم باشه نه تو فکر مشکل یکی دیگه یاخاطرات قدیمی خودم …
-من تا دیروز صبح که نماز خوندم از خدا بخاطر اینکه چقدر خوشبختم تشکرکردم نمیدونستم بعد از یه روز میشم بدبخت ترین مرد روی زمین .هیچ کی نمیتونه حال من را درک کنه من انقدر پیشنهاد داشتم از طرف زن و دخترای دیگه ولی با خودم می گفتم من متاهل و متعهدم همونطور که دوست دارم و حق خودم میدونم سپیده فقط مال من باشه منم باید فقط مال اون باشم باز بغض کرد ولی ایندفعه بغضش را خورد وادامه داد میدونی اصلا نمیفهمم کجای کارم اشتباه بوده چرا مستحق این رفتارم به تاوان کدوم گناه یا کدوم انتقام بام همچین کاری کرد.
-اعصابم خورد شده بود اعصابی که نداشتم الان بیشتر فشار روم بود وویس فرستادم اقا یه مسکن قوی بخورید وبخوابید خواب تنها راه حل کوتاه مدت برای شماست زمان خودبخود ارومتون میکنه من باور نمیکردم بتونم تحمل کنم یا دووم بیارم ولی الان پذیرفتم الان دیگه باورکردم که نمیشه از ادما توقع کارهایی که خودمون میخایم وخودمون بش پابندیم را داشته باشیم

ادامه ...

نوشته: آرزو


👍 12
👎 3
24501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

824265
2021-08-05 04:20:07 +0430 +0430

لعنت به نقطه
لعنت به ویرگول
لعنت به فاصله
لعنت به جمله بندی
لعنت به پاراگراف
لعنت به ادبیات
لعنت به مفهوم
لعنت به تو!!!

1 ❤️

824277
2021-08-05 05:50:29 +0430 +0430

یک داستان با چند خط سکس

0 ❤️

824295
2021-08-05 08:39:58 +0430 +0430

دوست عزیز ، خوب مینویسید فقط لطفا لطفا لطفا علائم نگارشی رو استفاده کنید (، .؛:’… )

1 ❤️

824323
2021-08-05 12:45:59 +0430 +0430

حالا آشنا میشید، میکنتت بعد میفهمی الکی گفته

2 ❤️

824373
2021-08-05 16:33:40 +0430 +0430

باز خوبه اینجا جواب همو میدن ما که ندیدیم جواب بدن

0 ❤️

824398
2021-08-05 19:23:22 +0430 +0430

بد جوری خرابم کردی یاد همه بدبختی هام افتادم

0 ❤️

824506
2021-08-06 02:53:09 +0430 +0430

خوب نوشتی ولی جاش اینجا نبود

0 ❤️