سلام به همه دوستان شهوانی گلم این خاطره ای که میخوام براتون تعریف کنم کاملا واقعی هستش بر میگدره به یک چند روز پیش من از اسم مستعار استفاده میکنم دوستان. اسم من سامان هستش 35 ساله ساکن کرج هستم متاهل هستم قد 176 وزن 75 چهره معمولی دارم میرم سر داستان از همینجا معذرت میخوام اگه ایراد تایپی دارم حدود یک ماه پیش تو بیتالک برای خودم میگشتم و رادار میزدم که یک خانم بهم جواب داد بعد از معرفی کردن هم ازش خواستم که اددم کنه بعد از اون بیشتر باهاش اشنا شدم اسمش زهره بود چهل و سه ساله ساکن تهران استاد دانشگاه بود و اصلیتش برای تبریز بود

بعداز چند روز بالاخره شمارشو داد و تو وایبر باهم صحبت میکردیم اینجا بود که فهمیدم خانم هم متاهل هستش و با همسرش مشکل داره و شروع کرد به درد دل کردن خلاصه عکسشو برام فرستاد اولش باورم نمیشد که عکس خودش باشه چون اصلا به سنش نمیخورد میخورد زیاد باشه 34 یا 35 پوست سفید موهای روشن با یک ظاهر اراسته ازش خوشم امد و باهم خیلی جور شدیم ولی خیلی میترسد بیرون بیاد که یک وقت کسی مارو باهم ببینه ازش خواستم که بیاد خونه اولش قبول نمیکرد ولی بعد از پافشاری من قبول کرد منم روزهای سه شنبه همسرم از صبح تا ساعت هشت شب دانشگاه کلاس داره برای اون روز قرار گذاشتیم ساعت 12 ظهر خودش ماشین داشت منم ترمینال شهید کلانتری باهاش قرار گذاشتم قبلش هم دوتا پیتزا از کی اف سی گرفتم رفتم سر قرار وقتی رسید پیاده نشدیم پشت سرم امد تا رسیدیم به خونه درب پارکینگ رو زدم رفت داخل منم ماشین خودمو بیرون پارک کردم و رفتیم داخل خیلی خوشگل و خوش استیل بود
داخل شدیم لباسهاشو کم کرد و منم سریع تا غذا بیشتر از این سرد نشده بود میزو اماده کردم و شروع به خوردن کردیم بعد غذا شروع کردیم به صحبت کردن و از زندگیش گفت از همسرش که اصلا بهش توجه نداره و حدود بیست روزه باهم قهر هستن و خیلی چیزهای دیگه منم با صبوری گوش میدادم چای گذاشتم بعد خوردن چای خواست که دیگه کم کم بره منم موافقت کردم موقع پوشیدن پالتوش یک باره بغلم کرد. و یه بوسم کرد و تشکر کرد و رفت. بعد از حدود 2 ساعت تو وایبر برام پیام گذاشت که خیلی ممنون که باهام کاری نکردی بهم اعتماد کرده بود بعد ازاون چند بار دیگه هم امد خونمون و باز هم مثل قبل گذشت تا اینکه تو وایبر حرفمون به سمت سکس کشیده شد که میگفت با همسرش خیلی مشکل داره و الان چند ساله نتونسته کاملا ارضاش کنه که خیلی چاقه و زود تو سکس خسته میشه و دوست داشت یک سکس کامل داشته باشه و بمنم که اعتماد کرده بود منم دیدم فرصت خوبی هستش بهش پیشنهاد دادم بعد از کلی کلنجار رفتن بالاخره قبول کرد هماهنگی ها شو کردیم که فقط یک بار باشه و نوع سکسشو بهم گفت که سکس رومانتیک دوست داره و طولانی و عشق بازی قبل سکس خیلی براش مهم هستش ویک چیزی هم گفت که من فقط تو فیلمها دیده بودم که وقتی به اورگاسم میرسه ابش میاد بیرون برام اینجاش جالب بود میگفت الان چند ساله این اتفاق نیوفتاده. همه چی اماده بود برای روز سه شنبه دیگه خونه رو بلد شده بود من ماشین خودمو گذاشتم بیرون تا اون بیاد داخل وقتی نزدیک شد سریع درو زدم داخل شد امد بالا حسابی بخودش رسیده بود خیلی ناز شده بود باهم روبوسی کردیم و لباسهاشو عوض کرد امد پیشم یک شلوار استرج مشکی با یه تاپ نقراه ای موهاشم فر کرده بود و بایک دستمال سر بسته بود صاف امد رو پاهام نشست و مهکم بغلم کرد یکم لب بازی کردیم و ازم خواست که ماساژش بدم بردمش رو تخت بشکم خوابید و منم نشستم رو پاهاش و شروع کردم به ماساژ دادنش خودشو کاملا در اختیارم گذاشته بود کمرشو ماساژ دادم تا رسیدم به کون خوش فرمش براش ماساژ دادم دیدم داره میلرزه از شهوت تاپشو از تنش در اوردم بند سوتینشو از پشت باز کردم خیلی با حوصله کارمو میکردم اونم کاملا معلوم بود که رضایت داره تیشرت خودمو در اوردم و روش دراز کشیدم گرمای بدنمون بهم خورد که اه کوچکی کشید منم خیلی لذت بردم که دارم خوب پیش روی میکنم از گودی کمرش با نوک زبون کشیدم تا پشت گردنش داشت دیونه میشد برش گردوندم لبهامون بهم قفل شد زبونموکردم تو دهنش داشت میکندش داشت قورتش میداد خیلی حالش بد بود سینه هاش خیلی سفت و بزرگ نبود ولی برای اینکه بهش حال داده باشم کلی براش خورم فکر کنم یه 15 دقیقه ای براش خوردم زبونمو بگوشش نزدیک کردم که دیدم بله خانم رو گوش خیلی حساس هستش و جونش در میره با این کار لاله گوششو کردم تو دهنم ناله میکرد مثل مار بخودش می پیچید زبونمو کردم تو گوشش نگه داشتم پشتمو چنگ میزد حسابی اماده شده بود بدونه مقدمه رفتم سراغ شلوار استرج درش اوردم شرتش کاملا خیس شده بود یکم خجالت کشید منم سریع رفتم سراغ کسش از روی شرتش بوش کردم خیلی خوش بو بود تازه شیو کرده بود و با بوی افترشیوش خیلی خوب شده بود شرتشو در اوردم یه کس خوشگل و صاف شروع به خوردن کردم ناله میکرد میگفت شوهرم هنوز براش نخورده بدش میاد خیلی بد دله ولی من حسابی از خجالتش در امدم یا حرفش افتادم که گفته بود دیر ارضاع هستش و وقتی هم که ارضاع میشه ابش میاد بیرون یک ویبره از این ماساژورها داشتیم از زیر تخت اوردم به برق زدم بهش گفتم میخوام ببرمت اون بالا بالاها حاضری اونم گفت بریم پاشو باز کردم ماساژور را روی قدرت زیاد گذاشتم افتادم رو شکمش با اب دهنم یکم چوچولشو خیس کردم یه پاشو گذاشتم دور پاش اون یک پاشم با ارنجم باز کردم چون میدونستم لحظه ارگاسم خیلی زورش زیاد میشه ماساژور را گذاشتم رو چوچولش بمحض گذاشتن شروع کرد به ناله کردن ماساژور رو فشار دادم و ثابت نگهش داشتم بعد از حدود یک دقیقه دیدم بدنش شروع به لرزیدن داره میکنه دیگه زمانش رسیده بود داشت فشار میاورد ناخنش تو بدنم فرو میکرد دیگه ناله نمیکرد و داشت جیغ میزد و میگفت بسته دارم از هوش میرم ولی من کار خودمو میکردم یک دعفه کسش باد کرد انگار راست میگفت تا امدم بخودم بیام ماساژور شد خیس اب و ابش امد بیرون ماساژور رو کنار گذاشتم با دو انگشت کردم تو کسش و شروع کردم تند تند تلنبه زدن که بغیه ابشم امد بیرون دیگه حتی حس نداشت حرف بزنه فقط سرشو به علامت رضایت تکن داد بغلش کردم بدنش کلا بوی سکس گرفته بود بعد یک ربع که حالش جا امد دیگه نوبت من بود شورتمو از پام در اورد و کیرمو کرد تو دهنش و شروع به ساک زدن کرد خوب ساک میزد بعد چند دقیقه خوردن یک کاندم برداشتم زدم به کیرم امد نشست روش خوش بالا پایین میکرد و لذت میبرد بر گردوندم چهار دست و پا از پشت گذاشتم تو کسش خیلی کسش تنگ بود معلوم بود که هنور اب بندی نشده بوده یه ده دقیقه ای از پشت کردمش کاندوم تاخیری کاره خودشو کرده بود خیس عرق شده بودم برش گردوندمش پاهاشو دادم بالا و گذاشتم تو کسش داشت ابم میامد تند تر تلمبه میزدم کیرمو در اوردم کاندوم از روش برداشتم و ابم با فشار ریختم رو شکم و سینه هاش بیحال افتادم روش یکم بعد که حالم جا امد باهم رفتیم یه دوش گرفتیم البته اون فقط از گردن به پایینشو شست تا موهاش خیس نشه یه اب پرتقال هم چاشنی پایان سکس ما شد الان هم باهم دوست هستیم ولی باهم سکس نداریم
ببخشید دوستان طولانی شد ولی باور کنید خواستم همشو بگم امیدوارم که خوشتون امده باشه این کاملا واقعی بود فقط دوست دارم فحش ندین ممنون از همتون که وقت گذاشتین و خوندین شاد باشین

نوشته: سامان