سلام من کیارش ۲۵ ساله ازشمال میرم سراصل داستان:من یه دوست دارم به اسم نعمت که یه شماره بهم داد که مخشو بزنم ماهم زنگ زدیم وبعداز کلی مکافات زدیم که قرارشد بیاد ببینمش که بچه فومن بود از اون بگم سارا ۳۵ساله قدی متوسط وقیافه کاملا معمولی.بعداز اومدنش دیدم یه زن با دوتا بچه اومد پیشم منو دارین کپ کردم ولی مجبورا بروی خودم نیاوردم که رفتیم ساندویجی که بعداز خوردن وحرف زدن گفت که من حساب میکنم ماهم مفت خور قبول کردیم امدیم بیرون خداحافظی کردم که برم بهش گفتم میای رودسر(من بچه رودسرم)گفت که نمیشه و نمیتونم که منم بیخیال شدم رفتم ۲روز بعد بهم گفت که میام فقط امد ۱روز میمونم چون به خونوادم گفتم میرم پش دوستم ماهم گفتیم باشه که گفت که فردا ۹صبح اونجام ماهم جارو پیدا کردیم با یه دنیا مکافات که صبح شد امد رفتم طرف سوئیت که کرایه کرده بودم رفتم تو که بچه هاش رفتن بیرون بازی که بهش گفتم که کی باهام یه حالی کنیم که گفت باشه واسه شب(قبلش باهم هماهنگ کرده بودیم)بعد چند ساعت بچه هاش اومدن وبعداز ناهار و شام وکلی دورزدن خلاصه شب شدو بچه هاش خوابیدن ماهم منتظر شدیم که بیاد پیشم من بخوابه که بعد از یه ساعت امد که دیدم با یه تیشرت مشکی و یه شلوارک صورتی نازک امد پیشم که منم با این صحنه کیرم راست شد که امد پیشم بخوابه که منم لباسمو در اوردم و بایه شرت خوابیدم که گفت چه خبرته وایسا یخورده من گفتم نه از صبح تا حالا صبر کردم بسه که لختش کردم و شروع کردم به لب گرفتن وسینه خوردن(لازم به ذکره که اهل کس لیسی نیستم و اونم همین طور)کیرمو که شق بود(کیرم ۱۵سانت و کلفتیشم خوبه)که خواستم بکنم توش که فکرگردم که باید حداقل یه خورده تنگ باشه(بخاطر این که شوهرش ۳سال بود فوت کرده بود)که وقتی کردم کیرم تا ته رفت هیچ تخمامم توش جا میشد هیچی مجبورا پاهاشو دادم بالا قلاب کردم به هم وتا جای که میشود محکم تلنبه میزدم که دیدم میگه بابا اراوم تر منم بدون اعتنا میکردم که اخ اوخش رفته بود هوا فقط میگفت دارم میترکم یواش تر منم با حرفش بیشتر تحریک میشدم که بعداز ۲۰دقیقه دیدم ابم داره میاد کشیدم بیرون و یخورده وایسادم و شروع کردم به لب گرفتن که میگفت تموم شد گفتم فعلا باهات کاردارم بعد از چند دقیقه از دوباره شروع کردم که این دفعه ارومتر میکردم و دیدم که بااین ریتم بهتر حال میکنه که از فرصت استفاده کردم و انگشتمو کردم تو کونش و هم بازی میدادم که کاملا بازشد بهش گفتم حالت سگی شو گفت واسه چی گفتم میخوام بکنم جلو خسته شدم این جوری رفتم تو کیفم یه اسپره دندون ورداشتم زدم به کیرم که ای کاش نمیزدم تمام پوست تخم داشت میسوخت و برگشت که کردم تو کسش و تلنبه میزدم و انگشت میکردم تو کونش وگشادش کردم وگیرمو در اوردم وگذاشتم رو سوراخش کردم تو یواش یواش که میگفت فقط اروم دردم میاد آی یواش و کردم تو که الان بکن کی نکن بعداز چند دقیقه ابم اومد وهمشو ریختم تو کونش که میگفت سوختم سوختم و تا صبح ۴ بار دیگه کردم که فردا بلند شد اصلا راه نمیتونست بره دلم براش سوخت و بعداز اون یه بار دیگه کردمش وبعداز اون دیگه هیچ وقت ندیدمش انگار از روی زمین پاک شده دوستان خواهش فوش ندین من خیلی ساله تو این سایت میام داستان شماهارو میخونم وهیچ وقت نه فوش دادم نه نظر پس فوش ندین ممنون ازشما که تحمل کردین.
نوشته: کیارش
با توجه به نظر جناب بالا سری >>>نمیخونم :)
معلومه ریدی
به نظرم بد نبود اما کمی بعضی از گفته ها نا هماهنگ بودن با هم
اگه انقدر التماس نمی کردی فحشت ندیم، فحش نمی دادم، اما چون انقدر گفتی فحش ندین فحشت می دم تا دفعه بعد انقدر به خودت اعتماد داشته باشی که نخوای التماس کنی که فحش نخوری. !!
_ رفتی با زن 35 ساله که دو تا بچه هم داره سکس کردی که چی بشه مثلا؟! واقعا از خودت خجالت نکشیدی که دو تا بچه معصوم اون جنده تو اتاقن و تو داری ننشون و می گای؟! واقعا آدم باید پست باشه.
_ بعد مثل آدمم نکردیش که، 5 بار کردیش که دیگه نمی تونست راه بره، این الان افتخاره واست؟! بگم جام کیر طلایی بدن بهت؟!!!
اول و آخر داستاناى چرتى ک مينويسى مثل همن انگار خىلى دوسدارى فحش بخورى
من ک ميذارمت تو خمارى
این که نوشتی داستان بود نه واقعیت چون کمر فیلم باشه تو یه شب 4 بار ساپورت نمیکنه اینکه به زن بیوه حال دادی خوب مشکلی نیس ولی لاشخوریت دیگه اخره حرکت بوده و درضمن دین اون بچه هاشم به گردنته
مزخرف بود مجبوری بنویسی عقده ای؟!توقع داشتی بازم بهت حال بده چسخور؟؟باید دهنتو سرویس میکرد زنیکه نگون بخت خرفت
کیرم تو حلقت لاشی کییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییر خر بره تو کونت
bazi az in dastanaro ke mikhoonam miram too shok engar ke taraf too kole zendegish ye baram sex nadashte va in dastan faghat hasele tavahome !ahle fosh dadano tohin kardan nistam ama ye khorde matlab bekhoonid hadeaghal…!!!ajab
behtar benevis,plz
شوهرش با کیر کلفت افتاده بود دنبالت که سر و تهش رو زود هم آوردی؟!!!
خوب بلد نیستی ننویس.مجبور که نیستی…!!
از اول داستانت که یه زن با دوتا بچه شروع میشد و حساب نکردن پول ساندویچ معلوم شد داری گوز شر میگی که متاسفانه در چند خط آخر داستان که به کردن کون طرف و سوختن گفتن اون و 4 بار کردنش تمام شد ،متاسفانه داستان به ریدمانی ختم شد که من از این رو با همه خوانندگان این داستان ابراز همدردی میکنم.
آخرشم نفهمیدم منظورت از عنوان داستان بیوه بدشانس چی بود.توقع داری فحشم نخوری اوکی من فحشت نمیدم فقط به یه کلمه بسنده میکنم
لاشخورررررررررررررررررررررررررررررررررر