تا سه نشه بازی نشه (۱)

1400/08/14

خیلی حاشیه نمیرم و سعی میکنم بخشای سکسی ماجرا رو براتون تعریف کنم.قرار بود علی از دوست دخترش فاطمه که میخواست باهاش کات کنه انتقام بگیره. از من(محسن) و حمید خواسته بود که نزدیکای باغ منتظر بمونیم و هروقت تک زنگ زد بریم تو.یه ربع بعد از اینکه با دوست دختر جنده اش رفتن تو تماس گرفت.رفتیم تو باغ و موتورو گذاشتیم دم در و بقیه راهو تا اتاق پیاده رفتیم.درو که باز کردیم علی پاهای فاطمه رو داده بود بالا و تو کسش تلمبه میزد.دختره هم تا ما رو دید هول شد و خواست لباس بپوشه که علی نذاشت.گفت عشقم دلمو نشکن،میخوام واسه بار آخر بهت حال بدمو با خاطره خوش از هم جدا شیم. این سورپرایز امروزته،بیخیال باشو لذت ببر و بالاخره با چرب زبونی خرش کرد.بعدم به ما اشاره کرد که بریم سراغش.از فاطمه که نگم…یه کس خوشگوشت و سفید که اصلا به دنیا اومده بود که کیر مردا رو به گریه بندازه.گفتم علی کیرم دهنت چه حالی میکردی تو این مدت با این جنده.همینطور که طاق باز خوابیده بود من و حمید رفتیم دو طرفش نشستیم که برامون ساک بزنه.کیر حمید از هممون گنده تره ، یه کیر سیاه ۲۵ سانتی کلفتیشم عینهو مچ دست.بعدش کیر علی که یه گرز ۲۰ سانتی و بعدشم کیر من که ۱۵ ۱۶ سانته ولی کلفت و گوشتیه.رفتم نشستم کنارش کیرمو کردم دهنش و همزمان با سینه های خوش فرم گنده اش بازی می کردم.علی گفت حمید بیکار نباش این سینه ها جون میده واسه لاپستونی.حمید نشست رو سینه هاش،یه تف گنده انداخت وسطشون و کیرشو کرد لاشون.منم نشستم رو صورت فاطمه و تخمامو کردم دهنش،کیرمم انداختم رو صورتش.آخ که چه جنده ای بود.علی گفت جوون عجب صحنه ای شده دوربین بزار بگیریم این صحنه رو.پاشدم دوربین گوشیو تنظیم کردم رو خودمون و دوباره نشستم رو صورت دختره.ناموسا عجب صحنه ای بود.لنگای فاطمه بالا بود و علی داشت تو کسش میکوبید.حمید داشت لاپستونی میرفت و منم رو صورتش نشسته بودم و تخمام تو دهنش.همینطور که فیلم ضبط میشد چرخشی جاهامونو عوض میکردیم…من کسشو میگاییدم علی لاپستونی حمیدم کیرشو میکرد دهنش ….علی با خنده بش گفت امشب تا صبح قراره گاییده شی،اینم کادو تولدت که یادم رفته بود عشقم:)

بار سوم که نوبت چرخید و من رفتم سراغ کسش دیدم سوراخ کونش بدجوری چشمک میزنه،یه سوراخ کون تنگ و تمیز که انگار اصن باهاش نریده بود.پرسیدم علی عقبشو گشاد کنم؟ که داد زد نه کسکش از عقب تا حالا نداده و اون کون فقط مال خودمه.سورپرایز دوم امشب:)))گفتم ای کوفتت شه کونی …دوباره چرخیدیم من اومدم نشستم رو صورتش وسطای خوردن کیرم بود،حمید که داشت لا پستونشو میکرد گفت محسن پاشو آبم داره میاد،سریع پاشدم و آبشار آب کیر حمید بود که پاشید رو صورت فاطمه.کیر شل شده اشو گذاشت دهنشو گفت بقیه شو بمک جنده.فاطمه هم همونطور با کلی آب کیر غلیظ رو صورت و چشای نازش ،چشاشو بسته بود و ته مونده های آب کیر حمیدو ساک میزد.حمیدم آخ و اوف میکرد و میگفت اوف عجب جنده ایه این علی،شیره امو کشید.نوبت کس کردن من بودو میخواستم بریزم تو کسش که بچه ها نزاشتن…گفتن حالا حالاها میخوایم بگاییم این کسو.هیچی دیگه،با دستمال صورتشو پاک کردیم،نشستم رو مبل اونم چهارزانو نشست زیرم.کردم دهنش گفتم خودت با دهن بدون اینکه دس به کیرم بزنی باید آبمو بیاری.یه دستمو گذاشتم پس کله اشو، سرشو چسبوندم به شکمم کیرم تا خایه رفت تو حلقش.یه ده بیست تا تلمبه عمیق تو دهنش زدم که آبم اومد، ریختم تو حلقش،اووووه، یادم نمیاد کی یه همچین آبی ازم اومده بود، کل دهنش پر آب کیرم شده بود.گفتم این ماده سگو از کجا قاپ رفتی علی خوراک گاییدنه…اووووف جووووون ، قورت بده همه آبمو دختر .علی هنوز آبش نیومده بود گفت عزیزم سورپرایز سوم اینه که میخوام پلمپ کونتو باز کنم.فاطمه هم شروع کرد به التماس که نه دوست ندارم،تا حال کون ندادمو اینا…علی هم میگفت اووووفف اینو که میگی کیرم سفت تر میشه جنده دوزاری ،همکاری کن که کمتر درد بکشی کونی.حالت سگی شد علی هم یه کم توف مالید دم سوراخشو کله کیرشو کرد تو، داد فاطمه بلند شد.گفتم علی کیر من کوچیک تره بزا من اول بکنم که خندید و گفت زکی این کون مال منه یه سال دارم نازشو میکشم که بهم بده خودم باید افتتاحش کنم.گوشیو بیار از این صحنه تاریخی فیلم بگیر خاطره شه.

گوشیو آوردم نزدیک، کله کیرش چند ثانیه ای تو کون فاطمه بود،دوباره یه توف غلیظ انداخت رو کیرش و با دست همه جاشو خیس کرد،یهو کمرشو سفت کرد با یه ضربه تا خایه کرد تو کونش.فاطمه یه داد بلند کشید،صورتش قرمز شد، زانوهاش شل شد و به شکم خوابید رو زمین علی هم خوابید روش و چند لحظه اون تو نگه داشت.گفت قشنگ فیلم بگیر که مشخص شه تا خایه کردم توش،تخمام چسبیده به سولاخ کونش.بعد کشید بیرون کیرشو دوباره محکم با یه تقه تا تهش کرد تو…بهم گفت دو تا لپای کونشو از هم باز کن.رفت تو حالت شنا دستاشو دو طرف دختره ستون کرد،کمرشو میداد بالا و شدید تقه میزد.قشنگ داشت انتقامشو سر اون کون تلافی میکرد.میگفت اووووف جووون…دیدی کونتم گاییدم عشق جانم؟ دیدی پلمپشو باز کردم؟ به من کون نمیدادی جنده؟ الان مث یه ماده خوک داری زیرم کون میدی آخخخخ چه تنگه…اوف. یه ربع بیست دقیقه علی رو فاطمه لش کرده بود و از کون میگاییدش، حمید که دست به کیر داشت نگاه میکرد گفت علی مردیم از شق درد بده ما هم بکنیم خوب،علی هم تو فضا بود، گفت آخخخ نمیدونی چه کون تنگی داره این هرزه.ببین کیرمو…از بس سوراخش تنگه کیرمو برق انداخته.الاناست که آبم بیاد بعد میدم بهتون تا صبح هر جور دوست دارین بگایینش،هدیه خداحافظیشه طوری بکنید هیچ وقت یادش نره.بعد گوشیو ازم گرفت،کیرشو کشید بیرون و از کون فاطمه فیلم گرفت…گفت اووووف ببین چه غاری درست کردم.به من کون نمیدادی.جوری گشادت گردم که رفتی خونه باباجونت بفهمه از کون دادی.میخوام وقتی جلو بابات راه میری آب کیرم از کونت بریزه بیرون پتیاره …اوف. یه دستشو گذاشت رو کمر فاطمه،به یا دست همچین موهاشو کشید عقب که گفتم الانه که گردنش بشکنه، دوباره محکم کرد تو کونش چندتا تلمبه سنگین زد، تا ته چسبوند خوابید روشو نگه داشت و آبشو کامل ریخت تو کونش: آخخخخخ،جاااان،آبم خیلی روون و آروم داره ته کونت خالی میشه….اووووف.همینجور حدود یکی دو دقیقه تو کون فاطمه نگه داشت و میگفت ببین چقد ازم آب کشیدی که قطع نمیشه همینجوری داره آب کیرم میریزه توت. کار علی که تموم شد حمید فاطمه رو که دیگه جونی نداشت بلندش کرد گفت دستتاتو بذار رو دیوار میخوام سرپا مث حیوونا بکنمت که تا عمر داری یادت نره،با داش علی ما بهم میزنی؟!

با همون آب کیر علی که تو کونته کونتو پاره میکنم،فاطمه دیگه رمقی نداشت و هرچی میگفتیم سریع همکاری میکرد که زود تموم شه.آخ که چه صحنه ای بود دست به دیوار چشاشو بسته بود،با اون بدن سفید عرق کرده اش،موهای خیسش،حمید محکم کمرشو گرفته بود و فشار میداد که یه قوس قشنگی به کمر و کونش داده بود.کیر سیاه کلفت و 25 سانتیش رو کامل تا سرش درمیاورد و با ریتم کند ولی خیلی محکم دوباره میکوبوند ته کونش.ده دقیقه تو همون حالت گایید و بعد با یه دستش موهاشو کشید عقب و با یه دستش گردنشو از جلو گرفت و تقه هاشو سریع تر کرد.یه پنج دقیقه دیگه هم شدید کردش و بعد خیلی سریع موهاشو گرفت و نشوند جلو پاش.یه نعره بلند کشید و آب کیر بود که میریخت روی سرو صورت و موهای فاطمه.تو فیلم سوپرم همچین آب کمر غلیظ و سفیدی با این حجم ندیده بودم .گفتم حمید کیرم دهنت من الان چجوری اینو بکنم؟انگار یه ساله آبت نیومده.هرجوری بود با یه حوله بدنشو تمیز کردم،به پشت خوابوندمش رو مبل پاهاشو باز کردم، محکم کردم تو کسش و د بکن. همین که تندتند تو کسش تلمبه میزدم دو تا دستمتو بردم زیر ممه های خوشگلو و سفیدو گنده اش که با شدت تقه هام بالا پایین میشدن.این دفعه میخواستم بریزم تو کسش.چشامو بستم و به جایگاه کیرم تو اون کس تنگ فکر میکردم،آبمو با فشار تو شکمش خالی کردم و تا اون قطره ی آخر که خالی میشد توش، همینجور تلمبه میزدم،کسش عین یه دهن بود که داشت تا قطره ی آخر آبمو میک میزد.کیرم شل شد کشیدمش بیرون ولی انگاری آدم از این کس سیر نمیشد ،دوباره کیر شل شدمو کردم تو اون کس داغ و خیسش،یه کم عقب جلو کردم تا دوباره بیدار شد.

حمید خندیدو به فاطمه می گفت تا این کیرا بیدارن امشب تو هم بیداری)))بلندش کردیم بردیم تو حموم.دیگه نایی براش نمونده بود،خودشو سپرده بود دست بچه ها.علی و حمید بدنشو کف مالی می کردنو میمالیدن.حمید از پشت بغلش کرده بود و کیرشو لای رونای تپل و خوشگل فاطمه آروم عقب جلو میکرد و سینه هاشو میمالید.گفت علی دیگه آبی تو کمرم نمونده ولی این جنده ات دوباره کیرمو سیخ کرده.علی هم خندیدو گفت نوش جونت داداش این کس مال خودته بزن جرش بده.حمید محکم فاطمه رو بغل کرد و ازش لب گرفت،زبونشو میکرد تو دهنش،صورت و گردنشو می لیسید و گاز میگرفت…یه توف انداخت تو صورتش و با دست مالید و گفت جووووری جرت بدم که دیگه به درد هیچ کیری جز کیر کلفت خودم نخوره،قشنگ لوله هاتو شکل و اندازه کیرم میکنم.با یه دست یه لنگ قاطمه رو گرفت و داد بالا،با دست دیگش کیرشو کرد تو کسش و شروع کرد شدید تلمبه زدن.کیروش میکشید بیرون میکرد تو کونش،دوباره میکشید بیرونو میکرد تو کسش.بعد از چند دقیقه گاییدن یه چشمک به علی زد و گفت بیا که دستم خسته شد،کمک کن پاشو نگه دارم.علی از پشت اومد پای فاطمه رو گرفت و کیرشو کرد تو کونش.گفت اووووف… دختر الان که کیر حمید که تو کسته کونت از قبلم تنگ تر شده…همون حالت چند دقیقه با ضرب تند کس و کونشو یکی کردن.بعد نشوندنش کف حموم.دو تا دستاشو جمع کردن آوردن بالا چسبوندن به دیوار حموم،نوبتی کیرشونو میکردن تو حلقش دهنشو میگاییدن…تا این که حمید گفت خوب دیگه بیا گودبای پاریتو در حقش تموم کنیم،آبشونو پاشیدن رو صورت فاطمه و بعدشم شاشیدن به سر و صورت و هیکلش.حمید با خنده گفت بالاخره سه بار آبمو آوردی.از قدیم گفتن تا سه نشه بازی نشه)))) حالا خودتو تمیز کنو زود گمشو.بای بای جنده!

ادامه...

نوشته: elena


👍 16
👎 12
47301 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

840851
2021-11-05 01:27:08 +0330 +0330

اونم خیلی توپ همکاری میکرد🤣🤣🤣

0 ❤️

840862
2021-11-05 01:57:17 +0330 +0330

تو محسنی یا elena؟
قطعاً همونائی که اسم بردی، جوری گشادت کردن که اسم خودت رو یادت رفته!
دسته‌ی دوچرخه‌ی ۲۸ حواله‌ت بادا ابله!

0 ❤️

840922
2021-11-05 08:05:59 +0330 +0330

تو هم یه روز از نزدیک کس میبینی. عجله نکن پسرم. این تراوشات مغز پریودیت برای سلامتی خودت و اطرافیانت ضرر داره

0 ❤️

841012
2021-11-05 18:29:57 +0330 +0330

زارت الان elena کیه این وست ؟! ما که نفمیدیم دیس

0 ❤️

841038
2021-11-05 21:45:14 +0330 +0330

داستانت که معلومه کاملا کسشعره و دروغ . ولی با این طرزه فکری که داری مطمئن باش هم خواهرت هم مادرت رو همینجوری میگاند البته اگه تاحالا گاییده نشده باشند

0 ❤️

841630
2021-11-08 20:26:16 +0330 +0330

سکسی و خیس کننده بود.سکس خشن دوست دارم

0 ❤️

873652
2022-05-12 16:02:44 +0430 +0430

خارکس از بی ناموس بودن و حرومزاده بودنت فیلم گرفتی…اونوقت افتخارم میکنی به لاشی بازیهاتون…اگر به تور من بخورین که برین دعا کنین که نخورین شما 3 تا و با مادرتان میگااام جورررری بگامت که عکاست بره ت تاریخ و جغرافیا …کسکش . احتمالن شما هم همینطوری حاصل تجاوزین

0 ❤️