تاحالا کسی اینجور نکرده بودم

1393/06/16

سلام
میخوام داستان یکی از گی هامو براتون تعریف کنم که از بقیه جذاب تر بوده(راستی پیشاپیش معذرت میخوام که نمیتونم اسم خودمو دوستمو بگم) توی دوران سربازی من و یکی از دوستام سرباز یه قسمتی(انبار ماشین و وسایل فرسوده) بودیم که همزمان باهم پست (نگهبانی)میدادیم،البته اینم بگم محل پست ما دور ازشهر بود،ما اونجا زندگی میکردیم،اونجاحموم میرفتیم،شبا هم اونجا میخوابیدم، اونجا غذا میخوریم ، غذا هم یه سربازی با ماشین توضیع غذا برامون میآورد

خلاصه… من و دوستم با هم راحت بودیم وشوخی داشتیم که گاهی اون با شوخی انگشت میکرد توی کونم و من واسه این که کم نیارم بهش میگفتم آشغال نکن،زشته و…بگذریم… کم کم انگشت و دست مالی هاش زیاد شد وبعضی وقتا حتی یکی دو دقیقه منو انگشت میکرد. یه روز بهم گفت بیا ماساژم بده،منم گفتم برو بابا من خستم یکی بیاد منو ماساژ بده،اونم گفت چقدر خسیسی خب نوبتی همدیگه رو ماساژ میدیم من گفتم باشه ورفتم ماساژش دادموبعدش نوبت من شد که اومد و منو ماساژ داد اول کل بدنم رو ماساژ داد بعد همش میرفت سمت کونم و اونجا روبیشتر ماساژ میداد و کم کم شروع کرد به انگشت کردن که نزدیک10دقیقه انگشتم کرد من اولش خودمو براش لوس میکردم و میگفتم نکن بدم میادو…خلاصه بهم گفت لباساتو بکن که ماساژت بدم بهش گفتم نه بابا خجالت میکشم…اما لذت داشت و خوشم میومد لباسامو بکنم که لخت ماساژم بده"اونم بیشتر اصرار میکرد که لباساموبکنم و من بیشتر خوشم میومد" و گفت نترس منم لباسامو میکنم با این حرفش گفتم باشه اول خودش لباساشو کند فقط شرت پاش بود وبعد من لباسامو کند وفقط شرتم مونده بود،بعد دوباره خوابوندم گفت براز ادامه ماساژرو بدم ، بعد ماساژم داد و زیره شرت انگشت توی کونم میکرد و من گرم شدم انقدرکه دوست داشتم بهش بگم کیرتو بزار توی کونم،اما هرکاری که کردم روم نمیشد بهش بگم بیا منو بکن،انقدر خونسرد وبی تفاوت ماساژم میداد و نشون نمیداد که میخواد بکنه یا نه،واینجور بیشتر تحریک شدم وتوی دلم آرزو کردم که ای کاش کیرشو بزاره توی کونم و منو بکنه،آخه خیلی حشرس شده بود،که یهو احساس کردم یه چیزه گرم رقته لای چاک کونم،وای نمی دونید چه حالی کردم،چشام از شدت شهوت بسته شد،اول چندین بار کیرشو خشک خشک روی سوراخ کونم مالوند ومالوند بعدش کیرشو خیس کرد وبعد کون منو خیس کرد وبعد سره کیرشو گذاشت داخل “نفسم تند شده بود”،خیلی حرفه ای بود اول سرشو گذاشت و بیرون کشید و دوباره چند باراین کاررو کرد تا کونم باز شد،بعدش خیلی آروم همشو گذاشت داخل کونم ،به جان خودم داشتم اوج لذت رو احساس میکردم،بعد با دستش با سینه هامو ور میرفت و فشار میداد وتلمبه میزد،خیلی حال میداد پاهام آروم داشت میلرزید واحساس کردم آبم داره میاد،خیلی تعجب کردم فکرشو کن بدون اینکه حتی دست یه کیرم بزنم آبم اومد،اما دوستمم داشت به کارش ادامه میداد و تلمبه میزد،و نمیدونست آبم اومده،من ارضا شدم اما گذاشتم دوستمم کارشو تموم کنه وحالشو بکنه چیزی بهش نگفتم،بعدازچند دقیقه اونم بهم گفت داره آبش میداد وازم پرسید کجا بریزمش؟؟؟که من از اینکه پرسید خوشم اومد و گفتم هرجور راحتی عزیزم میخوای بریز توی کونم اونم ریخت وای گرمی آب کیرشو احساس میکردم .تموم شد. الان که دارم مینویسم دلم میخواست دوباره تکراربشه…
اما بقول شادمهر:چرا هرچی که خوبه زود تموم میشه؟؟

نوشته: ؟


👍 2
👎 1
93035 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

434998
2014-09-07 15:08:53 +0430 +0430

اووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووول
بعد از 4سال تونستم اول شم
داداش شزمنده از شوقه اولی نخوندم داستانو

0 ❤️

434999
2014-09-07 15:11:38 +0430 +0430
NA

کونی بنویس گی الاف نشیم u son of bitch

0 ❤️

435002
2014-09-07 15:57:49 +0430 +0430
NA

متن داستان رو عوض کن
؛؛تاحالا کسی منو اینطور نکرده بود؛؛
گی کثیف

0 ❤️

435003
2014-09-07 16:04:24 +0430 +0430
NA

ای بابا همه ی داستانایی که امروز آپلود شدن گی بودن. کسی نیست یه داستان درست و حسابی بنویسه؟

0 ❤️

435006
2014-09-07 17:45:45 +0430 +0430

توکف نظردادن بمون جلغوز

0 ❤️

435007
2014-09-08 02:26:37 +0430 +0430
NA

ملجوق کونی خخخ

0 ❤️

435008
2014-09-08 04:35:16 +0430 +0430

برو
نزدیک شهوانی هم نشو دفعه ی دیگه
ریدی با این داستانت
ببینیت امنیت کشورمون دست چ کونی هایی افتاده

0 ❤️

435009
2014-09-08 07:04:14 +0430 +0430
NA

چرا انقد گی زیاد شده؟؟تا کی میخواین کس شر گفتنو ادامه بدین اخه؟؟؟؟؟

0 ❤️

435010
2014-09-08 07:26:53 +0430 +0430
NA

شانس مارو با یه سری کونی شدیم 75 ملیون

0 ❤️

435011
2014-09-13 08:34:01 +0430 +0430
NA

جالب بود خوشم اومد

0 ❤️

435012
2014-09-13 09:14:09 +0430 +0430
NA

باحال بود خوبه ادامه بده

0 ❤️

435014
2014-10-21 16:24:06 +0330 +0330

خیلی خوب بود من که لذت بردم آفرین

0 ❤️

435015
2015-01-16 05:52:35 +0330 +0330
NA

دمت گرم
منم تو سربازی سکس داشتم که جزئ بهترین سکسام شد.
به حرف این لاشی ها هم توجه نکن حرف مفت میزنن
برای اینا سکس با خواهر و مادرشون بیشتر معنی میده.
موفق باشی.

1 ❤️

681524
2018-04-12 14:34:48 +0430 +0430

من تا حالا اينجا کامنتي نذاشتم واين بار هم مخاطبم نه نويسنده بلکه بعضي از کامنت گذارانيست که دانسته ويا ندانسته خطاب به نويسنده داستان نوشته اند : “گي کثيف”،درصورتيکه فرض را بر نا اگاه بودن ايشان بگيريم(که بعيد هم نيست اين اقايون با قصد و غرض و هدف خاصي به اين کار مبادرت کرده باشند )حداقل حرفي که به ايشان و همفکرانشان ميتوام بگويم اين است که :دوست من حداقل از همين اينترنتي که دراختيارته يک استفاده درست کن و با جستجوي کلمه "گي"حداقل معلوماتي در مورد افراد گي کسب کن تا اين چنين بيپروا و غير مودبانه در مورد جمعيت کثيري از انسانهايي که فقط وفقط بنا به جبر طبيعت و کاملا بطور غير ارادي داراي تمايلات جنسي متفاوت از اکثريت اطرافيانشان هستند سخن نگووييد،بياد سخنان اقاي احمدي نژاد افتادم که در پاسخ به سوال خبرنگاري در خارج از کشور مبني وضعيت جمعيت گيهاي ايران گفته بود :در ايران گي وجود ندارد!

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها