تاوان خیانت در غربت

1392/07/23

دلم میخاد بنویسم ، خواست منم نوشتم داستانه حقیقت نداره … تو اوج نداری و بی پولی ازدواج کردم با کسی که دوسش داشتم یه مرد که بهتره بگم نامرد اهل روستا. دانشگاهمو تموم کردمو با لیسانس پایان خدمتو گرفتم. زندگیو داشتم با همسرم میساختم روی مزرعه بقیه کار میکردیم یه ماه گذشتو ورق زندگیم برگشت کارشناسی ارشد قبول شدم تو پایتخت. به زور همسرم الهام راهی شدم. سخت درس میخوندم و با پولی که الهام برام می‌فرستاد کمی از عهده خرجم بر میومدم. الهام یه فرشته بود کسیکه اعتماد به نفسو به زندگیم اورد نزدیک اخرای سال بود که فهمیدم حامله بود برای اینکه تنها نباشه سال تحویل رفتم پیشش. بعد عید برگشتم تا به درسهای عقب موندم برسم. دنبال کار میگشتم اما به پارتی پول پرویی و سابقه کار نیاز داشتم که هیچکدومو نداشتم الهامم دیگه سنگین شده بودو دیگه نمیدونستم زیاد کار کنه با وضعیتی که من داشتم کاری جز کار نیمه وقت تو یه رستوران گیرم نیومد صبحا درس دانشگاه شبم دنبال یه خورده نون بخورو نمیر. با پشت کاری که من داشتم تونستم جزو نفرات برتر دانشگاه باشم و یه بورسیه تحصیلی بگیرم. همه چی خوب بود دیگه الهام از چشام افتاده بود حتی ماهی یخ بارم به زنو بچم سری نمیزدم تا جایی که بهش خیانت کردمو نامردیو در حقش تموم کردم یادم رفته بود کسی که منو به اینجا رسونده بود. با یه دختره گرم گرفته بودم از همکلاسی دانشگاه بود چشم باز کردمو دیدم بکارت من زدم گندیو که زدم بودم نمیتونستم جمعش کنم غیابی الهامو طلاق دادم الهام حتی یه گله ی کوچیکم نکرد این دیگه اوج ظلمی که یه مرد میتونه به یه زن بکنه واسه کسی که به خاطر من از خانوادش گذشت منم بجای جبران لطفش مثل یه تیکه گوشته نجس هر کاری باهاش کردمو دورش انداختم. بورسیم حل شده بودو یه همسفر احتیاج داشتم که مریم بود همون کسی که به الهام ترجیهش دادم همه چی رو به راه شده بود واسه رفتن از ایران. یه ماه از اومدنمون به لندن میگذشت به شرایط عادت کرده بودم میدونستم مریم واسه چی با من اومده بود هر چیزی بجز من فقط میخاست از ایران بره جایی رو که زندان عقیده هاش میدونست من به ارزوش رسوندمش اونم همون کاری رو باهام کرد که من با الهام کردم گذاشت و رفت ولی این تنها چیزی نبود که زندگی میخاست ازم بگیره کارم شده بود کثافت کاری عشق و حال یادم رفته بود باوری هم برام مونده. چند بار برگشتم ایران دنبال الهام اما هیشکی ازش خبر نداشت میخاستم التماس کنم منو ببخشه نا امید شدم از پیدا کردنش برگشتم لندن تصمیم گرفتم دیگه هیچ وقت برنگردم ایران دوباره شروع کردم به تحصیل میخاستم همه چیو فراموش کنم گذشتو مدرک دکترارم گرفتم دیگه کسی شده بودم واسه خودم کار پیدا کرده بودم زندگی میکردم چند وقت گذشت داشتم همه چی فراموش میکردم که یه برگه به اسم ازمایش دنیامو نابود کرد سرطان خون… قربت ، سرطان ، تنهایی هت تریک زندگی برای من راسته که میگن هر چیو بدی با همون دست پس میگیری الان منمو اهنگ ازادی شادمهر و یکمم مرگ.

نوشته: رضا


👍 0
👎 3
77664 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

401337
2013-10-15 03:13:55 +0330 +0330

قشنگ و صادقانه بود
ممنون از داستانت
فقط کاش یکم طولانی تر بود

0 ❤️

401339
2013-10-15 04:36:24 +0330 +0330
NA

عمرا" خود صدا و سیما هم نمیتونست سریال اینجوری خلاصه کنه
اگه همچین کاری میکرد میشد فیلم تلویزیونی از یاد رفته قسمت 1 و 2
ولی کس مغز مواظب باش ازت شکایت نکنن رعایت قانون کپی رایت نکردی میگرن از کون دارت میزنن.

0 ❤️

401340
2013-10-15 04:38:17 +0330 +0330

غیر ممکنه کسی جو بکاره، گندم درو کنه،،،،،شک نکنید بد کنی بد میبینی،،، بی شک…

0 ❤️

401342
2013-10-15 05:29:01 +0330 +0330
NA

كير تو خودت وداستانت مجبوري كس بنويسي لاشي

0 ❤️

401343
2013-10-15 05:51:26 +0330 +0330
NA

بله دکتر.دنیا دار مکافاته

0 ❤️

401344
2013-10-15 06:15:39 +0330 +0330
NA

ایدز میگرفتی بهتر بود :)

0 ❤️

401345
2013-10-15 08:58:25 +0330 +0330

دلت ميخواد بدزدي و بنويسي؟؟؟ فلذا :انتخاب كن فحش به خودت يا مادر يا خواهر يا عمه يا…نتيجتا: كير تو دهن بابات كه يه دزد رو به جامعه تحويل داد!

0 ❤️

401346
2013-10-15 11:48:32 +0330 +0330

کیری بود، دیگه ننویس. . . . . . . . . . .
کسی که می‌خواد بنویسه باید سواد هم داشته باشه. معلومه که دیپلم هم نداری چه برسه به مدرک دکترا. ریدم تو املاء و انشاء و مغز و فکر و داستان و گوش و حلق و بینیت. جلقو تو چه به داستان نویسی؟ خودت بخون چه مزخرفی نوشتی. دیگه ننویس کله کیری.
دلم میخاد بنویسم – شاش تو دلت.
دیگه نمیدونستم زیاد کار کنه – شاش تو این جمله بی سر و ته که نوشتی.
صبحا درس دانشگاه – شاش تو صبح‌های زندگیت.
ماهی یخ بارم به زنو بچم سری نمیزدم – شاش تو یخت تا باز بشه.
دیدم بکارت من زدم گندیو که زدم بودم – شاش تو جمله بندیت.
غیابی الهامو طلاق دادم – شاش تو حاضر و غایبت.
مثل یه تیکه گوشته نجس هر کاری باهاش کردم – شاش تو این طرز نوشتنت.
یادم رفته بود باوری هم برام مونده – شاش تو باورهات.
مدرک دکترارم گرفتم – شاش تو دکترات.
خون… قربت ، سرطان – شاش تو غربتت.
اهنگ ازادی شادمهر و یکمم مرگ – شاش تو مزارت.
کلا شاشیدم تو تمام حروف "ه" که بیجا و از روی بیسوادی به آخر کلماتت اضافه کردی و همچنین شاشیدم تو تمام غلط‌های املائی و انشائیت.
دیگه ننویس.

0 ❤️

401347
2013-10-15 12:31:19 +0330 +0330

کوس کش داستان از یاد رفته رو داری تعریف میکنی

0 ❤️

401349
2013-10-15 20:31:53 +0330 +0330
NA

فيلمش رو ديده بودم.طرف تصادف ميکنه و فلج ميشه

0 ❤️

401350
2013-10-16 03:39:19 +0330 +0330
NA

بچه ها محمدرضا فروتن هم اومده تو سایت عضو شده!!!

0 ❤️

401351
2013-10-16 03:49:57 +0330 +0330
NA

گمشو بابا اوسکل رفتی اون فیلمرو نگاه کردی اومدی اینجا کسشر مینویسی؟ دلم خواستو کیر خر. پخمه

0 ❤️

401352
2013-10-17 05:38:22 +0330 +0330
NA

چی؟!؟؟!!! ؟؟!؟؟!؟
هت تریک رو از کجا در آوردی؟!؟!
بابا یه داستان با هت تریک کیر بنویس! که توش منو سه تا کیر باهم بکنن!!
این کس شعرا چیه می نویسی!!؟!؟!؟!؟!!!

0 ❤️

536674
2016-04-09 00:34:00 +0430 +0430
NA

?
حقت بیشترازسرطانه گله نکن

0 ❤️

539040
2016-04-29 14:35:07 +0430 +0430

بخدا عرق کردم مثلا تو هم مرد هستی به تو هم میگن جنس مذکر اگه علاج داشتم خودمو خاجه میکردم تا هم ردیف با تو نباشم شرف تنها چیزیه که از یه ادم مرد میسازه شرف نداشته باشی بی غیرت هم میشی بی وجدان هم میشی بی معرفت و بی حیا هم میشی متاسفم برا خودم (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash) (dash)

0 ❤️

552032
2016-08-10 04:59:49 +0430 +0430

لامصب با چ شوقق اومدیم بخونیم ک جغو بزنیم
خابوندیش…! 🙄

0 ❤️

678529
2018-03-22 16:46:39 +0430 +0430

کاش همه نامردها تو همین دنیا تقاص نامردی هاشون رو پس بدن

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها