تجاوز استاد به من

1401/05/11

سلام دوستان. این داستانی که میخوام تعریف کنم مربوط به ۲۳ سالگیمه که پشت کنکور ارشد بودم و بکوب داشتم درس میخوندم. داستان کاملا واقعیه و سعی میکنم جزئیاتش یادم بیاد. تازه لیسانس رو فارغ التحصبل شده بودم و دیگه زیاد از خونه بیرون نمی رفتم و فقط درس میخوندم. دوس پسر هم داشتم ولی هر از گاهی میدیدمش و اینم بگم که با دوس پسرم سکس داشتم ولی فقط از پشت. وقتی فارغ التحصیل شدم اونو هم کمتر میدیدم. من کلا دختر خیلی هاتی هستم و اولین بارم خودم به دوس پسرم پیشنهاد سکس دادم. اون منو از کون میکرد و ارضا میشد ولی من فقط با لیسیده شدن کوسم آبم میومد.
خلاصه که مدت طولانی بود سکس نداشتم و بهشم فکر نمیکردم چون خیلی برام مهم بود کنکور قبول بشم و فقط روی درسام متمرکز شدم. گاهی برای سوال پرسیدن از استادم دانشگاه میرفتم ولی مسیرش خیلی بهم دور بود و اذیت میشدم. متاسفانه استادم هم ازم خواسته بود واسه سوالاتم حضوری برم پیشش و تلفنی یا ایمیل جواب نمیداد. یه بار ازم پرسید خونتون کجاست و وقتی بهش محلمونو گفتم گفتش که اونم نزدیکه و از این به بعد برم خونش سوالامو بپرسم. شک کردم و ناراحت شدم چون میدونستم نمیتونم برم خونش و کسیو نداشتم بهم کمک بکنه توی درسام. که برگشت گفت با خانوم و دخترمم آشنا میشی، کمی دلم آروم گرفت فهمیدم نظری نداره. گفتم چشم و رفتم خونمون. مدتی گذشت و کلا همه چی یادم رفته بود که رسیدم به یه درس سخت که پر از فرمول بود و واقعا به کمکش احتیاج داشتم. رفتم دانشگاه و کلی توی مسیر بودم رسیدم و فهمیدم دانشگاه نیست، کلافه شدم یهو یاد حرفش افتادم که باید میرفتم در خونش.
ادرسشو بهم حضوری قبلا گفته بود، در واقع من هیچ پیامی ازش نداشتم به زور ادرسشو یادم اومد و رسیدم. یه خونه مجلل با یه باغ خوشگل که باید از وسط باغ رد میشدی تا برسی به عمارت اصلی، یه ماشین خیلی باکلاسم اونجا بود از این ماشین دو درا، من خیلی ماشین باز نیستم بلد نیستم اسمشونو. خلاصه که کف کردم، باغبان درو واسم باز کرد و خیلی خونگرم منو راهنمایی کرد سمت عمارت درو واسم باز کرد و وارد شدم، فکم افتاد یکی از لوسترا تا وسط پذیرایی پایین اومده بود. همه جا ترکیب رنگی طلایی و سفید بود که از پذیرایی رد میشدی وارد یه محوطه بزرگتر میشدی که ترکیب رنگی طلایی مشکی بود، واقعا هرچی تعریف کنم کم گفتم از زیبایی اون عمارت.
نشستم روی یکی از مبلا و یه خانومی برام شربت اورد و رفت. وقتی رفت و امد خدمتکارا رو دیدم خیالم راحت تر شد که مشکلی برام پیش نمیاد. هیچکس چیزی ازم نمیپرسید انگار میدونستن چرا اومدم. یکی از خدمتکارا خیلی مودبانه ازم خواست دنبالش برم. کلی پله رو بالا رفتیم و یه سالن بزرگ با راهروهایی که هر کدوم به یه اتاق ختم میشد رسیدیم. منو برد سمت یکی از اتاقا و گفت منتظر آقا بمونم. انگار اتاق کار بود، یه میز بزرگ که یه لپ تاپ اپل نقره ای روش بود و روشن بود، با یه سری مبل راحتی زرشکی چرم که دور یه میز چیده شده بود.
بعد از حدود ۵ دقیقه در اتاق باز شد و استاد زنگنه وارد اتاق شد، مثل همیشه شیک و اتوکشیده با بوی ادکلن گرون قیمتش خیلی گرم باهام احوالپرسی کرد. گفتم استاد خونتون خیلی قشنگه. تشکر کرد و خیلی رسمی نشست پشت میز کارش و همونجور که داشت کار میکرد گفت مینو کار داشتی با من؟ گفتم بله استاد یه سری سوالات داشتم. …
مدتی گذشت و ما غرق توی کاغذ و فرمول بودیم و اونم با تمام وجود برام توضیح میداد و منم نکته برمیداشتم. که خیلی بی مقدمه دستشو گذاشت روی رونم و شروع کرد به نوازش. همونجور که گفتم من خیلی هاتم و اون لحظه یه گرمایی دوید زیر پوستم. به روی خودم نیاوردم و مشغول خوندن شدم. شاید سرخی صورتمو دیده بود که فهمید داغ کردم. خیلی آروم و کاملا ریلکس انگار نه انگار، دستشو برد سمت کوسم. من یه شلوار پارچه ای نازک با یه مانتو کوتاه تنم بود و یه شال… یه نگاه تندی بهش کردم ولی دستشو پس نکشید. هیچی نمیگفت سکوت سکوت بود فضا. رسید به کوسم و من از جام بلند شدم. عصبانی شدم و گفتم استاد فکر کنم سوتفاهمی شده بهتره من برم. وسایلمو زود جمع کردم و خیلی هول رفتم سمت در ولی در قفل بود دیگه واقعا ترس و اضطراب توی وجودم داشت غلیان میزد. گفتم لطفا درو باز کنید. باید قاطع میبودم. باید میدونست ادم اشتباهی رو گرفته. گفت نمیکنم. قلبم تو دهنم بود دهنم خشک شده بود و پاهام میلرزید. ولی خودمو باید قوی نشون میدادم، گفتم خب چرا اونوقت؟ اومد سمتم طوری که من عقب عقب رفتم و خوردم به درو اون چسبید به من. گفت چون میخوام امروز بکنمت. خیلی جا خوردم لپم گل انداخته بود سعی کردم از زیر دستش در برم ولی گرفته بود منو. کشیدم جلو و پرتم کرد رو مبل. با تمام قدرت جیغ زدم و کمک خواستم که زد زیر خنده و گفت اینا تو خونه من هم کرن هم لال هر اتفاقی بیفته لام تا کام زبون باز نمیکنن. اصلا به همین خاطره پول میگیرن. فک کردی تو اولیشی؟ بازم خندید و من اینبار اشکم درومد. شروع کردم التماس و خواهش که من دخترم منو کار نداشته باش، برات میخورم ولی بذار برم. دیگه از ترس تمام دست و پام سر شده بود اومد نزدیکم و شروع کرد به باز کردن لباساش گریه هام بیشتر شد که یه کشیده محکم ازش خوردم و خیلی اروم گفت خفه شو تا نزنمت وگرنه جوری میزنم صدا سگ بدی. من اروم اروم گریه میکردم. شروع کرد باز کردن دکمه هام. اصلا استرس نداشت خیلی ریلکس بود انگار بارها اینکارو انجام داده بود. من موندم با شورت و سوتین که توی خودم جمع شده بودم که بدنمو کمتر ببینه. رفت عقب تر و براندازم کرد و گفت عجب گوشتی هستی. کیرش زیر شورتش شق کرده بود میتونستم ببینمش. بهم گفت خودت با پای خودت اومدی پس ادای قربانیارو در نیار. محکم گرفت از موهامو منو نشوند زمین روی زانوم و کیرشو دراورد. استاد زنگنه حدودا ۵۷،۸ سالشه ولی کیرششش، کلفت کلفت بود یعنی فقط توی فیلمای پورن میشه دید. توی این فکرا بودم که کیرشو تا ته کرد توی حلقومم و تلنبه میزد. هی زیر لب میگفت دیدی دهنتو گاییدم. من آب از دهنم راه گرفته بود و داشتم خفه میشدم واقعا کیرش کلفت بود. دراز خیلی نبود ولی کلفتیش خیلی زیاد بود. کیرشو کشیدم بیرون از دهنمو گفتم بخدا من دخترم. گفت نگران نباش من فانتزی کونتو دارم. میذارم کونت. یکم ارومتر شدم اینو گفت چون میدونستم کونم خیلی تنگ نیست و بعدا هم مشکلی برام پیش نمیادد. بلندم کرد شورت و سوتینو باز کرد و لخت وایسادم جلوش. گفت چیه اروم شدی، نکنه کون دادن دوست داری. همزمان رفت سمت کمد و یه ژل روان کننده اورد. منو به شکم خوابوند و ژل ریخت رو سوراخ کونم و شروع کرد بازی کردن باهاش که اتفاقی که نباید میفتاد افتاد و من خیس شدم. دیدم زد زیر خنده و گفت تو که خوشت میاد دختر. من خجالت میکشیدم از اینکه واقعا خوشم اومده بود، محکمتر با کس و کونم بازی میکرد که من شروع کردم ناله کردن. در حیه انگشت کردنم منو برگردوند و شروع کرد خوردن سینه هام. زیر لب همش میگفت تو جتده من شدی، تو گوشت خودمی میگامت الان جرت میدم. و من حشری تر میشدم. حسابی کونم اماده کیرش بود، اروم کیرشو گذاشت رو کونمو و فشار داد و من سوختم و جیغ زدم. گفتم وای برای من خیلی کلفته بکشش بیرون. خندید و گفت پس کونی تشریف داری قبلنم کون دادی . پرسید به کی کون دادم و گفتم دوس پسرام. شروع کرد کردنم خوابید روم و بدن داغ و سنگینش روی بدن بی حس من خوابیده بود و حالا تلنبه هاش محکمتر شد و ناله ی من و نفسای اون اتاقو پر کرده بود. دیگه تحمل نداشتم و گفتم بگا منو کونمو بگا. جر بده کونمو میبینی ابمو داری میاری و اونم از خجالتم در میومد و چنانی میکوبید تو کونم که انگار الان کیرش از حلقم میزنه بیرون. هردو حسابی عرق کرده بودیم. بلندم کرد و تنمو چسبوند به شیشه پنجره که باغبونو دیدم داشت بدن لخت منو نگاه میکرد. ولی اینکه داشت گاییده شدنمو یه مرد دیگه میدید حشرم بیشتر میشد. لای پنجره رو باز کرد حالا صدامم بیرون میزفت.
ناله های جیغ مانند من توی باغ عمارتش پیچیده بود. باغبان کیرشو دراورد و شروع کرد جق زدن با سکس ما دوتا. من دیگه عقلمو از دست داده بودم اگه پیشنهاد میداد باغبانشم بیاد بالا نه نمیگفتم. اب کسم روان شده بود روی رون پام و میچکید کف اتاقشو بیشتر حشریش میکرد. با صدای بلند منو جنده کونی صدا میزد. میکوبید تو کونم واااای دیگه توان وایسادن نداشتم. خیلی طولانی شده بود. افتادم زمین و روی قسمتی که اب کوسم بود نشسته بودم تمام بدنم خیس شد. منو به پشت خوابوند و پاهامو با قدرت داد توی شکممو کرد تو کونم کاملا گشاد شده بود و از زور لذت لبخند میزدم. داشت واسه اولین بار ارضا میشدم با کون دادن. جیغ زدم بکوب توش بگاااااا، دارم میشم دارم میشم اونم با تمام قوا تلنبه میزد و من با فشار ابم زد بیرون و جیغ زدم و ارضا شدم ولی اون ول کن نبود با تمام توانش داشت منو همچنان میگایید که گفت ابم داره میاد و گفتم توروخدا بریزش بیرون لبخندی زد و با فشار ریختش تو کونم و یه عربده بلند همزمان کشید.
خوابید روم و شروع کرد لب گرفتن با جون و دل داشتم باش همکاری میکردم گفت پاشو برو دیگه من نشستم لرزان رفتم سمت مانتوم که گفت د نه د اینجوری نه برو دسشویی خالی کن بیا شاید بری پیش پلیس. خودش وایساد رو سرم تا آبشو خالی کردم تا قطره اخر. و بالاخره از خونش رفتم تمام بدنم درد میکرد تا حالا اینجوری کون نداده بودم خیلی بهم چسبید با اینکه زورکی منو گایید
. الان سه سال از اون موقع میگذره و من هنوزم میرم پیشش و هنوزم فقط منو از کون میکنه، فک کنم هیچکس باور نمیکنه که یه تجاوز تبدیل بشه به یه سکس شیرین. شایدم برای شماهم پیش اومده باشه ولی واقعا برام لذت بخشه. فقط واسه اینکه پیشش باشم انتخاب رشتمو شهر خودمون زدم. امیدوارم تونسته باشم اوج حشریت داستان دو باهاتون به اشتراک بذارم.

نوشته: مینو


👍 56
👎 30
149501 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

888030
2022-08-02 01:29:34 +0430 +0430

خوب بود ، منم می خوام یکی رو بکنم ولی نمیده

2 ❤️

888033
2022-08-02 01:36:49 +0430 +0430

با جت شخصیش نرفت تو کونت؟


888034
2022-08-02 01:36:59 +0430 +0430

باحال بود، آورین، آورین.
ولی یه جاهاییش زده بودی رو فاز خالی بندی، در کل خوب بود، لایک اول حلالت

4 ❤️

888036
2022-08-02 01:38:23 +0430 +0430

حستو خوب منتقل کردی

0 ❤️

888070
2022-08-02 04:03:42 +0430 +0430

به نظرم قبل از اینکه داستان رو‌بنویسی فیبم سوپر سیندرلا رو دیدن بودی که همچین تصویر سازی ای کردی از این بگذریم که این خونه ای که تو تعریف کردی با خدمه هایی که گفتی فقط واسه رییس جمهور میتونه باشه ولی بحث من قسمت دیگه است که گفت پاشو آبو خالی کن که نتونی بری پیش پلیس… مگه پزشکی قانونی فقط از آب میتونه بفهمه بهت تجاوز شده یا نشده کسخل جان؟ عزیزم قبل شعر بافتن یکم تحقیق کن که داستانت کمتر تخیلی به نظر بیاد


888073
2022-08-02 04:19:22 +0430 +0430

دلم کون خواست

0 ❤️

888074
2022-08-02 04:20:53 +0430 +0430

برگرفته از رمان زیر دریایی ها در کویر جولان میدهند 🗿
خوب بود🐫

4 ❤️

888084
2022-08-02 06:10:37 +0430 +0430

خاک تو سرش هنوز بعد سه سال توی جنده رو هنوزم از کون می‌کنه ،😘😘😘

0 ❤️

888089
2022-08-02 07:01:14 +0430 +0430

کیر لاکپشت دویست ساله تا دو گند تو کیون اونا که باورشون شده این کصاشعر رو 😂😂

3 ❤️

888092
2022-08-02 08:03:39 +0430 +0430

فانتزي باغ انگليسي داري ؟

3 ❤️

888095
2022-08-02 08:20:45 +0430 +0430

خاستی بیا درخدمتیم

0 ❤️

888102
2022-08-02 09:08:55 +0430 +0430

خب این شازده والا با چنان ثروتی چه نیز بود بیاد تدریس کنه و حقوق ناچیز دانشگاه و بگیره یا بیاد مت جنایت کارها با زور تجاوز حال کنه ، آنوقت در ایران هم زندگی میکنه اموالش هم مصادره نشده ؟ چون یکساله که چنین عمارت و بافی ساخته نشده . صددر صد باغ مربوط بخوره قبل از انقلاب باید باشه الان چنین‌ عمارت هایی در کشور نمی‌سازند دیگه چوبی که نیاز به کلی آدم ریز و درشت داره

0 ❤️

888104
2022-08-02 09:20:06 +0430 +0430

واقعا دوس داشتم این کتابی که ازش ایده گرفتی بخرم بخونم ولی نسخه محدودی داشت حالا هرکدوم از دوستانی که کتاب پرواز نهنگ هارو داره بی زحمت به من هم بده

3 ❤️

888107
2022-08-02 09:59:51 +0430 +0430

قشنگ بود مینو

0 ❤️

888109
2022-08-02 10:06:04 +0430 +0430

اصلا هر داستانی ک اولش مینویسن کاملا واقعی کاملا دروغه

1 ❤️

888110
2022-08-02 10:23:29 +0430 +0430

کسشعر

0 ❤️

888130
2022-08-02 12:37:34 +0430 +0430

کلی پله رو بالا رفتی تا رسیدی به اتاق استاد … بعد باغبون داشت از پنجره نگاه میکرد؟؟ مگه باغبونه هلیکوپتر تو کونش داشته باشه وگرنه چنین چیزی ممکن نیست!! خیلی چاخان داشت مشخصا تو زیر زمین کردنت خواستی بگی تو قصر دادم!!

2 ❤️

888131
2022-08-02 12:47:25 +0430 +0430

یه جاهایی خیلی خیالی بود ولی روندش خوب و‌تحریک کننده بود.

0 ❤️

888140
2022-08-02 14:25:17 +0430 +0430

زیادی مزخرف بود ، نویسنده قطعا یه بی سواد زیر دیپلمه ، توی دهاتم زندگی میکنه ، این خونه و خدم و هشم بعد زوری تورو گایید ، خب این آدم با این مشخصات مطمئنا دخترا خودشون بهش
یکی از راه های تشخیص تجاوز آب کمره و گرنه خیلی راه های دیگه هم برای اثباتش هست

0 ❤️

888146
2022-08-02 15:11:28 +0430 +0430

با این داستان فقط به آدم های مریضی کمک می‌کنی که عدد تجاوز رو از این که هست بیشتر کنن
واقعا بعضی وقت ها شک می کنم به هویت نویسنده ها

2 ❤️

888147
2022-08-02 15:17:47 +0430 +0430

به نظر میاد یه پسر این داستان و نوشته،بدلایل زیااااد

0 ❤️

888149
2022-08-02 15:42:17 +0430 +0430

ناس البته دروغ ولی نایس

0 ❤️

888152
2022-08-02 15:46:33 +0430 +0430

مطلب اول این منزل از استاد ها نمیگم غیر ممکن هستش ها ولی هیچکدام ندارن داشتن نمی‌آمد برای ۲۰ ت در ماه درس بده دانشگاه ! کاش اینقدر بزرگش نمی‌کردی حالا یه خونه ۲۰۰ متری کافی بود .مطلب دوم وقتی این همه دختر هستش طرف استاد باشه نصف دخترای کلاس بهش میدن چه نیاز هست به دردسر
بنظرم موضوع خوبی نبود و خوبم فضا سازی نکردی
در پایان جدا از همه اینا خسته نباشی زحمت کشی نوشتی

0 ❤️

888156
2022-08-02 16:06:02 +0430 +0430

داستان نویسیت خوبه افرین

0 ❤️

888157
2022-08-02 16:21:27 +0430 +0430

راه پله هایی که هر کدام به یک اتاق میرسیدند؟ قصه پریان تعریف میکنی؟
باغبان هم سکس شما رو دید و استاد لای پنجره رو باز کرد و صدا رفت بیرون ولی بعدش گفت برو خودتو خالی کن نری پیش پلیس؟
به قول پشه، اصلا یه حال کثافتیم!!

1 ❤️

888161
2022-08-02 18:07:21 +0430 +0430

آرزوهای یک پسر جقی بود کون میخوای بدی صغرا کبرا نکن بیا پیش خودم

0 ❤️

888168
2022-08-02 20:45:52 +0430 +0430

نوش جان درکت میکنم چون خودمم کونیم میدونم چه حسی داشتی خجالت توام با لذت

0 ❤️

888172
2022-08-02 20:54:48 +0430 +0430

قشنگ بود باریک الله

0 ❤️

888177
2022-08-02 22:37:24 +0430 +0430

با بالا رفتن سن قطر کیر تغییر نمیکنه وکوچک نمیشه.و درباره تاکیدش بخاطر تخلیه اسپرم، میخواسته اثر انگشت و از بین ببره تا نتونه ثابت کنه که کار استادش بوده و گرنه تشخیص دخول در ناحیه مقعد حتی بعد از گذشت چندین سال هم امکان پذیره. من فقط یه چیز و درک نمیکنم اینکه تمام بکنا در داستانهای شهوانی از کوچیک تا بزرگش کمرای اهنی دارن. انصاف تون و شکر، سرعت انزال در حالت نرمال یک و نیم تا دو دقیقس ارزو بدل ما موند یکی یه داستان بگه تا زیپ و کشیدم پایین کیرش و از تو شرتش در اوردم آبش اومد

0 ❤️

888181
2022-08-03 00:20:47 +0430 +0430

خالی بندی هم داشت

0 ❤️

888260
2022-08-03 12:06:40 +0430 +0430

مطمئنی کاخ سعد آباد نرفتی آخه آدرس این تمجید و تعریف بیشر مشمول کاخ سعد آباد میشه نتیجه گیری کلی اینه اگه بخوای فوق لیسانس بگیری باید بری عمارت یا کاخ سعد آباد به استاد کون بدی خیلی خوب بوده زود فوق لیسانس اونم کنکور فرمول لازم شدی آخرش که چی؟ باید لنگ هوا کتی بدی تو بگو دکترا الان رشته چی میخونی؟ سکسولوژی؟ برای پایان نامه موضوع انشا چگونه استاد کونم گذاشت رو پیشنهاد بده

0 ❤️

888262
2022-08-03 12:47:36 +0430 +0430

اولا دمت گرم با حال بود .
خوب میدونسته انگشت رو کی بذاره ! جنسو میشناخته . نوش جونش و جونت !
ثانیا کیر تو دهن همه کسایی که دنیال سوتی میگردن تو داستانها 😁😁

0 ❤️

888314
2022-08-03 23:26:08 +0430 +0430

اون باغبون مستحقه به اونم میدادی خب

0 ❤️

888391
2022-08-04 08:26:17 +0430 +0430

آقاپسر سوتی های خیلی بدی میدادی وکوچکترینش این بود که نوشته بودی ماشین بازنیستی. .دراینکه شما گی هستید وخیلی علاقه دارید دریک جای رویایی توسط معلمتون بازبشیدشکی ندارم.اگر ازاول واقعیت ومیگفتیدداستانتون جذابترمیشد. بهرحال موفق و مویدباشید

0 ❤️

888409
2022-08-04 10:59:01 +0430 +0430

اینکه خودش لذت برده ازدادن چراتک تجاوز داشت پس؟؟

0 ❤️

888417
2022-08-04 11:46:15 +0430 +0430

این استاد دانشگاه قطعا شیشه میفروخته

1 ❤️

888464
2022-08-04 18:12:59 +0430 +0430

البته که محرزه دورغه ولی جنده خانم از اولم خودت می خاریدی اون همه تنگ بازی هم درآوردی

0 ❤️

888469
2022-08-04 19:54:52 +0430 +0430

مانتو کوتاه پوشیدی بعد میگی استاد پیش خودش فکر کرده از اون دخترای بده در راه خدایی و تو هم مریم باکره؟عجب بابا عجب! بعد باغبون تو رو دیده و اونم خواسته به جمعتون ملحق شه؟ بابا احسن به این تخیلیت!!! تو برو دستیار کارگردانای فیلمای پورن شو، تو داری اینجا حیف میشی

0 ❤️

889918
2022-08-13 04:32:49 +0430 +0430

حامله هم شدی؟

0 ❤️

890001
2022-08-13 20:02:17 +0430 +0430

پسرجون فکرکردی اینجاجنگله ماهم گوزنیم خاطرات کون دادنتوتعریف میکنی اوب داری ن

0 ❤️

890440
2022-08-15 22:42:17 +0430 +0430

سكس زورى اصلا خوب نيست و اينكه فقط به يك طرف لذت ميده
بعضى ها دوست دارن و لذت ميبرن ولى
من سكس رمانتيك رو بيشتر ترجيح ميدم

0 ❤️

890586
2022-08-16 18:01:25 +0430 +0430

باید کوس میکردت که دیگه نری اونجا دمش گرم عجب کونی کرد

0 ❤️