تجاوز جنسی که به من شد

1393/09/20

سلام من ح.س هستم این داستان رو که میخوام بنویسم عین واقعیته و واقعا برام اهمیت نداره بگید دروغه یا نه. هم جنس بازم نیستم.من وقتی 6 سالم بود توسط یه پسر بهم تجاوز شد.پسری که 16 سالش بود.بچه همسایمون بود.زمانی که در اون سن بودم عادت داشتم که همیشه برم با داداشام با بچه های کوچه بازی کنم.یه بار وقتی که رفتم تو کوچه هیچکدوم از بچه ها و داداشام نبودند با یکی از بچه ها که اسمش رامین بود و خلاف بود خواستم بازی کنم.البته خلافم نبود ولی خوب نسبت به اونموقع خلاف حساب میشد.بهم گفت توپ تو خونمونه برو بیارش منم حماقت کردم و رفتم داخل دیدم داخل خونه تاریکه منم از تاریکی میترسیدم.خواستم بیام بیرون که پشت سرم اومد.اولش جا خوردم ولی بعد دیدم شلوارشو داره میکشه پایین و ترسیدم نمیدونستم چرا ولی کارش خیلی ترسوندم.اون موقع تنها چیزی که فهمیدم این بود که اون روم خوابیده بود و یه درد شدید تو بدنم میپیچید و کیرش میرفت داخل بدنم.الان که دارم این خاطره رو مینویسم نمیدونم ازش متنفر باشم یا ببخشمش.من از ترس شروع به گریه کردم ولی اون با عصبانیت گفت گریه نکن و بابام بیدار میشه ومنم نتوستم هیچکاری بکنم.زمانی که کارش باهام تموم شد رفتم خونه و حتی به ذهنم نرسید که به پدر و مادرم بگم.پسرایی که دارن میخونن میدونن چقدر سخته که بخوای به این فکر کنی که یه پسر دیگه بهت تجاوز کرده.البته نه اینکه دخترا متوجه نشن ولی یه جورایی احساس میکنم ضربه از جایی بهمون میخوره که انتظارشو نداریم.زمانی که رفتم خونه فرداش با داداشم اومدم داخل کوچه چرخ سواری.کثافت به همه گفته بود که باهام چیکار کرده و رفیقاش میخواستن بدونن چه حسی داره و وقتی من نخواستم بهشون بگم تهدید کردن که به داداش بزرگم میگن و منم ترسیدم.داداشم اونورتر داشت با همون اشغالی که بهم تجاوز کرده بود صحبت میکرد و من حتی نمیتوستم بهش بگم.شیش ماه بعد بعد از کلی بد بختی کشیدن و کس و شعر شنیدن از دیگران اونجا رو ترک کردیم و من احساس ازادی کردم که از او کوچه رفتیم.دیگه مجبور نبودم هر کاری براشون بکنم که به داداشم نگن که بهم تجاوز شده.شاید خیلی غیر محتمل به نظر برسه ولی کسایی که تو این سن براشون این اتفاقا افتاده میفهمن که چی میگم.من فکر میکردم که زندگیم بهتر میشه ولی ایندفعه یه افغانی جاکش که 17 سالش بود و داداش دوستم بود بهم تجاوز کرد.حتی توانایی تعریف کردن این خاطره رو ندارم.من اینو برای این ننوشتم که برام دلسوزی کنید یا چیزه دیگه یا باهاش جق بزنید.من اینو نوشتم که یه خورده سبک شم.وقتی بزرگ تر شدم اثراتش تازه معلوم شد.هر روز پرخاشگر بودم.از اونجایی که هم هیکلم درشته به همه زور میگم اما به این خاطر از خودم متنفرم.بارها سعی کردم دیگه جق نزنم اما حتی نتوستم یه بار جبو خودمو بگیرم.بعضی اوقات که دعوام میشی دوست دارم طرف مقابلو تیکه تیکه کنم تا فقط یه مقدار از این درد کم بشه.بد تر از همه همیشه جلو پدر و مادرم باید وانمود کنم که شادم و خندونم اما اینطور نیست.میدونم مسخره میکنید ولی راحت بهتون بگم به تخمم نیست اگر اینکارو بکنید.بارها سعی کردم به خدا نزدیک بشم که شاید کمکم کنه.من دیگه حتی وانمودم نمیکنم.مدرسه که میرم تنها یه گوشه میشینم و فقط یه نفره که درکم میکنه.تنها دوستمم هست.یه پسر ضعیف از لحاظ جسمی تو مدرسه که یه بارم تو عمرش فحش نداده و تنها کسیه که تا امروز در اینباره بهش گفته بودم.من الان شونزده سالمه وقتی دارم اینو مینویسم و هنوز نمیتونم باور کنم که یه انسان انقدر از انسانیت خودش خارج بشه که به یه نفر تجاوز کنه.فقط دوست دارم یه چیزیو بگم و اینه که هیچوقت کسی رو مجبور نکنید وگرنه هیچ فرقی با حیون نخواهید داشت.ممنونم که بهم گوش دادید.

نوشته: بدبخت


👍 2
👎 1
71831 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

446825
2014-12-11 01:41:05 +0330 +0330

خاک بر سر بی عرضت که افغانی بکندت پس بذار رک بهت بگم تو کونی هستی cray2

0 ❤️

446826
2014-12-11 01:53:36 +0330 +0330
NA

سلام.از شنیدن حرفات و دلنوشته هات متاثر شدم.چون دست خودت نبوده و نمیفهمیدی.نمیخوام دلسوزی کنم یا نصیحت. ولی به عنوان یک برادر بزرگتر میخوام بهت یک پیشنهاد بدم حتما عملیش کن و تاثیرشو میبینی.اولا سعی کن زندگی عادیتو بکنی و روابط اجتماعیتو با همسنو سالات بیشتر کنی.ارادتو قوی کن و سعی کن نماز بخونی که ارامش خواصی بهت میده و کمکت میکنه .بعدش حتما پیش یک روانپزشک و روانکاو خوب برو و حرفاتو بهش بگو مطمین باش کمکت میکنه.چون هرچی تو دلت بمونه سنگین تر میشه و افکارت ولت نمیکنه.ولی به کسی بگی که درکت کنه و حرفاتو گوش کنه سبک میشی و ارام.حتما ینارو انجام بده نتیجه میگیری.پر حرفی کردم.خوشحال میشم بیشتر در ارتباط باشیم و هر کمکی از دستم بر بیاد برات انجام میدم

1 ❤️

446827
2014-12-11 02:03:30 +0330 +0330
NA

تلخ اما واقعی بود الان امار همجنسبازی تو مدارس هم خیلی زیاده

0 ❤️

446828
2014-12-11 04:25:12 +0330 +0330
NA

من نمیدونم ادمین کیه اینجا؟پس کو قانونی ک تجاوز ممنوع تو این سایت؟واسه چی این داستانارو منتشر میکنین آخه؟

1 ❤️

446829
2014-12-11 04:59:27 +0330 +0330
NA

چ اشکال داره وسط داستان سکس خوندناتون کمی درددل هم بشنوید؛ من ی دخترم اما واقعا دردناکه شنیدن این جور چیزا، کاش ی روزی زنجیره ی این تجاوزات قطع بشه

0 ❤️

446830
2014-12-11 05:12:27 +0330 +0330

سخت نگیر… تجاوز رو فقط کلمه ش رو گنده و وحشتناک کردن… اگه بری اندوسکوپی تو بیمارستان، یه دوربین سر یک لوله باریک از تو سوراخ کونت رد میکنن تا برسه به معده ات و اونجا رو چکاپ کنن… در همین مسیر تصویر رو میندازن رو یه تلویزیون تو هم می بینی… یه روده بزرگ و دراز دو سه متری ه پیچ تو پیچ… همین!!! حالا یه نفر کیری که ده پونزده سانته رو کرده تو اول همون روده سه متری و درآورده… حالا این خیلی اتفاق مهمیه که اینقدر گنده اش کنی…؟؟؟ ییخیال بابا… زندگیتو بکن… این هم یه خاطره ی کوچیک مثل بقیه خاطره ها، تو اون دور دورها… اصلا ارزش حتی فکرکردنم نداره… اینکلمه تجاوز رو فقط الکی گنده ش کردن… باید کسخل باشی که زندگیتو بخاطر یه همچین چیز الکی حروم کنی

0 ❤️

446831
2014-12-11 06:52:53 +0330 +0330
NA

یه جوووری از خودت تعریف میکنیی انگار مایکل جکسونیی همه بهت نظر داشتن

چطوری تو 6 سالگی کرده تو کونت برا من که سواله؟؟؟؟؟

0 ❤️

446833
2014-12-11 10:18:25 +0330 +0330
NA

حالا هرچی بوده گذسته اینقد درکیر گذشته نباش چون هیچ چیزی درست نمیشه ،ب آیندت فکر کن وی زندکیه تازه چون هنوز تو سنو سالی نداری ک بخای ب خاطر استباهات خودت یا دیگران آیندتو تباه کنی ودرس عبرت بگیر از گذشتت

0 ❤️

446835
2014-12-11 11:34:54 +0330 +0330
NA

بنظرم جواب هر تجاوز باید با تیزی بدی طرف و لتوپار کنی اخه بیشرفی حدی داره

0 ❤️

446838
2014-12-11 15:48:22 +0330 +0330
NA

منم تقریبا این موضوع رو تو زندگیم داشتم اما نه در سن 6 سالگی بلکه در سن نوجوانی. این که میگی در زندگی تاثیر کذاشته و باعث شده پرخاشگر بشی دقیقا واسه منم همین طور بوده. مخصوصا اگه آدم حساسی باشی. واقعا شخصیت طرفی که باهاش اینکار میشه خرد میشه یا بهتر بگم له میشه مخصوصا اگه هنوز روح طرف پاک باشه مثل بچه ها. این موضوع به نظر من اینقدر مهمه که تاثیرش در نوع اخلاق و مرام طرف که تو سن نوجوانی شکل میگیره میزاره. من که سنم الان 30 ساله به خاطر یک سری مسائل کوچیک که خودم میدونم خیلی بیخوده رنج میکشم. اما سعی میکنم خیلی خونسرد نشون بدم. در حالت کلی آدم حساسی شدم. من نمیدونم راه درمانش چیه اما اگه طرفی که با من اینکارو کرده اگه الان گیرش بیارم حسابی حالشو میگیرم اما چه فایده ای داره زمانی که من به خاطر این موضوع در همون زمان خیلی رنج کشیدم و اثرش مثل یک لک در وجودم حتی تا حالا هست. آقایون و خانومایی که اینو میخونید لطفا برای ارضاء میل جنسیتون دور بچه ها رو خط بکشید. دنیای بچه ها با دنیای ما بزرگا خیلی فرق میکنه… sorry2

0 ❤️

446839
2014-12-11 19:26:44 +0330 +0330
NA

[hgf

0 ❤️

446840
2014-12-11 20:19:27 +0330 +0330
NA

در مورد قسمت اول 2 تا راه داری یا بری طرفو پیدا کنی تو یک شب تاریک تو کوچه خلوت حسابشو برسی یا اینکه بری پیش روانکاو کلا مشکل رو حل میکنه برات اما در مورد دوم حقت بوده اخه مرتیکه مگه ادک قحطه. برای چی رفتی با افغانی رفیق شدی که داداشش اینکارو باهات بکنه؟؟؟

0 ❤️

526122
2015-12-21 21:42:18 +0330 +0330
NA

اولا در مورد اونجایی که گفتی میدونم مسخره میکنید مسخره کردن نداره از هر چی متجاوزه متنفرم.دوس دارم یبار سر خودشون بیاد ببینم چه حسی دارن

0 ❤️

941796
2023-08-11 23:10:33 +0330 +0330

عزیز دلم😢❤️

0 ❤️