تجاوز در حوزه علمیه

1393/12/14

اسم من محمد حسینه و تو یه خونواده مذهبی به دنیا اومدم اونقدر مذهبی که پدر مادرم به اصرار وقتی کلاس سوم راهنمایی رو تموم کردم منو فرستادن حوضه تا مثل داییم اخوند بشم.

تو حوضه منو فرستادن تو یه حجره که اونجا سه نفر دیگه بودن یکیشون اسمش قاسم بود یه بچه دهاتی که هم سن من بود و تازه اومده بود و دوتای دیگه رضا و احمد که از ما بزرگتر بودن اوایل من باهاشون اصلا گرم نمی گرفتم ولی قاسم با اون دوتا بدجور قاطی شده بود سه تایی باهم میرفتن حموم و بعضی شبا میرفتن یه حجره دیگه و همون جا میخوابیدن یه دو ماهی گذشته بود که یه تعدادی از طلبه ها رفتن و بعضی از اونایی هم که تازه اومده بودن انصراف دادن و حجره ها کمی خلوت تر شد منو احمد موندیم تو اون حجره یه مدتی بود که شبا نمیفهمیدم کی خوابم میبره و صبح که پا میشدم سوراخ کونم بدجوری درد میکرد و مجبور بودم یه کم راه برم تا خوب بشه تا اینکه یه شب که خواب بودم احساس کردم یکی بهم چسبیده بله احمد بود که منو به پهلو خوابونده بود و پام رو گرفته بود بالا و کیرش رو تا ته فرو کرده بود تو کونم ولی اینقدر خواب آلود بودم که اصلا نمیتونستم عکس العمل نشون بدم با هر زحمتی که بود خودم رو کنار کشیدم و شروع کردم به داد و بیداد و احمد هم انگار نه انگار فقط شلوارش رو کشید بالا و به من گفت چی شده؟ پاشو شلوارت رو بپوش زشته داد و بیداد نکن. منم دیدم یه عده تو حیاط پشت در جمع شدن و دارن یه چیزایی به هم میگن سریع شلوارم رو پوشیدم و در رو باز کردم رفتم اتاق سرپرست کلا تو اون خونه 16 تا طلبه بودیم با یه سرپرست که این آقای سرپرست یکی از اساتید ما بود که نوبتی یک شب اونجا بودن و به سوالای بچه ها جواب میدادن و جالب اینجا بود که هر شب یکی از طلبه ها پیش سرپرست می خوابید! با کلی اعتراض و شکایت و با گریه زاری رفتم دم حجره سرپرست و شروع کردم به در زدن جالب اینجا بود که احمد بین بقیه وایساده بود و انگار نه انگار اتفاقی افتاده باشه. آخه از نظر من باید بدترین مجازات در انتظار یه همچین فردی باشه ولی خیلی عادی اون وسط داشت یه چیزایی تعریف میکرد و میخندید.

خلاصه سرپرست ما در رو باز کرد و گفت چیه چه خبره؟ ولی من فقط داشتم گریه میکردم و نمیتونستم چیزی بگم آخه چی میخواستی بگم؟ چجوری توضیح بدم؟ فقط اشاره کردم به احمد و گفتم از اون بپرس، و جالب اینجا بود که هر دو تاشون با خنده بهم نگاه کردن و احمد گفت نمیدونم چیه چند شبه تو خواب حرف میزنه امشب هم نمیدونم چش شد که از خواب پاشد و شروع کرد به داد و بیداد با عصبانیت بهش حمله کردم ولی سریع چند نفر منو گرفتن و حاجی مومنی(همون سرپرست) اومد کنارم و گفت آروم باش پسر بیا تو حجره تعریف کن ببینم چی شده خلاصه با کلی حرف منو آروم کرد و گفت تعریف کن ببینم چی شده ولی تا من میومدم چیزی رو توضیح بدم میپرید تو حرفم و شروع میکرد به نصیحت که نمیدونم نباید اینقدر به خونوادت وابسته باشی که وقتی ازشون دوری خوابای عجیب ببینی یا مواظب چیزی که میگی باش، تا از چیزی مطمئن نشدی حرف نزن مبادا آبروی یه مسلمون رو ببری و هر کدوم از اینا رو کلی توضیح میداد و آخرش هم نگذاشت من تعریف کنم که چی شده و گفت دیگه دیر وقته فردا هردوتامون کلاس داریم بگیر بخواب.

چند روز پیش اینو اون میرفتم تا ثابت کنم احمد چکار میکرده ولی پیش هرکدومشون که میرفتم همون حرفای مومنی رو میزدن و هیچ کس با احمد کاری نداشت ولی تو این مدت خیلی چیزا دستگیرم شد فهمیدم که تو این حجره ها این کارا عادی هست و طلبه های تازه وارد و کم سن و سال باید به سال بالایی ها کون بدن و وقتی هم که خودشون سال بالایی شدن میرن تو نخ تازه واردها یه بارم که دم اتاق سرپرستی گوش وایساده بودم شنیدم که داشتن به احمد میگفتن باید یه جور دیگه وارد میشدی با حرف زدن، با گعده گویی نه اینکه بهش قرص خواب بدی و اونم میگفت این فقط تو فکر درس خوندنه اصلا تو بحث های ما شرکت نمیکنه و خودش رو با ما نمیگیره

از اون به بعد مواظب بودم که احمد بهم قرص خواب نده و شبا اینقدر مواظب دور و برم بودم که اصلا خوابم نمیبرد و فکر کشتن احمد همیشه تو سرم بود. بعد یک سال که بدترین سال عمرم بود (چون تو اون یک سال فقط داشتم از دست کسایی فرار میکردم که فقط تو فکر لواط با من بودن ) منو از حوضه اخراج کردن و با این تعهد که به قول خودشون این اراجیف رو به کسی نگم به من یه نامه دادن که بتونم تو دبیرستان ثبت نام کنم. وقتی از اونجا بیرون اومدم با وجود اینکه یک سال از زندگیم عقب افتاده بودم و مورد بی توجهی همه اطرافیام بودم ولی انگار از یک زندان وحشت ناک آزاد شده بودم . الان قاسم تو شهر ما امام جماعت مسجده و مسول اداره ارشاد! احمد توی سپاه مرکز استانه و برا خودش کلی بیا برویی داره، تازه دفتر خونه ازدواج هم داره! ولی من میدونم اینا کی بودن.

نوشته: محمد حسین


👍 7
👎 1
228363 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

455142
2015-03-05 15:59:58 +0330 +0330

همین داستان نشون میده که این اخوندا و مسیولین کشور چه جاکشای مادر جنده ای هستن…حالا فقط دوس دارم این ساندیسیا بیان اینجا گه اضافی بخورن
میگم نکنه عاقا هم از این کارا کرده باشه؟؟؟ biggrin

1 ❤️

455144
2015-03-05 16:11:29 +0330 +0330
NA

اتفاقا یه کلیپ هم ازشون هست.
یه مرد گنده نشسته روی یه پسر بچه لاغر و مردنی و میکندش.
یواشکی ازشون فیلم گرفتن.
حرومزاده ها

1 ❤️

455147
2015-03-05 17:07:35 +0330 +0330
NA

خخخخخخخ اگه راست باشه من میرم امشب ثبتنام کنم…
میگن کون اخوند خعلی لذت بخشه

3 ❤️

455148
2015-03-05 17:30:27 +0330 +0330
NA

کیا میخوان راه راستو ب مردم نشون بدن

1 ❤️

455149
2015-03-05 18:32:03 +0330 +0330

صدای حضرت عمام :
لکن من را یاد کون سفید و بی موی اکبر کوسه انداختی sad

2 ❤️

455151
2015-03-06 03:51:10 +0330 +0330
NA

ی روز خوب میاد ک دیگ اخوندی تو ایران نباشه
مطمئنم اون روز میاد

2 ❤️

455154
2015-03-06 06:16:02 +0330 +0330
NA

خجالت بکش مطمعا هستی تو مدرسه نکردنت خجالت بکش دستم بهت برسه بطری نوشابه تو کونت فرو میکنم

1 ❤️

455155
2015-03-06 06:20:43 +0330 +0330
NA

اول مطمعا شو بعد فوش بده اقا مزخرف نوشته این کونی

0 ❤️

455156
2015-03-06 09:48:21 +0330 +0330
NA

يعنى اونجا از بشكه استفاده نميكردن؟! :D

0 ❤️

455157
2015-03-06 10:28:30 +0330 +0330

جنابkos_xor
نکنه خودت بچه اخوندی که ناراحت شدی
یا تازه طلبه شدی و بهت خوش گذشته؟

2 ❤️

455158
2015-03-06 12:54:59 +0330 +0330
NA

باور نکنید ، این یا داره کس میگه یا 100% فلجه
کونده تو خواب پاهاتو داده بالا و تا ته کرده تو کونت؟؟؟
از آخودا بد می گید حداقل یچی واقعی بگید

1 ❤️

455159
2015-03-06 15:16:33 +0330 +0330
NA

هرچی بوده صددرصد پیش از اینکه اونجا بری کونی بودی و گرایش داشتی وگشاد شده بودی اگر نه ادم سالم جنازشم دست به سوراخ کونش بزنن زنده میشه چه برسه تو خواب تو کونش بذارن.

1 ❤️

455160
2015-03-06 15:24:14 +0330 +0330
NA

همش کس شعره لطفا زیاد وراجی نکن

1 ❤️

455161
2015-03-06 21:24:48 +0330 +0330
NA

عجب, داری تبلغ میکنی کونی های سایت برن طلبه شن

4 ❤️

455162
2015-03-06 22:44:23 +0330 +0330

واقعا جواب عالیی هستش… طرف دست به کون آدم بزنه آدم از خواب میپره…اونوقت تا ته کیرشو کرده تو کون این طرف.پاشم که بالا بوده…واقعا چه کونی هستی تو …اگه واقعا راست باشه معلومه قبل حوزه رفتن انقدر کون دادی که سوراخ کونت تونلی شده واسه خودش که اینقدر راحت کیر میره توش

0 ❤️

455163
2015-03-07 01:11:23 +0330 +0330
NA

کس شعر میگه. جقی بد بخت. پیش خودت گفتی کس شعر بگم آخوندارو خراب کنم؟؟
آخه اینجوری؟؟؟

0 ❤️

455165
2015-03-07 03:55:10 +0330 +0330
NA

اقا من نمیگم این کارا نیست.از اخوندا هم هیچ خوشم نمیاد.ولی اینکار شدنی نیست.تو سربازی به یکی قرص داده بودن شب میخواستن سوارش بشن نزاشته بود.دیگه چند نفری گرفته بودنش کارشو ساختن.گندش در اومد. biggrin

1 ❤️

455166
2015-03-07 09:06:51 +0330 +0330
NA

منم درباره کارایی که تو حوضه میکنن یه چیزایی شنیدم البته تو سیر و سلوک عرفانی هم لواط جایگاه خودش رو داره نمونش رو حتی توی آثار سعدی و مولوی هم میشه دید.
حالا این آقا راست میگه یا خالی میبنده نمیدونم من نه کون دادم نه کردم

1 ❤️

455167
2015-03-07 09:35:53 +0330 +0330

لواط تو حوزه امکان پذیره ولی تو کونی چرت نوشتی

0 ❤️

455168
2015-03-07 10:47:21 +0330 +0330
NA

ﺩﻳﻮﻧﻪ ﺍﺧﻪ ﻭﺍﺳﻪ ﺍﺧﻮﻧﺪﺍ ﻛﻮﻥ ﺩﺍﺩﻥ و ﻛﻮﻥ ﻛﺮﺩﻥ ﻋﺎﺩﻳﻪ . ﻳﻌﻨﻲ ﺗﻮ ﺍﻳﻨﻮ ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﺴﺘﻲ ﻛﻪ ﺭﻓﺘﻲ ﺣﻮﺯﻩ ﺩﺭﺱ بخوني

0 ❤️

455169
2015-03-07 15:36:59 +0330 +0330
NA

كس مشنگ كونت گذاشتن حاليت نشده بعد مياي ميگي از زندان اومدم بيرون خلاص شدم اونها الان كاره اي هستن تو چي تا الان مطمعا هستم به تمام بچه محل هات كون دادي و هيچ گوهي نشدي پس با ابن حرفهاي تو بايد اسم حوزه رو به مكان هم جنس باز ها تعغير بدن stop

0 ❤️

455170
2015-03-07 15:42:32 +0330 +0330
NA

جنابkos_xor
من تشنه‌ی گفتنِ حقیقت هستم، یک بطریِ نوشابه دلم می‌خواهد…!

1 ❤️

455171
2015-03-07 21:45:59 +0330 +0330
NA

از همون حوضه نوشتنت مشخص بود كه اومدي فقط بلغور كني.آخه پسر خوب حوزه با حوضه كلي توفير داره…تو برو اول املاء ياد بگير حوزه رفتنت هم پيشكش-مطمئنم كه اين داستان خيالي رو از كسي شنيدي و اومدي روايت كردي

0 ❤️

455172
2015-03-08 13:28:48 +0330 +0330

آخه تو اون خونه 16نفر بودیم!!!
آخه کونی تو تو حجره بودی یا خونه؟
تو مدرسه بودی یا حوزه؟
مردم تجربیاتشونو توی دبیرستان میارن اینجا تحویل ما می دن
راستی می دونستین اهل سنت این کار رو اصلا مشکل نمی دونن؟!!!؟
هر کی دوس داره بره حوزه علمیه اهل سنت یه حالی به کونش بده!!!

0 ❤️

455173
2015-03-14 03:04:47 +0330 +0330
NA

چنان درت گذاشتن که فرق حوزه و حوضه رو از یاد بردی …عنتر بدقواره

0 ❤️

455174
2015-03-24 22:26:53 +0430 +0430

جناب آقای کون دادگیان؛جالب اینجاست که همون کون کنندگان هم اتاقیه شما،همونجا توشهرستان شما به پست و مقام رسیدند،که جنابعالی هم شناختیشون و تازه میدونی و کی هستن

0 ❤️

455175
2015-03-25 10:46:38 +0430 +0430
NA

اونایی که به اخوندا گیر میدن ی سوال.وقتی ی ایرانی قتل میکنه همه ایرانی ها قاتلن؟ از کجا که این مرتیکه لاشی راست گفته باشه.

0 ❤️

455177
2015-03-26 06:16:21 +0430 +0430

فقط کیر تو کس خواهر و مادر آخوندای کس کش

0 ❤️

455178
2015-03-26 13:27:54 +0430 +0430
NA

دروغگو کیرم دهنت.
تازه حوزه درسته نه حوضه کسخل . ریدی . خیلیم بد ریدیا.

0 ❤️

455179
2015-03-29 05:32:32 +0430 +0430
NA

بین آخوندا هم کونی و لواط کار هست . ولی اینجوری که تو میگی نیست…
حتما حوزه علمیه قزوین بوده…

0 ❤️

455180
2015-04-01 03:23:13 +0430 +0430
NA

آقا هرکسی میتونه کونی و گی باشه همون طور هر آدمی میتونه خوب یا بد باشه
پس نباید از رو ظاهر قضاوت کرد و نباید همه آخوندها رو زیر سوال برد و گفت همه اینا گی اند و تو حوزه گی میکنن

0 ❤️

455181
2015-04-02 15:35:44 +0430 +0430
NA

چقدر دستمال …
خیلی دستمال…
میخوام دستمال یزدی تولید کنم …

0 ❤️

455183
2015-10-27 11:44:29 +0330 +0330
NA

مگه تو از چیزی خبر داری که میگی دروغ نگو.
یکی از بچه های مدرسمون رفت حوزه ۲ سال بعد که دیدمش هم تو موبایل پر سوپر بود هم می گفت اونجا ۲دسته هستن یا میدن یا میکنن. گفتم تو کدومشونی گفت آقام گردن کلفته تخم ندارن نگام کنن آره قضیه از این قراره حاجی

0 ❤️

708827
2018-08-08 12:50:51 +0430 +0430

من پسر عمم که تو بچگی منو میکرد رفت طلبه شد بعد از کلی زیر زبونی کشیدن ازش به این قضیه اعتراف کرد و واقعیت داره نه به این شدت ولی همجنس بازی زیاذه

0 ❤️

720556
2018-09-29 11:44:34 +0330 +0330
NA

اینا طبیعیه… زیاد شنیدیم که میگن به کونشون میذارن که روشون باز بشه … روشون باز نشه که نمیتونن برن رو منبر برا جماعتی حرف بزنن

0 ❤️

739397
2019-01-04 10:12:47 +0330 +0330

خوب از نوشتن حوضه به جای حوزه معلوم شد تا حالا تو عمرت تابلوی حوزه هم ندیدی

0 ❤️

947746
2023-09-16 15:37:33 +0330 +0330

یجورایی با بغض و کینه نوشتی
اما منم دیدم که امام جماعت شهر داییم پیشنهاد لواط دادد
چند نفرم برد سر کار
چون حاجی رو گاییده بودن

لواط کارن. بعد میگن گناهه
خب من دلم میخواد بدم
اگه برا حاجی باشه حلاله
وگرنه حرومه

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها