تجاوز سرباز آمریکایی به من
اين دستان واقعى بودةوبراى يكى از دوستان خود من بيش امدة
وحال داستان در يكى از روزهاى بهارى سال2003 بس از ازادى عراق در يكى از كارخانه هاى شهر كركوك نكهبان بودم كه وسايل زيادى انجا بود و ان زمان كشور خرتوخر بود وهركسى به فكر دزدى ازاماكن دولتى وغير دولتى بود وما كه نكهبان بوديم فرصت خوبى براى دزدى از انجا را داشتيىم وبا جند نفر دست بيكى كرديم وشروع به بر كردن جيب خود كرديم غافل از اىنكه نيروهاى امريكاى از قبل همه وسايل انجاراسرشمارى ورسيد كرده بودن در يك از روزها كه ما مشغول كار خود بوديم جند نفر با يك ماشين نيسان باتروله شخصى بدون توجه به اختار ما وارد محوطه كارخانه شدن وما كه فكر مى كرديم انهاهم مثل ما براى دزدى به انجا امداند شروع به تير اندازى هواى كرديم وانها انجارا ترك كردن بعداز كذشت جندساعت دو هليكوبتر امريكاى در حياط كارخانه نشست ونيروهاى امريكاى كارخانه را محاصره كردن ومارا بازداشت كردن ومارا به يكى اززندانهاى شهر بردن وشروع به بازجوى كه جرا به سوى انها تيراندازىكردي وما تازه متوجه شديم كه ان ماشين نيروها امريكاى بودان كه براى سر زدن به انجا امده بودن بعدازكذشت جندروز وتحقيق دربارى ماوكارخانه متوجه شدند كه ما نكهبان انجاهستيم ولى اين راهم فهميدن كه مقدار زيادى ازوسايل انجا كم شده وما را بجرم دزدى به زندان ديكرى بردن كه بر بوداز انواع ادمها از دزد كرفته تا تروريست شيعه وسنى كرد وعرب والبته جون ما كرد بوديم زياد ما را اذيت نمي كردن دريكى از روزها كه براى حمام كردن رفته بودم موقعى كه لخت شدم متوجه دوربين داخل حمام شدم بعداز اين كه خودم را شوستم وامدم بيرون ديدم يكى از اون امريكايهاى سياه بوست با اون سر كجلش بدجور دار منو نيكاه ميكنه وابا اشاره به من ميكه كه همراهش برم ومن هم مجبور به اطاعت همراش رفتم وقتى كه به يك اتاق كوجيكى در انبار زندان رسيدم داخل شديم ودر رو از تو بست وشروع به دراوردن لباسهاش كرد وقتى همه لباسهاشو در اورد واون كير سياهش كه مثل كير خر بود متوجه اومقع واقع شدم بله اقا از دوربين كون سفيد مارو ديده بودوهوس كاييدن مارو به سرش زد بود ودر يك جشم به همزدن لباسهاى من رو هم در اورد ومن رو خابوند رو زمين اول ميخواست خوشكه من رو بكنه ولى ديدكون من تنك ودست نخورده بعد يه خورده تف زد بازم فايده نداشت اىن دفع يخورده روغن ماشين از كوشه اتاق كه تو يك بيست ليترى بود دراورد وكون من وكير خودش جرب كرد بنعد كيرشو باسواخ من يكى كرد واروم اروم فشار دادهمين كه سرش رفت تو درد شديدى رو احساس كر دم كه فكر كردم كونم باره شد وداره ازش خون مياد ولى جون من زير بودم وهيكل اون از من بزركتر بود نتونستم هج حركتى بكنم واون نامرد با يك فشار ديكه كل كير كلفتشو تو كون من جا داد وشروع به تلمبه زدنكرد من كه از درد هيجى حاليم نبود نفهميدم كه جقدر طول كشيد فقط اين فهميدم كه اون نامرد همه ابشو نوكونم خالى كرد اين هم ازبس ابش داغ بود فهميدم بعد اون بلندشد وكيرش رو با شرت من تميز كردوبه من هم فهموند كه بلندشم ولباس ببوشم وقتى لباسامو بوشيدم باهم رفتيم بيرون واون درب انبارو قفلش كردورفت منهم دوباره رفتم حموم ولى اين دفع شرتمو درنياوردم.
نوشته: ؟
و الانم داری به یاد دوران نونهالی’یک دست به کیر ودسته دیگر به کیبورد برای ما ارزوهایت را تعریف میکنی ‘’’’’’’’’‘پهلوان’’’’’’’’’’’’
کیرطلا
لطفا خودت یا دوستت برام پیام بزارید
منم در نزدیکی کرکوک زندگی میکنم.
حالا داستان تعریف کرده شما داغ نکنین جنبه داشته باشین
خاک خاک خاکــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ good اَن کنن تو مغز متوهم دوستت
اختار
شوستم
معنی این دو کلمه دقیقا چیه با این املات!!!
بعدش کُردا خوب بلا سرت اوردن که اومدی اینجا میخوای خرابشون کنی؟حاک تو سرت الان چطوری آزادت کردن؟؟؟برو گمشو
ها ها ها ها …
طرف چقدر خشن بوده!
خب يه بوسي ميکردت. بهت ميگفت يه ساکي براش بزني.
همينجوري قاپوني بردتو در سيم ثانيه! ترتيبتو داد؟؟؟
نگارشتم خيلي به نگارشات حاج انگل نزديک بودااااا!! الله اعلم…
جوک بود، دیگه ننویس. . . . . . . . . . . . . .
بقیه نداشت؟ چه مدت اونجا کون میدادی؟ الان چقدر گشاد شدی؟ تمام پادگان گاییدنت؟ توی اون اتاق که میکردت دوربین هم داشت؟ خیلی جالبه تا حالا همه رقم جک و جونور اومده بودن اینجا کــُس شعر گفته بودن به جز یه دزد. شاشیدم تو مغزت دیگه ننویس. کله کیری برو کونت رو بده و از سوراخت محافظت کن و دیگه ننویس.
کوس موتور جغ جغه ای کیرم پسه کلت … ننویس جغی ننویس کله کیری :D
تکبیییییییییییییییر
مرگ بر امریگا!مرگ بر منافقین و کفار!
خخخخخخ
خب یه ذره بیشتر آب و تاب میدادی!!
کیر خر لای شرت خری مثه تو… ننویس دیگه… پهباد بدون سرنشین آمریکا تو کونت… حالم بهم خورد… لوله تانک نظامیان آمریکایی تو کونت… سگ اوباما لای رونات برینه… میمون تو دهنت آروغ برنه
قضیه اینجوریه که هر کسی داستانش رو به ادمین ارسال میکنه و بعد فقط و فقط توسط ادمین گذاشته میشه. امیدوارم که همه قانع شده باشن.
من واقعا برام سواله !!! که اخه اینقدر عقد ای هستی که تو تخیلاتت باید امریکایی بگادت ایا؟!!؟!؟!
[QUOTE=سید اشرف الدین]بچه ها جوش نیارید من خودم کورد هستم داستان رو که دیدم خواستم فوش بدم ولی نویسنده رو نگاه کردم دیدم جناب آدمین خان کونی این داستان رو نوشته . منتها نمیدونم با چه اهدافی؟ شاید این آدمین هم جیره خوار حکومته و ما خبر نداریم
اینم لینک نویسنده ش :
http://shahvani.com/popular/today
[/QUOTE]جناب اشرف الدین دلیل اینکه داستان به نام ادمین ثبت میشه اینه که همه داستانارو خود ادمین انتشار میده و در برخی مواقع مهراد اینکارو میکنه
یعنی اگه مثلا شما الان یه داستانی بنویسی چند ماه دیگه ادمین میذاره تو سایت و تنها مشخصه اینکه بدونیم داستان مال کیه امضای آخر پای داستانه
با توجه به این موارد نویسنده این داستان آخرش به جای اسم و امضا از علامت سوال(؟) استفاده کرده که یعنی نویسنده نامشخصه
امیدوارم متوجه شده باشید
تمام عشق من هست: کون دادن
از FBI تا CIA کونم نهادن
ز بس دادم به آنها خسته گشتم
چرا خرهای آقام همه مادن؟؟!!
نظر شما کاملا درسته جناب سید اشرف الدین ببیند همه ادمهای خوب و یا بد کاری ندارم بدلیل نیاز مجازی و شهوانی اینجا هستیم وشاید اگه کنترل این نیاز از سوی دولت به این همه شدید نبود شاید بسیاری از ماها اینجا نبودیم اصلا اما خارج از این سایت همه ما آمال و اهدافی داریم که خودمان طبق عرف جامعه مون به این اعتقاد داریم اما وجه اشتراک همه ماها حتی تو این سایت ها اینه که نویسنده یا نویسندگانی که سعی دارن سکس با محرمات رو در افکار ما عادی جلوه بدن از نظر همه ما محکومن و ماها هیچ داستانی یا نوشته ای که مربوط به سکس محرمات باشه به هیچ وقت نمی خونیم و تشویق نمی کنیم و کسانی به هر نوعی در مورد این تلاش می کنن باید عرض کنم تلاششون بیهوده است و ما اعتقادمون هرچند که در این جاهم باشیم راسخ و استوار هست
[quote=کرد کونی]ﺟﻮﻥ ﻣﺎ ﻛﺮﺩ
ﺑﻮﺩﻳﻢ ﺯﻳﺎﺩ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺫﻳﺖ ﻧﻤﻲﻛﺮﺩﻥ[/quote]
_امریکایی ها فرق بین فارس ایرانی و عرب عراقی رو نمی فهمن(نه اینکه نفهم باشن بلکه اصلا براشون مهم نیست که نژاد خاورمیانه ای ها چیه) اونوقت تو موقع کون دادن هم داری از نژادت تعریف می کنی خوبه تو آلمانی نشدی
فرق یه کرد عراقی با عرب عراقی برای یه سرباز امریکایی می دونی چیه؟
اونی که شلوار پوشیده( کرد) بهتر از کوه بالا میره و زودتر فرار می کنه اونی که دامن پوشیده(عرب) رو نذار بیش از یه حدی بهت نزدیک بشه چون معلوم نیست زیر اون دامن و شکم گندش بمبه یا چربی
_شاید توی کون روغن موتور؛ روغن هیدرولیک؛ روغن دنده و گریس بریزن ولی هیچ احمقی اون کون رو نمی کنه چون کسی کیرشو از سر راه نیاورده یعنی حداقل یه امریکایی حتی اگه افریقایی تبار هم باشه این کار رو نمی کنه ولی دیگه از همشهری های شما خبر ندارم
در اینکه بین اونا هم لاشی هست شک نکنید اما نیازی ندارن وقتی تمامی احتیاجاتشون برطرفه چه نیازی دارن که چنین کاریو تو بدترین منطقه عراق اونم کردستان که شدیدا به این چیزا حساسن انجام بدن
بچه ها بش سخت نگیرن کونش زیادی خاریده
خنده دار بود.
الان يعني بچه ات دو رگه سياه و سفيد دراومده؟
گفتنی ها ور دوستان گفتن با نظر همشون موافقم نکه آمریکا تیکه میکه برا کردن کمه یارو گیر داده به تو
داستان که چرند بود,بماند,گیریم واقعی بوده,یارو ترتیبتو داده تو نگران شورتتی؟؟؟ اینجور مواقع آدم به این بچه ها برای فحشاشون حق میده…آقای دزد کونی! ننویس دیگه "فحش نبود,واقعیت تلخی بود dash1 "
اومقع واقع رو خیلی باحال اومدی 🙄
منم به عنوان اعتراض به آمریکا میگم کیر پسرت تو کص زن اون آمریکاییه :)
نظرات جدید داستان‌ها
- توضیحات اولیه که داستانت واقعیه بیشتر از خود داستانت بود😂...
- کامل نخوندم خیلی عجیب نوشته بودی پر از غلط املایی و جمله های...
- همین 😑🫤
- اخه کس.کش من چی بگم ب تو اخه؟ اومدی ۳ خط کصشر تفت دادی جلق ...
- سلام مریم جون بیا پی ویم
- کیر تو دهنت که ازبس غرق گو خوردی بودی نفهمیدی چی نوشتی بچه ک...
- کس خلی عمو جان
- هرموقه حس مفعول بودنت گل کرد با زهرا جونت پاشو بیا نیشابور ت...
- با کلیت داستان کاری ندارم ولی چون خودم تو شرکت سکس داشتم هی...
- **اصل داستان: رضا که داغونترین دختر دنیا هم بهش راه نمیدا...
- کصخل کص مغز با این داستانت
- کسشر محض
- من لایک کردم بخاطر واقعی بودن این تجربه ی شما....
- عالی بود و قشنگ، با کلی حسهای جذاب...
- من خودم از خوندن هر نوع تابوشکنی لذت میبرم اما فقط در حد خون...
- چرندیات واقعی یک کونی جلقی عقده ای کوس ندیده ...
داستان‌های تازه
- ساعت یازده و نیم (۲)
- زهرا زن متاهل که زن منم شد (۱)
- روانی از قفس پرید (۱)
- هپی ماساژ
- کوس لیسی خانومم توسط نفر سوم
- سه آغوش برای پسری که زن بود
- کردن سمیه همکلاسی محجبه
- ما سه نفر (۱)
- عشق در صف نانوایی
- لز کردن پریا
- سکس با صاحبکار
- دوران نامزدی حنانه
- سکس یا انتقام
- 24ساعت فقط سکس وسکس
- آپاندیس زن داداش
- کون دادنم به سن پایین (۲)
- خاطرات پراکنده محسن
- کون دیدم کونی شدم
- باران
- یه مهمون ویژه
- آیدا و حسی تازه
kheyli jaleb bod
mrc