تجاوز وحشیانه در اردو
سلام من علی هستم و 14 سالمه .این ماجرا برمیگرده به دو سال قبل که کلاس ششم بودم.
مدرسه شروع شده بود من اصلا از سکس سر در نمی اوردم و سرم تو درس و کتاب بود که یک بار برنده ی یک مسابقه شدم باید با بعضی از بچه های کلاس هفتمی میرفتم اصفهان(جایزه ی مسابقه بود )
سوار اتوبوس شدیم و یه چند ساعتی گذشت و اتوبوس برای دستشویی و خوردن غذا نگه داشت و من از اتوبوس پیاده شدم و چایی خوردم و رفتم به سمت دستشویی یه یکدفه متوجه شدم یه پسره 15 ساله که میدونستم که پدر و مادرش کلی پول به مدیر دادن با ما بیاد اردو رو دیدم که از عقب داشت به کونم خیره میشد و فهمیدم چی تو سرشه ولی به روی نیاوردم و رفتم سمت اتوبوس . خلاصه به مکان خوابگاه رسیدیم و رفتیم که بخوابیم. تقریبا خوابم برده بود که دیدم همون پسره با یه چاقو اومده بالا سرمو میگه بیا بریم جایی که میگم وگرنه میکشمت .منم که میترسیدم به حرفش گوش دادم و تقریبا تا وسط راه که رسیدیم فهمیدم میخواد چیکار کنه…خلاصه به اونجایی که میگفت رسیدیم و گفت لخت شو وگرنه میکشمت منم چون میترسیدم لخت شدم و اونم لخت شد و یه کم وازلین زد در کونم و یدفه کیرفشو فرو کرد تو اول دردم گرفت ولی بعد از چند دقیقه یه کم آروم شدم و خداخدا میکردم کارش تموم بشه … اما بعد از این که کارش تموم شد گفت براش ساک بزنم،منم نمیدونستم ساک چیه ، ازش پرسیدم یعنی چیکار کنم اونم گفت باید چیکار کنم …از طرفی بدم میومد این کار رو بکنم از طرفی هم اگه این کارو نمیکردم منو میکشت… پس باید براش ساک میزدم اول یه کم ساک زدم بعد دیدم که داره شاش میکنه تو دهنم …واقعا بد مزه بود و قبلش بهم گفت اگه کیرش از دهنم در بره منو میکشه پس باید اینکار رو میکردم … و کردم و خلاصه کارش تموم شد و به من گفت اگه کسی بفمه میکشمت و منم از ترسش به هیچکس قضیه رو نگفتم تا امروز که دردم رو تو این سایت نوشتم … بخشید که سرتون رو درآوردم و شاید 50% اعضا به این داستان فوش خوارمادر بدن … چون من رو خانوادم حساسم و اگه داستانم دروغ بود داستان الکی نمینوشتم که بخوام فوش بخورم… پس لطفا فش ندید
مرسی از تمام اعضا و ادمین
نوشته: ؟
کزشعر
اقا این ده هشتادیا نصف بیشترشون اوب دارن دیدم که میگم خشتکشون تا نصف پایینه تخم گائیدن ندارن که
نتیجه اخلاقی علی کیونی کیونشو تعارف زد به بکس اون ها هم گفتن ما هم کیونی هستیم یکی باید کیونه ما بزاره علی کیونیم موندش تو کف :)
to goh khordi umadi tu in site
admin khar kose zadi +18 bad kose shere ye bache kundeye 14 sale mizari bara ma
kiram tu khar o madar harchi 14 salas
kos nane umadi begi kunde ii??
biyar nanatam mn bokonam unam biya tarif kon kgar kosdeye bi hane chiz
باید به‌منم‌بدی‌وگرنه‌با چاقو میکشمت…وازلینم‌دارم…
ناموسا ما رفتیم اردو خوزستان وقتی فهمیدم مدرسه ای که با هامون اومده هنرستانی های لاشی هستن و یکی از بچه ها رو تو خواب میمالن تا خود صب نخوابیدم و نگهبانی رفیق فابم ک قبلا تت سایت معرفیش کردم رو دادم
از طرفی فک نمیکنم داستانت واقعی باشه…از طرفی به این فک میکنم که چرا یه پسر چهارده ساله باید همچین داستانی رو بزاره…این که داستانت واقعیه یا نه رو فقط خودت میدونی،ولی حتما پیش یه مشاور خوب برو،چون اگه واقعا بهت تجاوز شده باشه محاله که خودت تنهایی بتونی با عواقبش کنار بیای…
عموجون برو وسایلت آماده کن که باید دیگه بری مدرسه فیلنرشکنم بردار از گوشیت
داستان رو نخوندم…
اما آمارِ بالایِ بازدید از داستان منو شوکه کرد! (hypnotized)
یزرگ شدی عوضش رو حتما در ار مطمین باش بی جواب نمیمونه کارش
باید بهم کون بدی وگرنه میکشمت??? (dash) (inlove)
ناموسا هییشکی تو اونجا نبود؟وقتی داشتی ساک میزدی باید با مشت میکوبیدی تو تخماش تا فرداش فلج بود^-^
بچه پونزده ساله چاقو کشید برات؟ بعد وازلین در آورد مالید؟ بعد یهو کرد تو یه کم دردت گرفت؟
وجدانا چرا جدیدا نوشتن داستان های گی این قده تو سایت زیاد شده همشونم چرت و پرت مینویسن
ایدی بده، منم برات عکس چاقو میفرستم، بعد بترس و بیا خونه… اخه بچه تو این سایت چیکار میکنی تو،،،
نظر اینه عموجون مواظب کونت باش درضمن 14سالته کیر کلفت منو خوردی همون ساک ک نمیدونی چیه که اوندی اینجا
به امید خدا و به لطف نور مبارک چهره ی 124000 پیغمبر دو سال دیگه بچه های 2 ماهه توی سایت داستان سوپر میزارن
من یک سوال دارم, از سکس هیچی نمی دونی و العان توی یک سایت سکسی داستان می گذاری العان تو اینجا چه غلطی می کنی؟ کونی که خارش می کنه خودش سفارش می کنه
دارم به موج فراگیر افکار بیمار جامعه که همه گیر شده و روز به روز دامن گیر همه ميشه
زمان ما دهه شصتی ها 15 یا 16 ساله به بالا به بلوغ جنسی میرسیدیم این دهه هفتاد هشتادیا زیر ده سال به بلوغ میرسن
۱۴سالته،کیرم دهنت چون حساسی،اومدی اینجا که کیربخوری کونی,کیرم کون زن همسایتون
نظرات جدید داستان‌ها
- داستان مهران و مهرانا رو کپی کرده، کل محتوای داستان همونه حت...
- خیلی جالب بود واسم عالییییییی
- خاله ات رو بده بکنیم دعات کنیم
- خب بقیه خاطراتت رو هم بنویس.بنویس که دیگه بعد از اون ماجرا خ...
- پس عمه یه کسو بوده رو نمیکرده توهم شوهر عمه کونت گذاشته ازش ...
- سلام محدثه جون،با من دوست میشی؟
- خره چرا جدا شدی؟زنی که اینطور به مردش حس داره وگرنه هر زن دی...
- کیرم تو داستانت کیرم تو گفتارت کیرم تو نگارشت جقی خان اول بر...
- قول بده منو نمی کنی خودم برات ک*س جور می کنم.دیوث اینا چیه س...
- اگه واقعا این یه سرنوشت واقعی هست،دمت گرم که پاک موندی،امیدو...
- موضوعی جذاب و جدید نگارش متوسط و پرداخت ضعیف و شاید خیلی ضع...
- من هرچقدرم از شهوت بمیرم با کسی که رابطه نهاد کاری نمیکنم حی...
- میشه سووسکسی بگم کص ننه دروغگو
- دکتر جون یه بار لای ساق پا ارضا شد یه بار لای رون پا اونهمه...
- شمام فهمیدین کجای داستان یهو آبش اومد ریتم عوض شد!؟😂...
- از جایی که خودتم فهمیدی سرد و بی روحه دیگه نخوندم...
داستان‌های تازه
- عمه منیر
- دوست نامرد من (۲)
- سکس بعد از جدایی از همسرم
- مرگ تدریجی یک رویا
- از شمال به جنوب (۱)
- عطر ژاله (۱)
- کس سفید خاله سوسن
- بالاخره سکس اما یهویی
- ساعت یازده و نیم (۱)
- هما مستاجر من (۱)
- سکس با دوست دختر رفیقم
- ممه های سارا
- خورشید عشق
- گاییدن سمانه دختر دایی میلفم
- هتل (۱)
- سقوط یک رویا (۱)
- لذت تلخ
- موشک بارون
- شاگرد زرگر (۱)
- سکس در خانه مادربزرگ
- به الهام کون دادم
چهارده سالته ? :)