تصادف و آشنایی شیرین

1395/05/05

ظهر بود و هوا خیلی گرم بود مثل همیشه داشتم برمیگشتم خونه و پشت اخرین چراغ قرمزتوقف کردم توی حال هوای خودم بودم که ضربه شدیدی به ماشین خورد . خیلی گیج شده بودم از ماشین بیرون اومدم دیدم یه خانوم جوون پشت یه پراید قدیمی باهام تصادف کرده . با کلی بحث منطقی راضی شدم تا از بیمه ماشینش که 6 سال تخفیف داشت استفاده نکنیم و خسارت رو بده بعد از اینکه به یه تعمیرگاه رفتیم .شماره هم رو گرفتیم و چند روز گذشت . ماشینم کامل درست شده بود و روال عادی زندگی برگشت . 2 3 ماهی از این داستام می گذشت که بیمه ماشین داشت تمام میشد و تصمصم گرفتم به یه شعبه برم هم واسه بیمه ماشین هم بیمه عمر .تقریبا نزدیک خونه بود دفتر بیمه ای که میخواستم برم ویه آپارتمان تازه ساخت که چند تا شرکت و یه دفتر بیمه داخلش بود و وارد دفتر که شدم اولین نگاه منو متعجب کرد و اره خودش بود ، بهار دختری که چند ماه پیش با ماشینم تصادف کرده بود. اونم خیلی مودبانه بلند شد و شروع به صحبت کردیم و فهمیدم که مسول دفتر بیمه هست . از دفتر اومدم بیرون زیبایی و شخصیتش خیلی من رو جذب کرده بود . اون موقع 8 ماهی می شد که از دوست دخترم جدا شده بودم . دلم واسه چند لحظه بهار رو خواست و نمیدونستم چطور بهش بگم تا اینکه عصر بعد از کلی کلنجار با خودم بهش پیام دادم و خودم رو معرفی کردم و بر خلاف انتظارم خیلی سرد برخورد کرد ، منم بیخیال شدم و 2 روز گذشت . دیدم یه پیام عارفانه واسم اومده از بهار تعجب کردم منم واسش پیام فرستادم و اونم همینطور ،اما پیام ها فقط متن و جک و شعر بود . یه جورایی خوشحال بودم اما دلم رابطه عمیق میخواست نه چند تا پیام ساده .تصمصم گرفتم اون رو به شام دعوت کنم و بهش پیام دادم و بعد از نیم ساعت جواب داد و گفت رستوران … . خوشحل بودم که بازم میبینمش و بیصبرانه تا فردا شب صبر کردم و ساعت از 8 گذشته بود که اومد . چقدر خواستنی بود . قدش تقریبا 170 بود و اندام متوسط. تیپ خیلی ساده اما دلنشینی داشت . باهم صحبت کردیم و ازش پرسیدم چرا اولش باهام سرد برخورد کردی گفت بدون توی برخورد اول و درخواست دادنت نباید توقع داشته باشی که طرفت زود راه بیاد و باید ناز بکشی .فهمیدم اونم دلش با من یکی هست و رابطه خوب ما شروع شد و 2 هفته باهم بودیم و از سکس چیزی نگفته بودیم تا یه روز ظهر بعد از کارم بهم گفت ماشینش رو داده ابجیش بره دانشگاه و اگه میتونم برم دنبالش منم رفتم دفتر بیمه که بعد از کار برسونمش خونه . اونجا بودم تا کار یکی از مشتریا رو انجام بده منم یکم نگاه عمیق بهش کردم و احساس کردم خیلی دوسش دارم و اونم زیرزیرکی بهم چشمک میزد .به اندمش توی لباس فرمش دقت کردم خیلی خواستنی بود واسم ، مشتری که رفت اومدم سمتش دستش رو گرفتم چشمام رو بستم گفتم چه حسی بهش دارم و اومد نزدیکم و اروم بغلش کردم توی گوشم خیلی اروم گفت منم همین احساس رو دارم و آروم بوسیدمش چشماش رو بست و منم صورت نازش رو بوسه بارن کردم و وقتی نگاش گردم دیدم چشماشو بسه و سرخ شده . دلم میخواست لمسش کنم و فشارش بدم ،ازش اجازه گرفتم با یه لبخند بهم نشون داد که میشه بغلش کنم .منم اروم کشیدمش توی آغوشم با احساس فشارش دادم و بوسه آروم از لباش گرفتم . اروم اروم بوسه های بیشتر که تبدیل به لب گرفتن پر احساس و عاشقانه شد . اروم اروم دکمه مانتو سرمه ای رنگش رو باز کردم ، مخالفتی نداشت اما کاملا سرخ شده بود ، هم از شرمی که داشت و هم از احساس و شهوتی که توی دلش ایجاد شده بود .لب گرفتنمون عمیق شد تا جایی که هم رو چنگ میزدیم و توی گوش هم ناله میکردیم از لذت .یه لحطه جدا شد ازم و گفت بدجور میخوامت و منم محگم بغلش کردم و روی مبلی که گوشه دفتر بود خوابوندمش و شروع به بوسیدن بدنش کردم و اروم تاپش رو درآوردم و سوتینش رو باز کردم سینه های 75 با نک صورتی خوش رنگش رو بوسه بارون کردم و مک میزدم و اونم دستش توی موهام بود و نوازشم میکرد و لذت بخش بود واسه جفتمون . اروم شلوارش در آوردم و کفش پاشنه دارش رو پاش کردم اینجوری واسم وسوسه انگیزتر بود و از روی شرتش شروع کردم به بوسیدن و بعد از چند دقیقه شرتش رو کنار زدم ، وای خدای من یه کس خیس و صاف و خیلی ناز بود و فرصت رو از دست ندادم وتا جایی که میشد شروع به خوردن و لیس زدنش کردم . ارتعاشات تنش رو حس میکردم و ناله های اروم و شهوت واری میکشید بدجور دیوونم میکرد و منو وادار به خوردن بیشتر میکرد . تحملم تمام شد کیرم رو کشیدم روی کسش و خیلی اروم لای چاکش میمالیدم خیلی لذت بخش بود .اون ارضا شد و ناخونهای بلندش رو توی بازوهای من فرو کرد ، درد داشت اما با لذت بود این نیخون کشیدنش ، دلم میخواست گرمای درونش رو حس کنم اما نمیشد چون هنوز دختر بود. منو کشید روی مبل و اومد سمت کیرم
شروع کرد ارووم و با احساس به خوردن کیرم خیلی لذت می بردم و دستامو توی موهاش کردم و بهد از 10 دقیقه که غرق بودم از این احساس .حرکت لباش و دهنش رو تند کرد و با نفس های بلند ارضا شدم ولی اونقدر غرق لذت بودم که تا قطره اخر رو توی دهن نازش خالی کردم .خیلی ناراحت شدم که شاید بدش بیاد و ازم من دلگیر بشه اما با یه لبخند شیرین نگاه کرد تو چشمام و همش رو خورد . دهنش رو شست اومد کنارم با احساس توی آغوشم گرفتمش و گفتم دوسش دارم با نوازشم هموجا روی تنم خوابید …

نوشته: nima.k


👍 2
👎 3
18163 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

550392
2016-07-26 21:18:01 +0430 +0430

بیخود نیست میگن بیمه چیز خوبیه !!

0 ❤️

550393
2016-07-26 21:28:52 +0430 +0430

با هم برای جبران
خوب بود
اداره بیمه ها اونم تو ساختمون اداری هم مکانی شدنا برا خودشون

0 ❤️

550396
2016-07-26 21:41:47 +0430 +0430

اقا کر کره رو بکش الوووو لختش نکن خانواده داره رد میشه

0 ❤️

550398
2016-07-26 21:57:45 +0430 +0430

نوووووووش جونت

0 ❤️

550402
2016-07-26 22:19:16 +0430 +0430

nima k salam !mano yade khabaye bi saro tah andakht dastanet !khob shoro karde bodi ama vasatash ye jore khasi tablo bod ! ye hamchin khanome moteshakhesi to daftare karesh zerti mikeshe payino mide !dar sani na daftaresh dorbin dare na hamkare digeyi na kasi miad tosh na niazi hast daresho ghofl konid na …

0 ❤️

550403
2016-07-26 22:20:51 +0430 +0430
NA

خوشم اومد خیلی عاشقانه بود سکست دمت گرم

0 ❤️

550405
2016-07-26 22:26:14 +0430 +0430

کسی که خودش مسئول بیمه است خیلی راحت می تونه خسارت رو بندازه گردن بیمه احتیاجی به التماس کردن برای پیچوندن خسارت نداره پس اولش که کسشعر بود درضمن لب گرفتنتون طوری عمیق بود که تو گوش هم ناله میکردید!!! چطور لبهای شما همزمان هم تو دهن دختر بوده هم تو گوشش؟؟ من تاحالا فکر می کردم بارباپاپا کارتونه!!!

0 ❤️

550428
2016-07-27 02:34:16 +0430 +0430

zanam kheyli dare jende bazi dar miyare. chikar konaaaaam???

0 ❤️

550439
2016-07-27 06:11:50 +0430 +0430

اصلا دروغای مشخصت دیگه حرفی برا گفتن نمیزاره.
تو محل کارش کردی؟
کسی هم نبود اونم واسه اولین بار به همین راحتی بدون مخالفت؟
دیگه با دوتا دوست دارم که نمیشه کس کرد.
عجب!!!

0 ❤️

550446
2016-07-27 07:57:41 +0430 +0430

چ راحت اب خورده.سابقه دار بوده

0 ❤️

550453
2016-07-27 09:16:48 +0430 +0430

یه دفعه زندگی شیرین شد…
اگه راستکی گفنی نوش جوننننننن

0 ❤️

550483
2016-07-27 18:33:08 +0430 +0430

Kosher asheghane

0 ❤️

550571
2016-07-28 17:21:44 +0430 +0430

کوس نگو کون سوراخ

0 ❤️

550691
2016-07-29 20:48:53 +0430 +0430

lost ronin 🙄

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها