تلافی جانانه من بخاطر خیانت دوست دخترم

1395/01/02

سلام من مهرداد هستم و 21 سالمه.
خاطره ای رو که میخوام براتون بگم رو مجبور نیستید باور کید چون نه فانتزیه نه افسانه(داستان) فقط خواهشا فحش ندید چون مقصر داستان من نبودم. پس تاآخر بخونید.
قضیه از اونجایی شروع میشه که من به وسیله خیانت دوست دختر سابقم با دوستش که اسمش زهرا بود دوست شدم. زهرا عین قرص ماه بود جوری که هرگز از دیدنش سیر نمیشدی ولی یه عادت خیلی بد داشت. نمیتونست عاشق باشه و هوس باز بود…ولی در عین حال ولت هم نمیکرد و با چند نفر یک زمان دوست بود و رابطه داشت…شاید بگید جندس ولی من میگم مریضه. ولی الان به واسطه نفرینی که کیرم داره شوهر کرده و خوشبخته. شاید باور نکنید ولی کیرم طلسم شدس و هرکی رو میکنم حداکثر یه ماه بعد شوهر میکنه. این برام ثابت شده.
ولی من قبل از دوست شدن باهاش بهش گوش زد کردم و حتی ازش قول و قسم گرفتم که اگه میخواد با من باشه باید بقیه رو بیخیال شه. اونم قبول کرد و سعی کرد خوب باشه ولی از همه طرف اذیت شد منم کمکش کردم و شر بقیه رو از سرش کم کردم. و کم کم رابطمون از لب و لب بازی به سکس کشید. اینم بگم که زهرا تو لب گرفتن خیلی حرفه ایه. جوری لب میگرفت که انگار داره پورن بازی میکنه…خیلی حشریم میکرد اینکارش. لبمو و گردنمو قشنگ میک میزد میدونست چجوری باید حشری کنه لامصب. تا اینکه بردمش و مکانم که تو مغازه درست کردم و خیلی دنجه. حسابی لب و لب بازی و کم کم لباسامو در اوردم و اونم با من شروع کرد لباساشو در اوردن و فقط یه سوتین و شورت مشکی که ست بودن تنش بود. با اصرار قبول کرد اونارم دربیاره. تصور کنین یه دختر سفید بور با چشم سبز و هیکل تو پر و سکسی جلوم بود…الکسیس هیچ بود در برابرش. وای احساس میکردم تو بهشتم.کیرم داشت میترکید 18 سانت ولی قطور همه راضی بودن.ولی یه چیزی کوفتش کرد. اونم پردش بود که دو تکه بود…اونایی که پرده زده باشن میدونن پرده انواع مدل داره که یکیش دوتکس که باید با جراحی پاره شه. بالاخره نتونستم و لاپایی کردمش البته ناگفته نماند که خیلی درد کشید تو طول تلاشم برای پرده زدن هی میکردم تو می اوردم بیرون البته پردش عقب بود و فقط یکم سرش
میرفت تو. تو صورتش یه مظلومیت خاصی بود. بعد چند ماه رفاقت و دزدکی سکس کردن که دیگه به لاپایی قانع شده بودم چون نمیذاشت کونشو بکنم نزدیکای عید دیدم سر و گوشش میجنبه و منو جدیدا می پیچوند و بیخبر میرفت بیرون و حتی سر قرار هامم منو میپیچوند. دیگه از دستش به ستوه اتومده بودم و زنگ زدم به دختر عموش و آمارشو دراوردم و دزدکی داشت خیانت میکرد و من خاک بر سر راه رو براش باز کردم… به دختر عموش گفتم که اگه زهرا فردا اومد که اومد. نیومد دور منو خط بکشه. که فردا شبش با هم اومدن مغازه و اون دختر عموش که میگفت من از هیچی خبر نداشتم شروع کرد به دفاع از زهرا. خلاصه تموم شد , بخشیدمش و ولی چون گوشی نداشت و از خونه همش بهم زنگ میزد.دیگه زنگی در کار نبود تا دهم عید.یه دفه دیدم اومد تو مغازه و خیلی خوش تیپ و ناز اومد و یه شکلات برام گذاشت و سلام کرد. منم خیلی سرد جوابشو دادم. اونم پرسید که چته چرا اینجوری رفتار میکنی؟ گفتم هنوز داری به دوست پسرات فکر میکنی؟ چون قبل این قضایا یه بار دوست پسر سابقش که میدونس منو اون باهمیم با ماشین از کنارمون رد شد و زهرا از من فرار کرد.خیلی بهم برخورد…گفت نمیشه که فکر نکنم.گفتم غلط میکنی که فکر میکنی. مگه من برات ارزش ندارم و خلاصه بعد این حرفا میخواست مخ منو بزنه الکی گفت والا راستش خواستگار داشتم و نتونستم چند روزی بیام.منم خیلی روراست گفتم که وضعش چطوره؟ یهو تعجب کرد و گفت بد نیس. گفتم پس مبارک باشه…گفت یعنی چی؟ گفتم یعنی همین وقتی من برات مهم نیستم و فکرت مشغول کسای دیگس بهتره ازدواج کنی.براش خطو نشون کشیدم که اگه دروغ باشه و ببینم با کس دیگه رفیق شدی آبروتو جلوی بابات میبرم چون باباش بدجور غیرتی بود. میدونستم جرش میده. بعد چند ماه فهمیدم به یه پسر دانشجوی دامپزشکی رفیق شده و آمار پسره رو در اوردم و از مادر دختر عموش استفاده کردم که بیارمش پیش خودم و تهدیدش کردم که اگه فردا نیای پیشم و کاری که میگم رو نکنی فیلمی که البته نگرفته ودم و الکی گفتم گرفتم رو پخش میکنم. اونم باور کرد و فرداش خودشو رسوند مغازه…بردمش بالا و گفت خب؟ چیکار کنم؟ خیلی پررو بود میخواستم خفش کنم ولی بش گفتم به نظرت چیکار کنیم؟ اونم سریع لباساشو کند و همینجوری گریه میکرد؟ چون میدونست میخوام جرش بدم. گرفتم مدل آمریکایی فرقونی تا جای که میتونستم از کون کردمش دیوث رو.دیگه مست شده بود و آه و نالش دراومد. سینه هاشو میخوردم چه شیرین بود. وای نوک پستوناشو نیشگون میگرفتم و عین وحشیا میکردمش. چشاش داشت از حدقه میزد بیرون. چون یه کیر کلفت تا دسته رفته بود توکونش اونم بدون مقدمه…آخر سرم آبمو تو کونش خالی کردم و راهیش کردم رفت. سه ماه بعدشم براش خواستگار اومد و الان شوهر داره و عین سگ ازم میترسه. ببخشید طولانی و بدجور بود چون دفعه اول بود مینوشتم امیدوارم درس عبرتی بشه برای دخترای خیانت کار و دروغگو.
ممنون که خوندید. امیدوارم لذت برده باشید.
نوشته: مهرداد


👍 2
👎 10
48997 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

533901
2016-03-21 21:21:44 +0430 +0430

از دوستان بیمار دعوت میشه با انواع فحش خودشونو خالی کنن

1 ❤️

533907
2016-03-21 21:32:36 +0430 +0430

نازی بانو اهل سکسی

0 ❤️

533910
2016-03-21 21:42:38 +0430 +0430
NA

اصلا جالب نبود****

1 ❤️

533914
2016-03-21 21:55:53 +0430 +0430

وقتی ایران رو آزاد کردیم و به همه آزادی دادیم کون آشغالایی مثل تو که برای کردن دختر میخواین آبروشو جلوی خانوادش ببرین رو به توپ میبندیم

1 ❤️

533925
2016-03-21 22:54:39 +0430 +0430

سلام
بازم خیانت،این دومین داستان امشب بود که میخونم،اون دختر خیانت کرد درست،اما کار تو هم مخصوصا با این روش،دست کمی از کار اون نداشت،با زور و تهدید و اجبار هیچ وقت چیزی درست نشده،خائن بازم خیانت میکنه،شمام بعد از مدتی برو ببین بعد از ازدواجش،حالا داره با کی خیانت میکنه!..این مورد رو زیاد دیدم،همین الآنم باهاش درگیرم،خلاصه که از خائن جماعت زندگی سالم در نمیاد.خِلاص!

3 ❤️

533926
2016-03-21 22:55:35 +0430 +0430

ننویس دیگه…

1 ❤️

533937
2016-03-21 23:45:01 +0430 +0430
NA

مهرداد …کی اون کونتو جر داد؟؟؟

0 ❤️

533951
2016-03-22 04:23:51 +0430 +0430

شغال روانی سادیسمی کونی جقی،خاک تو سرت
کیر تو کونت روانپریش

0 ❤️

533976
2016-03-22 10:55:48 +0430 +0430

لطفا دیگه از این به بعد کسشعر تلاوت نکن…

1 ❤️

533982
2016-03-22 11:22:20 +0430 +0430

کیر خر 85 ساله تو کسه مادر هرچی عشق و خیانت بره وسلامممممم. ?

0 ❤️

533999
2016-03-22 16:03:45 +0430 +0430
NA

باید دختر خیانت کارو چنان از کون بکنی تا نتونه راه بره وتا دنیا دنیاست یادش نره

1 ❤️

534002
2016-03-22 16:25:31 +0430 +0430
NA

کیریی تخیلی مثل قیافت

0 ❤️

534012
2016-03-22 19:14:40 +0430 +0430

واقعا واسه نویسنده این داستان متاسفم…
خب تجاوز کردی دیگه به نظرت تجاوز یعنی چی؟… یعنی بدون رضایت قلبی یه نفر باهاش سکس داشته باشی.
مردک جوری از خیانت حرف میزنه انگار خودشو صاحب دخترک بیچاره میدونه یا اسم دختره تو سه جلدش ثبت شده.
توصیه میکنم خودتو به نزدیک ترین تیمارستان معرفی کنی تا با انواع و اقسام زنجیر های کلفت و باریک ازت پذیرایی کنن.(دیوونه زنجیری)

1 ❤️

534015
2016-03-22 19:57:44 +0430 +0430

خاركسه همچين گفتي تلافي گفتم شايد داداششم گرفتي كردي
كير تو دهن ديگه يه خالي بندي كه كردي اين حرفارو نداره

0 ❤️

534020
2016-03-22 20:35:47 +0430 +0430

میگم بیا منم یه دست بکنمت شاید فرجی شد توام ازدواج کردی!!!

0 ❤️

534037
2016-03-22 22:08:52 +0430 +0430

چته ناز بانو

0 ❤️

534091
2016-03-23 09:08:51 +0430 +0430

کس نگو کونی جقی تو اگه بیل زن بودی بیل در کون خودت میزدی که دوست دخترت بهت خیانت کنه و جفت سینه هاشو تو کونت نکنه مرتیکه جقی

0 ❤️

534129
2016-03-23 16:17:37 +0430 +0430

گوه خوردی کونی
رفتی کون دادی بعد ازش داستان ساختی جقیییییییی (inlove)

0 ❤️

534132
2016-03-23 18:23:03 +0430 +0430

از نظر بعضیا معلومه اصلا جنبه داستان خونی ندارن…ناز بانو شمام اگه خیلی مشکل داری بیا مطبم تا به چند روش سامورایی کاری کنم 10 تا شوهر کنی. از نظر بعضیا ممنون که درک کردن بنده قصدم هرگز بردن آبرو نبود و نیس و فقط بهش درسر خوبی دادم. اگه نمیتونین خوب قضاوت کنین پس لطفا کس و کونتون رو جمع کنین…ممنون

0 ❤️

534146
2016-03-23 20:24:33 +0430 +0430

کیرتو بکن تو کون خودت، تا بخت خودتم وا شه ?

1 ❤️

534148
2016-03-23 21:00:06 +0430 +0430

ما یه همسایه داریم که دخترش یه چشمش کوره خیلی دلش
میخواد ازدواج کنه ولی چون چشمش کوره کسی نمیاد
واسش خواستگاری می خواستم بگم اگه زحمتی نیست بیای
بکنیش شاید بختش باز بشه 🙄

0 ❤️