سلام دوستان عزیز شهوانی.من ماهان هستم میخوام اتفاقی رو که دیروز برام پیش اومد براتون تعریف کنم
اهل حاشیه نیستم. برم سر اصل مطلب.
دیروز از ایستگاه مترو قلهک راه افتادم بیام امام خمینی که از اونجا هم بیام صادقیه.به امام خمینی که رسیدم خیلی شلوغ بود.هر طوری شد وارد شدم.یه پسر جلوم بود که کونش چسبیده به من بود.یه مقدار بهش چسبیدم ترسیدم دعوا بشه.یه مقدا خودم کج کردم.دوباره دلم نیومد یه مقدار چرخیدم آلتم موند رو کونش.دیدم خودشم بدش نیومده کونشو فشار میده عقب.بازم تو شک بودم که نکنه اشتباه میکنم که با یه حرکتش مطمعن شدم که کونشو میخاره.دیدم گوشیشو برداشت رفت تو تلگرام عکس یه پسر خوش هیکل رو آورد که زیرش نوشته بود دونبال مفعول میگرده.بعد چند دقیقه دیدم برگشت یه نگاهی بهم کرد و بعدشم ا
گه اشتباه نکنم نواب یا شادمان پیاده شد رفت.بعد رفتنش خیلی کونم سوخت که چرا بیشتر نمالوندمش یا چه را شمارشو ازش نگرفتم.ببخشید وقتتونو گرفتم.
فقط اگه خودش اینو خوند حتما بهم پیام بده که از شرمندگی او باسن های خوشگلش در بیام.
نوشته: شایان
جان من این چییی بود ؟
اس ام اس بود یا داستان؟
خو ننویس اگ مینویسی جون عمت درست بنویس خخخ
قسمت سکسیشم من درک نکردم اصن
بعضی اتفاق های مترو مثل شانسه. زود باید قاپیدش. منم دوس دارم
اینکه داستان نشد چرا ادمین بررسی نمیکنه که
چیا قابل انتشارن چیا نیستن. (dash)
تو مرز های کونی بودن رو مایل ها جا به جا کردی…
همون مترو توي كونت عقده ايي كثيف جون عزيزت كمتر جق بزن بدبخت تو ديگه خايه سوزوند از افراط در جق و ميايي عقدهاتو اينجا مينويسي كوني لاشي بي خايه كير ملت و امت توي كونت
اينو يادم رفت بگم كسشعراتو خواهشن نيا اينجا انتقال بده ديوث خرومي اوبي كير قوم عاد و ثمود توي كونت عقده ايي كثيف من در عجبم نسل شما منقرض نميشه چرا تو باباتم كوني ننتم اب كير دزد وگرنه تو اينطوري نميشدي بدبخت (dash) (dash) (dash)
ممد اگه اينو ميخوني كابل Aux ات جا مونده تو ماشين من
معلوم بود واقعیه. اصن همین خوبه، کوتاه و واقعی ;)
آقا هرکی این متنو خوند، به 15 نفر ارسال کنه بلکه دست به دست بشه برسه به کون مورد نظر، ثواب داره… شاید این دو شترمرغ عشق به هم برسن… اجرتون با ابوالجلق.
باسن های؟نکنه علی بابا و دزد ۴۰ باسنو خوندی با اقتباس از اون اومدی اینو نوشتی؟عزیزم خدا یکی ، رسول یکی ، باسن هم یکی(اقا گیر ندید بحث اعتقادی نکن اسم یه داستانه توو همین سایت)
تو بمیری اون چونیه با کدوم فیلتر شکن اومد تو تلگرام ؟
همشونو امتحان کردم نتونستم بیام
هرروز همون ساعت برو مترو،حتماپیداش میکنی،هههه،کون نکرده حالا اومده افسوس میخوره
منم همچین خاطره ای دارم. سرباز بودم تو بی ار تی داشتم میرفتم پادگان کله صبح بود و خیلی شلوغ. یهو احساس کردم یکی کونشو چسبوندم به کیرم منم بی اختیار راست کردم. هی خودمو تکون میدادم که از لای کونش بکشم بیرون نمیشد تا دیدم با دستش کیرمو گرفت برگشت نگام کرد و خندید و گفت چند ماه خدمتی؟ یه کم حرف زدیم و یه ایستگاهی پیاده شد بهم گفت پیاده شو نمیدونم چرا نرفتم الان خیلی حسرت میخورم
دنیاس دیگه