تنها خاطره سکسی امین

1391/04/14

خب…سلام خدمت همه دوستان…خوبین؟؟آقا منم گفتم تنها خاطره سکسیمو بگم دیگه شرمنده اگه نگارشو از این جریاناتمون زیاد جالبناک نیست…

من اسمم امینه 20 سالمه شیرازی هستم…این سکسمون بر میگرده به 2 سال پیش وقتی 18 سالم بود…من زیاد توی نت بودمو با دوستام سر تالکو از این جریانا زیاد کل مینداختیم البته کسی هم میخورد به پستمون زیاد میپیچوندیمو میخندیدیمش…بعضی هاشونم واقعا پا میدادن…اون موقع جی.اف داشتم…خلاصه توو نت بودیمو از بیکاری با بچه ها داشتیم سر تالک گیری رقابت میکردیم…که یه دختره که البته بعد فهمیدم زنه به من پی ام داد و چسبید به ما…منم که اولین بار بود توو نت با کسی آشنا میشدمو بهش یه جورایی پا میدادم.ازش خوشم اومد دیگه بعد کلی حرف زدن شمارشو داد گفت همین الان منتظرم زنگ بزن منم زنگ زدم بهش قرار فردارو گذاشتیم.البته 50% گفتم سرکاریه نرم.به دوستم گفتم.گفت نمیمیری که برو اومدیمو نپیچونده بود.منم دیدم همچین ضرر نمیکنم دیگه فردا صبحش زنگش زدم رفتیم سر قرار میدان الم(دانشجو)…اونجا دیدمش اندامش خوب بود اما یه خورده قدش کوتاه بود…خدایی هم سینه داشت هم قمبل رفتم جلو سلام دادمو سوار ماشین شد.یه دوری زدیمو بسنی هم دادم به خوردش.مثلا از من خوشش اومد.فکر کرد بچه مایه دارم.ماشین ماله داییم بود که گرفته بودم.بعدش هم آوردمش جلو آپارتمانشون پیادش کردمو رفت منم رفتم خونه.هنوز فکر میکردم دختره.اون روز هرچی زنگ زدمو مسیج دادم جوا نداد با خودم گفتم بستنی میخواستی این همه خودتو زحمت دادی دیگه مطمئن شدم پیچونده .که شبش بود که مسیج داد ببخشید عزیزم من شوهرم پیشم بوود…یه لحظه هنگ کردم موندم چی بگم اون شبم با کلی مسیج بازی گذشت تا فردا صبحش باز رفتم پیشش…توو پارک علوی کلی حرف زدیم بهم گفت میتونی 50 تومن بدی لازم دارم گفتم باشه فردا بهت میدم اما خدایی نداشتم یه هفته بود بدجوری به بی پولی خورده بودم باز نذاشت ببوسمش فقط دستشو میداد من…منم خیلی ازش خواستم اما نشد آخر سر قاطی کردمو گفتم: نامردیه این تو با شوهرت عشق و حالتو میکنی بعد من حق ندارم حتی ببوسمت منم نیاز دارم وقتی با منی باید به منم توجه کنی…دیدم قیافش عوض شد بلند شد خداحافظی کرد رفت…نشستم همونجا پشیمون که چرا اون حرفو زدم نمیخواستم از دست بدمش میخواستم هرطور شده باهاش بخوابم…رفتم خونه شب بود مسیج داد فردا بیا خونمون 50 تومنو هم بیار گفتم باشه فقط فردا باید 50 تومنو از دوستم بگیرم بدم…خودم الان ندارم قبول کرد…مطمئن بودم که فردا روز منه کلی خودمو تمیز کردم براش توو دوستام من قدبلندترینشون هستم وزنمم بد نیست 187 قدمه وزنمم 59.60 کیلو میشه دوستایی که اینو میخونن و خصوصیتایی مثل من دارن خودشون میدونن که نثبت به سنشون یه ذره بیس از اندازه کیرشون بلنده کلفتیشم معموله نمیدونم فکر کنم یه 15…16 سانتی میشد…الان ولی به 19 میرسه…خلاصه فردا رسیدو من رفتم جلو آپارتمانشون.البته بگم که شوهرش استاد دانشگاه بودو صبح تا 3 بعد از ظهر دانشگاه بود…بهش زنگ زدم اسمش عسل بود زنگ زدم گفتم اونور خیابون وایسادم جلو آپارتمان گفت بیا اینور جلو بهت دست تکون میدم میبینی…رفتم جلو هرچی نگاه کردم کسیو ندیدم زنگ زدم بهش گفتم بابا کجایی پس کلی نشونی داد که از پشت پنچره پیداش کنم که دید نمیشه کس خلم پنجره رو باز کرد دستشو آورد بیرون…حالا دیگه میدونستم کجای ساختمون باید برم…توو محوطه مجتمع بودم گفت بیا بالا با گوشی داشتیم حرف میزدیم آدرس میداد توو راه پله بودم رسیدم جلو درشون گفت برو بالا الان همسایه رویرویمون میاد با زنش میره میبیننت دیگه رفتم بالا یه 5 دقیقه ای منتظر شدم اینا اومدن رفتن ساعت تازه 8 شده بود صبحونه هم عجله داشتم یه سیب خوردم که بو نده دهنم…اولین بار بود دیگه کولی هول بودمو استرس هم داشتم…رفتم جلو در نذاشت درو بزنم بازش کرد…قلبم یه جوره بدی میزد یه تاپ سبز روشن پوشیده بود با یه شلوارک تا بالای زانو زودی سلام کردو لبمو بوســیـد منم همکاری کردم زودی بیخیال شدیم.کفشمو درآوردم رفتیم نشستیم توو سالن جلوم بود داشتیم میخندیدیم نمیدونستم چیکار کنم از یه چیزه دیگه داشتیم حرف میزدیم دید من کاری نمیکنم بلند شد دستمو گرفت گفت بریم توو اتاق بردم اونجا نشستیم رو تخت یه تلویزیون جلو بود…انگاری از قبل آماده کرده بود فیلمو گذاشت که حال منو خراب کنه…خرابم شدم شهوتم بالابود سرم پیج میرفت…همه بدنم بیحال بودن دوست داشتم رو لباش خالی کنم استرسمو…خداروشکر باز خودش اومد جلو زل زد به من دوتایی میخواستیم دیگه نتونستم خودمو بگیرم لبامو چسبوندم به لباش…وای خداا هیچ وفت یاد نمیره سکسمو الکی از دست دادمش…همینجوری که لبی همو داشتیم مک میزدیم شروک کردم مالیدن سینه هاش بزرگ بودن همونجوری که میخواستم توو دستم جا نمیشد اما هر دفعه که میمالیدم با لبای بستش یه آه میکشید…دیدم خرابتر از منه بلند شد جلوم تاپشو با سوتینشو درآورد آخ چه سینه های خوردنی داشت بعدش شلوارکشو درآورد ظاهرا شرت نپوشیده بوود…وای اولین بار بود یه کس لخت جلو میدیدم بی اختیار کیرم سیخ میشد اومد منو خوابونت رو تخت…خوابید روم اول کلی لبای همو مک زدیم بعد سینه هاشو داد بخورم واای چه نرمو باحال بودن یکیشو میگرفتم توو دستم میمالیدمو اون یکیو با نوک زبونم سرشو لیس میزدم سعی میکردم هرچی توو فیلم های پورنو دیده بودم اجرا کنم…آه ه ه میکشید و میگفت امین جونم بخورشوون محکم بخورشوووون…بدجوری حرفام حشریم میرد حسایس سینه هاشو خوردم تا ولم کرد اومد از رو شلوار کیرمو مالید و گفت واای چه کیری داری …بعد با کمک هم درش آوردیم…یادم نمیره لبای نازشو که گذاشت سر کیرم انگاری رو زمین نبودم یه نرمی و قلقلک خاصی سر کیرم حس کردم چشامو بستمو سعی کردم تمام لذتشو تجربه کنم.آروم اومد پایین این قلقلکو دور کیرم که میومد پایین حس میکردمو سر کیرم حالا یه جای گرمو خیس بود آرومو حرفه ای این کارو میکرد هر بار که میومد تا سر کیرمو باز میرفت تا پایین همه بدنم مور مور میشدو اون حس همه بدنمو میلرزوند…آروم آروم تندترش کرد دوست داشتم فحشش بدم …هر دفعه که میخورد بدون اینکه دسته خودم باشه یه آ ه ه ه ه بلند میکشید واییی عسل منی عشقم کیرم ماله توئه همشو بخور خوشگلم…آ ه ه ه…با حرفام هم اون حشریتر میشد هم من…کیرمو گاید تا ولش کرد.بهش گفتم آماده عزیزم گفت آره امین جونم کیرتو میخوام نامد میدونست چی بگه حشریم کنه…خوابید گفت اینجوری دوست دارم منو بکنی چیزی نگقتم حسابی حشری بودم…پاشو باز کرد بگی 1 دونه موو تو بدنش نداشت چه برسه به کس نازش فوق العاده بود اومدم روش خوابیدم یه خورده سعی کردم سوراخ کسشو پیدا کنم اما نشد کیرمو که میمالیدم کلی حال میداد دید نمیتونم پیدا کنم خودش کیرمو گرفت گذاشت جلوش گفت آمادست عزیزم اینقدر حول بودم که نفهمیدم چطوری کردم توو کسش یه لحظه بدجوری داغ شدم…واای داشتم کس میکردم منی که اصلا توو فکرش نبودم حالا کیرم تووی کس یه خوشگل بود…چشامو بستم کیرمو نگه داشتم…عسل صدام زد امین جونم نمیخوای منو بکنی باز اومدم توو حس و حال سعی میردم که تند تند بکنمش اما توو فیلما که دیده بود اول آرو میکردن حتما یه دلیلی داشت کیرمو آروم کشیدم عقب انگاری کسش نمیذاشت بکشم یه هس مکشی داشت که روی پوست کیرم درون کسشو میکشید که دیوونم میکرد آوردم عقب باز آرو کردم تووووش چه کش تنگی خدایی تنگ بود عالی بود…یه آ ه ه ه ه نازی کشید و تهش گفت کیرتو میخوام منم توو حسو حال داشتم آه میکشیدمو آروم میکردم…کیرمو یه خورده تندتر کردم توو آ ه ه ه ه عسل منی خوشگلم…ازم میخواست حرفای سکس بزنم…گفت تندترش کن امینم جر بده کس تنگمو آره ه ه ه کسم تنگه ه ه کیرتو میخواااد جرش بدی بکن توووووش کیر خوشگل و تازتو میخواااام بکن بکن بکن…کسمو بکن آ ه ه ه ه رو زمین نبودم داشتم تند تند میکردم پاهاشو آورده بود بالا همونجوری که میوخاستم هر دفعه که میزدم سینه هاش کلی بالا پایین میشدن دستشو بالای تخت گرفته بود منم داشتم کس سفیدو خوشگلشو جر میدادم…بعد اینکه کردمش از جلو گفتم میشه از عقب بکنمب…گفت تا حالا ندادم اما باشه…بوسش کردمو قبول کرد…بچه ها باور کنین نه میدونستم بی حسی چیه که بزنم به کیرم نه کاندوم تاخیری…اما خدایی آبم دیر اومد یه 15 دقیقه داشتم میکردمش…بعد به حالت چهار دستو پا(سگی) خوابید گفت من آماده ام فرمانده رفتم جلو سر کیرمو گذاشتم جلو سوراخ کونش تازه از اون نما کسشو دیدم محشر بووود سر کیرمو حل دادم بدنو دردسری رفت تو تعجب کردم من شنیده بودم به زور میره!!!حالا کونش تنگتر بود و گوشتالو تر یه حس باحاتری داشت اما خوبی کسش این بود که خیس بود و داغتر تا ته ته کردم توووش آ ه ه ه…چندبار بدجوری آه کشید فکر کنم بدجوری اذیت شد…اما از اینکه میدیدم تا ته کیرم توو کونشه کلی حال میکردم…دلم سوخت اینجوری آه کشید گفتم عسل جونم میخوای درش بیارم به یه زوری گفت نه دیگه اینجوری که گفت دلم سوخت درش آوردم باز خوابیدو من رفتم روش کیر درازمو کردم توو کس تنگ و داغش یه آ ه ه ه خوشگل کشید کفتم جووووون عروسکم دیدی کیر امین کوچولو کستو پاره کرده فدات شم کیرم الان توشه نگاش کن عسلم آ ه ه ه جنده خودمی اونم حشری آره کیر طلای منی امینم کیرت مله منــــه واسه کسه منه جر بده عسلتو عشقتو بگا ا ا اه ه ه ه کوس مفت گیرت اومده پارش کـــــن دیگه دست خودم نبود داشت آبم میومد بهش گفتم عسل داره آبم میاد گقت درش بیار در آوردم بردم جلوش با دستش گرفت تند تند و محکم کیرمو مالیــــد آ ه ه ه ه ه ه ه ه ارضا شدمو همه آبمو ریختم رو سینش که اونم همزمان دیدم چشاشو بسته و هی میگــــه جو و و و و ون اینارو باید بریزی تو کسم تهش هم یه آ ه ه کشید که فکر کنم ارضا شد بلند شدیم اون رفت حموم خوشو بشوره منم رفتم دستشویی کیرمو شستم …اومدم توو اتاق نشستم لبه تخت لخت اومد جلوم یه باری سریع نشست رو کیرمو تند تند 2.3 بار بالا پایین شد بعد بلند شد گفت دفعه بعد اینجوری بهت کس میدم گفتم چشم خوشگل الان باز استرس پوله اومد سراغم الکی گوشیو گذاشتم رو گوشم که مثلا دارم با دوستم حرف میزنم عدشم بهش گفتم که دوستم پایانه نمازی منتظه من باید سریع برم پولو ازش بگیرم که میخواد بره …گفت باشه گلم برو تا منم بیام…بوسیدیم همو سریع از در زدم بیرونو دویدم میترسیدم که کردمش اما راضی هم بودم که دیگه پیشه بچه ها میتونم کلی پز بدم که آره منم کس کردم…گوشیمو خاموش کردمو رفتم توو پارک نیم ساعنی نشستمو بعد رفتم خونه گوشیمو روشن کردم کلی بدو بیراه مسیج کردو دیگه رفت…افســــــــــوس که الکی از دست دادمش…و نگران که اینجوری پیچوندمش گناه داشت…اما خدایی بچه ها من خودمم نمیدونستم چیکار میکردم…کاااش اون روزا بر میگشت بهش میگقتم الان ندارم که بدم …یا باهام میموند یا هم نمیموند…شاید هم بیخود فکــر کردم واسه پول سکس با من داشته…اما ممنون بخاطر لطفی که به من کرد اما من نامردی کردم…الان دیگه شرایطم فرق میکنه دوست دارم باز ببینمش هرچی که بخواد بهش میدم.سکس ازش نمیخوام فقط منو ببخشه…اشتباه کردم اشتباه.
…شب خوش بچه های شهوانی…ببخشید اگه جالب نبود یا بد توصیف کردم…خیلی دوست دارم باز تجربه کنم اما ایندفعه همه لذتو ببرم…فقط امیدوارم کسیو پیدا کنم که لیاقتشو داشته باشم .

نوشته:‌ امین


👍 0
👎 0
28251 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

323728
2012-07-05 16:58:51 +0430 +0430

خیلی کونی هستی با وجودی که اون ریسک کرده بود بد جوری نامردی کردی…چه جوری سگی بود تو هم روش بودی کسشو میدیدی؟!!! کلن کیرم تو گلوت که نامردی…!!!

0 ❤️

323729
2012-07-05 17:10:51 +0430 +0430
NA

خالی بندی محض بود بچه کونی ، کیر طلا

0 ❤️

323730
2012-07-05 17:18:52 +0430 +0430
NA

:~ خیلی بیخود بود دیگه ننویس
از موضوع تا نگارش افتضاح بود باید کلی دقت میکردم ببینم چی شد اونجا هول بودی واسه نوشتن هم هول بودی؟ یه جوری مینوشتی بفهمیم …
دیگه ننویس که وقتمو هدر دادی
اینم بدون یکی یه روز مفتی کونت میزاره تا کوس مفتی که کردی از دماغت در بیاد

0 ❤️

323731
2012-07-05 17:34:09 +0430 +0430

جلل خالق
گفتی شوهرش استاد دانشگاهه و تا ساعت 3 عصر سر کاره اما یه خورده قبل ترش گفته بودی توی روز جوایتو نداد اما شبش جوابتو داد و گفت ببخشید شوهرم پیشم بود…
الان بنظرت جور در میاد؟ ;-)
از اون کس خلای شیرازی ها.
منگل ننویس.
تکاور چیه چپ چپ نگام میکنی؟
:-D
آره منم دوست ندارم بهش فحش بدم چطور تو به همشهریت فحش نمیدی چرا توقع داری ما به این فحش بدیم؟
اما خداییش آی فحش حقته س حقته س حقته س هی!!!

0 ❤️

323732
2012-07-05 20:19:08 +0430 +0430
NA

بابا کوس ملخ میگفتی شوهرش نمکی بودنه استاددانشگاه یارواستادبوده وبعدزنش لنگ پنجاه تومن پول!!!

0 ❤️

323733
2012-07-05 20:28:15 +0430 +0430
NA

´´.خلاصه توو نت بودیمو از بیکاری با بچه ها داشتیم سر تالک گیری رقابت میکردیم…``
پسر خوب اون “تاك” نه تالك. اينو گفتم كه جاي ديگه نگي :)))))
داستانتم فقط تا همين قسمت تالكش خوندم…

0 ❤️

323735
2012-07-06 01:59:03 +0430 +0430
NA

بابا چیکارش دارین بیچاره دلش خواسته یه داستان سرهم کنه ولی خدایی چرت نوشته بود اه داستانای شهوانی دیگه خز شده البته بیشترش…

0 ❤️

323736
2012-07-06 02:59:15 +0430 +0430
NA

وزن 59-60 برای قد 187 خیلییییییی کمه … انگار اسکلتی
در مورد سایز آلتت هم کمتر خالی ببند
یه جا هم نوشته بودی با لبای بسته آه میکشید…حتما از سولاخ ک…ونش چسیده تو فکر کردی با دهن بسته آه کشیده
خیلی مسخره نوشتی…جمله های کوتاه و بی ارتباط به هم

0 ❤️

323737
2012-07-06 03:52:13 +0430 +0430

مشنگونه بود دیگه ننویس. . . . . . . . . . . .
زن یک استاد بود و 50 تومن میخواست؟ بعد به تو بچه جلقو گفت پول بهش بدی و تا رفتی خونه شون از تو پول رو نخواست و نشست رو کیرت؟ راستی کیرتو از تو کونش در آوردی و کردی تو کوسش؟ فکر کردی بچه های محل که کونت میذارن و بعدش کیرشون رو میذارن دهنت تو داستانت هر کسی میتونه کیرشو از کون در بیاره بکنه تو کوس؟ به نظرم خیلی داغونی و مغزت به گا رفته اساسی. باید بری دکتر. شاش خر تو قشر خاکستری مغرت دیگه ننویس. کیر کفتار تو افکارت دیگه ننویس. یه روزی هم تو زن میگیری و زنت جنده پولی میشه میتونی از حالا براش ژتون درست کنی که راحت تر کوس بده پولدارت کنه. ولی حالم به هم خورد از داستانت دیگه ننویس.

0 ❤️

323738
2012-07-06 04:47:47 +0430 +0430
NA

كوني مشنگش خوبه
زبر و زرنگش خوبه
تو شهواني نوشته
كوني بودن چه زشته!
داستان نبود جفنگ بود
توي كونت كلنگ! بود
جق نزن اي كوچولو
كون نده به هر ببو!
كونت گشاد ميشه
كارت كساد ميشه
رحم بكن به اون كون
كير نديده نگو جون!

0 ❤️

323739
2012-07-06 04:53:13 +0430 +0430

دادا سعید حال دادی. . . . . . . . . . . .
دمت گرم با شعر قشنگت.

0 ❤️

323740
2012-07-06 04:53:36 +0430 +0430
NA

نخوندم…
همون مقدمه رو که خوندم از ادبیاتش خوشم نیومد.
از کامنتا هم معلومه چیز چرتیه.

0 ❤️

323741
2012-07-06 04:57:50 +0430 +0430

بچه ها اینجوری فایده نداره
من پیشنهاد میکنم هر کی پای داستانای چرت یه مطلب جالب بزاره حداقل با کامنت ها حال کنیم. :(
بابا پوسیدیم از بس همش فحش دادیم.
سعید خلاقیتت تو حلق همسایمون ;-)

0 ❤️

323742
2012-07-06 05:14:36 +0430 +0430
NA

نه پژمان!!
به نظر من بیاین همونطور که قبلن هم گفتم کلا فضای سایت رو از سکسی به اجتماعی تبدیل کنیم.
یا نه، اصلا بیایم یه سایت جدید اجتماعی راه بندازیم. باور کن میگیره.
همون 3-4 نفری هم که داستانای خوب مینویسن مثل خودت و پریچهر و محسن از این به بعد داستان هاتونو واسه کسایی که میخوان ایمیل کنن، نظرات رو هم ایمیلی بگیرن!

0 ❤️

323743
2012-07-06 05:41:14 +0430 +0430
NA

نثبت؟آخه روانی تو فرق نسبت با نثبتو نمیدونی میخوای باور کنیم؟یا بی سواد بودی که ریدم تو هیکلت بی سواد.یا داشتی میزدی که کیرم تو روحت.دوستان با دلیل و برهان ثابت کردن که یه روانیه جلقی هستی کوسکش.بدبخت تو اصلا دختر دیدی؟تو از اوناشی که اگه کیرت به کونت میرسید خودتم میکردی

0 ❤️

323744
2012-07-06 05:50:11 +0430 +0430

من با زدن این سایته شدیدا موافقم ;-)
پیشنهادش رو به تکاورم دادم چون زحمت ساختش میوفته گردن تکاور.
مطلبشم ما یه جوری جور میکنیم دیگه.
تکاور بپر وسط نظرتو بده آخه ناسلامتی ساخت سایت تخصص جنابعالیه.

0 ❤️

323745
2012-07-06 06:03:49 +0430 +0430

اینجا یک سایت سکسیه. . . . . . .
میخواهید به یک سایت اجتماعی تبدیلش کنید؟ خب این تضاد ایجاد میکنه. میتونید یک سایت اجتماعی درست کنید و این سایت هم باید باشه. طرفدارهای خودشو داره. کفتار من کجا قبول کردم که سایت بنویسم؟ بابا بیخیال. بذار به حال خودمون باشیم. نظر بعدی رو دارم یک شعر مینویسم الکیه ولی خب دیگه نوشتمش که اینجا بذارم.

0 ❤️

323746
2012-07-06 06:09:36 +0430 +0430
NA

بدجوری حرفام حشریم میرد حسایس سینه هاشو خوردم ؟؟؟؟؟این که گفتی یعنی چی؟؟؟بعد کیرتو از کونش دراوردی زدی تو کس اش؟اونم گذاشت؟به فکر عفونتش نبود؟اخه بهت فحش بدم؟این دفعه ارو به خاطر این که همشهری کفتاری چیزی نمیگم ولی سری بعد کل خاندانت رو به فیض میرسونم کون بچه

0 ❤️

323747
2012-07-06 06:35:31 +0430 +0430

کامران خان ما دست و بالمون بسته است تو راحت باش.
همچین خیال کن اتوبانه…یعنی هم جاده درازه هم گل و گشاده…تا دلت میخواد حواله بکش.
.
.
ذوق هنری تکاورم گل کرد ;-)
قافیه هات منو کشته.
ولی جدی رو سایته فکر کن بیا همت کنیم یه سایت بزنیم بالاخره بین این همه آدم 4 تا دونه رفیق داریم کمکمون بکنن.

0 ❤️

323748
2012-07-06 06:57:25 +0430 +0430
NA

من همیشه با نظره بیشتر حال میکنم تاااااااااااااداستان
واقعا شعر هاتون عالی بود خوشم اومد

0 ❤️

323749
2012-07-06 06:57:48 +0430 +0430
NA

تكاور شاعر بودي و ما نمي دونستيم?

0 ❤️

323750
2012-07-06 07:00:04 +0430 +0430
NA

پس با اجازه کفتار ای ککککککککککککککیرم دهنت انشالله ننه ات رو ایت الله جنتی بگاد ای بشینی برا احمدی نژاد ساک بزنی کیر هابیل با بیلی که قابیل رو کشت تو کونت که کس و شعر تلاوت کردی اخه خوار کسه کسی خرتو چسبیده گفته داستان بنویس؟اخه خدایا مارو نگا کن ببین با چه کس مغزایی شدیم هفتاد میلیون کاش دو میلیون بودیم ولی حداقل با شعور بودیم !حالا امین یه سوال مانیتور دم دستت هست؟نه جون من هست؟پس زود بکنش تو کونت بچه جغی !اخیییییش خالی شدم داشتم میترکیدم

0 ❤️

323751
2012-07-06 07:18:57 +0430 +0430
NA

خیلی با حالی تکاور جون

0 ❤️

323752
2012-07-06 09:43:06 +0430 +0430
NA

داستانت خیلی کیری بود تازه غلط املاییات به اندازه عدد آووگادرو بود پس به قول دوستان شهوانی که هوشیار و بیدار بهترین نقد کننده های ایرانن قله اورست تو کونتت جوری که هر چی بیشتر میره تو گشادترش میکنه،کونی کس کش این تخیلات جقی خودتو تو اینجا ننویس

0 ❤️

323753
2012-07-06 10:33:29 +0430 +0430

والا کامران تلافی مارو هم در آورد…البته من فقط به خودش فحش میدادم نه خواهر و مادرش :(
پاسور تکاورو بردار ببر توی عارف نامه چون حسابی بدردت میخوره.

0 ❤️

323754
2012-07-06 10:48:14 +0430 +0430
NA

تکاور جان!
اولا که حق با توئه، این سایت باید بمونه. ولی حتما باید یه سایتی بزنیم که توش بجای این داستانای مزخرف، دوتا مطلب درست و حسابی باشه.
دوما که کسی ازت نپرسید قبول میکنی یا نه؟ کفتار گفت تکاور انجامش میده، پس حق انتخاب نداری!!(شوخی کردم شما خودت صاحب اختیاری)
ولی نه جدی حالا هرکی میخواد همت رو دور کمرش ببنده و این کار رو انجام بده یا علی، یچه ها هم کمکش میکنن.
تکاور عزیر خیلی خیلی جدی نظرتو بگو!

0 ❤️

323755
2012-07-06 10:52:41 +0430 +0430
NA

به به تکاورجون استعداد به خرج دادی عزیزم
چه خبره نگفته بودی شاعری
داداسعید خیلی قشنگ بود، مگه شما هوای دل دوستاتونو داشته باشید ادمین که با این داستاناش فقط ضدحال میزنه
پژمان جان حالا اگه سایت نزدید استعداد شعری زیاد شده نمیدونم داریم تاپیک شعر سکسی یا نه ولی اگه بزارید جالب میشه
خودتم حکایت و نثرسکسی بزار با غضنفر ملت بخندن

0 ❤️

323756
2012-07-06 11:07:30 +0430 +0430

آره بابا تاپیک اونجوری داریم.
رفیقمون پاسور یه تاپیک به اسم عارف نامه داره اونم پر شعره.
اونجا هم باحاله.
اون سایته رو اگه بزنیم که خیلی باحال میشه ولی خب اگه تکاور چیز گشادی در بیاره به همون تاپیک هم راضی هستیم ;-)

0 ❤️

323757
2012-07-06 11:54:24 +0430 +0430
NA

اين لينك ايرج ميرزا
شعراي استاد ايرج اونجاست
http://shahvani.com/content/ايرج-ميرزا

0 ❤️

323758
2012-07-06 12:35:30 +0430 +0430
NA

pasor113
از راهنماییت ممنون خیلی زحمت میکشی خسته نباشی
کفتار جان منظورم این بود که جایی باشه همه از خودشون شعر بگن چون استعداد زیاد داریم اینجا حیفه هدر بره یه جورایی رقابت هم میشه نبوغ اشعار سکسی هم زیاده همه لذت میبرن

0 ❤️

323759
2012-07-07 03:23:42 +0430 +0430

کیر استاد دانشگاه تو حلقت کاکو که از دیوارش بالو نری

0 ❤️

323760
2012-07-10 23:04:36 +0430 +0430

شعری برای تو . . . . . . . . . . . . . .
امین، پسر کون دادی
سر کیرم جون دادی

داستانتو که ریدی
رو کیر خر پریدی

وقتی یهو خم شدی
از دو طرف جم شدی

یه کیری بود که اُستاد
با پست برات فرستاد

به کون تو مالوندش
بعدش تا ته چپوندش

حالا که کونی شدی
مبهوت و حیرون شدی

کردی زنِ شوهر دار
میکننت سر دار

داستانشو نوشتی
حقیقتا که زشتی

خیال زدی کوس خُلیم
یا مثل تو اوسکلیم

جلقو، توهم زدی
به کون خود مُهر زدی

گلاب به روت پاشیدی
تو شلوارت شاشیدی

تکاورم به دوران
گاییدمت تو ایران

شعر بعدی

0 ❤️