تنها مرد زندگی ام

1392/12/11

سلام
این داستان اولین سکس منو عشقم امیره ک بعداز دوسال دوستی بلاخره موفق شدیم یه سکس پراز عشقو باهمدیگ تجربه کنیم…
امروز 2مرداد ینی اوج تابستونه هوا خیلی گرمه وتازه روز اشنایی منو امیر …تا ساعت 11خواب بودم امیر ز زد تنبل نمیخوای دیگ بیدار شی مثه خرس فقط میخوابی…گفتم کاری جز خواب ندارم…گفت اماده شو واسه بعداز ظهر بریم بیرون…منم قبول کردم.ساعت یک بود نوبت اپلاسیون داشتم خلاصه رفتمو بدنمو یه تمیزکاریه حسابی کردم…
ساعت 5بود امیر ز زد بیا پایین …اوففف یه ارایش خیلی غلیظ با یه رژ قرمز…سته زیرمم لیمویی پوشیدم…اخه امیر رنگ زرد و خیلی دوست داره… رفتم سواره ماشینش شدم از نظرم خوشگل تراز همیشه شده بود هنوز ده متری از محله دور نشده بود ک گفتم وایسا وایسا کاردارم امیر زد کنار و روب من گفت چی شده خانومم یکم تو چشاش نگاه کردم و سریع لبامو گذاشتم رو لباش و یه لب حسابی ازش گرفتم… بعداز چند دقیقه گفت دیوونه چیکارکردی میخوایم تاشب بیرون باشیم ببین صورتمو قرمز کردی و دوتایی کلی خندیدیم… باهم رفتیم کلی گشتیمو وامیر ز زد دوست صمیمیش با دوس دخملش اومدن بیرون باهم رفتیم شام خوردیم و بعد رفتیم خونه ی امیر… چهارتایی مشروب خوردیمو سیگار کشیدیم… خلاصه خیلی حال کردیم…ساعت نزدیکای 12بود امیر ب دوستش گفت با یه خدافظی مارو خوشحال کنید…خلاصه اونا رفتن و منو امیر تو خونه تنها موندیم…ب امیر گفتم نمیخوای منو برسونی خونه؟ همونطور ک ایستاده بودم از پشت چسبید بهمو دستشو گذاشت رو سینه هامو محکم فشار دادولباش اومد روگردنم یه آه از ته دلم کشیدم اونطور ک اون چسبیده بود حس کردم شلوارش دیگ داره جرمیخوره…اخه کیر سفتشو روی باسنم حسش کردم… برگشتمو چسبوندمش ب دیوار حسابی شهوت چشامونو گرفته بود لبامو گذاشتم رولباشو تاتونستم خوردم و بینش گازش میگرفتم اونم دستاش رو باسنم بودو باهر گاز من محکم فشارشون میداد…یکم ک گذشت گف دختر داری چیکار میکنی…اااا زشته…منو هول داد عقب یه لحظه فک کردم ازم شاکی شده بخاطر کارم دیدم ن اومد جلو تاپمو از تنم دراورد دکمه شلوارمو باز کرد و همین ک داشت شلوارمو در میاورد دستشو کردتو شورتمو انگشتشو کشید وست کسم وای ک چ حالی پیدا کردم بقلم کردو بند سوتینمو باز کردو شرتمو در اورد…راستش یکم ازش خجالت میکشیدم واسه همین برای اینکه زیاد ب تنم نگاه نکنه رفتم جلو تیشرتشو در اوردم یه زبون کوچیک زدم رو سینش…اومدم دکمه شلوارشو باز کنم ک بقلم کردو بردم رو تختش نشستم لب تختشو ایستاد جلوم شلوارشو باکمک خودش در اوردمو زبونمو از زیره بیضه هاش تا نوک کیرش کشیدمو یه دفه کیرشو تاجایی ک جامیشد کردم تو دهنم و دراوردم هولم داد رو تختو افتاد روم گفت ببین شقایق میخوام کستو بخورم بدونه اینکه بخوای اذیت کنی بخواب بزار کارمو بکنم…خودم هم ازاین کار خوشم میومد هم خجالت میکشیدم و ازیه طرفتم تحملشو نداشتم چون ب اوج شهوت میرسیدم …خلاصه وقتی رفت پایین و شرو ب لیس زدن کسم کرد خودمو جمع میکردم وای وقتی زبونشو میکشید وسط کسم از شدت شهوت میخواستم بمیرم و از همه بدتر وقتی زبونشو میکرد تو کسم… دیگ افتادم ب التماس کردن همش بهش میگفتم امیر تورو خدا بسه دیگ اما اون کاره خودشو میکرد …دیگ داشتم عصبی میشدم اخه کسم نیاز داشت کیرشو حس کنه یه جیغ بلند زدم از ترسش پاشد جلوم ایستاد… پاشودمو جلوش زانو زدمو کیرشو کردم تو دهنم اووووف چ حالی داشت وقتی لیسش میزدم وسرشو میمکیدم… زبونمو میکشیدم رو بیضه هاشو میمکیدمشون تو دهنم تند تند کیرشو میکردم تو دهنمو در میاوردم دیگ شروع کرده بود ب اه کشیدن …اب از دهنم راه افتاده بود کیرشو با دست گرفتو تو دهنم تند تند تکونش میداد … خوابوندم رو تختو پاهامو باز کرد کسم پراز اب شده بود کیرشو گذاشت رو سوراخ کسم …و شروع کرد ب خوردن سینه هامو گاز گرفتنشون اه بلند میکشیدم داشتم روانی میشدم ک حس کردم داره میکنتش تو کسم سرشو از رو سینه هام بلندکردم و گفتم امیر تورو خدا اروم خندیدو کیرشو محکم کرد تو کسم یه جیغ خیلی بلند زدم… گفت خانومم اروم باش کیرشو دراورد وشروع کرد اروم ب تلمبه زدن…پاهامو گرفت بالا چند بار محکم تلمبه زد اشک تو چشام جمع شده بود التماسش میکردم اروم تر اون بی توجه پاهامو گذاشت رو شونه هاشو تند تند و محکم تلمبه میزد من اه میکشیدمو جیغ میزدم …کیرشو در اوردو زد رو کسم…پاشدم و خوابوندمش نشستم رو کیرش اون کیر بزرگش تا ته رفت تو کسم واقعا درد داشت تند تند بالا پایین میکردم دید دیگ دارم از حال میرم گفت از پشت بخواب یه لحظه ترسیدم…اما کیرشو کرد تو کسم تند تند میکرد تو کسم وای چ صدایی میداد…داشت ارضامیشد دستشو گذاشت رو کسم ومالیدش وای داشت ابم میومد تند تر میکردو محکم تر میمالید ک کیرشو از تو کسم در اوردمو ولوشدم رو تختو کسمو مالیدمو ابم پاشید ب کیرش وای کلی حال کردم… امیر دید بی حال شدم خوابید کنارمو لبامو بوسید بعداز دوسه دقیقه بقلم کردو بردم تو وان حمام ک از قبل ابش کرده بود و خودشم اومد تو وان کیرشو کرد تو کسم بهش نگاه کردم گف چیه نمی خوای ارضام کنی؟بلندم کردو گفت زانو بزنو دستاتو بزار رو لبه وان کیرشواز پشت کرد تو کسمو محکمو تند تند توهمون آبا میکرد تو کسم وای چ صدایی میداد. اه میکشیدمو جیغ میزدم وای ک چ دردی داشت انگار باتمام زور کیرشومیکرد توکسم…دیواره رحمم داشت جرمیخورد ک دیدم داره داد میزنه ومیگه داره میاد خواست کیرشو در بیاره ک نزاشتم وای اب داغشو بافشار تو کسم حس کردم …نمیدونید چ حالی داد…وقتی کیرشو دراورد افتاد رومو تو وان خوابید روم… و بعداز یه دوش حسابی…تو بغلش تا صب خوابیدم…تقدیم ب تو امیرم تنها مرد زندگیم

نوشته: ؟


👍 0
👎 0
32825 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

413886
2014-03-03 01:09:17 +0330 +0330
NA

الو یک دو سه …الو …اخجووووووووون جیییییییییغ بالاخره تونستم منم تو شهوانی نظر بزارم کجایی مادر ببینی بالاخره موفق شدم چقدر منو مسخره میکردید چقدر سرکوفتم میزدید عمو تو که همش تو سرم میزدیو میگفتی نمیتونم حالا کجایی ببینی برادر زادت تو شهوانی نظر میده … عمو عمو جون من نظرو نگا نگا …خوب بود …هورررراااا هوررررااا حال کردی عمو حالا اینجارو نگاه میتونم بگمم…بد بود …یوهووووووووو

1 ❤️

413887
2014-03-03 03:21:36 +0330 +0330
NA

از خط اول تا آخرین کلمه تناقض بود و …!

0 ❤️

413888
2014-03-03 05:22:36 +0330 +0330

بهترین کلمه من " سیکتیرشو"

0 ❤️

413889
2014-03-03 05:29:36 +0330 +0330
NA

مردتیکه جقی ،احمق .
مردک پتیاره،مردک استمناالدوله مقنی .
تناقض.

0 ❤️

413890
2014-03-03 05:36:52 +0330 +0330
NA

دمت گرم مکس ،ایول .عجب مطلب غرایی فرمودین .

0 ❤️

413891
2014-03-03 07:00:47 +0330 +0330
NA

تخم سگ عوضی

0 ❤️

413897
2014-03-03 11:43:14 +0330 +0330
NA

V g

0 ❤️

413892
2014-03-03 16:06:35 +0330 +0330
NA

تو چی میگی دیگه. مگه مجبورت کردن داستان بنویسی وقتی استعداد نداری؟

0 ❤️

413898
2014-03-04 18:35:52 +0330 +0330
NA

noooosh

0 ❤️

413893
2014-03-05 14:09:37 +0330 +0330

شما هم رسما كسخلى دياناجون… اينجا ميدون جنگ نيست كه آدماش براى بحث كردن حتما همزمان آنلاين باشن تا روبروى هم بحث كنن… اينجا همه نظرات پابرجا ميمونه،طرف هم سر فرصت مياد جواب ميده…. مثل همين عوعو كردن شما كه تا شهوانى شهوانيه اينجا باقى ميمونه با اين تفاوت كه گمون نكنم اون آقا بياد جوابتو بده زيرا شما رو علنا انتقال داده به تخم چپ خودش هم كه نه،باقر نامى كه مجهول الهويه هست
ضمنا اون رفيقت مگس اسپم نشده… خودش با كامنتهاى بى مقدارش جملگى حذف شدن تا درس عبرتى باشه براى بى بته هاى امثال تو تا حواستون جمع باشه اگه زوزه اضافى براى بزرگترت سر بدى از ماتحت دارت ميزنن خواهر…

0 ❤️

413894
2014-03-06 02:48:11 +0330 +0330

ميگما ديانا تو به هركى كه سيبيل داشته باشه ميگى »بابا«؟!ناشناس فارسى رو چه دخل به لاتين؟! :| ضعيفه چرا كس تلاوت ميكني؟؟ :D تازه اينى هم كه گذاشتى بدرد عمه جانت ميخوره،اگه يه عكس از اسكرين ميذاشتى يه چيزى.اونوقت ميشد رو اين محملاتى كه تفت دادى حساب باز كرد. ;)
حالا اينارو بيخى،اين شب جمعه اى براى شادى روح اون فاضلاب عهد قجرى مگس ماگوزى اعظم و از دست رفته (هرچند كلى ايدى ديگه هنوز داره) بخوانيد من يقرأ فاتحة مع الصلوات. :D

0 ❤️

413895
2014-03-06 08:34:06 +0330 +0330
NA

بچه ها این همون کسخله خدابیامرزه که ادمین راجبش گفته بود هروقت فک میزنه انگار در توالتای زمان قاجارو باز کرده باشین ، یعنی اینقد تابلوئه خودشو نخود هر عنی می کنه که نگو :-P از بس خودش چندتا چندتا کاربری داره توهم میزنه همه یه نفرن ، همون قضیه کافر و کیش و ایناست :-D وگرنه چه دلیلی داره هردفه بگه در شأن من نیست باهات همکلام بشم بعد هی بیاد خودشو زیر آلت طرفش فرش کنه لنگاشو هوا کنه بگه بیاین بزنین توش :-D
اونقدم ک.س پلشته که الان میاد وز وز می کنه ایراندختم همون ناشناسه :-D میگین نه تماشا کنین پس ;-)

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها