تو کوه دادنم واسه بار اول

1397/06/31

سلام.من لیلام 37 سالمه این داستان واسه سال قبل تابستون هست که هوس کردم.برم مسافرت شمال اما کسی وقت نداشت از دوستام. من هم.کارمندم. هم عصر تو فروشگاه خودم پوشاک میفروشم.تا 2.5 سر کارم.تا بیام مغازه 4 میشه البته یه دوتا فروشنده دختر دارم ناچار مرخصی گرفتم ده روز مجبوربودم تنها برم شمال ما رامسر لب ساحل ویلا داریم قصدداشتم چند روز ویلا خودمون باشم یکی دوروز هم.برم سمت کوه و جنگل خونه بگیرم خلاصه شاگردام رو سفارش کردم مواظب باشن گفتم شبا زودتر ببندن مغازه رو برن خونه کلی سفارش کردم و شب قبل رفتن به کلی از دوستام گفتم دوباره باز گفتن الان نمیتونیم واسه ماه بعد میتونیم منم خسته بودم گفتم خودم میرم

صبح ساعت 6 زدم جاده اول خواستم با خطی برم بعد پشیمون شدم گفتم شمال بدون ماشین نمیشه حال نمیده خلاصه ساعت 12 رسیدم رامسر ویلا خودمون یه ناهاری خریدم از بیرون دوش گرفتم بعد خوابیدم تا عصری رفتم شب بیرون چندتا چیز خرید کردم اومدم خونه چند روزی کارم خرید و گشتن تو ساحل و قایق سواری بود که چون تنها بودم خسته شدم گفتم برم سمت کوه روز پنجم بود رفتم سمت ییلاق بعد چند ساعت رانندگی و چند جا ادرس گرفتن یه جای خوب گیر اوردم یه روستا بود سمت کوه که دریا مشخص بود خلاصه یه خونه گیر اوروم.روزی 200 میگفت خلاصه دوزی 170 راضی شد بده صاحبخونه یه خانم روستایی بود منم رفتم داخل و تمیز بود یکم.وسیله گرفتم.روزا تا نزدیک ظهر میخابیوم و عصری میرفتم سمت جنگل و کوه پیاده روری و کوه نوردی نزدیک غروب باز خونه و باز خواب و فرداش همینطور تو این مدت که میرفتم کوه پیمایی یه عده ماست و پنیر و کره و سبزی و میوه محلی واسه فروش میاوردن من یه بار از یه پسر نوجوون 17 یا 18 ساله خرید کردم هرروز میدیدمش نگاهش مشخص بود که طور خاصی هست منم اعتنا نمیکردم کارش به جایی رسید که بساطش رو میداد دست کس دیگه دنبال من راه میوفتاد اون منطقه خیلیا میومدن واسه پیاده روی هوای خوب و منظره قشنگی داشت از خودم بگم قد 175 وزن 68 و رنگ سفید مو مشکی پشت سرم.شروع میکرد حرف گرفتنم منم میدیدم حرفاش زننده نیست گاهی جواب میدادم اینجا خونه دارین یا با خانواده اوندین فامیل دیه بارارین یا نه منم الکی میگفتم با خانواده اومدیم یه بار پرسید از محصولاتم راضی بودی گفتم هنوز نخوردم گفتم من دنبال عسل 100 درصد طبیعی هستم اینا که شما دارین شکرن گفت گیر میارم واسط ببر ازمایشگاه بعد پول بده گفتم.باشه به همین بهونه شماره گرفت که پیدا کرد خبرم بده خلاصه شب اومد تل و معرفی کرد عکس عسل فرستاد فرداش گرفتم ازش ولی پولش رو کلا بهش دادم اصرار کرد ببر ازمایش کن گفتم دلت خوشه ها کی وقت داره عسلشم بد نبود ولی دیگه 100 درصد نبود کیلویی 150 که یه شونه شد 350 کار نداریم دیگه به بهونه های مختلف پیام.میداد و ابراز علاقه و دوست دارم و از این چور مزخرفات که گفتم سنت بهم نمیخوره اهل دوستی هم نیستم و امثال تو هم واسم پادویی میکنن که ناراحت شد باز پیام میداد بلاکش کردم از شماره دیگه اومد تا زد به سیم اخر عکس سکسی و گیف سکسی و فیلم میفرستاد منم رو فیلم حساسم و حشرم میزنه بالا اینم بگم.فقط زمان دانشجویی 2 بار فقط از لاپا به یه پسره داده بودم.و بعدش اصلا تجربه نداشتم و فقط تو این سالها هر وقت هوس میکردم خود ارضایی میکردم چوچولم رو مالش میدادم ارضا میشدم

کاری نداریم اون هرروز عکس و فیلم میفرستاد منم داغ میشدم.نهایتا خودارضایی میکردم که دوستم بهم زنگ زد حالم رو بپرسه گفت چرا اعصابت داغونه قضیه رو بهش گفتم کامل گفت اخه احمق تو نمیدونی اون بچه که هست هیچ داهاتی هم هست جنبه نداره چرا شماره دادی بهش اخرش هم به شوخی گفت بابا کی به کیه اون که تو رو نمیشناسه بده بهش یه حالی هم بکن.بعد بیا تهران که فحشش گرفتم اونم خندید و قطع کرد شب دوباره عکس و فیلم.میداد که رفتم تو فکر که بدم نمیگفت من که مجردم اینجام که کسی من رو نمیشناخت نهایت یه بار حال کنم فقط ببینم حال کردن چه جوریه بعدم اومدم تهران شمارم رو خاموش میکنم.یه شماره دیگه میگیرم چون.سنم زیاد بود و تجربه سکس نداشتم اون دوبارم فقط از رو لاپا بود زمان.19 یا 20 سالگیم این شد که به پیاماش کم کم جواب دادم و راضی شدم با هم.باشیم ولی تو خونه خودم بهش گفتم 5 میتونی بیای خیلی استرس داشتم از استرس ناهار نتونستم بخورم فقط هی دستشوییم میگرفت از استرس تا زنگ زد 5 گفت پشت درم در باز کردم از لای در نگاه کردم یه شلوار جین معمولی با تیشرت ابی تنش بود رسید به پله خودم رفتم داخل در باز گزاشتم اومد پشت در گفت اجازه هست گفتم بیا تو اومد در رو بست گلوم خشک شد رفتم.اشپزخونه اب خوردم نشست رو کاناپه تو حال از تو اوپن نگاش میکردم.لبخند میزد گفت خوبی سر تکون دادم گفتم.اره گفت یه ابم واسه من بیار اگه زحمت نیست بردم پا شد لیوان گرفت خورد یکم.کوتاه تر از من بود سبزه بود لاغر اودکلن هم نزده بود بی مقدمه بدون هیچ حرفی بعد خوردن اب بغلم کرد تازه ترسم زیاد شد پشیمون شدم گفتم.ای کاش باز خودارضایی میکروم ولی دیگه دیر بود محکم.بقلم کرد اروم.بوسم میکرد گونه و گردنم و میلیسید اروم.باسنم رو ماساژ میداد کم.کم.اومد سینم.سینم.رو مالید تیشرتم رو انی داد بالا شروع به خوردن سینم از روسوتین کرد بندش روباز کرد بقیه تیشرتم رو از سرم کشید بیرون سینم تو حلقش بود میمکید با فشاراش کشیده شدم.سمت دیوار چسبیدم.به دیوار راه فرار نبود با ولع تمام میخورد سینم.روانقدر خورد که قرمز شدن کم کم شل شدم داشتم لذت میبردم تو همون حال زبونش رو کشید رو نافم و نشست دکمه شلوارم رو باز کرد از دوشورت کسم رو مالید خیس کردم خودم رو کشید پایبن شورتم.رو دهنش رفت تو کوسم دیگه داغ داغ شدم نمیتونستم وا سم پاهام شول شد ولو شدم تو دهنش اون پایین من نشسته دو دهنش زبونش تو کسم میچرخید و با دستش سینم رو میمالید چند باری زد دم کونم صداش پیچید تو خونه از قبل گفته بودم.سایقه ندارم.و دخترم به پهلو خوابوندم.رفت پشتم سینم رو میمالید و کیرش رو لای چاک کونم.حس میکردم عقب جلو میره کم.کم.اورد رو شیار کسم.انقدر عقب حلو کرد تا ابم اومد با لرزش برنم فهمید ابم اومد یکم تو همون حال بقلم کرد و بوسم کرد دستم.رو گرفت برد اتاق خواب خوابوندم رو تخت چشام.بسته بود گفت دمر بخواب چرخیدم یه بالش گذاشت زیر شکمم کونم اومد بالا چند بار پشت سر هم زد کونم.لا کونم باز کرد توف انداخت انگشت رو حس کردم دردم گرفت گفتم اخ نکن گفت اروم.باش نفس عمیق بکش انگشتش رفت داخل سوز گرفت ای گفتم اهمیت نداد بیشتر تف زد از رو میز کرم نرم کننده پوست منو برداشت زد دم سوراخم.عطر کرم.خودم رو میشناختم با دو دستش کونم باز کرد گرمی کیرش رو رو سوراخم.حس میکردم دوتا دستش رو دو طرف کونم بود خودش رو انداخته بود رو من.فشار دستاش به کونم و فشار کیرش همزمان بود که دیدم درد کل بدنم رو گرفت دادم به اسمون رفت اهمیت نداد فقط گفت شل کن و نفس عمیق بکش واسه این که کمتر درد بکشم همین کار کردم که دیدم کیرش رفت تو کونم که اشکم.در اومد دادم.کل خونه رو گرفت چند لحضه نگه داشت داخل بعد اروم عقب جلو میکرد فقط کونم.میسوخت و درد داشتم که دیدم حرکاتش تند شد و تند تلمبه میزنه تا داد زدن نداشنم دردش زیاد بود کم کم کونم بی حس شد شکمش به کونم میخورد صدا میداد کونم میلرزید تا کمرم لرزش کونم.رو حس میکردم دیگه پشت سر هم.به کونم چپ و راست سیلی مخکم.میزد بد جور دردم گرفت گفتم بسه با گریه گفت بگو غلط کردم به من میگی پادو و داهاتی جنده خانم گفتم غلط کردم دست بردار نبود بعد چند دقیقه داغی تو کونم حس کردم ابش اومد خالی کرد تو کونم چند لحضه روم خوابید ساعت 6 شده بودالکی بهش گفته بودم خانوادم ساعت 7 میان یکم.استراحت کرد منو داگی گزاشت دوباره کرد کونم 10 دقیقه تلمبه زد ابش اومد با همون بگو غلط کردما از این حرفا کونم بدجور میسوخت بلندم کرد ببره حمام پاهام بسته نمیشد باز باز راه میرفتم از کونم.اب میرخت بیرون از لای رونم.به مچ پام.میرسد رفتیم حمدم دوش گرفت دستام گذاشت رو دیوار گفت قمبل کن.میترسیدم.گوش نکنم.یه بلایی سرم بیاره دوبازه دم کونم کرد داد داخل ضربش انقدر محکم بود چسب دیوار شوم سینم به کاشی سرد حمام چسبیده بود اونم از پشت کونم رو میگایید دیگه از کونم صدا میداد انقدر گایید تا باز ابش اومد باز خالی کرد کونم گفتم نزدیک 7 برو الان میان فردا باز میارمت خودش و ننو شست سریع رفت بیرون وقتی رفت تازه درد کونم زیاد شد دست زدم دیدم دستم خونی شد فهمیدم.کونم پاره شد ولی خونریزی زیاد نبود دوباره دوش گرفتم رو سوراخ کونم.دستمال گذاشنم نمیتونسنم خوب راه برم زنگ.به صاحبخونه زدم.گفتم.بیا خونه تهویل بگیر منم.وسایلم روجمع کردم اومد تهویل دادم گفت چته چرا این جوری راه میری گفتم رفتم کوه پام.گرفت گفت برو اب گرم خوب میشی خونه تحویل دادم زدم بیرون اومدم ویلای خودمون ساعت 10 شده بود دیدم زنگ زد الکی گفتم فردا باز 5 بیا دیدم کونم خیلی میسوزه دست میزنم یکم.خونی میشه زنگ.زدم به دوستم الکی گفتم یکی از دوستام.نامزد کرده از عقب داد خون میاد یکم چه کار کنه دو تا پماد اسم.برد گفت بگیر اول تو اب گرم بشین 5 دقیقه بعد دوتا پماد رو بماله به سوراخش منم از داروخانه شبانه روزی خریدم.و شبش این کار کردم و صبح هم.زدم و سایل رو جمع کردم.خطم.رو خاموش کردم.خط دیگه هم داشتم.از اداره و مغازه به این خط زنگ .میزدن اومدم.تهران 2 روز بعدش که سوزش کونم.یکم.بهتر شده بود رفتم سر کار ولی تا یه هفته کج.مینشستم. و دیگه اومدم شمال اون جا دیگه نرفتم این بود داستان کون دادن.اولین بارم اونم به یه نوجوان البته 6 ماه بعد با یه مرد مسن که میگفت 53 سالشه و بهتون بر نخوره افعان بود کارگر پارک بود 2 بار باز از پشت حال کروم.که دفعه دوم کونم باز شده بود و میگوزید که منم ارضا شدم و سایز سینم.بزرگتر شد بعد 3 بار کون دادنم الانم.تازه نامزد کردم.بعدا داستان کون دادنم.به افغان.رو مینوسیم واسطون.

نوشته: لیلا


👍 10
👎 31
63269 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

718880
2018-09-22 21:11:32 +0330 +0330

خدا وکیلی چخبره تو این مملکت :/ بعد از یسالو نیم دوسال برگشتم سایت یه داستان خوب که متوسطم تو سایت نیست کجان نویسنده ها

1 ❤️

718883
2018-09-22 21:15:00 +0330 +0330

دگوری

1 ❤️

718900
2018-09-22 21:32:27 +0330 +0330

کسشعر و دیگر هیچ!!!

1 ❤️

718905
2018-09-22 21:40:24 +0330 +0330

آفرین ، همیشه به نوجونا حال بده ، تا نه خودت جق بزنی نه پسر نوجون

1 ❤️

718923
2018-09-22 22:23:20 +0330 +0330
NA

مادر خراب تو همون پسر نوجوانی که دختره بهت ریده
از سوزش کیونت بیشتر بگو برامون
جقیه شاشووووو

1 ❤️

718927
2018-09-22 22:28:39 +0330 +0330

یارو پسر جانی سینز نبوده؟؟!

0 ❤️

718934
2018-09-22 22:40:27 +0330 +0330

من اگه دختر بودم و مثل تو اون کونو توی همون کوه جا میذاشتم به امون خدا خوراک مورچه ها بشه. خخخخخ. سی و هفت سالگی. اما خوبه باز یه نوجوونی بختتو باز کرد.خخخ

1 ❤️

718936
2018-09-22 22:48:14 +0330 +0330

کسخل من که کارم دادنه انقدر راحت نمیدم

1 ❤️

718938
2018-09-22 22:55:54 +0330 +0330

جنده خانوم به کارگر افغانی دادی
کیرم دولا پهنا تو کون گشادت

0 ❤️

718943
2018-09-22 23:59:30 +0330 +0330
NA

اخر داستان را خیلی ریدی خودت بخون متوجه میشی گلم

0 ❤️

718950
2018-09-23 00:58:48 +0330 +0330
NA

علیرضام ۱۷ اهوتز ی دختر همسن بیاد جهت سکس و دوستی

0 ❤️

718953
2018-09-23 01:15:12 +0330 +0330

دفعه بعد خواستى برى شمال بگو منم بيام
اولا خودم خونه دارم
دوما كارمو بلدمو كونت بجاى درد لذت ميبره
سوما بجاى افغانى و بچه مچه به يه ادم مطمىن كار بلد دادى

0 ❤️

718960
2018-09-23 02:14:46 +0330 +0330

حالا یکی بهت گفته پادو دهاتی زیاد به دل نگیر،

0 ❤️

718961
2018-09-23 02:22:07 +0330 +0330

فانتزی یه گی که دوس داره زن باشه

0 ❤️

718970
2018-09-23 04:40:58 +0330 +0330

جان مادرت دیگه اونو ننویس…

0 ❤️

718990
2018-09-23 06:27:29 +0330 +0330

عالي بود سركار خانم

0 ❤️

718991
2018-09-23 06:39:18 +0330 +0330

بعضی از قسمت های داستان رو میشه باور کرد اما بعضیش رو نه

یه خانمی که 37 سالشه، کارمنده، مغازه داره، ویلا داره و ماشین و خونه داره چه طوری راضی شده به بچه 17 ساله دهاتی و یه پیرمرد 53 ساله افغانی بده؟

0 ❤️

718999
2018-09-23 07:49:17 +0330 +0330

37 سال هیچ گوهی نخوردی تو زندگیت . واسه چی زنده ایی . از زندگانی لذت ببر .دو روز دنیا گور بابای غم

0 ❤️

719001
2018-09-23 08:06:27 +0330 +0330

ازبس خود چس پنداری که تا حالا تقتو نذاشتن.آخرم بردی دادی نابلد

0 ❤️

719008
2018-09-23 08:53:39 +0330 +0330

به نظرم برو به گربه سرکوچتونم کون بده

0 ❤️

719044
2018-09-23 12:33:01 +0330 +0330

سیر کردن نوجونهاو جونها
ثواب جاریه داره،
میگی نه؟
از آخوند محله تون بپرس!
بهت قول میدم میگه من از همه محتاجترم.(لبخند اما جدی)

0 ❤️

719059
2018-09-23 13:36:31 +0330 +0330

خوب خارش از خودت بوووود
کلی داستان تناقض زیاد داشت
حال نداشتم تا آخر بخونم…

0 ❤️

719062
2018-09-23 13:41:26 +0330 +0330

حالا کاری نداریم ، دادت اینجا رو ورنداره
داستانتو تهویل دادی
بهت برنخوره داستان افغانی تو تهویل نده

0 ❤️

719067
2018-09-23 13:46:42 +0330 +0330

راستی یادم رفت بگم
کونت باز شده بود میگوزید تو ارضا میشدی؟
کونت خودش خود جوش میگوزه ؟
یعنی تو نمیگوزی ؟
یا افغانی میگوزید تو ارضا میشدی؟
اینو فقط بیا مشخص کن جریان گوزیدن چی بود ؟
واسطون !!! تهویل ؟؟؟
کروم؟!

0 ❤️

719083
2018-09-23 15:10:40 +0330 +0330

نامزتو بپيچون بيا خودم يجوري بكنمت كه خرضا بشي

0 ❤️

719090
2018-09-23 16:17:15 +0330 +0330

اینکه توی کوه نداد!!!
توی خونه داد!!!

0 ❤️

719091
2018-09-23 16:21:49 +0330 +0330

آفرین خیلی خوب بود یاد یک استاد داستان نویسی افتادم که میگفت تخیلاتون را بیارید روی کاغذ…
آخه من چی بگم چی فرض کردی ما ها را بچه تهران صبحها کارمند عصرها هم مغازه دار دارای ویلا شخصی تو شما 37 ساله که هنوز سکس هم نکرده . قبول کن هیچ کدومش به اونیکی نمیخوره. بعذشم که به افغانی دادی اونهم 53 ساله کارگر پارک . بابا چی میزی صنعتی و سنتی را با هم نزن جان مادرت .

0 ❤️

719095
2018-09-23 16:34:13 +0330 +0330

خیلی به واقعیت نزدیک بود ولی کون آکبند باین راحتیا باز نمیشه که بخاد۳بار پشت سرهم بگاد

0 ❤️

719107
2018-09-23 19:01:53 +0330 +0330
NA

من ازبس جق زدم دارم کور میشم بعدتومیری به بچه دهاتی وافغانی کون میدی؟بیا پیش خودم جوری ازعقب وجلو میکنمت که…

0 ❤️

719114
2018-09-23 20:20:14 +0330 +0330
NA

کاری کسشعرایی که گفتی ندارم ولی اخرش که گفتی به کارگر افغانی دادی ینی دیگه هیچی من فش نمیدم همینکه به اون دادی از صد تا فش خار مادر بد تره سگ‌ ایران کونت بزاره ولی افغانی نه خااااک

0 ❤️

719302
2018-09-24 10:20:44 +0330 +0330

این پسره کونی رو بدجوری ریدن بهش لیلا خانم یعنی جوری بگا رفته هر چند وقت یبار میاد یکم تغییر میده و با یه اسم دیگه همون کسشرارو مینویسه تو تخیلاتش تا الان هزار بار دختره رو کرده بدبخت جقی

0 ❤️

719339
2018-09-24 12:59:11 +0330 +0330

جنده دوزاری تو کون دادی به طرف به ما چه ربطی داره که بهمون بر بخوره که افغانی بوده یا ایرانی ؟؟‌ گوساله ۳۷ سال از کونت فقط برای گوزیدن استفاده میکردی ؟ نکبت پلشت دیگه ننویس گاومراد انتر

0 ❤️

719368
2018-09-24 15:14:21 +0330 +0330

اگه خواستی منم میتونم تو کوه بکنمت

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها