تورم

1389/06/19

تا حالا دو تا از داستان های سکسیم و به نام های (برف خیال) و (سی وسه کس) رو براتون نوشتم.
بعداز اون کیری که تو (برف خیال) از پریا خوردم زدم به بیخیالی و تفریح و کس بازی که تو یکی از جریانات خانوم بازیمون یه آقای دکتری با زیدمون سمیه ریخت رو هم.
جریان و از اونجایی فهمیدم که:
یه مدت بود سمیه کلید کرده بود الا و بلا میخوام کار کنم! منم دیدم جریان از پایه مشکوکه ,چون اون کس گشادی که من میشناختم اهله این گه خوریا نبود.منم برام مهم نبود, اما اینکه یه دختر بخواد سرمو شیره بماله تو کتم نمیرفت.اگه میگفت من اهل پسر بازیم باهاش کنار میومدم اما اینکه بگه قربونتم,عاشقتم,بی تو هرگز و این زرزرا قضیه فرق میکرد, اونوقت لابلای این حرفا بره با یکی دیگه؟من که میزنم کس و کونشو به یه ترتیبی به گا میدم.
تو ویلای شمال بودیم.
شنگول شده بودم,اما زیاد نخورده بودم.با سمیه چپیدیم تو اتاق خواب بالا.لب رولب شدیم.دست انداختم لا پستونش.رفتم رو کسش دیدم آنچنان عکس العملی نداره. تعجب داشت عمه مو میگایید. هر چی زور میزدم انگارنه انگار.الکی میخواست بگه مشتاقه اما نبود. انگشتم و از رو خط کسش کشیدم پایین. به محض اینکه سوراخ کونش و مالیدم برق از سه فازه کونم پرید.
تو گرگو میش رامسر پردرو زدم کنار.آ ب تو رودخونه ی پشت ویلا از لای برگا و سبزه ها میدویید و شر شر صدا میکرد.
شاعرانه خوار مادرم اومده بود جلوی چشام ,میخواستم بزنم ننشو بگام که گفت"عزیز دلم ببخشید نمیدونم امشب چمه؟! تایم پریودمم نیستا.اما خیلی سردم!!!“قبل از اینکه خوار مادرشو پشت و رو کنم رفتم تو حیاط.
1-دو ساعته یه بسته سیگارو کشیدم.
2-کلمو کردم تو رودخونه.
3-با سرعت هفت کیلومتر در ساعت دوره ویلا رو میچرخیدم.
4-دیگه طاقتم طاق شد.
با لگد دره اتاق و باز کردم که کلش خرد به طاق. بابک و سانازم بدو رو اومدن تو. دهنه ساک زنش مثله دروازه شمرون واز بود. گفتم"جنده لاشی به کی دادی؟کونتو جای دیگه میدی سردیتو میاری واسه ما.کیرم تو دوستت دارمات. اندونی با یابو طرفی؟! به کی دادی؟وقتی میدادی به ریشه من میخندیدی کس پاره؟ آخ کونم!”
بابی گفت"چی شده؟“گفتم"آخ گوتم! دسته این لا انگشتی و بگیر بنداز بیرون تا ننش و نگاییدم.رفته گوت داده,میفهمی؟گوت!”
کونم داشت فواره میزد.گفتم"ببین گوتم داره از دهنم میزنه بیرون, یالا. هری.گد بابا گد.
بغچش و دادم دستش از ویلا پرتابش کردم بیرون.

««««««««««««««««««««««»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»»
به کی داده بود؟
به آقای دکتری که منشیش شده بود داده بود.
چی داده بود؟
کون داده بود.
کی داده بود؟
صبح روزی که رفتیم شمال داذه بود.
از کجا فهمیدی که داده بود؟
از سوراخه متورمش فهمیدم که داده بود. کسکش وحشیانه کرده بود.
البته این یک دادگاه نیست.این ها سوالاتی بودند در جهت شفاف سازی اذهان عمومی پیرو حق دادن به اینجانب برای اقدامات ذیل.
کارم شده بود زاغ زدن این دکتره بچه قرتیه مایه دار. دربه در انگار رییس کاباره بود! هر روز یه مدل لباس یه مدل ماشین. من اگه امکانات اینو داشتم هر ثانیه رو بهترین کسای تهرون میخوابیدم. بالشتم کون بود و لحافم کس. پستون میمیکیدمو دخترا از کیرم آویزون میشدن و لقمه میزاشتن دهنم .اما میدونستم بالاخره بایه تیپا این خائن و میندازه بیرون اما کسه لق اون. من با خوده دکیه یه حسابایی داشتم.
داشتم میپاییدم که دیدم خانمی که ساعت سه بعداز ظهر با لگد از خواب بیدار میشد راس ساعت هشت دره مطب و باز کرد!!!
رفتم بالا. تا من و دید به خود رید.گفت"چی میخوای؟“درو بستم دستشو گرفتم بردمش تو اتاق دکتر. تا مقاومت کرد دوتا نروماده زدم تو گوشش.مانتوش ودرآوردم شلوارشو کشیدم رو زانوش.دو سه تا چکه افسری زدم به کونش و کیرمو خشک خشک تپوندم توش. از درد دستمو گاز میگرفت منم محکم دهنش و گرفته بودم و گولا گولاوار میتپوندمش.گ فتم"بده.کون بده,کونی.کون.کیرم تو کونه دکتر.کیره ما مگه خوار داشت جنده؟به یاده قدیما کون بده"آبم که داشت میومد دیدم کونش خونیه.سره کیرو گرفتم سمته میزو آبم و پاشیدم رو میزو صندلی.
سمیه از درد گریه میکرد.که صدای در اومد. بعد دره اتاق وا شد.دکی جان من رو با کیر بیحال و سمیرو درب و داغون روی تخت دید.خواست در بره یقشو گرفتم انداختمش رو سمیه دو تا لگد حرومش کردم.گفتم"ببین بچه قرتی زرزر کنی داد بزنی اول میکشمتون بعد میکنمتون.جای نگرانی هم نیست.من فقط اومدم بشاشم تو مطبت و برم ,همین!.زرم زدی نزدی.والا مشت میاد تو کلت”
سره کیرم و گرفتم رو به مطبش و شاشیدم تو دمو تشکیلاتش.بعد دوتا فحش ناموسی دادم بهشونو زدم بیرون.
یه خانمی داشت وارد میشد.عجله ی من و که دید پرسید"دکتر اومده؟"گفتم "بله"باهاش برگشتم مطب.دره اتاق و باز کردم و گفتم بفرمایید تو.
داشتم در میرفتم که صدای جیغ زنه رفت هوا.

نوشته :‌ پویا


👍 0
👎 1
31696 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

266725
2010-09-10 12:08:00 +0430 +0430
NA

این چرت و پرتها رو برو جان من جای دیگه بگو حتمن خواب رامبو دیدی . این چاخانها توی کت من یکی نمیره .

2 ❤️

266726
2010-09-10 15:02:38 +0430 +0430
NA

خیال بافی خوبی بود …شبها شام کمتر بخور

5 ❤️

266727
2010-09-13 11:13:07 +0430 +0430
NA

اخه کسکش مگه تو ششلول بندی که کارا رو میکنی؟

3 ❤️

266728
2010-09-13 13:12:54 +0430 +0430
NA

مادر جنده اینکه همش کس شعر بود کیرم از پهنا توکس ننت. :D

5 ❤️

266729
2010-09-13 14:28:02 +0430 +0430
NA

مادرتو گاییدم. کیرم راست نشد که هیچی بدتر خوابید

6 ❤️

266730
2010-09-13 21:29:06 +0430 +0430
NA

فحش باده هواس مخصوصا اگه یه احمق و دیونه گفته باشه.میتونم بهت فحش بدم اما احترام مادرت و نگه میدارم جناب احمق.این داستان واقعی بود.در ضمن اندازه ی خریتت کس کردم.بعد از فوتبال هم که میرم سراغه گوشیم زیره 50 تا اس ام اس ندارم.حالا تو بیا با داستانای اینو اون جق بزن!

1 ❤️

266731
2010-09-21 18:32:00 +0430 +0430
NA

داستان نویس عزیز باید تخیلاتتو تقویت کنی

3 ❤️

266732
2010-09-21 19:47:49 +0430 +0430
NA

سلام
به عنوان به آدم بی طرف میگم
بچه ها راست میگن برادر
کس نوشتی
یعنی میدونی چیه !
میتونی داستان های طنز بنویسی
جدی میگما
هم طنزو خوب مینویسی
هم جای استفاده از کلمات رو بلدی
از بچه های قدیمیه سایت آویزون سراغ داستانی رو بگیرکه مربوط میشه به یه پسری که تو خدمت با یه نفر خیلی جیک تو جیک بوده
پدر دوستش زندان بوده و نامادریش آرایشگر بوده
یکمی از سربازیش مینویسه و بعد شروع میکنه از اتفاقات بعد خدمت نوشتن
و اولین عیدی که با دوستش با هم خونه بودنو قرار بود خونه دوستش رو رنگامیزی کنن
اسم داستان یادم نمیاد ولی از بچه های 7 یا 8 سال پیش بپرسی فکر کنم بتونن کمکت کنن
چون یه داستان طنز خدا بود که خیلی مختصر بعضی وقتا داستان رو میبرد سمت مسائل سکسی
اگه پیداش کردی کامل بخونش و سعی کن تو اون مایه ها بنویسی
اینجوری کسی با مادرت هم کاری نداره
خداوکیلی اینا رو از سر دوستی و اون قضیه ی بنی آدم اعضای یکدیگرند برات نوشتم
یه دفعه خدای ناکرده بهت برنخوره و از اون کلمات رکیک نثار فک و فامیل ما بکنی ها
منتظر حضور جدید و موفقت می مونم
با درود بدرود .

3 ❤️