توفیق اجباری
سلام دوستان ، امیدوارم خوب باشید . داستانی که میخوام براتون بگم کاملا کس شعر و تخیلیه پس اگه نمیخوای نخون !!!
خب از موضوع اصلی دور نشیم من اسمم سیناست و 20 سالمه و مثل بقیه داستانا تو داستان منم همه میگن من سکسیم و چندین بار هم درخواست به سکس داشتم اما من بخاطر نداشتن شربت و کرم هر دفعه درخواستشونو رد میکردم .
بالاخره پس از یه مدتی تصمیم گرفتم برم شربت و کرم بخرم و این جنده ها رو آرزو به دل نزارم . فردای اون روز استاد زبانمون که با من خیلی خب بود گفت بیا منو بکن منم قبول کردم و آدرس خونمون بهش دادم که عصر بیاد.
ساعت 4 عصر بهم زنگ زد گفت که دم در برم درو باز کنم منم درو با آیفون باز کردم .
وااااااااااااای فقط یه شرت و تاپ صورتی پوشیده بود که آدم دلش میخواست قورتش بده .
همینطور که اومد گفت دیروز مامان بزرگش مرده همه رفتن شهرستان فقط اون نرفته )مثل بقیه داستانا مردن اقوام شهرستانی برابر است با سکس .(
و درحالیکه داشت گریه میکرد پرید تو بغلم و شروع کرد به لب گرفتن یه 2,3 ساعتی لب گرفتیم که گفت میخوام کیرتو ببینم منم گفتم اول تو لخت شو اما قبول نکرد و پس از کلی خایه مالی من لخت شدم .
با دیدن کیره نیم متریم حشری تر شد وگفت که شلوارشو دربیارم منم در زیره 1 ثانیه لختش کردم وااااااای چه سینه هایی داشت اگه یکبار سینه هاشو فشار میدادی شیر 1 سال ایران تامین میشد!!!
از اون سینه هایی بود که خر مردی رو تحریک میکنه پس از یه ساعت سینه مالی من و خایه مالی خانم دکتر , بهم گفت میخوام جرم بدی منم بلافاصله براش شربت آوردم اما نخورد اینقد کونم سوخت که جلوش جلق ولی نکردمش داشت از شهوت میمرد به پام افتاد اما گفتم نه سکس بدون شربت مثل ساندویچ بدون نوشابه اس با شنیدن این حرفم سریع کل شربتو خورد منم گفتم خب حالا بیا برام ساک بزن اونم قبول کرد و داشت ساک میزد که یه دفعه صدای زنگ بلند شد وااااااااااااای از ترس ریدم و از اونجایی که داشت ساک میزد شاشم ریخت نو دهنش !!! خیلی ناراحت شد و گفت دیگه دوسم نداره منم گفتم به تخمم و تو کف گذاشتمش و نکردمش !!!
دوستان ببخشید بخاطر اینکه دیگه کس شوت به به ذهنم نمیرسه .
امیدوارم بتونید خودتون رو کنترل کنید و کامنتای بد بد نزارید .
در پایان میخوام بگم که کیرم تو مغزتون که این کس شعر هارو می‌خوانید …
نوشته: کس کن کسخل !!!
"بخاطر نداشتن شربت و کرم هر دفعه درخواستشونو رد میکردم " ریدم به اون استدلالت
"فردای اون روز استاد زبانمون که با من خیلی خب بود گفت بیا منو بکن"چه استادتون بی جنبه اس
" شروع کرد به لب گرفتن یه 2,3 ساعتی لب گرفتیم"کس کش، دو سه ساعت داشتی لب می گرفتی
"ساعت 4 عصر بهم زنگ زد گفت که دم در برم درو باز کنم منم درو با آیفون باز کردم .وااااااااااااای فقط یه شرت و تاپ صورتی پوشیده بود."همین طوری لخت تو خیابون منتظر تو بود تا درو باز کنی؟
"با دیدن کیره نیم متریم حشری تر شد وگفت که شلوارشو دربیارم منم"مگه اون فقط با یه شرت و تاب صورتی نبود؟اون طوری که تو گفتی شلوار پاش نبود
کونی ای کیر هالک بزرگ تو کونت ریدم به اون استدلال و داستان نوشتنت
sinaf2
سریع برو خودت رو به نزدیکترین سفارت آمریکا در همسایگی ایران معرفی کن! همین الان زنگ زدن گفتن کامنتات رو خوندن، از تو خوششون اومده میخوان تو رو توی مرکز استعدادهای درخشان آمریکا استخدام کنن!!!
یعنی واقعا نفهمیدی نویسنده بقول خودش قصدش زیر سوال بردن داستانهای سکسی این سایت بوده؟!! نه، من اصلا هیچی نمیگم، تو فقط بگو یعنی واقعا این رو جدی گرفتی؟!! خود بدبختش اولش هم گفته که تخیلیه!!! خدائیش من الان سرم رو به کجا بکوبم؟؟! خدائیش نفهمیدی؟!! نه، جان من راست بگو! واقعا فکر کردی جدیه؟!!
خو عوضي قصدت خندوندن بجه ها بود درست. جرا اخرش فحش ميدي كير تو قيافت بياد. داستانت خنده دار بود. ولي اخرش ضد حال كير تو مغزت بره ميمردي مثل بجه ادم فحش دادن بجه ها رو تحمل كني. يعني نميدوني فحش جه تاثير مهمي در بيشرفت تو داره ؟ اكه ميزاشتي فحشت بدم الان جي كي رولينكي برا خودت بودي كيري!
من فش نمیدم چون کلی خندیدم و حال کردم دمت گرم .
ولی چرا کس میگی حاجی واقعی بود دیگه شربت و کاندوم و فوت اقوام و خونه خالی و لب طولانی و کیر نیم متری طرفم که از خدا خواسته قبول کرده .
دوستان زحمت کشیدن حسابی برات نوشتن نیازی نیس برا فحش بنویسم کفایته .
با ایده ات حال کردم !!!
اولش گفتی داستان کس شعره ! تا کس مغزها با ولع بخونن و اینجا کس شعر بنویسند و شناسایی بشند !!! آفرین عالی بود :)
نظرات جدید داستان‌ها
- زهرای قصه ما حالش اومد سر جا تا هفته های بسیار کوسش نخارید ...
- عصری بیدار شد و گفت کیرم بخور مفت مفت شق که بشد دوباره دید ...
- تپوند تا دسته توش جا کیر کلفت و سیاه چند باری رفت و اومد ابش...
- اتفاقا سن خودت شما واسه ما دهه شصتی ها یعنی بچه کونی داستان ...
- تا ``سکوت فضای میخانه را فرا گرفته بود`` همین جا خوندم تنها ...
- خوب بودی جیگر
- خیلی عالیه این داستان
- تو دانشگاه و درس و کلاس از اصفهون تا لاس وگاس دختری داغ و ...
- بنظر من داداشت تو بچگی کونت گذاشته توهم کسشعر سرهم کردی...
- نوشی جونت مواظب باش خودتو ب دردسر نندازی...
- من یه بار تو استخر یه سن بالا مخمو زد رفتیم خونش...
- هوا کم کم داره داغ تر میشه کصام روز به روز هاتو جنده تر میشن...
- خیلی جیگری جیگر
- از این بی غیرت ها گیر ما نمیاد
- کص تو قطار عالیه
- خیلی زیبا بود
داستانهای تازه
- زن داداش باحال
- چهار گناه، رولت روسی
- ارباب جوان (۲)
- سکس با برادر شوهر
- اسممو صدا کن (۲)
- ماساژ خاله نرگس
- فقط یک شب
- شمس الله و دختر دانشجو
- عمه منیر
- دوست نامرد من (۲)
- سکس بعد از جدایی از همسرم
- مرگ تدریجی یک رویا
- از شمال به جنوب (۱)
- عطر ژاله (۱)
- کس سفید خاله سوسن
- بالاخره سکس اما یهویی
- ساعت یازده و نیم (۱)
- هما مستاجر من (۱)
- سکس با دوست دختر رفیقم
- ممه های سارا
- خورشید عشق
کس مخ عزیز تو داری با این همه استعداد حیف میشی