تپلی کُس (۴)

1399/10/02

...قسمت قبل

دیگه به نظر می رسید که کار تمومه و باید سریع می زدیم بیرون قبل از اینکه مجتمع شلوغ بشه و تابلو بشیم. یک کمی لب بازی کردیم و سمیرا هم کیر کوچولو کامبیز رو تو دهنش می کرد و در می آورد. دلش نمی آمد که از کیرش دست بکشه. با خنده گفتم:« دل بکن جوجو، کیرش تموم نمی شه همیشه هست» و به کامبیز گفتم:« شماره ات رو بده به این که خوب زیرخوابی برات می شه». تو همون روشویی که بالا بود یک کمی خودمون رو تمیز و سر و وضعمون رو عادی کردیم و رفتیم و پایین. کامبیز می گفت بعضی وقت ها از اماکن می ریزن تو پاساژها، برای همین قبل از اینکه از مغازه بیایم بیرون کامبیز تلفنی اوضاع رو با یکی از دوستاش چک کرد و وقتی دیدیم که اوضاع عادیه زدیم بیرون.

وارد خیابان که شدیم انگار که از یک دنیای دیگه برگشته بودیم به زندگی عادی. سمیرا گفت:« ای بابا دیدی این همه کیر ریخته تو خیابان و اون وقت من دو سال با دسته برس با خودم ور می رفتم؟» گفتم «ناراحت نباش، عوضش الان تا کست دل دل کرد، می تونی یک کیر تازه بکنی توش. تازه مثل من آقا بالا سر هم نداری که نگران چیزی باشی» خنده ای کرد و گفت « تو هم چقدر نگران آقا بالاسرت هستی» جواب دادم:« به اونم می رسم. تا بخواد تخم هاش باد کنه، خالیشون می کنم. ولی اینکه هر بار یک کیر تازه دستم بگیرم، خیلی بهم هیجان می ده. می دونی سمیرا بیشتر از اینکه از دادن لذت ببرم از بازیش لذت می برم. اینکه از این همه کیری که دور و برت هست، خودت یکی رو انتخاب می کنی. قبلش هم کلی تخیل کردی. سایز کیرش، اینکه چطوری تلمبه می زنه. حتی من قیافه طرف رو در لحظه ا ی که آبش می اد، هم برای خودم می سازم. همه این خیالها، کسم رو خیس می کنه و نمی تونم خودم رو نگه دارم و نپرم رو کیر. یک چیز دیگه هم هست. اون لحظه ای که خون از مغز مردها می ره تو کیرشون و فقط و فقط می خوان هر طور شده بکننت، برام خیلی لذت بخشه. احساس قدرت می کنم. تو اون لحظه می تونی باهاشون هر بازی ای که می خوای بکنی.»

وقتی رسیدم خونه اول از همه لخت شدم و افتادم روی تخت. داشتم پلان به پلان امروز بعدازظهر رو مرور می کردم و دوباره مور مور می شد کسم. اون راننده پیر جقیه، بعد دست مالی های کامبیز تو اتاق پرو، وقتی با نوک زبانش کسم رو حال می آورد و … . دستم لای پام بود و خیلی نرم و زیرپوستی داشتم چوچولم رو می مالیدم. شهوت مثل یک جریان خیلی ضعیف برق که قلقلکت می ده، داشت کسم رو داغ می کرد. باید می رفتم حمام و خودم رو می شستم. تا برگشتن سعید، شوهرم ، چند ساعتی وقت داشتم. قرار بود سر راه بره و دخترمون رو هم از خونه مادرم برداره. باید براشون شام هم درست می کردم. به حرکت دستم کمی سرعت دادم. جریان برق داشت قوی تر می شد. با آب دهنم انگشتم رو خیس کردم و تندتر چوچولم رو مالیدم، مالیدم و مالیدم و با یاد تلمبه های کامبیز حسابی کسم داغ شد، ولی ارضا نشدم. باید قبل از رسیدنشون اوضاع رو مرتب می کردم، پس بلند شدم و حوله ام رو برداشتم و رفتم زیر دوش.

وقتی داشتم ظرف های شام رو می شستم، سعید دخترمون رو خوابونده بود و داشت تلویزیون نگاه می کرد. چای آوردم و کنارش نشستم و گفتم «کانال رو عوض کن، می خوام فیلم ببینم.» با خنده گفت «اتفاقا یک فیلم خوب دارم. از اون هایی که خوشت می آد.» گفتم «نه تو رو خدا. اصلا حال ندارم امشب. بعدشم این کثافتکاری ها رو تو دوست داری. من فقط مال تو رو دوست دارم» و دستم رو گذاشتم رو کیرش. هنوز کوچولو بود. گفتم« من عاشق اینم وقتی که هنوز خوابه» و دستم رو کردم تو شرتش. تازه کیرش بیدار شد و داشت سفت می شد که دستم رو کشیدم بیرون و گفتم« اینم که تا دست بهش می زنی، بلند می شه که ترتیب آدم رو بده» سعید گفت «کیرم رو بگیر تو دستت،‌ خوشم می اد.» با عشوه گفتم « سعید کوچولو! بهش بگو سعید چوچولو. من دوست ندارم بگی کیر. آدم با زنش بهتره که مودبانه حرف بزنه عزیزم.» سعید هم یک بوس کوچولو ازم کرد و گفت « قربون عشقم برم که اینقدر با ادبه» و دستش رو از زیر کرد تو سوتینم و گفت «خیلی می خوام امشب. ببین این سعید کوچولو چقدر سفت شده» با عشوه بیشتر گفتم «برام بخورش، ولی نمی شه بکنی تو امشب. خیلی امروز کار کردم، خسته ام». دستم رو گرفت بلند کرد و گفت « بیا بریم رو تخت که خیلی کار دارم باهات عشقم»

نوشته: سفید مثل کس سفت مثل کیر


👍 15
👎 6
46201 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

782727
2020-12-22 00:10:10 +0330 +0330

داستانی بود تقدیم به تمامی مردان دست به کیر و بانوان ضد کیر.
احساسم بهم میگه نویسنده باید آقا باشه.

2 ❤️

782757
2020-12-22 01:46:17 +0330 +0330

داشی دمت گرمم حال کردم

1 ❤️

782814
2020-12-22 10:40:19 +0330 +0330

یه روز پشیمون میشی از چنده بازیهات اگر که حقیقت را نوشته باشی

0 ❤️

782871
2020-12-22 21:03:17 +0330 +0330

هیچوقت فحش مدادم ولی واسه تو یکی میدم مطمئن باش مامان جونت هم‌ هرروز زیر خواب ده نفربوده و تو را و کس تپلت را هرروز تو خیال خودش میدیده وقتی میداده و آرزو میکرده جنده ترین لاشی زمین را پس بندازه که موفق شده من هیچوقت از این جملات تو نزدیک نه سالی که تو سایتم به کار نبردم ولی با عرض معذرت از بقیه دوستان و کاربران عزیز از انسانهای هرزه مثلدتو که متاهل هستند و خیانت میکنن متنفرم تو زمان مجردی با اگه جدا شده بودی و این حرفها را میزدی از نظرم مشکلی نداشت چون تعهدی به کسی نداشتی چون پای زندگی مشترک و همسر و فرزند در ببن نبود فقط دلم میسوزه برای اون دختر بچه پاک و معصومی که گفتی داری چون تو اونقدر بب ریشه و پستی که باعث میشس خواسته یا ناخواسته اون کوچولو هم کم کم که بزرگ میشه از روی رفتارهای نامناسب مادرش الگو برداری کنه واقعا متاسفم برات چون حتی حیوانات هم به خانواده و جفتشون وفادار هستند اما بعضی انسانها مثل تورا نمیدونم میشه به چی تشبیه کرد و اسم چی راروتون گذاشت چون باهر موجودی که بخوای مقایسه بشی و از نامش برای تو استفاده کرد توهین نابخشودنی به اون جانداره تورا باید ببرن بخوابوننت زیر کیر اسب آبی تا یه چیزی بزنه داخل اونتوپولیت که هم اندازه قدت هست و چنان اون توپولیت را جر بده که هیچ خیاط ماهرکه چه عرض کنم با وصله آپارات هم نشه اون جر خوردگی را واست ترمیم کرد

0 ❤️

782937
2020-12-23 01:30:37 +0330 +0330

ایولللل قسمت جدید

0 ❤️

782938
2020-12-23 01:32:02 +0330 +0330

اه کم بود:|

0 ❤️

782991
2020-12-23 12:07:19 +0330 +0330

بهت اخطار کرده بودم که این اراجیف رو ادامه نده
باشه خودت خواستی

0 ❤️

788580
2021-01-27 03:52:19 +0330 +0330

کاری ندارم حقیقت یا دروغ
از خیانت هم خوشم نمیاد
اگه ادامه داره ادامه رو بنویس

0 ❤️

849194
2021-12-22 16:03:10 +0330 +0330

@siamaklovelorn835
تو اینجا در سایت پورن چه گُهی میخوری؟!
اگر مخالف هستی خوب نیا اینجا
مریض هستی؟

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها