جاری های خواهر

1398/01/28

َسلام خدمت همه اعضاو دوستان شهوانی عرشیا هستم و چند سالی هست که به این سایت میام و زیر و رو میکنم و از لحظه به لحظه و یک به یک صفحات و محتوای آن بازدید میکنم قبلا چند تا خاطره سکسی واقعی که برایم اتفاق افتاده بود را برایتان ارسال کردم مثل سکس بازندایی و دخترخالش و غیره … . ولی الان خدمت آن دسته از دوستان که تازه عضو شدن یا بازدید میکنند خودم را معرفی میکنم اسمم عرشیا و 45 ساله و شغلم هم بواسطه علاقه و سرمایه پدری و همچنین شم اقتصادی خودم فروشگاه بزرگ مخصوص بانوان شیک و به روز میباشد که تشکیل شده از چند غرفه از جمله کیف و کفش برند خارجی – مزون لباس عقد و عروسی – طلا و جواهرات – لباس مجلسی و غیره که مدیریت داخلی فروشگاه را به خواهرزنم واگذار کردم و خودم مشغول امور دیگه مثل اجرای تور سیاحتی و تفریحی ترکیه و دبی و واردات مایحتاج فروشگاه بوده و گهگاهی هم در طول هفته به فروشگاه سر میزنم . اما از لحاظ فیزیکی خدمتتان عرض کنم که به لطف نعمت الطاف خداوندی از شانس بسیار بالایی در زمینه مخ زنی و ایجاد رابطه با زنان و دختران داشته و از همه مهمتر شاید باور نکنید از الت تنالسی قابل توجهی که همیشه موجب خوشی و حتی ناراحتی هم بوده برخوردار می باشم که موجب جلب توجه بوده و همه زنان جوان و یادختران ، عاشق به دست آوردن یا بهره بردن از چنین چیزی می باشند و خیلی ها هم بهره مند شده اند
و اما توصیف خاطره :
این خاطره مربوط به 8 سال پیش می باشد با توجه به متن بالا یکروز از دفتر تور تماس گرفتند که دو تا خانم جوان با دادن آشنایی و نسبت فامیلی تقاضای ثبت نام در تور شش روزه ترکیه را در ایام سال نوی شمسی را دارند و از آنجاییکه ظرفیت تکمیل و جا نداشتیم با اصرار این خانمها با من تماس گرفتند و تعیین تکلیف میخواستند خوشبختانه در طی روزهای بعد چهار نفر که عضو یک خانواده بودند بدلیل مشکلات خروجی کنسل کرده و بلافاصله این دو خانم را جاریهای خواهرم بوده و برای خودشان شاه کس بوده و همیشه آرزوی حتی یک سکس سرپایی را داشتم جایگزین کردیم و خودم شخصا باهاشون تماس گرفتم و هماهنگی لازم را انجام دادیم . زیاد طول نمیدم و مستقیم به متن خاطره رجوع میکنم دقیقا یک روز بعد از رسیدن به استانبول زن برادر بزرگ دامادمون مهین خانم میخواست یه حرفهایی بزنه ولی نمیتونست و من من میکرد و من هم بنا به تجربه کاری فهمیدم که میخوان راحت باشن ولی روشون نمیشد ولی خب من با دادن اطمینان و جلب اعتماد آنانبهشون گفتم که راحت باشن و هر کاری دلشان خواست انجام بدن که شاید ماهم از قبل این اعتماد بهره ای گرفتیم مهین و پریسا اجازه جداشدن از تور را جهت رفتن به کلوپ شبانه و رقص و دانس و تخلیه حس درون خود را خواستند که با توجه به وجود چند زن جوان و دختر در تور و حتی زوج عروس و داماد و ایجاد شک و شبهه و آبروریزی انها را با هماهنگی رزویشن و مدیر داخلی هتل طبقه دیگر هتل جا دادم و به شوخی گفتم که هرجا رفتن و یا خواستن یه کارای زیرآبی برن به من اطمینان کنند و من را در جریان قرار بدن که در این کشور غریب و گرگ صفت حواسم بهشون باشه شب شد ودر پاوین هتل مشغول هماهنگی برنامه فردای تور بودم که یه دفعه چیزی دیدم که همیشه آرزو و مشتاق دیدنش بودم مهین با یه دامن تنگ بالای زانو با جوراب بلند بسیار نازک مشکی با کفش ورنی پاشنه بلند10 سانتی بطوریکه کاسه زانوهاش جلوه خاصی به بدن نیمه لختش داده و یه تاب مشکی آستین حلقه ای تنگ و زرین آمد پیشم و گفت و با یادآوری و قول و قرارمون با هم گفت که خواهشا هرچی اینجا دیدم بین خودمون میمونه و هیچ کس حتی خواهرم هم از آن خبردارنشن و منم بهشون اطمینان دادم و به قول و قرار خودم پافشاری کردم که یه آن پری زن بردار دیگر دامادمون که این دو زن دخترخاله هم بودند با دامن چاکدار تا زانو و جوراب شلواری بسیار نازک به رنگ بدن و پیراهن زیبا و صورتی رنگ به ما ملحق شد و به یک کلوپ و عیشخانه معرفی شده رفتند و منم مشغول رتق و فتق امور تور شدم صبح بعلت خستگی و کمی کسالت همراه تور نرفتم و انها را سپردم به لیدر و بلد تور و رفتند و منم دراتاقم استراحت کردم که یه دفعه افکار شیطانی تصاحب این دو فرشته سکسی نزاشت بخوابم و به اتاقشون رفتم که پس از در زدن زیاد بالاخره مهین با همان لباس دیروز در را باز کرد و تعارف کرد و منم رفتم داخل و دیدم که پری دمر رو تخت افتاده و حتی کفشهاش را هم در نیاورده بود با صحبت با مهین متوجه شدم که شدیدا مست بوده و در شراب خواری زیاده روی کرده اند و آثار این مستی کماکان وجود داشت و سرگیجه شدیدی داشت و گفت میخوام بخوابم البته اگر دوستان اجازه بدن مکالمه و گفتگوی فی ما بین را با کدگزاری مشخص کنیم تا این خاطره کسالت بار نشده و قابل خواندن باشه عرشیا با کد + مهین * و پری /
م : کمک کن برم رو تخت بخوابم خیلی خستم و سرمدرد میکنه
ع : میخوایی با همین لباس بخوابی
م : نمیدونم فقط باید بخوابم
از دستاش گرفتم و تا تختش همراهی کردم و افتاد رو تخت ومنم با سوء استفاده از موقعیت با بلند کردن پاهاش ودراز کردن اونها رو تخت یه دفعه دیدم وااااای این خوشگله شرت پاش نبود و سفیدی عجیبی زیر دامن و انتهای جورابهای مشکی نمایان شد و ان کوس خوشگل و زیبا که با آن سن و سال مهین انگار اصلا این کوس رنگ کیر به خود ندیده و همانند کوس یه دختر سفید و خوشگل بود که یه آن این کیر بی جنبه ما سریع مثل یه چوب دستی شدوبدجوری اذیتم میکرد با گذشت چند دقیقه از این وضعیت و عدم کنترل برروی خودم و تحریک بیسابقه دامن مهین را بلند کردم و بدون مقدمه زبان خوشبختم را به کوس خوشگلش رسوندم و نمیدونم چند وقت کوتاهی کشید که مهین به واسطه مستی و حشزیت زیاد سرمو به کوسش فشار داد و با یه جیغ ضعیف دست و پاش لرزید و ارضا شد .
م : زود تمومش کن کیر میخوام کیر
ع : سرو صدانکن پری بیدار میشه میبینه آبرومون میره
م : فکر نکنم بیدار بشه تا صبح بیدار بوده و کوس داده
ع : چی ؟؟ چیکار کرده ؟؟
م : سکس عزیزم سکس
ع : جدی ؟
م : آره فکر میکنی که اینجا مارا با این وضع و هیکل ولمون میکنن
ع : البته که نه ولی چرا اینقدرزود وا دادید مگه تو هم با کسی خوابیدی ؟
م : ناراحت نمیشی بهت بگم .
ع : نه اگه میتونی بگی بگو
م : آره منم بودم البته پول خوبی داد که براش می ارزید
ع : پری چی اون هم پولی بود
م : نه اون با یه فرانسوی خوش هیکل بود که تو همین هتل ساکنه
با ردو بدل شدن این حرفها بین من و مهین فشار کیرمنم دوبرابر شد و به خوردن کوس مهین ادامه دادم
م : زودباش بکن تو کوسم
ع : اخه همینجا پیش پری
م : اره همینجا نمیتونم تحمل کنم
با خواست خودش کیرم و چندباری روکوسش کشیدم و یواش یواش فرو کردم تو کوسش باور کنید کوسی که چند ساعت پیش گاییده شده اینقدر تنگ و با حال باشه و مثل یه دختر تازه باز شده کیر رو به خودش میکشید بطوریکه فشار دیواره های کوسش راروکیرم احساس میکردم و اون هم ( مهین ) با ناله های خفیف وحرفهای تحریک کننده باعث شددر عرض 5 دقیقه با فشار غیرقابل وصفی و بدون هیچ کنترلی تو کوسش خالی شدم
م : چرا اینقدر زود تمام کردی تازه داشتم به بزرگی کیرت عادت میکردم تازه تازه داشت دردش به لذت تبدیل میشدمن هنوز نشدم هنوز میخوام نمیخوام اینجوری تموم بشه
ع : باشه عزیزم دست خودم نبود با اینکه با خیلی از زنها و دختران سکس داشتم از نوجوان تا پنجاه ساله ولی تا حالا اینجوری نشده بودم که اینقدر زود تموم بشم اجازه بده یکمی تقویت کنم و دوباره ادامه بدیم
م : همیشه اینجا سکس میکنی ؟
ع : نه همیشه ، هرجا پا بده هستم ، ایران، ترکیه و یا دبی
م : با فامیل هم بودی ؟
ع : داری زیر زبون کشی میکنی یا اعتراف میگیری
م : دارم حال میکنم میخوام ببینم آیا کسی غیر از من هم تو فامیل از این غول لذت برده ، حسودیم میشه
ع : آره اما باید قول بدی بین ما بمونه قول و قول یا همان قول مردانه
م : من این کیر چند سانتی را تا ته کوسم داشتم و بهت حال دادم چه قول و گروکشی از این بهتر . میخوام با تکرار اون وقتها دوباره کیرت راست بشه و ادامه بدیم
ع : باشه بهت میگم با اکثر زنهای جوان و دختران فامیل بودم هر جا که شده و حتی گاهی با پیشنهاد خود آونها
م : مثلا کی ؟ میتونی بگی ،اونی که بهت خیلی حال داده و باهاش کیف کردی
ع : فاطی زن پسرخالم
بایاداوری صحنه های گاییدن فاطی و ان عشق وحال رد و بدل شده دوباره کیرم جان تازه ای گرفت وسیخ شد که مهین گفت معلوم فاطی خیلی بهت حال داده که با گفتن اسمش دوباره راست کردی
ع : میتونی کون بدی ؟
م : به این کیر ؟ مگه دست کونم موندم یا باهاش دشمنی دارم ؟ نکنه فاطی کون داده که اینقدر راست کردی
ع : آره عزیزم داده خوبش هم داده همیشه عاشق کون دادنه میگه وقتی تو منو از کون میکنی یاد دوران نوجوانی و کون دادن های ان موقع به بچه های محل و فامیل میافتم که چطوری کونمو میگاییدند
م : اگه پسر خوبی باشی و دوباره کوسم و حال بیاریو ابم بیاد بتونم یه کاری برات بکنم
ع : چی کار؟
م : میخوام گاییده شدن کون پری را ببینم . طالبش هستی اخه مثل اینکه فرانسویه دیشب کونش گذاشته . شرتش خونی شده انداخته کف حمام
ع : میتونی ردیفش کنی ؟
م : مثل آب خوردن ولی سرقولت هستی ؟
با این حرف یه دفعه با فشار زیادی کردم تو کوس مهین جون و شاید نزدیک بیست دقیقه تو انواع پوزیشن های دوست داشتنی گاییدم که یه آن با سفت شدن دست و پاهاش و جیغ بلند ارضا شد بطوریکه با صدای جیغش یه دفعه پری بیدار شد و با بازکردن در ما را لخت رو همدیگه دید و کیر سفت و راستمو که هنوز ارضا نشده بود تو دستم دید و یه دفعه گفت واای مهین جون دیشب اون همه کار کردی هنوز بازم میخوایی با اینکه بهت حق میدم با این کیری که تور کردی منم سیر نمیشم .
م : اشکالی داره ؟ این همه هزینه کردم اومدم خودمو تخلیه کنم میخوام اونجوری که دلم میخواد حال کنم حتی برای چند روز . همه مثل تو نمیشن که با شوهر خواهرش بریزن رو هم . مگه خودت نمیگفتی بار اول تو یه شب چهار بار از کوس و کون گاییدت . خوب ما که نمیتونیم کون بدیم خودمونو راحت کنیم مجبوریم کوس بدیم در ضمن مگه نمیدونی من کمرم خیلی سفته و به این راحتی ارضا نمیشم اگرهم ارضا بشم خنک نمیشم تا اینکه راحت بشم
سریع با پوشیدن لباسام اونجا را ترک کردم و به اتاقم اومدم و دوش گرفتم و به اتفاقاتی که در اون چند ساعت افتاد فکر میکردم . دوباره بعد از گذشت ساعتها شب شد و تو اتاقم مطالعه میکردم که درزده شد و دیدم پری با یه لباس نیمه لختی مینی ژوب با اون پاهای پر و تپل و کشیده بدون جوراب و با صندلهای خوشگل و خوش رنگ با تعارف من اومد تو و یه پذیرایی مختصر انجام شدکه پری به حرف اومد و گفت بابت اتفاق صبح اومدم باعات صحبت کنم
ع : اون یه اتفاق بود و شما هم همان کاری کردید که من صبح کردم تنها تفاوتش این بود که شما با غریبه بودید ولی من با یه اشنا
پ : به من مربوط نیست که شماپکار کردید همه ماها بالاخره یه کارهایی کردیم و رازهایی داریم
ع : خوب پس میخوایی چی بگی ؟
پ : میخوام ازت قول بگیرم هر چی اینجا اتفاق افتاد و یا شنیدی بین خودمون مثل یه راز فوق سری بمونه شوهرم اگه بفهمه من چکار کردم قطعه قطعه ام مینکه و برای فامیلهام میفرسته .
ع : باشه قول میدم ولی تو هم باید منو راضی کنی .
پ : شرط میذاری ؟ چطور ؟ چکار کنم ؟ نگو که کاری که مهین گفته را ازم میخوایی ؟
ع : چه کاری ؟
پ : کون دادن دیگه . من نمیتونم به اون کیر غول پیکر کوسبدم چه برسه به کون
ع : مهین چیزی بهت گفته ؟
پ : آره . گفت که باهات شرط کرده منو راضی کنه بهت کون بدم
ع : مگه دیشب کون نداده بودی ؟
پ : اخه کیر اون فرانسوی نصف کیر تو نبود ولی قشنگ بود
ع : خوب پس میخوایی چکار کنی برای راضی کردن من
پ : این کون هم برای ما هم نون داره هم مصیبت همه چشمشون میگیره تو اداره ، بازار ، عروسی و تولد و همه جا
ع : قول میدم اذیت نشی ؟ اگه دیدی نمیتونی تحمل کنی قول میدم تمامش کنم فقط برای چند لحظه امتحان کن
پری را لخت کردم و انجام مقدمات کار ممه لیسی ، کوس لیسی و کون لیسی
ع : عزیزم ساک میزنی ؟
پ : باشه ولی تو دهنم آب نریزی بدم میاد اگه تونستی بکنی تو یا تو کوسم بریز دستگاه دارم یا تو کونم
پس از ساک زدن چند دقیقه ای پری و سیخ شدن عجیب کیرم پری با چهاردست و پا شدن گفت که از هر کدام سوراخی که دوست داری شروع کن . کوس پری با اینکه بزرگ بود ولی اصلا قیافه قشنگی نداشت و مثل یه کوس از کار افتاده و پلاسیده بود ولی سوراخ کون خیلی قشنگ و قهوه ای داشت با اینکه همیشه میکردنش چه شوهر و یا دیگران ماهم از این نعمت بی نصیب نشدیم و با چرب کردن کیرم و کون چری با فشار کمی تا کلاهک وارد کردم که با تحمل فشار بسیار زیادی از طرف پری با صدای نحیف و زاری گفت که خواهش میکنم تا همینجا بسه فشار نده نمیتونم تحمل کنم کار دستمون میدیم و بعد از چند تلمبه تو کون پری ابن تو کونش خالی کردم و سریع رفت و پس از دوش گرفتن برگشت و گفتم مهین کجاست
پ : زیر کیر یکی از هم کاروانی ها
ع : کجا ؟
پ : تو اتاق اون مرد شبی به پول ایران یک میلیون ، همه مثل تو خوش سانس نیستند که کوس میلیونی و مفت بکنی با یه کون مفت این ماجرا همون جا تمام شد و بعد از برگشتمون به ایران انگار این اعجوبه ها همان زنان نبودند و هیچ اتفاق نیافتاده و برای شوهراشون یه قدیسه بودند
میدونم که خیلی خسته شدید و برام خیلی فحش و ناسزا میگید ولی میخواستم عین واقعیتو بدون هیچ اب و تاب سکسی و اون چیزهایی که بقیه تعریف میکنند براتون بگم فقط براتون بگم که هر چی ممکنه اتفاق بیفته حتی سکس .

نوشته: عرشیا


👍 8
👎 35
109069 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

761904
2019-04-17 21:02:00 +0430 +0430

باز اينا فكر كردن كه نويسنده فيلم بلند جشنواره فيلم كن هستند كي مغز داري برا شهواني مينويسي داستان سكسي نه فيلنامه برازرس عمو جاني بيا كون اين بزار بچها حال كنند

2 ❤️

761910
2019-04-17 21:08:18 +0430 +0430

فقط قسمت معرفیتو خوندم

تو کل پاساژ پالادیوم این حجم از اجناسی که شما گفتی پیدا نمیشه اونوقت شما تو یه فروشگاه داریشون?

طلا جواهر مزون کیف کفش پوشاک و …
میدونی تداخل صنفی چیه???
خودتم که تور داری و اینا!!!

دست بر قضا خیلی خوشگلی?
دست بر قضا خیلی پولداری?
دست بر قضا کیرت خیلی بزرگه?
همه ی فامیل رو هم دست بر قضا کردی

این حجم از موفقیت و موهبت الهی رو بیل گیتس و تام کروز و عمو جانی یجا با هم ندارن

اومدی داستان بنویسی یا کسشعر تفت بدی بتونی اینجا مخ بزنی که چهل خط از خودت تعریف کردی


761914
2019-04-17 21:12:34 +0430 +0430

فرودگاه جدید ترکیه مال شما نیست؟ کیر آتاتورک تو کونت

4 ❤️

761931
2019-04-17 21:33:05 +0430 +0430

یه سوال فنی ، با این اوصاف تو شهوانی چیکار میکنی؟؟؟

3 ❤️

761944
2019-04-17 21:43:49 +0430 +0430

درود بر تو ای پلنگ کس کن
کیرم تو ناف و گوشات

1 ❤️

761949
2019-04-17 21:53:10 +0430 +0430

آقای ع خیلی طولانی بود نصفشو مطالعه نمودم. راستی میشه خواهش بنمایم مخ مرا هم بزنی ببینم چجوریاس.
دیس لایک دادم تا از این داستانای زیبا دیگه ننویسی

2 ❤️

761973
2019-04-17 23:13:17 +0430 +0430

وااای دمت گرم
چقدر خندیدم

کد گذاری ات عالی بود
ررررریدی

2 ❤️

761979
2019-04-18 00:14:54 +0430 +0430

کیرم تو طرز نوشتنت و البته کیرم تو مقدمت

1 ❤️

761983
2019-04-18 00:56:44 +0430 +0430

آقا تور شابدلزیم هم برگزار میکنید.میخوام با هم بریم یه دستی به سر و گوشت بکشم.

2 ❤️

761985
2019-04-18 01:18:24 +0430 +0430

خاطراتتو گاییدم پلشت

1 ❤️

761990
2019-04-18 02:32:22 +0430 +0430

کم بود آبم بیاد

0 ❤️

761994
2019-04-18 05:24:30 +0430 +0430

اخه دیوث موقع تایپ کردن جلق نزن تا درست بنویسی بعدشم بنظرم پارک تو عوض کن

0 ❤️

761996
2019-04-18 05:36:30 +0430 +0430

باید ب خدمتتان عرض کنم که بسیار عالی کس نوشته اید و مغز مبارک را برای ردیف کردن این اراجیف به کار انداخته اید!!!

1 ❤️

762005
2019-04-18 07:00:54 +0430 +0430

دست بر قضا،
تعریف از خودجقیت حماقته
آقازاده کی بودی تو.
من همجنسبازی متنفرم ولی پاره کن آقازاده ها و از خود راضی هام.

3 ❤️

762017
2019-04-18 08:47:33 +0430 +0430

خیلی کجنکاوم بدونم اون یه نفری که لایک کرده کیه

0 ❤️

762020
2019-04-18 08:56:10 +0430 +0430
NA

همون اول ک چس کلاس گذاشتی فهمیدم ارزش خوندن نداره کون طاقار

1 ❤️

762024
2019-04-18 09:33:43 +0430 +0430

جون مادرت جق میزنی صحنه سازی نکن یه فیلم نگاه کن بزن صحنه سازی میکنی میای اینجا تعریف میکنی واسه چی کسکش بی ناموس

0 ❤️

762042
2019-04-18 10:54:06 +0430 +0430

خیلی بی مزه ولوس بود چند خط بیشتر نخوندم

0 ❤️

762043
2019-04-18 10:55:15 +0430 +0430

کم کس بگو
تو ک ایقد پولداری دست مارم بگیر شیاف مغز
خدایا پولو ب کی میدی ؟
ادم درستشو ندیدی والا

0 ❤️

762056
2019-04-18 12:16:09 +0430 +0430

رامین دلاوری دارنده شبکه ماهواره ای ایران بی مرز یک شیاد و کلاه بردار است
او یک شارلاتان است
هیچ تور ارمنستان و ویزا و اقامتی در کار نخواهد بود به محض واریز پول بلاک و از دسترس خارج میشوید
با چه مدرکی و سند و ضمانتی پولتان را به او و به کدام حسابش میریزید،زندگیتان را بر باد ندهید
هیچ احدی نمیتواند برای شما ویزا و اقامت بگیرد گول هیچ تور و گروهی را نخورید
لطفا اطلاع رسانی کنید تا کسی از هموطنان گول این فرد کثیف را نخورد

1 ❤️

762185
2019-04-19 01:02:14 +0430 +0430
NA

اگه اينقدر كس و كون دور برت هست اينجا چه گوهي ميخوري؟
معلومه يه بچه پولدار تو كون خواهرت گذاشته توهم از بس بيغيرت وجاكش بودي جق زدي
الانم دوباره به ياد گاييده شدن خواهرت دستتو كردي تو شرتت داري كسشعر تراوش ميكني پلشت

1 ❤️

762187
2019-04-19 01:11:26 +0430 +0430

م:کیرم دهنت
ه:مال منم روش

0 ❤️

762215
2019-04-19 06:03:49 +0430 +0430

اقا من با ع و م و کصشعرات دیگه ات کاری ندارم
توفقط اومدی اینجا تبلیغ از شغل هچل هفتت کنی داداچ

0 ❤️

762263
2019-04-19 18:50:26 +0430 +0430

عزیزم اینجا یه سایته که توش داستانهای سکسی میزارن
داستانهای طنز رو تو سایت بغلی باید بزاری

0 ❤️

762355
2019-04-19 21:38:34 +0430 +0430

من فقط داشتم رد میشدم از اینجا تو رو خدا منو نکن

1 ❤️

762451
2019-04-20 07:09:56 +0430 +0430

با ٤٥ سال سن مياي اينجا !؟
تو فاميلاتون فقط تو كير داشتي !؟

اسم ٤ تا از خيابوناي استانبول و بگو ببينيم رفتي يا نه !!!

فروشگاه لباس براي خانماي شيك پوش !؟
فكر كردي الان همه حمله ميكنن كه بهت بدن جقي جان !؟

0 ❤️

762480
2019-04-20 10:41:40 +0430 +0430
NA

عه عرشیا مگه تو قبلا سر چهارراه ولیعصر شیشه ماشین ها رو پاک نمی کردی؟ از کی فروشگاه زدی، ؟
این داستان رو هم قبلاً برای من جور دیگه ای تعریف کردی، گفتی که زنت و خواهرت بودن که. حالا باز عوضشون کردی؟

0 ❤️

762793
2019-04-21 20:03:01 +0430 +0430
NA

معلومه دورترین جایی که رفتی چهارراه استانبول بوده
ازگل، دم عید استانبول اونقدر سرده که کسی تاپ آستین حلقه ایی نمیپوشه.
یه چیزی شنیدی اومدی گه خوری کنی اینجا.
تو فوقش بتونی تو کونت سوسیس فرو کنی و جلق بزنی

0 ❤️

767210
2019-05-13 20:48:45 +0430 +0430
NA

افغانی کص مغز
ریدم تو لهجت

0 ❤️

767638
2019-05-15 22:10:50 +0430 +0430

دست بر قضا و از روی خوش شانسیت بیا برو تو ک ونم رنگی دربیا.

0 ❤️

774960
2020-10-31 15:38:44 +0330 +0330

کوس کش کوس کن تو ک این همه موفقی از کجه وقت خالی آوردی اومدی شهوانی؟؟؟ اینجا مخصوص جقیاس کونده تو هم معلومه یه جقی خیلی تیری خواهرتو ب شونصد روش سامورایی گاییدم

0 ❤️


نظرات جدید داستان‌ها