جور کردن زن تپل از شبکه Erotic TV

1395/02/30

سلام میلاد هستم اصفهان میخواستم داستان دومین سکس زندگیم رو براتون بگم. اگه خوشتون نیومد فوش ندید درضمن من با گوشی تایپ کردم پس غلط املایی ببخشید .21سال دارم و188قد و70کیلو هستم چند وقتی بود اینور و انور دنبال یه کیس مناسب واسه سکس بودم که یه خانم بیوه باشه و چاق و گوشتی سن بالا هم یاشه راستش خیلی وقت بود به این جور زنا علاقه داشتم و همیشه ارزو سکس باهاشون تو سرم بود تا اینکه یه روز پای ماهواره بودم و زدم شیکه Erotic TV دیدم مردم دارم به فارسی پیام میزارن و دنبال شخص مورد نظر خودشون هستن منم تلفن زدم پیغام گذاشتم که دنبال خانم بیوه و چاق و گوشتی هستم شمارم دادم
یه یک هفته پیام گذاشتم خبری نشد نا امید شدم و گذشت سر کار بودم ساعت 11صبح تلفنم زنگ خورد ناشناس بود ورداشتم دیدم یه خانمه بفرمایید با یک لحن خواستی گفت شما پیغام گذاشتی تو شبکه منم تماس گرفتم تازه فهمیدم کیه صدای نازی داشت سلام و احوال پرسی کردیم و قرار گذاشتم عصر همو ببینیم با ماشین رفتم دنبالش تیبا2 دارم زنگش زدم کجایی گفت الان میاد راستش دل تو دلم نبود که چه شکلی هستش و یعنی همونه که من میخوام نکنه یکی دیگه باشه و…که دیدم یه خانم تپل و خوشگل اومد سمت ماشین برای یه لحظه چشم تو چشم شدیم پرسیداقا میلاد گفتم بله گفت منم لیلا هستم و سوار شد خیلی تپلی بود سنشم 39 چهره زیبایی داشت ابرو های پهن و لپ که دیگه نگو لبهای کوچک و غنچه میان اون همه گوشت چونه و غبغبه خیلی خوشم اومد ازش اینا همه در کسری از ثانیه اتفاق افتاد خلاصه سلام کرد و دست داد منم دست دادم چه دستی دستم تو دستش گم شد بود راه افتادیم و شروع به حرف زدن گفتش چرا دوست داشتی با این سن کمت با من دوست بشی گفتم از شماها خوشم میاد و علاقه شدیدی به زنهای تپل دارم از همین حرفا که رسیدیم یه پارک خلوت اخرای رودخانه زاینده رود چون وسx هفته بود خلوت بود پباده شدیم رو یه نیمکت نشستیم و منم از دکه بستنی گرفتم و درحال خوردن و صحبت کردن که پرsید دوس دختر داری گفتم بله داشتم الان نه و گفت کاری هم کردی راستش توقع همچین سوالی نداشتم که با سر گفتم بله و ازش پرسیدم شما چرا بیوه هستی و تنها گفت شوهرم تو تصادف گشته شده و من 7ساله تنهام شروع به درد و دل کردن که این چند سال خونه مادرش بوده و بادوستاش و خرجشم از حقوق شوهرش ماهی 2تومن از شرکت نفت میگره .دستم پشت سرش بود و کم کم بهش نزدیک شدم بدنمون بهم چسبیده اولین باری بود به یه زن چاق میچسبیدم داغی خواستی داشت دستم گذاشتم سر شونش و در حال صحبت بود که دستشا گذاشت رو دستم منم با دست چپم رونشو نوازش میکردم که صورتشو رو به من کرد و منم همین برای چند لحظه لب روی لب هم دیگه دلم نمیخوات خلاص بشه هوا هم کمی تاریک بود و خلوته خلوت فقط منو اون به لب دادن ادامه دادیم منم دستو کم کم گذاشتم رو سینش وای چه سینه هایی بزرگی شروع به مالش کردم لبمو جدا کرد و بهش گفتم بسه اینجا نمیشه قرار شد بریم مکان که من چون گارکاه نجاری دارم اونجا یه اتقاق استراحت هست بردش اونجا تو ماشین همش دستم رو سینش و شکمش بود عجب شکمی چربی خالص و افتاده و اصلا کصش معلوم نبود خلاصه رسیدیم رفتیم بالا اتاق کوچکی بود ولی بسم بود سریع مانتو و شالش و برداشت و زیرش یه تیشرت نارنجی بایک شلوار چسبون که رون و ساق پاش کاملا خودنمایی میکرد همه رو کند و چشمم افتاد به یه جفت سینه واقعا بزرگ افتاد خیلی بزرگ شکم فوق العادش و یه شرت از این نخی ها بندش روی نافش بود اینقدر گنده بود چرخید تا لباسش رو بزاره کنار چشمم به کونش خورد واقعا زیبا و گوشتی دلم میخواست فقط نگاش کنم منم سریع لخت شدم اونو خوابوندم به کمر افتادم به جون سینش حالا نخور کی بخور یکی بخور یکی بمال دلم نمیخواست تموم بشه صدای نالش رفته بود هوا و سرم را به سینش فشار میداد کم کم رفتم سراغ شکمش حسابی لیسدم و نافشا خوردم زبون توش چرخوندم که قلقلی شد سرمو خول داد رفتم پایین رسیدم به کوسش میان ان همه گوشت و شکم افتاده و گوشت های ران یه کوس سقید و تمیز بدون پشم و تپلی چنتا زبون زدم که نالش شدید شد و گفت بکن توش منم زبونمو کردم توش و حسابی خوردم لیسدم که داشت از حال میرفت سرمو حول داد بالا بلندش کروم تا ساک بزنه چنان ساک زد که داشتم میسوختم پوستم میخواست ور بیاد خوابندمش به کمر و کیرم رو گذاشتم دم سوراخ کسش و حول دادم راستش کمی تنگ یود نسبت به سنش ولی رفت تو و داغی زیادی داشت خیلی حال میداد بلاخره به ارزوم رسیده بودم و داشتم یه زن گوشتی رو میکردم اونم فقط ناله میکرد منم هم تلمبه میزدم هم پستوناشو میخردم که بعد 10مین احساس کردم میخواد ابم بیاد که کشیدم بیرون و برش گردوندم و حالت سگی گذاشتم توش ضرباتم به کونش صدای باحالی میداد و میزدم رو کونش اونم اخ و اومخ میکرد داشت ابم میومد که اونم لرزید ارضا شد گفتم بریزم کجا خودش نشست و ریختم رو سینش بیحال افتادم رو پتو کنارش و اونم خودشو پاک کرد چشم تو چشم گفتم حال داد گفت اره بهترین سکسش بوده تا حالا اما من دلم بازم میخواست اما از کون دوباره کیرم شق شد و برش گردوندم از پست کیرم را هر کاری کردم نرفت راستش کرم دست داشتم مالیدم به سوراخش و کیر خودم فشار زیاد بالاخره رفت تو جیغ بلندی کشید یکم که جا باز کرد تلمبه زدم ایندفه 15 دقیه زدم تا ابم اومد اما بهترین کون عمرم بود ریختم توش ببخشید اگه طولانی بود.

نوشته:میلاد بهار 95


👍 4
👎 3
50048 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

541738
2016-05-19 21:07:32 +0430 +0430

چرا از اینا گیر ما نمیاد؟؟؟…

1 ❤️

541741
2016-05-19 21:14:54 +0430 +0430

آقا لهجتونو قاطی نکنین دیگه! 10 مین تلنبه زدی با اون همه مقدمات؟دوستان خواهشا همه رو درگیر فانتزیای خودتون نکنین…لازم نیست موقعی که فانتزیه اصرار بر واقعی بودنشش داشته باشین!

1 ❤️

541770
2016-05-20 03:29:05 +0430 +0430

وای کن مندیوونه این توپولی ها هستم.
آدم از کردن این توپولی ها سیر نمیشه.
کاش یه توپولی خوشمزه همگیر من بیاد

0 ❤️

541772
2016-05-20 03:31:33 +0430 +0430

ولی خداییش من استاد ارضا کردن این توپولی ها هستم.
یعنی حداقل 5 بار پشت سر هم ارضا شدنشون رو تضمین می کنما.
یادش بخیر

0 ❤️

541807
2016-05-20 12:15:26 +0430 +0430

دس خوش بابا چن روزی بود داستان خوب پیدا نمی شد.حال کردیم نوش جونت

0 ❤️

541809
2016-05-20 12:32:51 +0430 +0430

منم دارم یه توپلی فقط بهم نداده (dash) وخیلی دوستش دارم با همه اینکه من خیلی بهش بد کردم ولی کمتر از اقا نگفته من خیلی شرمندشم خداکنه بتونم محبتشو جبران کنم

0 ❤️

541873
2016-05-21 03:48:19 +0430 +0430

188 قد و 70 وزن که میشه خلال دندون که ?

0 ❤️

541903
2016-05-21 10:11:07 +0430 +0430

والا منم گوشتے کردم الان ظھرہ میخام بش زنگ بزنم خداکنہ بیاد توکفشم ی روز شد داستان سکسمو باش مینویسم سکس ادم کسخلا

0 ❤️

541910
2016-05-21 10:53:34 +0430 +0430

مگه گاوه که گوشتی باشه :(

0 ❤️

541924
2016-05-21 15:46:07 +0430 +0430

az onvansh maaloome xshere 🙄 🙄

0 ❤️

541957
2016-05-21 22:38:58 +0430 +0430

بازم ۰ لباساشا! ۰… ۰ زنگش زدم ۰… یه داستان که تو بگو اصلا بی نظیر از زیبایی و سوژه (نه داداش،این داستانو نمیگم…تو فکر کن بگم!)،تو بگو بدون غلط املایی اصلا بگو داستانی که با تیراژ صد میلیون،وقتی با لهجه قاطی بشه،کلا از ریخت میافته،خلاص!.. دَری را پاس بداریم حتی اگه شده یه کوچولو

0 ❤️

542056
2016-05-22 21:24:09 +0430 +0430

جلقوز توهمییییی، خاک تو سرت با این فانتزی! !!!

0 ❤️

542090
2016-05-23 04:47:00 +0430 +0430

منم مامان میخوام
یک مامان قدبلندو مهربون

کی میاد باهام دوست بشه؟
خیلی دوست دارم بایک خانم مهربون دوست بشم

0 ❤️