من صادقم 21 سالمه و با افتخار ميگم که همجنسبازم و حالا ميخوام رابطه جنسيمو با دوس پسرم حامد که 23 سالش بود بگم. اين ماجرا به پارسال برميگرده … ارديبهشت ماه سال 1392 بود که يه شب حامد بهم اس داد که فردا صبح ميبرمت بيرون آماده باش. منم که فهميدم که قراره کاري باهام بکنه صبح حسابي تيپ زدم و سر ساعت 9 حامد تک زد رفتم سر خيابون به به! حامد که بدنسازي هم ميرفت خيلي حشري و اغوا کننده بنظرم ميرسيد، واي خداااا دل تو دلم نبود . خلاصه سوار ماشينش شدم و منو با ماشين برد خارج شهر يه جاي سرسبز و خلوت اونجا يه گوشه کنار جاده وايساد و پياده شد و بهم گفت صادق جون پياده شو پياده شو بعد دستمو گرفت منو برد کنار رودخونه اونجا وايساديم ديدم همينطور که دست راستمو گرفته يواش داره با شصتش کف دستمو لمسو تحريک ميکنه منم انگار از که زمين جدا ميشدم منتظر يه سکس داغ بودم ولي عجله اي نداشتيم وقت زياد بود. رفتيم يه حصير پهن کرديم و نشستيم يکم صبحونه نون و پنير و سبزي خورديم دوتا چاي دپش قند پهلو هم کنارش زديم باد خنک اول صبح تابستون واقعا آدمو سرحال ميکنه وسطش هم حرف دلمو بهش گفتم که دوس دارم هميشه باهاش باشم و ترکش نکنم چون خيلي پسر با معرفتو باحالي بود. اونم با بوسه هاش به لب هام و صورتم منو بيشتر هوسناک ميکرد و گفت تا هميشه باهامه و هوامو داره. بعد دوتا بالش نرم آورد دراز کشيديم بغل همو چندتا گوز قوي زدم! گفت بسکه ترپچه خوردي! بعدش يکم خنديديم و گفت حالا که بوق زدي بايد بزاري سوار بشم! ( معنيش اينه که بزار بکنمت ! ) منم گفتم بيا سوارشو منتظرتم. گفت اول بايد معاينه فني بکنم ببينم ميشه راه افتاد يا نه ! منم يه لبخند زدم گفتم باشهههه … خلاصه حامد يه نگاه به دور و بر کرد ديد پرنده پر نميزنه، شروع کرد به گرفتن سينه هام از رو تي شرتم منم سينه هام درشت و دخترونه هستن و نوک برجسته اي دارن. اوخ چه صفايي داشت وسط طبيعت عشقت بياد سينه هاتو لخت کنه و بخوره و بليسه و گاز بزنه واااااااااو واقعا عاليه. من طاقت نياوردم دستمو بي اختيار بردم سمت کيرش و از رو شلوار واسش ماليدم اونم گفت حالا که طالبشي چشماتو يه دقيقه ببند بعد گفتم ميخواي چيکار کني ؟ چيزي نگفت تا اينکه حس کردم يه چيز لذت بخشي خورد به لبهام ديدم کيرشه از خوشحالي يه لحظه جا خوردم! … کيرشو ميماليد به صورتم گاهي هم شلاقي ميزد به صورتم تا اينکه سرمو با دوست مردونه و قويش گرفت و کيرشو رو لب هاي غنچه من فشار داد منم واسه اينکه بيشتر حال بده دهنمو باز نميکردم اما حريف قدرت کيرش نشدم و کير کلفتش تا نصفه رفت تو دهنم… واي خداي من يه مزه گرم و کمي تند و بي نهايت خوشمزه ميداد و حسابي هم داغ بود داشت دهنمو ميسيوزوند سعي کردم بهش بگم بزار کمي ليسش بزنم و سرشو ببوسم واست اما اونقدر که تو حال بود کيرشو تا ته تو حلقم کرده بود نفسم بالا نميومد بهش چيزي بگم بهرحال خيلي عالي بود قلبم تند تند ميزد نگران هم بودم کسي نياد يهو آبرو حيثيت واسمون نمونه. بعد از يه کيرخوري حسابي گفت سينه هاتو با دستات جمع کن ميخوام لاي سينه هات بزارم منم همينکارو کردم اول فکر کردم حال نده اما بعد پشيمون شدم خيلي باحال بود. فکر کنم هيجان انگيزترين لحظه عمرم جايي بود که بهم گفت من دختر نميخوام، تو رو عروس ميکنم چون از صدتا دختر بهتري. اينقدر با اين جمله حال کردم که هنوز وقتي بهش فکر ميکنم بدجور حشري ميشم. آنچنان شق کرده بود که کيرش انگاري از 20 سانت هم بيشتر بود باورم نميشد همچين کير درازي تو دهنم جا شده! بعد از زمين منو بغل کردو بلند کرد، طوري که کيرش لاي کونم بود و لب هاش روي لب هام. منو گذاشت زمين و يه بالش گذاشت زير شکمم و بلاخره لحظه اي که منتظرش بودم فرا رسيد و انگشتشو تف زد به سوراخ منم حسابي تف کرد و شروع کرد به انگشت کردن من. به ترتيب از يک انگشتي تا 4 انگشتي حسابي سوراخمو باز کرد. بعد نوبت کيييييييير کلفتتتتش رسيد که وارد کون من بکنه ! وااااااي باور کنين ده بار فشار داد ولي تو نرفت آخرش مجبور شد بره وازلين بياره از پشت ماشين !! خلاصه حسابي داخل و بيرونه سوراخ کون منو وازليني کرد کير خودمشم کمي وازلين زد و شروع کرد به عقب جلو کردن حرفه اي در حد لاليگا ! يجوري منو ميکرد که انگار يه پورن استار با سابقست واقعا تلمبه زدن هاش يه ريتم خاص و جالبي داشت ولي وسط کار ريتمو خيلي عمقي کرد طوري که تا ته کيرش داخلم بود باز هم رو به جلو تلمبه ميزد ديگه کم کم انگاري سر کيرش از تو نافم بيرون ميزد! بعد گفت حالا تلمبه نميزنم ميزارم يه 10 دقيقه توت بمومه واسه دفعه بعدي جا باز کني منم چيزي نگفتم فقط بي حال و سگي زيرش خوابيده بودم. اونقدر خسته بوديم که نفهميديم کي خوابمون برده وقتي بيدار شديم ساعت ديديم ، فهميديم يه ساعت کيرش تو کونم مونده منم سوراخ نيم سانتيم بعدا اندازه گرفتم شده بود 5 سانت !! ساعت 11 و نيم بود هنوز ارضا نشده بوديم واسه همين لخت پريديم تو رودخونه کم عمق اونجا کردنمو ادامه داد و طوري تند تند تلمبه ميزد که انگار ميخواست زودتر تموم بشه. ولي مشکل اينجا بود که تموم نميشد! اون اسپري سرکننده زده بود و هي منو ميکرد و هي منو ميکرد ديگه نفسم بند اومده بود با ضربه هاي شلاقي به کونم منو سرحال نگهميداشت تا اينکه کيرشو سريع درآورد گفت زود برگرد بعد کمي جلق زدن رو صورتم آب کير غليظي ازش درومد که کسي متوجه نميشد با سس ماينز اشتباه ميگرفتش!! همشو پاشيد تو صورتم منم باقي آب کيرشو از کير پرقدرتش ليس زدم واقعا خوشمزه بود اونقدر حشري بودم که آب کير پاشيده شدشو هم نميدونم چطور سريع خوردم. آخرش خودمونو تو آب رودخونه شستيم و باحوله خودمونو خشک کرديم لباسامونو پوشيديم و سوار ماشين شديم رفتيم شهر پيتزا مخلوط با نوشابه واسم خريد چون واقعا دوس داشتم.
به اميد آزادي همجنسگرايي در ايران و جهان …

نوشته: صادق