حسابداری و سکس

1392/04/03

خب اولش بگم ک من داستان نویس خیلی خوبی نیستم دیگه اگه کاستی داره ببخشید دوستان
ماجرا از سر کار رفتن من شروع شد .دانشگاه حسابداری خونده بودم و دنبال یه کار در همین رابطه میگشتم ولی چون شابقه کاری نداشتم هیج جا استخدامم نمیکردن تا این که یه آگهی کار آموز رایگان توی روزنامه دیدم .رفتم واسه مصاحبه و قبول شدم بعد از چند ماه هم استخدام شدم. تقریبا راضی بودم فقط یه چیزی خیلی اذیتم میکرد اخلاق مدیر مالیم بود ک اصلا با هم جور نمیومدیم .حدود 9 ماهی گذشت از کارام توی این مدت تمام سعی خودمو می کردم ک اونجا بمونم و باهاش دعوام نشه کم کم رابطمون بهتر شد کم تر تنش داشتین با هم یه روز من یه تا هفت و هشتی زده بودم اخر ساعت بود و میخاستم ازش بپرسم ک اگه کاری نداره برم خونه بهش گفتم من برم با من کاری ندارین ؟ دیدم همین جوری داره نگاهم میکنه گفتم :چرا این جوری نگاه میگنین شبیه نگاه قبل از عصبانیته همین جوری بهم زل زد و گفت شایدم نگاه قبل از خوردنه! فهمیدم منظورش چیه ولی خودمو زدم به اون راه .خندیدم رو گوشیم اس داد ک با این تل خوردنی شدی برگشتم بهس نگاه کردم و گفتم : اااا آقای …
چند وقت بعدش یه شب تا دیر وقت کارم طول کشید من و اون مونده بودیم ک کارا رو انجام بدیم توی مالی تنها بودیم موقع رفتن روی یه تیکه کاغذ برام نوشت مواظب خودت باش گفتم باشه بعدش نوشت من دوست دارم
(زن داشت و یه بچه 5 ساله ) بهش گفتم بسه به کارمون برسیم ادامه ندید لطفا دوباره واسم نوشت دوست دارم انگار نمیتونست بگه فقط مینوشت . منم هی توی این مدت بهش یه جورایی عادت کرده بودم البته نه اون جور دوست داشتن .
بهم گفت وایسا با هم تا یه جایی بریم
بعد کار من زودتر رفتم و چندتا کوچه پایین تر منتظرش شدم اومد و با هم کمی صحبت کردیم
از فرداش رابطمون بیشتر شد بعد از کار من میموندم و با هم سکس می کردیم من شلوارمو میکشیدم پایین کنار میزش میموندم و کسمو می مالید منم حسری میشدم دکمه شلوارشو باز میکردمو تا میتونستم براش ساک می زدم
سینه هامو در می اوردم و میک میزد اینقدر حرفه ای میخوردک از خود بی خو د میشدم
خلاصه برنامه هر شب بعد از کار همین بود تا این ک من تاقت نیوردم بهش التماس کردم ک یه روز بریم خونه و حسابی سکس کنیم اول قبول نمیکرد ولی بعد اوکی داد یه روز صبح رفتیم خونه اون تا اومدیم توی اتاق شروع کرد به لب گرفتن و همون جوری لباسای منو در اورد منو لخت کردو خوابوند روی تخت سریع لباسای خودشم در آورد و خوابید روم وای ک چه حالی میداد خیس خیس شده بوذم و بد جور حشری ازش قول گرفته بودم ک هر کاری بکنیم الا کردن توی کسم چون باکره بودم
اونم قبول کرده بود پاهامو داد بالا و کیرشو گذاشت لای پام هی میمالید به کسم و منم داشتم دیوونه میشدم
سینه هامو محکم می مالید و هی دست می کشید به کونم چشماش یه جوری شده بود ک داشتم یواش یواش می ترسیدم
یه دفعه برم گردوند و لای کونمو باز کرد فهمیدم داغ شده و می خاد از کون بکنه بهش گفتم درم میاد گفت نه اروم باش لای کونمو باز کرد وو گذاشت توی کونم وااای ک چه دردی داشت جیغم در اومد با دست جلوی دهنمو گرفت و تا ته کرد توی کونم هم حال میکردم هم دردم گرفته بود وقتی کارش تموم شد منو چرخوند سمت خودشو گفت ؟خوبی ؟ گفتم اره فقط فکر کنم پاره شدم !!!
دوباره روی هم خوابیدیم و شروع کردیم به مالیدن هم بعدشم رفتم شرکت .
الان از اون موقع دو سالی میگذره حالا منم دیوونشم و خیلی دوستش دارم هنوزم گاهی سکس داریم ولی حالا از بودن کنارش حتی بی سکس هم حال می کنم

نوشته: ماریا


👍 0
👎 0
58418 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

387593
2013-06-24 05:22:51 +0430 +0430
NA

بدک نبود کیری بود

0 ❤️

387594
2013-06-24 07:08:24 +0430 +0430
NA

ای جنده

0 ❤️

387595
2013-06-24 07:15:03 +0430 +0430
NA

وقتی آمارمیگه دخترادوبرابرپسرهاشدن خوب راست میگن دیگه!

0 ❤️

387597
2013-06-24 13:43:06 +0430 +0430
NA

الان مطمئن باشيم كه دختري؟

0 ❤️

387598
2013-06-24 14:37:50 +0430 +0430
NA

قلم مردونه بود .

0 ❤️

387599
2013-06-24 19:56:19 +0430 +0430

کیدم تو اسم خالی بندیت !!!
ماریا !

0 ❤️

387600
2013-06-24 21:18:59 +0430 +0430
NA

هععععی روزگار
خستم از این زندگی

0 ❤️

387601
2013-06-25 04:37:36 +0430 +0430
NA

گالیوری دیگر تابلو بود مردی و داری کس میگی ویرو توی کونت با این شوادت

0 ❤️