حسین و منشی کلاس زبان

1395/03/28

سلام … حسینم ۱۸ سالمه (ظاهرمم معمولی ) ی رفیق از بچگی باهاش بودم اسمش سجاده بچه خوبیه اما یکم … ی روز داشتیم تو شهر راه میرفتیم همون متر میکردیم منم به سرم زد گفتم سجاد بیا بریم زبان سرا الکی به بهونه ثبت نام و تایین سطح یکم بخندیم اونم قبول کرد خلاصه رفتیم ی ساختمون سه طبقه بود ک دومین طبقش آموزشگاه زبان بود همین که وارد شدیم گفتم این همون جاییه ک باید میومدیم ی دختر فوق العاده خوشگل البته مثل همیشه با ارایش بهمون نگاه میکرد با نگاش داشت خوشامد میگفت سجادم ی لبخند ملیحی بهش زد منم ک مثل همیشه تو فاز … بهش گفتیم که برا ثبت نام اومدیم اونم شروع کرد توضیح دادن منم ک اصلا نفهمیدم چی گفت فقط به سینه هاش نگا میکردم ی مانتوی تنگ مشکی تنش بود با سینه های بزرگ و برجسته موهاشم خیلی شیک انداخته بود کنارصورتش با رژ‌لب پررنگ خلاصه چشم بد گرفته بود با اون زبون چرب و نرمش خر شدیمو قرار شد فرداش بریم ی کلاس رایگان سر جلسه و برای تایین سطح لحظه شماری میکردم فردا شه فرداش با سجاد قرار گذاشتیمو سر موقع راه افتادیم سجادم از قبل از دخترع خیلی خوشش اومده بود وقتی رسیدیم دوباره به همون لبخند رو ب من سلام کرد منم باز تو همون فاز بودم …بعد کلاس فقط به خاطره دختره ثبت نام کردیم البته بیشتر با گیردادنای من با خودم عهد کردم من اینو میکنم …

چند جلسه از کلاس و دید زدنای این خوشگل خانم گذشت که یه روز سر کلاس گوشیم زنگ خورد دیدیم منشیس گفت اقای فلان فک‌ر کرد با پدرم تماس گرفته ولی من شماره خودمو داده بودم از کلاس اومدم بیرونو رفتم جلوش باهاش صحبت کردن ی تا منو دید خندید ی چشمک زد و گفت شیطون دلم رفت براش ینی اگه مکان عموی نبود همونجا بچه دار میشدم بهش توضیح دادم ک شماره خودمو دادم اونم گفت شمارتو هر جایی نده که گفتم هر جایی نمیدم فقط ب بعضی از ادما میدم که گفت بعذ کلاس بیا کارت دارم تو کونم عروسی شد رفتم کلاس که تموم شد با سجاد رفتم پیشش گفت این کامپیوترش قاطی کرده میتونم درست کنم یا نه راستی یادم رفت بگم همون موقع برا ثبت نام فهمیده بود ی چیزایی از pc سرم میشه گفتم فردا زود تر میام درستش میکنم که یهو گفت نه نمیخواد بلد نیستی ولش کن خورد تو ذوقم جلو سجادم بد زایه شدم اما فرداش زوددتر رفتم تا منو دید گفت اومدی خراب کنیا گفتم ندیده حرف نزن اجازه گرفتمو رفتم پشت میزش چند تا کلاسم داشت برگزار میشد اما دره همه ی کلاسا بسته بود اونم ی صندلی گذاشتو نشست پیشم وای بوی عطرش داشت دیوونم میکرد یکم با کامپیوتره ور رفتم درستش کردم گفتم این فلشو بزن به کیس تا چند تا برنامه هم که لازمه بریزم وای خم شد که فلشو بزنه دقیقا کونش رو به رو صورتم بود یه کون زیر ساپورت بزرگ با ی چیز تپل وسطش ی لحظه میخواستم همون جا ازش ی گاز بگیرم ک خیلی خود داری کردم بعد نصب برنامه ها دیدم رو صفحه دکستاپش عکسای بدنسازی دارع دلو زدم به دریا و گفتم شما ک بدنت عالیه دیگه این آموزشا برا چیه گفت پروو همینجوری میخونم من زدم تو پرشو گفتم ن بخون برات لازمه گفت بدنم خیلی هم خوبه تو ذهنم گفتم خیلییییییی هممممممم خوببببببببب جوننننن ولی گفتم بهش فک میکنی خوبه ک ی نیشکون ازم گرفت که از صد تا نوازش بهتر بود خلاصه کلی تشک کردو سجاد اومد رفتم سره کلاس ولی همش به فکر کونشو حرفاش بودم سجادم ی چیرایی فهمیده بود ولی به روم نمیورد یهو برا گوشیم اس اومد یواشکی نگا کردم اخه شره کلاس ممنوعه دیدم خودشه نوشته بود حسین من واقعا بدنم بده انگار الکسیس برام جق زده گفتم نه عالیه عزیزم شوخی کردم اتفاقا خیلی هم رو فرمی ک خیلی لوس گفت مسی که منم براش بوس فرستادم استاد فهمیدو نذاشت یکم دیگه اس بدم بعد کلاس که اخرین کلاس اموزشگاه بود سجادو پیچوندم گذاشتم بره خودم بر گشتم اموزشگاه هیچکی نبود دیگه میخواست تعطیل کنه بره که دیدم داره ارایش میکنه چند تا سرفه بلند کردم ک هول شد و رژش نصفه موند بعد با هیجان ناشی از خجالت سلام کرد منم با خنده جوابشو دادم گفتم اینجوریم خوشگلی ها که بدبخت سرخ شد سریع با دستمال پاکش کرد منم گفتم نه همون جوری بهتر بود که روش باز شد و گفت چیز دیگه نمیخوای گفتم چرا اون عکسارو برام بریز گفت چیه تو هم عکس لازم شد ی گفتم نه میخوام بدنمو مثل تو بسازم تو چش باشم گفت مگه من تو چشم گفتم کم ن ی تشکر کوچیک کرد فلشو ازم گرفت منم زل زده بودم بهش داشتم حسرت میخوردم کاش مثل اون دفعه پشت میز بودمو کونشو میدیدم سرمو بردم یکم اونور میز که یهو اومد بالا گفت هوییی کجا میای گفتم داشتم هیکلتو میدیدم گفت انگاری خیلی تو چشما منم چشامو گرد کردم وقتی داشت میریخت دیدم رژش مونده رو میز برش داشتم گفتم اصله ها گفت تو از کجا میدونی گفتم اخه پیشرفتس نصفه میزنه خندید گفت نه تو اومدی هول شدم گفتم ببخشید مزاحمتم شدم خب الان بزن گفت حالشو ندارم منم که دیگه راست کرده بودم گفتم بیا من برات بزنم یهو تعجب کرد و یکم مکث کرد گفت نه ممنون گفتم اینم مثله کامپیوتر درست کردنم فک میکنی بلد نیستم گفت مسلما بلد نیستی گفتم امتحانش که ضرر ندارع یهو سرشو اورد جلو گفت خیلی پرویی بزن سریع منم والا بلد نبودم ولی خیلی شیک زدم براش وقتی لباشو بهم مالید نا خوداگاه دستممو گذاشتم رو لبش که دیگه اصلا تکون نخورد همون اون خشکش زد هم من یا انگشتم یکم لبشو نوازش کردم سرمو اروم بردم جلو انگار بدشم نمیومد لبمو گذاشتم رو لباش دیدم چشاشو بست منم محکم تر مک زدم مزه رژلب و قشنگ حس میکردم رفتم سریع دره اصلی رو بستم اومدم پشت میز شالشو زدم کنارو شروع کردم گردنشو مک زدن ی اه ریزی میکشید بلند شد رو میز نشست منم وایساده بودم گردنو لباشو میخوردم حرارت سینه هاش داشت دیوننم میکرد اروم بین لب دکمه مانتشو باز کردم از تنش دز اوردم ی تاب خرسی قرمز تنش بود که خیلی سکسیش. کرده بو سینه هاشو از رو لباش گرفتم اروم فشار دادم مثله ژلع بود لعنتی همونجا فهمیدم ۶۵ بود با دست میزدم زیرش تا تکون بخوره اونم خنده های ریز میکرد تابشو با سوتینشو با هم دراوردم و خوابوندمش رو میز خم شدم روشو با نوک زبون سره سینه هاشو خیس کردم اروم میک زدم ی انگشتمم گذاشتم تو دهنش خیلی ناز انگشتمو میمکید خط لای سینشو زبون میزدمو دیدم اهو اوهش در اومد انگشتمو از دهنش در اوردم گذاشتم لای پاش همون ساپورت تنش بود ی اه دراز کشید کامل خوابوندمش رو میز از رو ساپورت کسشو مک میزدم نفس نفس میزد برش گردوندم اروم ساپورتشو کشیدم پایین اوفف چی میدیدم. ی کون سفید با ی کس که البته یکم مو داشت لاش دیگ به خاطر اون موها نخوردم کسشو اورمش پایین از میز دستشو گذاشتم رو کیرم از لای زیپ شلوار در اوردش ی بوس سرشو کرد شروع کرد ساک زدن تو اسمونا بودم صورت نازشو میدیدم که چجوری لباشو تلمبه میزنه بد تر حشریم میکرد موهاشو جم کردم تو دستم تند تند تلمبه زدم تو دهنش دیدم داره عق میزنه بیخیال شدم گفتم بلند شو بعد خمش کردم که یهو گفت حسین پرده دارما منم با لبخند جوابشو دادم ی تف زدم سره کیرم ی تفم انداختم لای کونش اروم سرشو گذاشتم توش ک‌دیدم هیچی نمیگه گفتم دهنتو سرویس یا مالع من خیلی کوچیکه یا خانم کونیه خلاصه صداش در نیومد من تو تعجب بودم ولی تا ته کردم توش ی دستم گذاشتم رو کس نازش بین تلمبه هام محکم تکون میدادم چوچولشو دیدم داره ابم. میداد جو گرفتم نشوندمش خالی کردم رو صورتش بدبخت کلی غر زد بیحال شده بودم دیدم داره با کسش ور میره مجبوری رفتم لای پاهاش لیسیدن کسش تند تند میخوردم که سرمو فشار داد به کسش ابش اومد بعد دو تامون بیحال چند دقیقه همینجوری مونده بودیم بعد کلی لب بازی لباش پوشدم رفتم از اون موقع به بعد دیگه نشد بکنمش نمیدونمم چرا سرد شده بود باهام ولی من بالاخره کردمششششششش بعد چند ماهم دیگه نرفتیم زبان … شرمنده زیاد بود ولی دروغ نبود جق میزنم اما دروغ عمرا خخخ فدا همتون دستم بگا رفت

نوشته: حسین


👍 2
👎 6
35439 👁️


     
برای نظر دادن وارد شوید یا ثبت نام کنید

545159
2016-06-17 12:10:45 +0430 +0430

به کس و شری بودن داستانت و اینکه کلاس زبان رفتی و تو کف منشی اونجایی و شده سوژه ی جق زدنت کاری ندارم فقط سوال من از توی دیوث اینه که چجوری سینه هاشو از رو لباش گرفتی؟آخه چرا آناتومی بدن انسان رو میبری زیر سوال.لب کجا،سینه کجا.مریض روانی…

3 ❤️

545192
2016-06-17 19:43:37 +0430 +0430

ایول کامپیوتر داشت فقط چرا شربت نخوردی ?

0 ❤️

545247
2016-06-18 06:22:13 +0430 +0430

(ی مانتوی تنگ مشکی تنش بود با سینه های بزرگ و برجسته >>>>سینه هاشو از رو لباش گرفتم اروم فشار دادم مثله ژلع بود لعنتی همونجا فهمیدم ۶۵ بود با دست میزدم زیرش تا تکون بخوره)
اوسکول جان سینه سایز 65 یه چی توو مایه های پرسه با این توضیحاتی که دادی نمی خونه!! شما که استعداد شرر و ورر گفتن داری به جای داستان سرایی لااقل یه کم اطلاعاتتو درباره بدن خانما ببر بالا که اینجوری توهمات ذهن مجلوقتو به خورد بقیه ندی

0 ❤️

545310
2016-06-18 19:40:07 +0430 +0430

ما دیگه ممه ندیده نیستیم . ممه 65 یعنی هیچی . بعد چطور از رو مانتو گنده بوده من نمیدونم . به جان کس شر نوشتن برو جقتو بزن کم خالی ببند

0 ❤️

545325
2016-06-18 21:54:13 +0430 +0430

کیر تمام مردم متوهم جهان، تو کونت.

0 ❤️

545329
2016-06-18 23:20:00 +0430 +0430

شربت نداشت . با خوردن اون زژ لب یه میلی جیوه وارد بدنت کردی

0 ❤️

545332
2016-06-19 00:09:40 +0430 +0430

ار آف بوی و سکسیرو در عجبم که چرا قشنگ نریدن بهت!
عب نداره،جقنورد که نمرده،تازه جدیدا قهوه ای متالیک هم آوردم توی رنگ هام ?
لاشی خان مگه جای فرهنگی و آموزشی جاکش خونس که با شال و ساپورت بگردن توش؟؟؟همه با مانتو و شلوار سرمه ای و مقنعه هستن
بعدشم معلومه آدم ضایع و تخمی هستی که کلمه ی ضایع رو هنوز بلد نیستی چجوری مینویسن و نوشتی=> زایه…بعدشم تعیین سطح درسته نه تایین سطح !!! (hypnotized)
بعد همون موقع ثبتنام از معصومیت نگاهت فهمیده بود کامپیوتر هم بلدی،یا نیم رخ صورتت شبیه مادربرد یا سی پی یو بوده،یا رو گردنت عکس گرافیک کامپیوترو خالکوبی کرده بودی دول قرمزی؟! ?
بعد میون اون همه آدم به توی کیر تو دهن زرتی گفته بیا این کامپیوترو درست کن و بعدشم یه دور منو بکن!!!یعنی اون خراب شده یه متصدی امور کامپیوتر یا کارهای فنی نداشته؟؟ (dash)
برو لاشی خان این حرف ها رو واسه عمه ات بگو نه من که خارجقو گاییدم و توی مسابقات ملی جق،توی رشته ی جق با مانع و جق سه گام رتبه ی اول رو آوردم ? 🙄

1 ❤️