سلام IMPISH هستم!
همونطور که قول داده بودم یه مثنوی توپ براتون آماده کردم.واقعیت های زندگیمو به صورت مثنوی دراوردم واین فصل اول حشرنامه به اسم خواب و رویاست وبقیشو به زودی براتون میفرستم!شاید برای جوری قافیه و بیتاش یه چیزایی از خودم اضافه کرده باشم ولی در کل واقعیه و امیدوارم خوشتون بیاد!منتظر نظراتتون هستم…
حشر نامه-فصل اول (خواب و رویا)
بديدم دختري در خواب ناز است
که نصف سينه اش عريان و باز است
بکردم هر دمي شکرش خدا را
گذ ا شته زير نافش شاهکارا
لبان سکسي اش دلها ربوده
که گويي اين چنين دافي نبوده
لباسش را بکَند با ناز و عشوه
بگفتا ای عزيز امشب رو عشقه
ببخشيد بي ادب نيستم ولي جون
به زير دامنش چي بوده ايشون
سفيد کونو ,کسي مثل هلو بود
به او گفتم بيا بپر گلو زود
حواسم برده بود شورت و دو بنده
بگفتا که لباست را بکن دِ
بِکندم من لباسم را سريع زود
همين گويم که او مثل پري بود
دوتايي روي تخت اول نشستيم
لبان برهم ببود چشم ببستيم
گرفتم از لبانش يک لب سفت
بکردم سينه ام با سينه اش چفت
من از قصد در برم ميکدرمش تنگ
ز مستي بر تنش هي ميزدم چنگ
بخوردم از لبان و گردن و گوش
ز سر برده مرا اين دخترک هوش
رسيده نوبت پستان نازش
گرفتم من ز نوک ، چندتايي گازش
به کردم در دهانم کل سينه
بگفتا که بخور آره همينه
يه دستي بر کسش,با دست ديگر
به کردم درکونش تا دسته جيگر
بگفتم اي عزيزم اي نگارا
درون کس توست اين آبشارا
بگفتا که عجب کير درشتي
بگفتم که بغل گير تو دومُشتي
بزن ليس و بخور کير درسته
بکردش به دهان اژدر خفته
دوتامان ناله ها از تن بر آمد
که از من رود کاروني در آمد
بي افتادم به تخت بي حال و خسته
بگفتم که عزيز امشب رو بسه
بمالاند سينه اش با هر دو دستش
بگفتا تا صبح اين برنامه هستش
شدم آهو برا ببر درنده
پريدش از زمين بر تن بنده
ز جا افکند مرا خود را بي افکند
ز مستي با دو دستش سينه اش کند
بي افتادم به کس خوردن چه مشتي
کسش دريا,زبانم همچو کشتي
زدم بر چوچولش نم نم زبان را
بکردم در کسش کم کم همان را
به مانند قديمو رسم و آئين
بليسيدم ز بالا تا به پايين
نفس بر دخترک تند و سريع شد
که گويي زين جهان بر دیگري شد
بدادم رو به بالا من دو پايش
هدايت کردم اژدر را به جايش
مثال کير من هم ببر و هم شير
زده پشم کسش با تيغ شمشير
گذاردم ببر بيشه بر دم کس
به آبش هم بزد بر کير من سس
صداي ناله ي دختر هوا رفت
که گويي دخترک يکهو بگا رفت
لبم بر لب ، کيرم بر کس وصال است
بگفتا که بکن آخر حال است
گرفتم باسنش با هر دو دستم
بکردم من سريع کس چون که مستم
بخواباندم به پشت تا کون کنم باز
بمالاندم هلو از جون کنم ناز
گرفتم با دو دستم باسن و رون
گذاشتم شير غران بر در کون
به کردم داخل کونش چه راحت
نه خوني و نه شد اندک جراحت
به کردن اندکي سرعت بدادم
نه يک لحظه به او فرصت بدادم
رسيدش حال من بر اوج سکسي
که انگاري بخوردم قرص اکسي
کشيدم از کونو دادم دهانش
بليسيد کل آن را با زبانش
به پاشيدم به سينه از کمر آب
به آغوشش بکردم من دمر خواب
چه گرماي تني,احساس نازيست
به آغوشش نميدانم چه رازيست
ببستم چشمو از او لب گرفتم
ز گرماي لبش هم تب گرفتم
گشودم چشمم آغوشش نبودم
فقط من بودمو کير کبودم
پريدم من زخواب با غصه بازم
به خوابم من به کس ها قصه سازم
در ايام جواني پير گشتم
دگر از جلق زدن هم سير گشتم
چه بسيار از جوانان همچو من هست
فقط با فيلم سوپر ميشوند مست
همين را گويمو مطلب کنم بس
خدايا نوبت ما کي شود پس؟
IMPISH=شیطان صفت
نوشته: IMPISH
من یکی که خیلی باهاش حال کردم ;)
خسته نباشی، منتظر ادامش هستم :)
ای بابا امیرزا این ادمین از صبح یه داستان دیگه رو اشتباه اپ کرده بود الان تازه عوضش کرده. تا فردا هم چند ساعت بیشتر رو قسمت داستانای تازه باقی نمیمونه. أه حیف شد .
در ضمن قابلی نداشت تقدیم به همه ی بچه های شاعر شهوانی از قبیل امیرزا . امامزاده بیژن . بروسلی . رومینا. ماتو . جونور. لیدی و همه ی دوستانی که اسمشون از یادم رفته
مهندس گل پسر که تشکر فراوان دارم ازتون. دستتون درد نکنه.
دمت گرم شیطان صفت. خیلی جالب بود.
کلی خندیدم.
منتظر حشرنامه های جدیدت هستم.
میبوسمت
تو ای ایمپیش که این شعر را سرودی
بدان اجری است کین دل را ربودی
همی نگذار دوستان را تو در کف
سریع بسرای بقیش را که دل رفت
فقط لطفا تو هم بوسی به ما ده
که گل گفتی ادامش هم بشه به
مفسد بابا ایولا. بچه ها فصل 2هم تا چند روز دیگه اپ میشه.
بروس بچه ها کجان ؟ هیشکی نیست انگار
impish آفرین برادر بسیار لذت بردم. یه پیشنهاد واست دارم واسه جذاب تر شدن مثنوی سرودنت اگه دوست داشتی خصوصی بگو تا بهت بگم .
با اجازه ایمپیش و دیگر دوستان :
آقای علی صادقی مثنوي به معني دو تايي است زيرا در هر بيت دو قافيه مستقل آمده است يعني هر دو مصراع قافيه دارد و با بيت بعد فرق دارد.
از آنجا که مثنوي به لحاظ قافيه محدوديت ساير قوالب را ندارد شعر موضوعات طولاني است و در داستان سرايي از آن استفاده مي شود و از اين رو مثنوي هم قالب حماسه است و هم داستان هاي غنايي. همچنين قالب مناسب براي ادبيات تعليمي منظوم نيز مثنوي بودو مخصوصا صوفيه براي آرايه آموزه هاي عرفاني خود از آن استفاده مي کردند.
سپس به طور کلي مي توان گفت که از مثنوي در موارد چهارگانه زير استفاده مي شود:
وزن مثنوي هاي حماسي بحر متقارب و وزن مثنوي هاي داستاني معمولا بحر هزج و گاهي خفيف مثل هفت پيکرنظامي است.
لازم به ذکر است مثنوي از قوالب خاص فارسي است و در ادبيات عرب رواج چنداني ندارد.
دوستان ببخشید اگه فضولی کردم
حالا اگه دوست داشتی ورن های مثنوی رو هم بدونی بگو تا واست توضیح بدم.
خواهش میکنم بیژن جان. اتفاقا میخواستم جواب جناب علی صادقی رو بدم که دیدم شما زحمتش رو کشیدین.
با سپاس فراوان
خوشم نیومد . بیشتر تمسخر نامه بود تا مثنوی ولی با این حال موفق باشی.
الحق كه عالى بود
واقعا كف كردم ;-)
ببخشيد كيف كردم :-D
بسیار زیبا بود :lol:
تشکر
5 قلب ناقابل تقدیم به تو :-D
خداییش دمت گرم دادا.با این یکی حال کردم.یه احسنت پیش من داری!
شعر شاعريت تو حلقم يه لحظه گفتم خود فردوسي اومده مثنوي سروده:-D:-D:-D:-D:-D:-D:-D
من همیشه معتقد بوده و هستم اگه قراره که اثری از جایی اقتباس بشه یا اینکه نوشته کسی رو در جایی عنوان کنیم بهتره که اسم صاحب اثر هم پای اون نوشته بشه. اینو ازین بابت گفتم که من چند بیت اول این به اصطلاح مثنوی رو چند ماه پیش درقالب یک پیامک از یکی از دوستان قدیمی دریافت کردم. اگه اینطور که جناب نویسنده ادعا میکنن این شعر کار خودشونه که واقعا قابل تقدیره و صد البته شاید با اون دوست قدیمی بنده هم رفاقتی داشته باشن که ازین بابت باعث افتخاره منه. اما اگه این شعر از جایی برداشته شده خیلی بهتر بود که پایین یا در کامنتهای زیر داستان توسط ایشون توضیح داده میشد. همونکاری که دکتر کامران عزیز در شعر لیلی و مجنون چند ماه پیش انجام داد.
به هر حال این حرفها چیزی از ارزش واقعی خالق این شعر کم نمیکنه و با توضیحات کامل دوستان صاحب نظر در امر شعر به ارزش واقعیش هم پی بردیم…
دمت گرم ایمپیش جان دادا با حال بود من گرفتار بودم نیومدم ولی خیلی باحال بود =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> =D> :*
عاقا ببخشید ولی من از جمع دوستان خداحافظی میکنم و دیگه تو قسمت زیر داستان نیستم بای همتون رو دوست دارم
:H
Hami yadam ayad ze aHde shebab
ke Ham Bastar shodam shabi ba dokhtari
be Bazi Gereftam 2pestane Ou
cho Baziche dar daste Bazi Gari
cho didam nakard eterazi Be man
nemUdam taqazaye aFzoon tari
Bekhandido Goft:nazan daste BiHoode Bar Har dari Be yek shaB ke Ba man Be ye Bastari
Be koonash zaDam dasto Goftam khoda ze poshtat Goshode dare digari
khoda Gar Be Hekmat BeBandad dari ze raHmat Goshayad dare diGari…
برو کس بکن نگو چیست کس
که سرمایه زندگانی است کس
به وصفش چو کس شعر گویم چه باک
که گر کس نباشد شوم من هلاک
شنیدم که روزی به یک مجلسی
بکردند کیر را در یک کسی
همه کیرها خونین و مالین زار
برفتند یک شب جمعه برروی کار
چو پریود شود کس به شب جمعه ها
به گا می رود کار و بازار ما
خیلی قشنگ بود…بنظرم توقسمتهای بعدی بهتر هم بشه…بازم ادامه بده…نمره کامل ادا شد…
بیشتر قسمت شعر شما توسی انجمن مخفی مخابرات ایران که متشکل ازچند شاعروشاعره روزنامه. نگار هستند ومعمولا بصورت پیامک رواج پیدا میکنن کپی شده بقیه اونم طبق کپی از وزن شعر سروده شده ولی بازم خوبه ،اگه مایل بودین صدها بیت از این دست واستون ارسال میکنم
:& kossssssssssssssssssssssssssssssssssssssssssssssssssssssss
سلام دوستان. این شعر از جایی کپی نشده و برای اولین بار فقط در سایت شهوانی منتشر کردم. ولی تو بعضی مصراع ها کمی شبیه شعر حماسی شده و شاید شبیه بعضی ابیات باشه. ولی بهیچ عنوان شعر از جایی کپی نشده. و بقول اون دوستمون صدای بلوتوثی هم نبوده. فصل دوم هم در مورد سکس منو دختری بنام عسل هستش . و فصل سوم جدایی منو عسل و سکس با دختری دیگر. که بزودی رو سایت اپ میشه و میخونید و حال میکنید. من هم دوست ندارم که اسمم رو با این اشعار منتشر کنم ولی هرکی دوست داشت بنام خودش کپی کنه. بقول شاعربهرام: اون کوهی که رو قله اشی من ساختمش. چیزی نیست که بترسم من از باختنش.
در ضمن کسایی که میگن میتونن صدها بیت بگن و کاری نداره بسم الا.
عزت زیاد
kos sanaz dahaneton
sanaz jan azizam havato daram jojom
ایول بابا من که خوشم اومد. بابا هر کسی از این چیزا داره رو کنه
دوستان کپی داستان با شعر سرودن فرق داره. من از کلمات اژدر و غیره و خواب بودن برای جلوه بخشیدن و جور کردن قافیه استفاده کردم .
داستان گفتن خیلی راحته و شعر گفتن به این راحتی نیست. حتی کپی کردن داستان تو شعر هم کار راحتی نیست. توی کل دنیا سکس یک معنی میده و یعنی الت نرینگی به داخل الت مادگی میرود. که به ان کپی نمیگویند. در هر صورت کار هر کس نیست خرمن کوفتن ، گاو نر میخواهد و مرد کهن.
این فصل از حشرنامه خواب و رویاست. و فصل دوم تحقق رویاها که بر اساس واقعیت هستش.
با تشکر
پاسخی برای نقادان عزیز.
سلام عزیز جان. همانطور که داستان نویسی و شعر سرودن از زمین تا اسمان فرق دارد ، نقد داستان و شعر هم فرق دارد ، و نباید داستان و شعر را باهم نقد کرد. پاسخی برایتان در قسمت کامنت دادم. امیدوارم قانع کننده باشد. درضمن صنعت شعر سکسی در فارسی بسیار ضعیفه و جوجه شاعرهایی مثل من از این قبیل اشعار میگویند پس نباید انتظار زیادی داشت.
موفق باشید
ای آیم پیش ای ول
زیبا بود و خشنگزج بود وبسیار خواندنی .حال کردم
سلام بر آیم پیش
دوست عزیز کارت خیلی زیبا بود من خودم در ادبیات یه دست کوچیکی دارم و مفهوم کار رو میفهمم از نظرات کاربران دیگه در خصوص کپی برداری و …بگذر و برو جلوتر که آینده خوبی را برات میبینم.
مرسی خدانگهدارت
آیم پیش جان خودتو خسته نکن کخ جواب اینو اونو بدی عزیز برو خوش باش و به فکر فصلهای بعدی
جالب بود منو یاد ایرج میرزای مرحوم انداخت امیدوارم از اشغرش اینجا بخونیم
دمت گرمو که جاویدان بمانی به روی کیر ما پنهان بمانی
چنان کیر کنم بر کون تنگت رسد گوش فلک صدای قشنگت
چه خوش گفتی بیان را بگاین این دهن را
ای سی سی جان فصل دوم و سوم سروده شده و بسایت ارسال شده. فقط مانده که توسط ادمین اپ بشه.
ايمپيش جان مرسى خيلى عالى بود.
گفتن داستان تو غالب شعر كار سختيه به خصوص كه بخواد سكسى هم باشه، كه تو از عهده اش بر اومدى.
تو جواب اون دوستى كه فرق مثنوى و غزل رو مى خواستن بيژن عزيز توضيح كامل در مورد مثنوى دادن فقط من با كسب اجازه از ايشون بگم غزل به شعرى گفته ميشه كه در بيت اول قافيه و رديف مثل هم هستند و همين قافيه و رديف در مصرع دوم ابيات بعدى تا آخر رعايت ميشه، غزل از ابتدا تا انتها وزنش ثابت ميمونه و بايدحداقل ٥ بيت و حداكثر ١٤ بيت باشه و معمولا غزل سرا ها تخلص خودشون رو در بيت آخر يا يكى مونده به آخر ميارن، موضوع غزل معمولا به صورت عاشقانه يا عارفانه هستش.
به به به به به به به قلب بالقوه زرین (بقول آمیرزای مرحوم)
مرسی از توضیحات مفید و زیبا در مورد
راستی آقایون پس شماها کجائین؟ چرانیستین یا من نیستم چی شده نه از میرزا خبری هست و …
قلب مسین عزیز دست شما هم درد نکنه از توضیحاتتون. واقعیتش من اینطور بلد نبودم توضیح جامع و کامل بدم بهمین خاطر گفتن دوستان حتما پاسخ میدن که شما زحمتش رو کشیدین. ممنونم ازت
راستى يه چيز يادم رفت بگم كه با شعر ميگم:
بدادم به تو قلب، تعداد پنج
براى كلامت كه بود همچو گنج
محراب عزیز،قصه ی طولانی و شهرام جان.کفتار جوان و اواز خوان . از نظرات و تشکراتتون سپاس گذارم. امیدوارم لحظات شادی رو براتون فراهم کرده باشم و تونسته باشم حتی یک لبخند ساده رو براتون به ارمغان اورده باشم.
لاشی اصلا معنی هجای کشیده رو میدونی؟
فقط میشه در مورد لغات خارجی یا غیر فارسی (به استثنای عربی) هجای کشیده رو بلند حساب کرد (البته هجای آخر مصرعو منظورم نیستا)
کس شعره محضه فقط دیالوگای خودمونیه
آخراشم که دیگه سبک خودمه
چن وقت پیش شعر درد و دل منو خوندی حتما تاثیر گرفتی
وزنتم که مثلا خواستی مفاعیلن مفاعیلن فعولن باشه ریدی
کافر جان. شعر دردو دل شما سر جای خود بسیار خوب بود. ولی این شعر رو من قبل از شما سروده بودم و وقتی دیدم شعرتون رو من هم به سایت شعرهام رو ارسال کردم. ولی دوستانی که شعر شما رو خوانده باشند و شعر منو هم خوانده باشند خودشان تو قسمت نظرات ایرادات وزن را گرفته اند. و کاملا مشخصه وزن قافیه کی بهتره. شما اگر از وزن سر درمیارید و اون رو سرودید که واویلا. من که از وزن سر در نمیارم و بر اساس ریتم این رو سرودم که و از دستم همین بر می امد. و اصلا هم با شعر شما کاری نداشتم.
بدرود
IMPISH خیلی باحال بود همین من دوستدارم شعرتو منتظر بقیه مثنویت هستم موفق باشی ;)
شیر جوان و ماتو جان ازین که نظر دادین بسیار ممنونم.
سلام دوست گلم
بسیار زیبا و جذاب
واقعا به دل نشست دوست گلم
آفرین بهت دوست گرامی
امیدوارم سالم و تندرست باشی گلم
ممنون از این هشر نامه .بسیار زیبا بود ،دلچسب و دلنشین
موفق باشی دوست گلم
خواهش میکنم پسر غیرتی. قابل شما رو نداشت. من فقط به عشق شما این اشعارم رو توی سایت منتشر کردم تا شاید لذت ببرید و کمی بخندین. ببخشید اگه کمی و کاستی ای داشت.
عالی… حرف نداره دوست من.
شما بسیار قلم توانایی دارید.موفق باشی
حضور خاله میترا و نظر دادنشون یه مهر تاییدی به حشرنامه هست و باعث افتخاره. مرسی خاله
تینا از بجنورد شرمندی ابجی . کلیپ برد گوشیم ضعیفه و نتونستم شعرت رو کپی کنم و بفرستم. بعدن به عنوان ورژن جدید حشرنامه میدمش به سایت تا معروفتر شی ابجی جون.
اده سیهتیــــــــــــــــــــــــــــــره
(واقعا متاسفم کسایی میان تو شعر و شاعری ک اصلا عروض قافیه بلد نیستن البته خیال شعرای اصیل راحت این کسخلا هیچ گهی نمیتونن بخورن)
کسکش انتقادم کنیم ازت انقد بیسوادی انتقادم سازنده هم باشه واست گاینده حساب میشه فک میکنی میخوام الکی برینم بهت؟ نه… اصولی میرینم بهت!
ايول ايوله حالا خوده ايوله
اورين
ايول
منتظره فصل دوم ميمانم